eitaa logo
در محضر استاد
1.1هزار دنبال‌کننده
66 عکس
20 ویدیو
3 فایل
این کانال به بیان دیدگاه و اندیشه های استاد شهید مطهری(ره) در مناسبت های مختلف اختصاص دارد. ازاینکه با نظرات خویش ما را در اداره بهتر کانال یاری می کنید، سپاسگزارم. بازنشر مطالب با ذکر آدرس کانال بلامانع است. ارتباط با مدیر: https://eitaa.com/hpouryahya
مشاهده در ایتا
دانلود
"افْضَلُ الْاعْمالِ انْتِظارُ الْفَرَجِ‏" یعنی چه؟ 🔹بعضی خیال می‌کنند اینکه افضل اعمال انتظار فرج است، به این معناست که انتظار داشته باشیم امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه) با عده‌ای که خواص اصحابشان هستند یعنی سیصد و سیزده نفر و عده‌ای غیرخواص ظهور کنند، بعد دشمنان اسلام را از روی زمین بردارند، امنیت و رفاه و آزادی کامل را برقرار کنند، آن وقت به ما بگویند بفرمایید! ما انتظار چنین فرجی را داریم و می‌گوییم افضل اعمال هم انتظار فرج است! نه، انتظار فرج داشتن یعنی انتظار در رکاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنی آرزوی واقعی و حقیقی مجاهد بودن در راه حق، نه آرزوی اینکه تو برو کارها را انجام بده، بعد که همه کارها انجام شد و نوبت استفاده و بهره گیری شد آن وقت من می‌آیم! 🔹انتظار فرج داشتن یعنی واقعاً در نیت ما این باشد که در رکاب امام زمان و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح کنیم. در زیارت اباعبدالله (علیه السلام) می‌گوییم: «یا لَیتَنا کنّا مَعَک فَنَفوزَ فَوْزاً عَظیماً». معنایش این است که‌ ‏ای کاش ما در خدمت تو بودیم و شهید می‌شدیم و از راه شهادت، رستگاری عظیم پیدا می‌کردیم. آیا این ادعای ما از روی حقیقت است؟ افرادی هستند که از روی حقیقت ادعا می‌کنند ولی اکثر ما که در زیارتنامه‌ها می‌خوانیم، لقلقه زبان است. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚آزادی معنوی، صفحه 173 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
مهدویت، یک فلسفه بزرگ جهانی‏ 🔹کوشش کنید فکر خودتان را در مسئله‌ حضرت حجت با آنچه که در متن اسلام آمده تطبیق بدهید. غالب ما این مسئله‌ را به صورت یک آرزوی کودکانه یک آدمی که دچار عقده و انتقام است درآورده‏ ایم. گویی حضرت حجت فقط انتظار دارند که کی خداوند تبارک و تعالی به ایشان اجازه بدهند که مثلا بیایند ما مردم ایران را غرق در سعادت کنند یا شیعه را غرق در سعادت کنند، آنهم شیعه هایی که ما هستیم که شیعه نیستیم. نه، این یک فلسفه بزرگ جهانی است، چون اسلام یک دین جهانی است، چون تشیع به معنی واقعی‏ اش یک امر جهانی است. این را ما باید به صورت یک فلسفه بزرگ جهانی تلقی کنیم. 🔹وقتی قرآن می‌گوید: وَلَقَدْ کتَبْنا فِی الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکرِ انَّ الْارْضَ‏ یرِثُها عِبادِی الصّالِحونَ‏، صحبت از زمین است، نه صحبت از این منطقه و آن منطقه و این قوم و آن نژاد. 1⃣اولًا امیدواری به آینده است که دنیا در آینده نابود نمی‌شود. اصول دین و مذهب به ما می‌گوید: زندگی سعادتمندانه بشر آن است که در آینده است. 2⃣دوم: آن دوره، دوره عقل و عدالت است. شما می‌بینید یک فرد سه دوره کلی دارد: دوره کودکی که دوره بازی و افکار کودکانه است، دوره جوانی که دوره خشم و شهوت است، و دوره پیری که دوره پختگی و استفاده از تجربیات و دوره حکومت عقل است. اجتماع بشری هم همین‌طور است. اجتماع بشری سه دوره را باید طی کند. یک دوره، دوره اساطیر و افسانه‌ها و به تعبیر قرآن دوره جاهلیت است. دوره دوم دوره علم است، ولی علم و جوانی، یعنی دوره حکومت خشم و شهوت. آیا دوره‌ای نخواهد آمد که آن دوره، حکومت، نه حکومت اساطیر باشد و نه حکومت خشم و شهوت؟! دوره‌ای که واقعاً در آن دوره معرفت و عدالت و صلح و انسانیت و معنویت حکومت کند؟ چگونه می‌شود که چنین دوره‌ای نیاید؟! مگر می‌شود که خداوند این عالم را خلق کرده باشد و بشر را به عنوان اشرف مخلوقات آفریده باشد، بعد بشر به دوره بلوغ خودش نرسیده یکمرتبه تمام بشر را زیرورو کند؟! 🔹پس مهدویت یک فلسفه بسیار بزرگ است. ببینید مضامینی که ما در اسلام داریم چقدر عالی است! نزدیک ماه مبارک رمضان است، دعای افتتاح را موفق خواهید بود و در شبهای ماه مبارک رمضان خواهید خواند. قسمت زیادی از آخر این دعا اختصاص به وجود مقدس حضرت حجت دارد که من همانها را می‌خوانم و دعای من هم همانها خواهد بود: «اللهُمَّ انّا نَرْغَبُ الَیک فی دَوْلَةٍ کریمَةٍ تُعِزُّبِهَا الْاسْلامَ وَ اهْلَهُ وَ تُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَ اهْلَهُ وَ تَجْعَلُنا فیها مِنَ الدُّعاةِ الی‏ طاعَتِک وَالْقادَةِ الی‏ سَبیلِک» 🤲 خدایا تو را به ذات مقدست و به حقیقت اولیاء کرامت قسم می‌دهیم که ما را از کسانی قرار بده که شایسته این آرزوی بزرگ بوده باشیم. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚سیری در سیره ائمه اطهار، صفحه 259 ╭──────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جمهوری اسلامی 🔹«جمهوری اسلامی» از دو کلمه مرکب شده: کلمه «جمهوری» و کلمه «اسلامی». کلمه جمهوری شکل حکومت را مشخص می‌کند. می‌دانیم که حکومت های دنیا، چه در گذشته و چه در حاضر، شکلهای مختلفی داشته‌اند از قبیل حکومت فردی موروثی که نامش سلطنت و پادشاهی است؛ حکومت متخصصان، حکیمان، فیلسوفان، خبرگان، که در قدیم «اریستوکراسی» می‏ نامیدند؛ حکومت متنفذان، سرمایه‏ داران، مالیات دهندگان. یکی از آنها هم حکومت عامه مردم است، یعنی حکومتی که حق انتخاب حاکم با همه مردم است قطع نظر از این که مرد هستند یا زن، سفید هستند یا سیاه و دارای هر فکر و هر عقیده‌ای هستند، فقط شرط بلوغ سنی و رشد عقلی در آن معتبر است. 🔹و اما کلمه «اسلامی» محتوای این حکومت را بیان می‌کند، یعنی این حکومت با اصول و مقررات اسلامی اداره شود و در مدار اصول اسلامی حرکت کند، چون می‌دانیم که اسلام به عنوان یک دین در عین حال یک مکتب و ایدئولوژی است و طرحی است برای همه شئون زندگی بشر. 🔹بنابراین «جمهوری اسلامی» یعنی حکومتی که شکل آن انتخاب حاکم است از طرف عامه مردم و نه شکل موروثی و محتوای آن اسلامی است یعنی بر اساس معیارها و موازین اسلامی است. ✅ دو دلیل بر رد «جمهوری دموکراتیک اسلامی» 🔹در نامگذاری «جمهوری اسلامی» عده‌ای از به اصطلاح روشنفکران ما بدون آن که کوچکترین سوء نیتی داشته باشند اصرار داشتند که بگوییم «جمهوری دموکراتیک اسلامی» ولی ایشان{امام خمینی(ره)} زیر بار این کلمه نرفت، چرا؟ آیا با دموکراسی مخالف بود؟ نه. چند دلیل داشت. 1⃣ یک دلیلش این بود که دموکراسی در مفهوم غربی با دموکراسی در مفهوم اسلامی تفاوتی دارد. دموکراسی در مفهوم غربی در حدود آزادی ها و رهایی‌های حیوانی خلاصه می‌شود. انگلستان مسئله‌ همجنس‏ بازی را روی چه اساسی قانونی کرد؟ روی اساس دموکراسی. گفت قانون آن است که ملت بخواهد، مردم بخواهند. ما می‌گوییم خواسته بشر و این که انسان بخواهد، ملاک نیست. انسان که نباید تابع شهوت و میل‌های خودش باشد. ما می‌خواهیم دموکراسی را بر اساس آزادیهای انسانی بنا نهیم، نه بر اساس رهایی حیوانیت؛ و امکان ندارد انسانیت انسان آزاد باشد در حالی که حیوانیت او رهاست. 2⃣ دلیل دوم: به کار بردن این نام تقلید از غرب و به معنای الگو گرفتن از غرب است. آیا در کلمه «اسلامی» و در متن اسلام حرّیت و آزادی هست یا نه؟ آیا در متن اسلام حاکمیت ملی، حکومت مردم بر مردم هست یا نه؟ آیا در متن اسلام مردم حق دارند با انتخاب و با آراء خود نماینده خویش را انتخاب کنند یا نه؟ آیا مردم حق دارند که رئیس جمهوری خودشان را انتخاب کنند یا نه؟ بله، مردم حق دارند. وقتی می‌گوییم جمهوری اسلامی، کلمه «اسلامی» در محتوای خودش همه اینها را دارد. می‌خواهیم به ملت خود بگوییم این را خودت داری. ما چرا برای آنچه که خودمان داریم برویم سراغ دیگران؟ ما باید کوشش کنیم تا می‌توانیم این ملت را به خود مؤمن و معتقد کنیم که روی پای خودش بایستد، به منِ اسلامی خودش معتقد شود. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آینده انقلاب اسلامی ایران، صفحه 139 و 253 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خرافه 13 بحث امروز من در اطراف «خرافه 13» است. شاید بهتر بود عنوان را «دفاع از 13» قرار می‌دادیم. این عددی که بدون ارتکاب هیچ جرم و جنایتی و بدون هیچ سابقه سوئی، این بشر ظالم ستمگر و این بشر جَهول ظَلوم- به تعبیر قرآن- او را محکوم کرده و برای او نحوست و شئامت قائل شده است و گناهان و جرمها و جنایات و تبعات و آثار سوئی که این گناهان و جرمها و جنایات دارد همه را- زیرکانه یا احمقانه- از دوش خودش برداشته است و به دوش چیزهای دیگری که آنها را نحسها و شومها نامیده، گذاشته است. و در میان همه اشیائی که بشر برای آنها شئامت و نحوست قائل است اعداد سهم بیشتری دارند و در میان اعداد هم از همه- به اصطلاح- مظلومتر و بیچاره‏‌تر و توسری‏‌خورتر عدد 13 بوده است. اساساً این فکر از کجا پیدا شده است؟ 🔹 به نظر من دو خاصیتی که در بشر هست سبب پیدایش فکر نحوست در اشیاء و اعداد شده است. 1⃣ یکی اینکه بشر به طور کلی خودخواه است، یک حالت گریز از مرکزی در مسئله‌ تقبل مسئولیتها دارد، یعنی نمی‌خواهد مسئولیت شکستهای خودش را متوجه خودش بکند. همیشه دنبال این می‌گردد که یک چیز دیگری پیدا کند و بگوید این شکست، این بدبختی که پیدا شد، این من نبودم، این فکر من نبود، این خُلق من نبود، این روح من نبود، این عادت اشتباه من نبود، این جهل و نادانی من نبود که باعث این شکست شد، یک چیز دیگری بود. این یک علت بوده است که بشر برای اینکه از تقبل مسئولیتها فرار کند، آمده است برای اشیاء، برای 13، برای... نحوست قائل شده است. 2⃣ خاصیت دیگر، روح تنبلی است که در انسان می‌باشد. انسان وقتی بخواهد علت قضایا را بفهمد، باید از طریق علمی و عقلی کاوش و تفکر و جستجو و تفحص کند تا علت واقعی اشیاء را درک کند. اگر در جنگی شرکت کردیم و شکست خوردیم، چنانچه بنا بشود روی اصول دقیق علمی بررسی کنیم که چرا شکست خوردیم، دو ناراحتی دارد: یکی اینکه می‌رسیم به اینکه خودمان مسئول این شکست بودیم؛ دوم اینکه مدتها باید زحمت بکشیم، به خودمان رنج بدهیم تا علتها را به دست بیاوریم ولی با یک کلمه خودمان را راحت می‌کنیم، می‌گوییم علت اینکه ما در این جنگ شکست خوردیم این بود که مثلًا در روز چهارشنبه شروع کردیم یا روز 13 بود. 🔹 گره زدن سبزه آیا برویم بیرون شهر، سبزه‌‏ها را گره بزنیم تا از نحسی خارج شویم؟! با سبزه را در روز سیزده از خانه بیرون ریختن از نحسی خارج می‌شویم؟ از خودت بیرون بیا، از این رفتار زشت خودت بیرون بیا، از این عادات زشتت بیرون بیا، از این افکار زشت خودت خارج شو، از این ملکات کثیف و پلیدی که گرفتارش هستی خارج شو. آیا تو با آن کارها از نحوست بیرون می‌آیی؟! 13 چه گناهی دارد؟ از سبزه گره زدن چه کاری ساخته است؟! به خدا ننگ این مردم است که روز سیزده را به عنوان سیزده بدر [بیرون‏] می‌روند! بدانید این مسائل مال اسلام نیست. 🔹 سیزده بدر واقعی سیزده بدر واقعی ما این است که از خودمان بیرون بیاییم، از خانه‌های تنگ و تاریک افکار خرافی خودمان به صحرای دانش و بینش خارج شویم، از ملکات پست خودمان خارج شویم، از اعمال زشت خودمان که مانند تار عنکبوت دور ما تنیده است خارج شویم. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 پانزده گفتار، صفحه 141 و 148 📚 یادداشت‏های استاد مطهری، جلد ‏6، صفحه131 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
جامعه اسلامى را خطر از داخل تهديد مى‏كند 🔹قرآن در درجه اول و بعد كلمات پيغمبر اكرم هميشه به ما اين جور مى‏گويد كه جامعه اسلامى را خطر از داخل خود تهديد مى‏كند، از ناحيه يك اقليت منافق زيرك و يك اكثريت جاهل ساده‏دل ولى متعبد. آن زيركها اگر اين جاهلها نباشند كارى نمى‏توانند بكنند؛ آن جاهلها هم اگر اين زيركها نباشند كسى آنها را به راه كج نمى‏برد. 🔹حال شما از اينجا مى‏توانيد بفهميد كه چطور شد جامعه اسلامى از ناحيه يك اقليت منافق متمرد و يك اكثريت ساده‏دل ولى مؤمن و باايمان به اين روز افتاد يعنى اينها سبب شدند كه اين تأكيدها و اصرارهايى كه پيغمبر اكرم كرد در عمل بى‏نتيجه بماند، يعنى آن عده منافق مردم را از راه منحرف كردند بدون آنكه خود مردم بفهمند كه از راه منحرف شده‏اند. اغفال كردند. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 پانزده گفتار، صفحه 70 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
✅ عبادت؛ سرلوحه تعلیمات اسلامی 🔹یکی از حاجتهای بشر پرستش است. پرستش یعنی چه؟ پرستش آن حالتی را می‌گویند که در آن انسان یک توجهی می‌کند از ناحیه باطنی خودش به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او می‌بیند، خودش را به او نیازمند و محتاج می‌بیند؛ در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می‌کند. این امر اساساً قطع نظر از هر فایده و اثری که داشته باشد، خودش یکی از نیازهای روحی بشر است. انجام ندادن آن، در روح بشر ایجاد عدم تعادل می‌کند. 🔹امروز که در دنیا بیماریهای روانی زیاد شده است، در اثر این است که مردم از عبادت و پرستش رو برگردانده‌‏اند. ما این را حساب نکرده بودیم ولی بدانید هست، حقیقتاً هست: نماز قطع نظر از هر چیزی طبیب سرِ خانه است؛ یعنی اگر ورزش برای سلامتی مفید است، اگر آب تصفیه شده برای هر خانه‌ای لازم است، اگر هوای پاک برای هرکس لازم است، اگر غذای سالم برای انسان لازم است، نماز هم برای سلامتی انسان لازم است. شما نمی‌دانید اگر انسان در شبانه روز ساعتی از وقت خودش را اختصاص به راز و نیاز با پروردگار بدهد، چقدر روحش را پاک می‌کند! عنصرهای روحی موذی به وسیله یک نماز از روح انسان بیرون می‌رود. 🔹از نظر اسلام سرلوحه تعلیمات، عبادت است. امکان ندارد انسانی انسان کامل بشود بدون عبادت و پرستش. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 اسلام و نیازهای زمان، جلد 1،صفحه 176 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
برنامه انسان سازی ماه مبارک رمضان ‌ 🔹اساساً برنامه ماه مبارک رمضان برنامه انسان سازی است که انسانهای معیوب در این ماه خود را تبدیل به انسانهای سالم، و انسانهای سالم خود را تبدیل به انسانهای کامل کنند. برنامه ماه مبارک رمضان برنامه تزکیه نفس است، برنامه اصلاح معایب و رفع نواقص است، برنامه تسلط عقل و ایمان و اراده بر شهوات نفسانی است، برنامه دعاست، برنامه پرستش حق است، برنامه پرواز به سوی خداست، برنامه ترقی دادن روح است، برنامه رقاء دادن روح است. 🔹اگر بنا باشد که ماه مبارک بیاید و انسان سی روز گرسنگی و تشنگی و بی‌خوابی بکشد و مثلًا شبها تا دیر وقت بیدار باشد و به این مجلس و آن مجلس برود، و بعد هم عید فطر بیاید و با روز آخر شعبان یک ذره هم فرق نکرده باشد، چنین روزه‌ای برای انسان اثر ندارد. اسلام که نمی‌خواهد مردم بی‌جهت دهانشان را ببندند، بلکه با روزه گرفتن قرار است که انسانها اصلاح شوند. چرا در روایات ما آمده است که بسیاری از روزه داران هستند که حظ و بهره آنها از روزه جز گرسنگی چیزی نیست؟ بستن دهان از غذای حلال برای این است که انسان در آن سی روز تمرین کند که زبان خود را از گفتار حرام ببندد، غیبت نکند، دروغ نگوید، فحش ندهد. 🔹{آیا صحیح است‌} یک ماه رمضان بر ما بگذرد که در آن ماه ما یک سلسله تهمت ها به یکدیگر بسته باشیم؟ ماه رمضان برای این است که مسلمین، بیشتر اجتماع کنند، عبادت های اجتماعی انجام دهند و در مساجد جمع شوند، نه اینکه ماه رمضان وسیله تفرقه قرار گیرد. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 انسان کامل، صفحه 28 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ پرهیز از استخفاف روزه 🔹روزه را هم نباید استخفاف کرد و سبک شمرد. بعضی روزه را به شکلی می‌گیرند (حالا این شوخی است) که- العیاذبالله- اگر من به جای خدا بودم اصلًا روزه اینها را قبول نمی‌کردم. من افرادی را سراغ دارم که اینها در ماه رمضان شب تا صبح را نمی‌خوابند اما نه برای اینکه عبادت کنند، بلکه برای اینکه مدت خوابشان پر نشود؛ تا صبح هی چای می‌خورند، اول طلوع صبح که شد نمازشان را می‌خوانند و می‌خوابند، چنان بیدار می‌شوند که نماز ظهر و عصر را با عجله بخوانند و بعد بنشینند سر سفره افطار. آخر این چه روزه‏ای شد؟! آدم شب تا صبح را نخوابد برای اینکه در حال روزه حتماً خواب باشد و رنج روزه را احساس نکند. آیا این استخفاف به روزه نیست؟! به عقیده من مثل فحش دادن به روزه است، یعنی‏ ای روزه! من اینقدر از تو تنفر دارم که می‌خواهم رویت را نبینم! 🔹ما هرگز نباید به عبادت استخفاف کنیم. ما باید مسلمان کامل و جامع باشیم. ارزش اسلام به جامعیت آن است. نه آن‏طور باشیم که فقط به عبادت بچسبیم و غیر آن را رها کنیم و نه مثل آنها که اخیراً پیدا شده‌اند باشیم که اسلام را فقط به‏ تعلیمات اجتماعی‌‏اش بشناسیم و به عبادت استخفاف کنیم، عبادت را تحقیر کنیم. (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚 آزادی معنوی، صفحه 89 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────
مقام حضرت خدیجه(سلام الله علیها) 🔹على(ع) و خديجه(س) نقش مؤثرى در ساختن تاريخ اسلام دارند. اگر فداكاري هاى اين زن -كه از پيغمبر(ص) پانزده سال بزرگتر بود- نبود، از نظر علل ظاهرى مگر پيغمبر(ص) مى‏توانست كارى از پيش ببرد؟ تاريخ ابن اسحاق راجع به مقام خديجه(س)‏ و نقش او در پشتيبانى از پيغمبر اكرم(ص) و مخصوصاً در تسلّى بخشى به پيغمبر اكرم(ص)، مى‏نويسد: بعد از مرگ خديجه‏(س) كه ابو طالب هم در آن سال از دنيا رفت، واقعاً عرصه بر پيغمبر اكرم(ص) تنگ شد. 🔹تا آخر عمرِ پيغمبر(ص) هرگاه اسم خديجه‏(س) را مى‏بردند، اشك مقدّسشان جارى مى‏شد. عايشه مى‏گفت: يك پيرزن كه ديگر اين قدر ارزش نداشت، چه خبر است؟ مى‏فرمود: تو خيال مى‏كنى من به خاطر شكل خديجه‏(س) مى‏گريم؟ خديجه(س)‏ كجا و شما و ديگران كجا؟!. ✅ثروت خديجه(س) و شمشير على(ع)‏ 🔹اين را هم به شما عرض كنم: گاهى خود ما مسلمانان حرف هايى مى‏زنيم كه نه با تاريخ منطبق است و نه با قرآن، با حرف هاى دشمن ها منطبق است؛ يعنى حرفى را كه يك جنبه‏اش درست است به گونه‏اى تعبير مى‏كنيم كه اسلحه به دست دشمن‏مى‏دهيم، مثل اينكه برخى مى‏گويند اسلام با دو چيز پيش رفت: با مال خديجه(س)‏ و شمشير على(ع)، يعنى با زر و زور. اگر دينى با زر و زور پيش برود، آن چه دينى مى‏تواند باشد؟! آيا قرآن در يك جا دارد كه دين اسلام با زر و زور پيش رفت؟ آيا على(ع) يك جا گفت كه دين اسلام با زر و زور پيش رفت؟ 🔹شك ندارد كه مال خديجه(س)‏ به درد مسلمين خورد اما آيا مال خديجه‏(س) صرف دعوت اسلام شد، يعنی پول خديجه(س)‏ را به كسى دادند و گفتند بيا مسلمان شو؟ آيا يك جا انسان در تاريخ چنين چيزى پيدا مى‏كند؟ يا نه، در شرايطى كه مسلمين و پيغمبر اكرم در نهايتْ درجه سختى و تحت فشار بودند جناب خديجه(س) مال و ثروت خودش را در اختيار پيغمبر(ص) گذاشت ولى نه براى اينكه پيغمبر(ص)- العياذ باللَّه- به كسى رشوه بدهد، و تاريخ نيز هيچ گاه چنين چيزى نشان نمى‏دهد. مال خديجه(س) خدمت كرد اما نه خدمت رشوه دادن كه كسى را با پول مسلمان كرده باشد، بلكه خدمت به اين معنى كه مسلمانان گرسنه را نجات داد و مسلمانان با پول خديجه(س) توانستند سدّ رمقى كنند. 🔹شمشير على(ع) بدون شك به اسلام خدمت كرد و اگر شمشير على(ع) نبود سرنوشت اسلام سرنوشت ديگرى بود اما نه اينكه شمشير على(ع) رفت بالاى سر كسى ايستاد و گفت: يا بايد مسلمان بشوى يا گردنت را مى‏زنم، بلكه در شرايطى كه شمشير دشمن آمده بود ريشه اسلام را كند، على(ع) بود كه در مقابل دشمن ايستاد. 🔹پس وقتى مى‏گوييم اگر شمشير على(ع) نبود اسلامى نبود، معنايش اين نيست كه شمشير على(ع) آمد به زور مردم را مسلمان كرد؛ معنايش اين است كه اگر شمشير على(ع) در دفاع از اسلام نبود دشمن ريشه اسلام را كنده بود همچنان كه اگر مال خديجه(س) نبود فقر، مسلمين را از پا درآورده بود. اين كجا و آن حرف مفت كجا؟! (این نوشتار، تلخیص می باشد. برای مطالعه بیشتر به متن اصلی مراجعه شود.) 📚حماسه حسينى جلد1، صفحه 379 و سيرى در سيره نبوى، صفحه215 ╭─────────── 🆔@shahidmotaharihowzeh ╰───────────