#پای_درس_شهید...
✍از زبان حجت الاسلام حاج آقای فاکر(ره)نماینده مردم مشهد در شورای اسلامی: در عالم خواب دیدم در مکه مکرمه در مسجدالحرام در طبقه دوم شهید را دیدم که یک برگی بزرگ روی سر شهید سایه انداخته، به طوری که شناخته نمی شدند جلوتر رفتم و دیدم شهید بزرگوار شیرازی هستند (در عالم خواب می دانستم ایشان به شهادت رسیدند) از ایشان پرسیدم از عالم برزخ چه خبر؟ جوابی به من ندادند با تکرارحرف من و اصرارم ایشان جواب دادند اگر می دانستم که در عالم برزخ این قدر نماز به کارمی آید همه کارهایم را رها می کردم خورد و خوراکم را کم می کردم و مرتبا نماز می خواندم این در حالی است که این شهید بزرگوار اهتمام زیادی به نماز داشتند.
مزاراین شهیدبزرگوارواقع درشهر قم ودر حرم حضرت معصومه می باشد..
#شهیدعباس_شیرازی
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
✍وارد غذاخوری شدم. به کلاس نمیرسیدم و صف غذا طولانی بود.
دنبال آشنایی میگشتم در صف تا بتوانم سریعتر غذا بگیرم.
شخصی را دیدم که چهرهای آشنا داشت و قیافهای مذهبی. نزدیک شدم و ژتون را به او دادم و گفتم: برای من هم بگیر. چند لحظه بعد نوبت او شد و ژتون مرا داد و یک ظرف غذا گرفت.
و برای من که پشت میز نشسته بودم، آورد و خودش به انتهای صف غذا برگشت و در صف ایستاد.
بلند شدم و به کنارش رفتم و گفتم: چرا این کار را کردی و برای خودت غذا نگرفتی؟
گفت: من یک حق داشتم و از آن استفاده کردم و برای شما غذا گرفتم و حالا برمیگردم و برای خودم غذا میگیرم.
#شهید_سید_عبدالحمید_دیالمه
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید..
✍اكثر اوقات روزه مستحبي مي گرفت ودر مراسم دعاي كميل و زيارت عاشورا شركت مي كرد. در ميدان هاي رزم هميشه با لباس هاي منظم در حالي كه فانسقه اش را محكم به كمر بسته و كلاهي پلنگي به سر داشت و همچنين كلتي به كمرش بسته بود ظاهر مي شد و به رزمندگان محكم
بودن و منظم بودن را آموزش مي داد. هميشه در مأموريت هاي خطرناك از جمله درميدان هاي مين حضور فعال داشت، او تنها كسي بود كه در ارتفاع استراتژيك
"گامو" كه تا پايان جنگ فتح نشد عمليات كرد و به مواضع خصم نفوذ كرد و از موانع آن عبور نموده و همراه دو تيم عملياتي تا فاصله 10 متري دشمن رفته بود و حتي صحبت كردن نيروهاي دشمن را شنيده بود. علي بسطامي هميشه نقطه آرامش همراهانش در سخت ترين لحظه هاي رزم بود و اقتدار و هيبت و تجربه هاي او هميشه به مثابه ستون خيمه براي رفقا و همراهانش بود.
#سردارشهید_علی_بسطامی
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
✍همه لباس مخصوص جبهه رو پوشیده بودند به جز او .
به سختی در میان جمعیت پیداش کردم .
گفتم ،
علیرضا چرا لباس نپوشیدی ؟! مگه نمیخوای بری جبهه ؟!
گفت ، من به خاطر خدا به جبهه میرم ، دوست ندارم کسی منو در این لباس ببینه و بگه پسر فلانی هم رزمنده است ؛
نمیخوام کارم برای دیگران باشه ،
میخوام فقط برای خدا به جبهه برم ...
#شهیدعلیرضا_نکونام
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
مامور #فداكار قربانی اختلاف خانوادگی يك #زوج ستوان دوم پرويز كرم پور كه برای اجراي حكم قضايی خلع يد به خانه ای در #قلهك رفته بود،وقتی با خودسوزی صاحبخانه روبرو شد برای نجات اش وارد عمل شد.
اما #متاسفانه پس از نجات او به شدت دچار سوختگی شد. وی پس از انتقال به #بيمارستان، جان باخت
روحش شاد
#شهید_پرویز_کرم_پور
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
✍نزدیک اذان صبح در خواب، از امام حسین (ع) یک پیام شفاهی دریافت کرده بود و یک پیام کتبی.
پیام شفاهی وعده ملاقات امام حسین (ع) بود و در نامه حضرت نوشته بود:
چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا میخوانی.
وقتی بیدار شد حال بارانی داشت.
چند شب بعد شهید شد.
امام حسین (ع) آمده بود دنبالش.
🗣راوی: حاج علی سیفی
#شهید_محمد_باقر_مومنی_زاده
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
✍در دی ماه سال ۱۳۵۹ براثر خیانت بنیصدر، در یک پاتک ،عراقی ها حدود ۷۰ نفر از بهترین جوانان را مظلومانه به شهادت رسانیدند .
نقل می کنند پس از اشغال هویزه توسط مزدوران بعثی شخص صدام جهت بازدید منطقه به محل آمده بود هنگامی که در مقابل ۷۰نفر از بهترین و جان برکف ترین یاران امام و یاوران اسلام قرار می گیرد از شدت خشم دستور می دهد که اجساد را بر زمین بخوابانند و به تانکها فرمان میدهد که از روی این پیکرهای مقدس عبور کنند.
عراقیها با تانك از روی اجساد مطهر شهدای هویزه گذشتند، طوری كه هیچ اثری از شهدا نماند. بعدها جنازهها به سختی شناسایی شدند. حسین را از قرآنی كه در كنارش بود شناختند. قرآنی با امضای امام خمینی(ره) و آیت الله خامنه ای.
🌹شهید سیدحسین علمالهدی🌹
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
کار همیشگیاش بود، لباس نظامی را که میپوشید دست رو سینه میگذاشت و سلام به #امام_حسین(علیه السلام) میداد.
بعد هم رو به عکس #حضرت_آقا میایستاد و احترام نظامی میگذاشت.
بهش گفتم مگه آقا شما رو میبیند که شما همیشه احترام میذارید؟
بهم گفت وظیفه من احترام به آقاست حتی اگر به ظاهر ایشان من را نبینند...
راوی :همسر شهید
#شهید_مسلم_خیزاب
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
بعد از شهادتش برگه ای به ما دادند
و گفتند این برگه در هنگام شهادت در جیب مهدی پیدا شده
و ما وظیفه داریم آن را تحویل خانواده اش بدهیم
درونم آشوبی به پا شده بود
که مهدی چه یادداشتی را در جیبش نگه میداشته است؟!
از طرفی مشتاق بودم
که یادداشت روی برگه را بخوانم
و از طرفی ابهامی برایم وجود داشت
که شاید یادداشت شخصی بوده و رضایت ندارد کسی آن نوشته را بخواند.
بالاخره دلم را یک دل کردم و گفتم
شاید وصیتی کرده است
یا نوشته مهمی باشد که باید خوانده شود.
لای تنها یادداشتی که از جیب مهدی هنگام شهادت پیدا شده بود را اهسته باز کردم ...
نوشته بود:
مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
از مومنان مردانی هستند، که به انچه با خدا بر آن پیمان بستند، صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند و به شرف شهادت نائل شدند.
و برخی از آنان شهادت را انتظار میبرند و هیچ تغییر و تبدیلی در پیمانشان نداده اند ... :))'🍃
(سوره احزاب آیه ۲۳)
#شهیدمهدیعلیدوست
#کتاب_پرواز_با_پاراگلایدر
@shahidmosavinejad
#پای_درس_شهید
توی آشپزخونه غرقِ حال و هوایِ خودم، مشغول کار بودم که محمد رضا با صدای بلند گفت: مادر! ... نگاهکردم و دیدم دم درِ ورودی ایستاده، اومد توی آشپزخونه و شروعکرد به چرخیدن دورِمن وگفت: مادر حلالم کن ... مادر حلالم کن...گفتم: آخه چکار کردی که حلالت کنم؟گفت: وقتی اومدم، صداتون کردم اما متوجه نشدین. بعد با صدای بلند صداتون کردم، حلالمکنید اگه صدایم رو براتون بلندکردم.
✍خاطرهای از زندگی سردار
#شهید محمدرضا عقیقی
#شهیدعقیقی
#احترام_به_مادر
@shahidmosavinejad