🔴لامصب مثلاً ابرقدرت جهاني ، حالا هيچ غلطي نتونستي بكني، حداقل جار نزن همه بفهمن! ابراهیم داروغه‌زاده @Fetan2

🎥 درباره چهارپایه خوانی.... چهارپایه خوانی یکی از سنت‌های قدیمی است که هنوز نیز در ایام عزاداری در بازار تهران برقرار است. در این شیوه هیات‌ها در بخشی از بازار توقف می‌کنند و روضه خوان بالای چهارپایه می‌رود و جمعیت به دو بخش قبل و بعد از چارپایه تقسیم می‌شوند و هر گروه یک بخشی از شعر را می‌خوانند. حاج محمود کریمی این سنت قدیمی را در چیذر اجرا کرد که می‌بینید و می‌شنوید. گر تو روی تنها شوم... تنهای این صحرا شوم..... 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13

🎥با پیگیری‌های رئیس قوه قضائیه کارخانه نیمه تعطیل روغن نباتی زنجان مجددا راه‌اندازی شد. 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13

آقای دکتر حناچی گفتند تابلو های مسیر های عبوری برای خوانش راحت توسط راننده ها به اختصار نوشته می شود. توجهتان را به دو نمونه از مختصر ترین تابلو های آزاد راهی و جاده ایی دنیا جلب میکنم ... یکی در سطح تهران و یکی در شبکه ی جاده ای کشور.. آقای حناچی ما فراموش نکرده ایم که برادر شما عضو سازمان تروریستی منافقین خلق است .... 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13

🔴نور چشمی های اصلاحات تو دادگاههای مبارزه با مفاسد اقتصادی: مش قربانعلی تاراج دهنده ارز دولتی، ریش میزاره؛ دختر نعمت زاده چادر به سر میکنه؛ داماد شریعتمداری عقیق دست میکنه؛ متهمان پتروشیمی تسبیح میچرخونن! +اینارو یه بار هم باید برای ریاکاری و تلاش برای بدبین کردن مردم محاکمه کنن 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13

🔴 شهرداری مجری پروژه DDR ✍🏻 #سیدپویان_حسین‌پور 🔹امروز، در جلسه‌ای که با رفقای انقلابی فعال در رسانه‌های اجتماعی داشتیم، اشاره‌ای به طرحDDR کردم که از اوایل دهه هفتاد توسط آمریکا در ایران دنبال می‌شد.. 🔺این طرح در چارچوب خلع سلاح دولت‌ها و گروه‌های مقاومت (مشخصا کشورها و گروه‌های مخالف سلطه آمریکا) و هم‌چنین مقاومت‌زدایی از جوامع هدف تهاجم سیاسی-فرهنگی آمریکا دنبال می‌شود و طی آن تلاش شده است تا با حذف رویکرد مقاومت در برابر سلطه، زمینه نفوذ و حاکمیت آمریکا در کشورهای هدف فراهم شود.. 🔹پروژه DDR مخفف غيرمسلح‌سازی نيروهاي مقاومت، خروج آن‌ها از حالت بسیج عمومی در جنبش مقاومت و ادغام آن‌ها در زندگی مدرن است و به‌عنوان پیش‌زمینه تحقق چهـار پـروژه اصلی آمریکا در منطقه غرب آسیا یعنی دموکراتیزاسیون کشورهای منطقه، لیبرالیزاسیون این کشورها، تحقق جامعه مدنی غربی و پیاده‌سازی حقوق‌بشر غربی‌ست.. 🔺در این پروژه، افراد عضو جنبش‌های مقاومت در جهان اسلام، ابتدا بايست خلـع سـلاح شده و غيرمسلح شوند، آنگاه از حالت جنبشی و سازمان‌یافته خارج شده و ديگر انگيزه‌ای براي پيوسـتن داوطلبانـه بـه حرکت‌های مقاومت نداشته باشند و در نهايـت، بـا ايجـاد شـرایط گذار، وارد زندگی مدرنیستی شوند.. 🔹در این میان، یکی از ابعاد عملیاتی پروژه DDR، حذف اِلِمان‌ها و نمادهای مقاومت از زندگی روزمره مردم در کشورهای هدف آمریکاست. طی این عملیات، هر نمادی که فرهنگ و رویکرد ایده مقاومت را به مردم منتقل کند، می‌بایست حذف شده و با نمادهای زندگی مدرن و لیبرال جایگزین شود که نمونه آن‌را می‌توان در پیاده‌سازی الگوهای زندگی غربی در بعضی کشورهای اسلامی و عربی و حتی بین بعضی سران گروه‌های مقاومت نیز جستجو کرد.. 🔺طبیعتا در ایران، به‌عنوان مهم‌ترین کشوری که در چند دهه اخیر در برابر سلطه آمریکا در منطقه غرب آسیا ایستادگی کرده است، این پروژه با جدیت بیشتری دنبال می‌شود و البته به‌خاطر تنوع حوزه‌های مفهومی و نمادین مقاومت نیز، اجرای این پروژه نیازمند طراحی‌های چندلایه و چند بُعدی‌ست.. 🔹من گمان میکنم، آن‌چه این روزها در قالب پروژه حذف عنوان «شهید» از معابر و اماکن در سطح کشور صورت می‌گیرد، بخشی از فاز اجرایی پروژه DDR در جامعه ایرانی‌ست. چراکه به‌طور حتم و یقین، یکی از نمادهای بارز و اصلی مقاومت در ایران، مسئله شهادت است و به جرأت می‌توان آن‌را بخش مهمی از هویت مقاومت در مردم ایران دانست.. 💢حال با این وصف باید دید، نهادهای امنیتی کشور که طبیعتا مسئولیت اصلی را در مقابله با پروژه‌ای ضدامنیتی همچون DDR برعهده دارند، آیا وارد گود برخورد با این موضوع خواهند شد یا نه! ➖➖➖➖➖➖ 📡 به خیابان انقلاب بپیوندید: http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f

📹 ببینید|| 🔻تشریح برخی مواد لایحه تامین امنیت بانوان در برابر خشونت‌‌ 🔹️متن نهائی این لایحه توسط رئیس قوه قضاییه به دولت ارسال گردید. @raisi_org

جناب شهردار میفرمایند به جهت اختصار لفظ شهید را از تابلوها حذف کردیم آنجا که یک لفظ شهید بود و نام خانوادگی شهید اینجا را چرا مختصر ننوشتید که هم استاد دارد و همه نام و هم نام خانوادگی؟! 🌺🌿 کمیته زنان #جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی🌿🌺 🌺 @zanan_enghelaby

🔺جهانگیری: رهبر انقلاب با برداشت ۳۰۰ میلیون دلار از #صندوق_توسعه_ملی برای راه‌اندازی راه‌آهن چابهار_زاهدان موافقت کردند. ✍ خبری خوب که میتواند باعث تکمیل سریعتر طرحی شود که با اتصال کشورهای آسیای میانه به خلیج فارس، هم اثرات ضد تحریمی دارد و هم میتواند سبب کاهش محرومیت این منطقه شود؛ البته به شرطی که سر از جیب عده‌ای پیمانکار درجه چندم و آشنایان و برادران درنیاورد و یا به مانند برداشت سال ۹۶ وزارت کشاورزی از صندوق، صرف تهیه بلیت هواپیما، حق الزحمه و خرید اثاثیه و ملزومات اداری نشود!! #نظارت 🔴به کمپین #بیداری_ملت بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/963837952Cb758f6bd13

🔴دو قطبی سازی مدیریت ویرانگرا غربگرایان برای پنهان کردن صدای خرد شدن استخوان کارگران دوگانه سکولار و مذهبی را ساختند و خوب پر رنگش کردند و نشاندند جای دوگانه دارا و ندار که مشکل اکثریت مردم است. زمین بازی‌شان هم فضای مجازی است. نتیجه‌اش هم همین چیزی است که می‌بینید. ✍بیداری ملت @bidariymelat @bidariymelat

🎥 ببینید کودتای اقتصادی اصلاحطلبان با پوشش #خصوصی_سازی چه بلایی بر سر یکی از بزرگ‌ترین و سودآورترین کارخانه‌های کشور آورد 📌 چه کسی باور می‌کند #هپکو_اراک به عنوان تولید کننده ماشین‌آلات بزرگ راهسازی همچون لودر و بولدزر که دارنده جایزه طلایی کیفیت در رقابت با شرکت‌های بین‌المللی است و شرکت‌های بزرگ یکی از افتخارات خود را همکاری با هپکو می‌دانستند، تنها با کمتر از ۱۰ درصد قیمت واقعی واگذار و دچار تعطیلی و رکود شد؟ 🔸 چه کسی باور می‌کند وقتی هیچ کجای دنیا نتوانستند پروژه شرکت چند ملیتی #زیمنس آلمان را انجام بدهند هپکو این کار را انجام داد و در باور شرکت #ولوو نمی‌گنجید در ایران شرکتی باشد که بتواند شاسی لودر تولید کند ( ویدیو را نگاه کنید تا حیرت کنید!) 🔹 جالب است بدانید ارزش سهام شرکت هپکو در سال ۸۶ حدود ۸۰۰ میلیارد تومان بوده اما تنها ۶۰ میلیارد تومان ارزش گذاری می‌شود! ✍بیداری ملت @bidariymelat @bidariymelat

🔴 تکلیف خیس خاطره هامان چه می شود؟ ✍🏻 #حامد_عسکری 🔹چهار سالم بود . محرم ها با مادرم می رفتیم روضه خانه خوشروها ؛ یک خانه با معماری قاجاری. منبر وسط قسمت زنانه بود . دور تا دور منبر زن ها می نشستند و همه طبیعتا با چادرهای مشکی . سید می‌رفت روی پله دوم منبر می‌نشست و تمام مدت با چشم بسته حرف می‌زد. من از حرف‌های سید هیچ نمی‌فهمیدم و مدام چشم می گرداندم تا ببینم پیرمرد چای‌گردان کی به ما می‌رسد . به من که می‌رسید می‌نشستم. خم می‌شد یک سینی مربعی برنجی کهنه با یک قندان کوچک که فقط سه حبه قند تویش جا می‌شد و یک غنچه گل محمدی تزئینش بود می‌گذاشت جلویم . قندها را می‌انداختم توی چای و داغی چای حلشان می‌کرد . بعد هم می‌زدم و نوبت مادرم بود که چای را در نعلبکی بریزد و جرعه جرعه به کامم بنشاند. 🔸آقا که می‌رفت توی روضه، همه زن ها چادرهاشان را می‌کشیدند روی صورتشان و پرهیجان‌ترین صحنه چهارسالگی‌ام گر می‌گرفت. یک همهمه غریبی از خیمه خانه خوشروها شروع می‌شد و می‌رفت توی عرش؛ همان جایی که سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است . این صحنه سوررئال ترین صحنه عمرم بود . چهارسالگی من می‌ایستاد و همه زن‌ها نشسته بودند و من زل می‌زدم به این رشته کوه‌های کوچولوی سیاه که گویی متراکم و فشرده از زمین روییده بودند و با زلزله کلمه‌های روضه سید، تکان می‌خوردند و جلو و عقب می‌رفتند. 🔹یک وقت‌هایی هم در خانه خوشروها خوابم می‌برد و چادرم می‌شد خیمه‌ای که سایه‌اش روی شیطنت به خواب رفته‌ام می‌افتاد . یک وقت‌هایی پلک وا می‌کردم و می‌دیدم روی شانه مادرم در تاریکی زیر چادر ، انگار عقب عقب راه می‌‌رفتم و همه چیز از پشت سرم در می‌آمد و در پرسپکتیو مقابلم کوچک می شد . کاشوب در تمامی ذرات عالم است ... هشت سالم بود . هر صبح اول بوی نفت می خزید زیر پره بینی ام و مغزم هشیار می شد که نیم ساعت دیگر باید بیدار شوی . بعد صدای سوت و جوش سماور نفتی صوراسرافیل بود برای من و برادر و خواهرهایم برای شروع یک روز دیگر مدرسه . من معمولا با همان بوی نفت بیدار می‌شدم ؛ ولی دوست داشتم مادرم دست روی صورتم بکشد و یک حامدجان بگوید و دلم ضعف برود و بعد بگویم چشم بیدارم. یک لقمه نان و پنیر یا نیمروی خشک و برشته شده جلویم بخزاند و بعد راهی مدرسه ام کند. 🔺آن روزها بم ما جولانگاه کاروان های قاچاق مواد مخدر بود. ماشین لخت می‌کردند، بچه می‌دزدیدند، آدم گروگان میبردند و هزار ذنب لایغفر دیگر... یک وقت‌هایی که سوز هوا زیاد بود یا خبر نا امنی‌ای چیزی در بم می‌پیچید، صبح‌ها می‌آمد مرا برساند مدرسه. تا مدرسه‌مان راهی نبود که تاکسی و سرویس بخواهد . پیاده می‌رفتیم. بال چادرش را وا می کرد من می‌رفتم زیر چادرش و راه می‌افتادیم سمت مدرسه و وای که چه تجربه مهیبی بود. 🔹یک لایه چادر مشکی می شد امن‌ترین اتاق ضد گلوله جهان و آرامشی نجیب می خزید زیر پوست هشت سالگی ام. گاهی چادرش ضخیم بود و هیچ نمی دیدم و با کلماتش هدایت می شدم ؛ فقط می گفت جوی آب است یا سنگ است یا جدول است، تا مدرسه صدا می شنیدم و بوی مادرم که توی مشامم هوریز می‌کرد . گاهی هم چادر نازک تری انتخاب می کرد و می‌شد سایه‌هایی گنگ و مواج را دید و فکر را به هزار سمت و سو برد . زن حواسش به غرورم بود . صد دویست متری مدرسه که می‌رسیدیم، به مردانگی‌ام احترام می‌گذاشت، بال چادرش را وا می‌کرد و من دوباره پلک می‌گشودم به دنیای ترسناک و کیف میکردم از این که این قدر من را بلد است. من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم... . 🔸37ساله‌ام . سی‌و هفت سالگی‌ام توی روزنامه کار می‌کند . عینک می زند. کتاب می خواند. قسط دارد و شلوغی مترو رنجش می‌دهد. سی و هفت سالگی‌ام از شما چه پنهان یک چادر مادر از سالهای هشت سالگی‌ام را آورده تهران یک وقت‌هایی که خیلی دلش بگیرد، شمد می‌کند رویش و می‌خزد زیر گل‌های حالا بور شده اش و آرام اشک می ریزد. 🔺برای منی که چادر مادرش دژ محکم و استواری بوده که پناه همه دلشوره‌هایش بوده، حالا سختش است در همین روزهای سی و هفت سالگی ببیند زنی(تو بخوان دختر یک وزیر که 30 سال است وزیر است) که تا پیش از این به دوربین (بی چادر و البته با حجاب)لبخندهالیوودی می‌زده، به دلیل چنگ زدن به بیت المال و فساد مالی و ربا و ... به چنگ قانون افتاده و حالا که در جلوی دوربین ها و دادگاه و قاضی باید راجع به این 185 میلیارد تومان به مردم توضیح بدهد، چادر مشکی سر کرده و رویش را گرفته مثل همان زن های نجیب و عاشق خانه خوشروها... 💢 شما که همه چیز دارید! شما که در ناز و #نعمت‌زاده شده اید ! ما دلمان به همین خاطرات خوش است. خاطرات ما را مسخره نکنید خانم. http://eitaa.com/joinchat/825098246C346759229f