eitaa logo
«مُشْتٰاقُ‌اْلْحُسِینِ‌عَلَیهِ‌اْلْسَلامِ»
392 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
222 ویدیو
6 فایل
#شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی شهید ولایت در خان طومان, شهیدی که روز مبعث پیامبر اکرم(ص) فدای حریم ولایت شد. ارتباط باادمین @mohsenmsh67
مشاهده در ایتا
دانلود
: ‌ از نام شهید و از افتخار به شهید هرگز . ‌ ‌تبلیغات عنادآمیز دشمنان سعی کرده‌اند که ارزشهای شهید را بتدریج کم کنند و در مواردی به ضد ارزش تبدیل کنند! این در کشور ما اتفاق افتاد؛ این سعی انجام گرفت؛ البته خنثی شد. اما عده‌ای این قدر وقاحت ورزیدند که نام  و اصل  را زیر سئوال ببرند. شما ببینید توطئه‌های دشمن تا کجا از لحاظ فرهنگی و سیاسی نفوذ میکند و چقدر من و شما باید هشیار باشیم که جلو این توطئه‌ها را بگیریم. معیار اسلامی، «شهید» را از زمره‌ی مردم معمولی بیرون میبَرد و در کنار اولیا و صدیقین قرار میدهد؛ آن یک نگاه والائی است که به عقل ما هم درست نمیگنجد؛ حتّی با نگاه‌های مادی معمولی. شهید آن کسی است که جان خود را برای نجات شرف و استقلال ملتش فدا کرده. هیچ وجدان و شرفی، هیچ دل بیدار و غیر بیماری میتواند این را انکار کند؟ ‌ ‌در کشور ما، در ایران اسلامىِ ما در یک برهه‌ای از زمان سعی کردند این را انکار کنند. ۸۶/۲/۲۷ @Shahidmoshtaghi
در رختخواب مردن را میدانست... وقتی دوستانش به شهادت می رسیدند ناراحت میشد و می گفت: خانم چرا خدا مراشایسته نمی داند؟ نمیتوانم ببینم آخرش شهید نشوم و در بستر بمیرم. ای کاش من جای دوستانم بودم. حسین آقا حتما لایق و شایسته شهادت بودی که خدا تورا به این مقام بزرگ رساند. @shahidmoshtaghi
مذهب شیعه، مذهب شهادت است امام خمینی(ره): مذهب تشیع، مذهب شهادت است. از اول با تحقق پیدا کرده است، و با شهادت ادامه پیدا کرده است. و امیدوارم که ادامه‌اش تا آخر ابد باشد. هیچ انسانی در این جا جاودان نیست. همه باید منتقل بشویم از این راه به مقصد. بهتر که با شهادت در راه و خدا، انسان منتقل بشود. ۲دی۱۳۵۸ @shahidmoshtaghi
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 دعا كنيد باشيم نه اينكه فقط بشويم تا حالا فكر كرده ايد،پشت بعضی دعاهای ، يك جور فرار از كار و تكليف است؟؟ سريع شويم تا راحت شويم! اما دعا كنيد قبل از اينكه شهید بشويم، يك عمر باشيم و مثل شهدا زندگی کنیم... مثل ... مثل شهدای کربلای خان طومان 🌷🕊 شهید كه باشيم خودش مقدمه مي شود تا شهید هم بشويم شدن اتفاقی نیست اینطور نیست که بگویی‌؛گلوله‌ای خورد و مُرد رضایت نامه دارد... و رضایت نامه‌اش را اول حسین (علیه‌السلام ) و علمدارش امضا میکنند و بعد مُهر حضرت زهرا (سلام الله علیها) میخورد...! من هر وقت به عکس یک می رسم می گویم : " السَّلامُ عَلیک یا وَلیُّ اللّه " و هر وقت به عکس چند شهید می رسم می گویم : " السّلامُ عَلیکُم یا أولیاءَ الله " 💐 🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃 @shahidmoshtaghi
از خاطره ها درس بگیریم مادر حس امیدواری‌اش را از برگشتن پیکر حسینش پنهان نمی‌کند اما قاطعانه و استوار می‌گوید: «امیدوارم پیکرش برگردد. اما اگر برنگشت با خدا معامله کردیم. به خدا هدیه دادیم و آدم چیزی را که با خدا معامله کند پس نمی‌گیرد. اگر امام زمان من بگوید پسر کوچک آقا محسن را به نوکری می‌خواهم می‌فرستم.» مادر اما دلش روشن است که نشانی از حسین بازمی‌گردد: «حسینم نشانه می‌فرستد که برمی‌گردد. یکی از هم‌محلی‌هایمان که سید با ایمانی است که خواب حسین آقا را دیده است. از پسرم پرسید حسین آقا شما کجایید؟ گفت: من خدمت حضرت زینب(س) هستم. سید از او می‌پرسد: تو نمی‌خواهی برگردی؟ حسین گفت: اگر ایشان شما اجازه دهند تا نیمه شعبان برمی‌گردم. من هر سال نیمه شعبان برنامه دارم. حسین هر کجا بود دو روزه مرخصی می‌گرفت و در مراسم پابرهنه کمک می‌کرد.» توضیح: پیکر مطهر شهید حسین مشتاقی در آستانه نیمه شعبان به وطن بازگشت و یک ماه پس از انجام مراحل شناسایی در نیمه ماه رمضان در زادگاهش به خاک سپرده شد @shahidmoshtaghi
‍ ‍ 🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه ، مصادف با تولد (ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد. 🍃به احترام و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام حسین مشتاقی برایش قلم خورد. 🍃 مادر، حسین را نذر کرده بود. آرزویش این بود که در لباس پاسداری او را ببیند و حسین آرزوی مادر را به حقیقت تبدیل کرد. 🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل گفت. 🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون برگرد. دلش بی قرار رفتن بود. اندکی بعد بازهم دعوت شد به از حرم عمه سادات. 🍃اشک های مادرِ قرآن به دست، دل بی قرار پدر، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های معصوم کودکانش، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند. 🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد. عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام مهیا شد. 🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با وضوی خون، نماز شهادت می خوانند. سرزمینی که دیدن پیکرهای ، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان، حکایت از جاماندن دوستان شهیدشان است. 🍃در خان طومان همچون ، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب شد و به آرزویش رسید. شاید هم هایش او را به ارباب رساند. 📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان @shahidmoshtaghi
(س) از خاطره ها درس بگیریم. مادر حس امیدواری‌اش را از برگشتن پیکر حسینش پنهان نمی‌کند اما قاطعانه و استوار می‌گوید: «امیدوارم پیکرش برگردد. اما اگر برنگشت با خدا معامله کردیم. به خدا هدیه دادیم و آدم چیزی را که با خدا معامله کند پس نمی‌گیرد. اگر امام زمان من بگوید پسر کوچک آقا محسن را به نوکری می‌خواهم می‌فرستم.» مادر اما دلش روشن است که نشانی از حسین بازمی‌گردد: «حسینم نشانه می‌فرستد که برمی‌گردد. یکی از هم‌محلی‌هایمان که سید با ایمانی است که خواب حسین آقا را دیده است. از پسرم پرسید حسین آقا شما کجایید؟ گفت: من خدمت حضرت زینب(س) هستم. سید از او می‌پرسد: تو نمی‌خواهی برگردی؟ حسین گفت: اگر ایشان شما اجازه دهند تا نیمه شعبان برمی‌گردم. من هر سال نیمه شعبان برنامه دارم. حسین هر کجا بود دو روزه مرخصی می‌گرفت و در مراسم پابرهنه کمک می‌کرد.» توضیح: پیکر مطهر شهید حسین مشتاقی در آستانه نیمه شعبان به وطن بازگشت و یک ماه پس از انجام مراحل شناسایی در نیمه ماه رمضان در زادگاهش به خاک سپرده شد @shahidmoshtaghi
از خاطره ها درس بگیریم مادر حس امیدواری‌اش را از برگشتن پیکر حسینش پنهان نمی‌کند اما قاطعانه و استوار می‌گوید: «امیدوارم پیکرش برگردد. اما اگر برنگشت با خدا معامله کردیم. به خدا هدیه دادیم و آدم چیزی را که با خدا معامله کند پس نمی‌گیرد. اگر امام زمان من بگوید پسر کوچک آقا محسن را به نوکری می‌خواهم می‌فرستم.» مادر اما دلش روشن است که نشانی از حسین بازمی‌گردد: «حسینم نشانه می‌فرستد که برمی‌گردد. یکی از هم‌محلی‌هایمان که سید با ایمانی است که خواب حسین آقا را دیده است. از پسرم پرسید حسین آقا شما کجایید؟ گفت: من خدمت حضرت زینب(س) هستم. سید از او می‌پرسد: تو نمی‌خواهی برگردی؟ حسین گفت: اگر ایشان شما اجازه دهند تا نیمه شعبان برمی‌گردم. من هر سال نیمه شعبان برنامه دارم. حسین هر کجا بود دو روزه مرخصی می‌گرفت و در مراسم پابرهنه کمک می‌کرد.» توضیح: پیکر مطهر شهید حسین مشتاقی در آستانه نیمه شعبان به وطن بازگشت و یک ماه پس از انجام مراحل شناسایی در نیمه ماه رمضان در زادگاهش به خاک سپرده شد @shahidmoshtaghi
با آرامش و خیالی راحت سرت را روی بالش می گذاری و میخوابی! میدانی این آرامش را را مدیون چه کسانی هستی؟ تا به حال به این فکر کرده ای؟ میبینی کسانی به مانند تو لذت همین خواب شب و بیدار شدن با آرامش در صبح را هم ندارند؟؟ از دست تجاوزگران خانه شان ویران شده با؟؟ زنان و دخترانشان....😭 اماتو چرا هنوز در آرامشی؟🤔 پاسخش سخت نیست کمی در تامل کن🤔 چند شهید جوان مدافع حرم در شهر را میشناسید؟ از مادر پدر همسر فرزنداشان خبر داری😭 آرامش و راحتی خیال من و تو مرهون خون کسانی است که جانشان را در کف دستشان می گذارند و برای حفاظت از مرزهای کشور، دفاع از ناموس و دفاع وطن از خود می گذرند.🥀🥀 آری شهدا را می گویم که باعث آرامش من و تو شده اند..... آنان که که نوزاد هایشان به سن تکلیف رسیدند و دردانه هایشان غم نبود پدر قهرمانشان را با آغوش گرم و مهربان مادرشان پر میکنند. مادری قهرمان از جنس ایثار ؛غیرت وحیا.... همسرشهیدان مدافع حرم شهر را میشناسی؟ در چه سنی وارد آزمایش سخت شده اند😔 و چه زیبا سربلند و صبورانه در این آزمایش قبول شده اند...👌🌸 اما فرزند شهید هیچ وقت با آرامشی که پدرش به ما هدیه کرد نمی خوابد😭😭 فرزند شهید : در زندگی مادر پدربزرگ مادربزرگ و......عزیزان دیگر دارد اما پدر...پدر...پدر...ندارد😭 و میدانم که با آرامش نمی خوابد .....اگر پدر خانه کمی دیر کند...یا بیمار شود...یا به مسافرت برود....فرزندان ما بی تاب و بی قرار میشوند. چقدر به یادشان هستیم؟😭 چقدر حرمتشان را نگه میداریم؟😭 چقدر قدر دان خون پاک شهدا؛ و لحظه لحظه پیر شدن همسران شهدا قلب دردناک ؛مادر شهید و سپید شدن گیسوانشان هستیم ..... ؟🤔😔 دنياي عجيبی ست... خوابیدنْ روی سنگ و خاک، با تو خوابِ پُر زِ آرامش، بامن نبرد تن به تن، با تو💔 آرامشِ خیال، با من☘ شهادت از برایِ تو🥀 خجالت از برایِ من😔 (*الحمدلله که برگشتی برادر شهیدم*) بر سیدالشهدای مقاومت خون شما و رفقایتان هستیم. مسافر ۱۶ اردیبهشت ۹۵ پیکر پاک و مطهر۳۱ خرداد۹۵ ۱۵# رمضان سالگرد قمری برگشت پیکر چهل روز گذشت و معشوق پیکر پاکش را برای عاشقان به ارمغان آورد😔 برگشت پیکر شهید مدافع حرم حسین مشتاقی.
‍ ‍ 🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه ، مصادف با تولد (ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد. 🍃به احترام و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام حسین مشتاقی برایش قلم خورد. 🍃 مادر، حسین را نذر کرده بود. آرزویش این بود که در لباس پاسداری او را ببیند و حسین آرزوی مادر را به حقیقت تبدیل کرد. 🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل گفت. 🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون برگرد. دلش بی قرار رفتن بود. اندکی بعد بازهم دعوت شد به از حرم عمه سادات. 🍃اشک های مادرِ قرآن به دست، دل بی قرار پدر، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های معصوم کودکانش، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند. 🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد. عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام مهیا شد. 🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با وضوی خون، نماز شهادت می خوانند. سرزمینی که دیدن پیکرهای ، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان، حکایت از جاماندن دوستان شهیدشان است. 🍃در خان طومان همچون ، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب شد و به آرزویش رسید. شاید هم هایش او را به ارباب رساند. 📅تاریخ تولد : ۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان @shahidmoshtaghi
از خاطره ها درس بگیریم مادر شهید اینگونه پسر خود را تعریف می کرد : حسین در عین شیطنتی که داشت خیلی مظلوم بود، بدون وضو نمی‌خوابید، دبستان بود اما صبح دعای عهدش ترک نمی‌شد. هیچ وقت بدون زیارت عاشورا نمی‌خوابید، من که مادرش هستم این کارها را نمی‌کردم.» مادر حس امیدواری‌اش را از برگشتن پیکر حسینش پنهان نمی‌کند اما قاطعانه و استوار می‌گوید: «امیدوارم پیکرش برگردد. اما اگر برنگشت با خدا معامله کردیم. به خدا هدیه دادیم و آدم چیزی را که با خدا معامله کند پس نمی‌گیرد. اگر امام زمان من بگوید پسر کوچک آقا محسن را به نوکری می‌خواهم می‌فرستم.» مادر اما دلش روشن است که نشانی از حسین بازمی‌گردد: «حسینم نشانه می‌فرستد که برمی‌گردد. یکی از هم‌محلی‌هایمان که سید با ایمانی است که خواب حسین آقا را دیده است. از پسرم پرسید حسین آقا شما کجایید؟ گفت: من خدمت حضرت زینب(س) هستم. سید از او می‌پرسد: تو نمی‌خواهی برگردی؟ حسین گفت: اگر ایشان شما اجازه دهند تا نیمه شعبان برمی‌گردم. من هر سال نیمه شعبان برنامه دارم. حسین هر کجا بود دو روزه مرخصی می‌گرفت و در مراسم پابرهنه کمک می‌کرد.» توضیح: پیکر مطهر شهید حسین مشتاقی در آستانه نیمه شعبان به وطن بازگشت و یک ماه پس از انجام مراحل شناسایی در نیمه ماه رمضان در زادگاهش به خاک سپرده شد #شهادت پ.ن: یادمان باشه اسلام دین بد خلقی نیست همیشه لبخند بزنیم... @shahidmoshtaghi
‍ ‍ 🍃 در دومین روز از اردیبهشت و سومین روز از ماه ، مصادف با تولد (ع) به دنیا چشم گشود و سفر به زمین را آغاز کرد. 🍃به احترام و اشتیاق خانواده اش برای فرزند صالح، در دفتر تقدیر، نام حسین مشتاقی برایش قلم خورد. 🍃 مادر، حسین را نذر کرده بود. آرزویش این بود که در لباس پاسداری او را ببیند و حسین آرزوی مادر را به حقیقت تبدیل کرد. 🍃سرباز امام زمان(ع) وقتی ندای را از حرم عمه سادات شنید، با جان و دل گفت. 🍃مهمانی عشق را با دعای مادر دعوت شد اما، چشم های منتظر مادر سبب شد که بدون برگرد. دلش بی قرار رفتن بود. اندکی بعد بازهم دعوت شد به از حرم عمه سادات. 🍃اشک های مادرِ قرآن به دست، دل بی قرار پدر، نگرانی های شریک زندگی اش و چشم های معصوم کودکانش، شاهد لحظه خداحافظی اش بودند. 🍃او با پرواز به مقصد سوریه برای زیارت حضرت زینب و نوکری اش راهی شد. عمه سادات باز هم نوکر خرید و بزم عشق با یک ماموریت آن هم در منطقه ای به نام مهیا شد. 🍃خانطومان جایی است که در آن رزمندگان با وضوی خون، نماز شهادت می خوانند. سرزمینی که دیدن پیکرهای ، روضه ارباب را تداعی می کند و اشک های رزمندگان، حکایت از جاماندن دوستان شهیدشان است. 🍃در خان طومان همچون ، با تعداد کم مقاومت کردند و حسین مشتاقی همچون ارباب شد و به آرزویش رسید. شاید هم هایش او را به ارباب رساند. مدافع_حرم_حسين_مشتاقی @shqhidmoshtaghi