eitaa logo
شهیده نسرین افضل
624 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
4.3هزار ویدیو
9 فایل
شهیده نسرین افضل پیوسته دعای حضرت امیر (علیه السلام) را بر لب زمزمه می کرد: « الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب. » ادمین خانم هادی دلها : @HADiDelhaO00
مشاهده در ایتا
دانلود
💠حجت‌الاسلام مومنی؛ 🔸همین یازده رکعت که حتی سوره هم ندارد آثار و برکات عجیبی در دنیا و آخرت دارد که باعث برکت در عمر می‌شود. 📌پس اگر می‌خواهید عمرتان با برکت شود نماز شب بخوانید که همه معصومین(علیهم‌السلام)،علما و مراجع تقلید ما سفارش به خواندن نماز شب نموده‌اند.
حی علی الصلاة یاران؛ شتاب کنید که زمین نه جای ماندن که گذرگاه است... گذر از نفس به سوی رضوان حق. هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه رحل اقامت بیفکند؟ اذان به افق تهران التماس دعای فرج و شهادت  
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهيد عبدالمهدي مغفوري پنجم ديماه 1365 به عرش قرب الهي پرگشود. هنوز لحد را نبسته بودند که" انا اعطيناک الکوثر" را به آرزوي حوض کوثر زمزمه کرد و در بزم وصول،"عند ربهم يرزقون "و نداي" ارجعي الي‌ربک "را لبيک گفت
ماجرای شهادت عبدالمهدی مغفوری تلاشش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از عبدالمهدی مغفوری چهره ای مخلص و دلپذیر ساخته بود. در موقعیت‌های گوناگون و در پست‌های مدیریتی به خوبی درخشید. سردار شهید مهندس عبدالمهدی مغفوری در روز پنجم بهمن ماه ۱۳۳۵ در روستای سرآسیاب فرسنگی شهر کرمان متولد شد. پدرش برای دل مردم روضه می خواند و مخارج زندگی را از پشت دار قالی بافی فراهم می کرد. عبدالمهدی در سایه چنین خانواده ای رشد کرد و تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در کرمان به پایان رساند. آنچه در این دوران او را از دیگر همسن و سالانش متمایز کرد، پایبندی اش به دینداری بود. او بعد از کسب دیپلم ریاضی برای ادامه تحصیل در رشته برق وارد انستیتو برق کرمان شد و فوق دیپلم گرفت. با پایان تحصیل به سربازی فرا خوانده شد. یکی از بدترین و تلخ ترین دوران زندگی شهید، دوره خدمت و سربازی او بود. برحسب وظیفه در سال ۱۳۵۶ به خدمت سربازی می رود و با سپری کردن دوره آموزش خود در پادگان آموزش لشگرک تهران، به عنوان درجه دار در مخابرات در سمت متصدی تلفن شروع به کار می کند. به دلیل رفتار و روحیه تواضعی که داشت دوستان زیادی اعم از سرباز و درجه دار به خود جلب کرده و تحت تاثیر قرار می گیرند. عبدالمهدی جزو اولین کسانی است که به ترک خدمت و فرار از پادگان همت می کند و به دستور امام خود لبیک می گوید و پس از ترک خدمت به صفوف فشرده مردم انقلابی می پیوندد. وی در جریان انقلاب و تظاهرات خیابانی با بچه های حزب الهی مرتب در حال فعالیت بود و به جمع آوری و تکثیر و پخش نوارهای حضرت امام می پرداخت. به دلیل فرار از خدمت سربازی رژیم پهلوی حکم اعدام او را صادر کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به دستور امام به پادگان برگشت و با اتمام دوره نظام وظیفه، کارت پایان خدمت خود را از نظام جمهوری اسلامی دریافت کرد. بعد از بازگشت به کرمان در سال ۱۳۵۸ فعالیت های اجتماعی و سیاسی خود را در نهادهای انقلابی کرمان ادامه داد. از جمله این فعالیتها عضویت در ستاد نماز جمعه کرمان و پیشنهاد تدوین اساسنامه آن بود. ایشان پیش نویسی به این منظور تهیه کرد که مورد تایید و تصویب اعضای ستاد قرار گرفت. مغفوری در خردادماه ۱۳۵۹ به سپاه پاسداران پیوست و پس از چندماه خدمت در حفاظت سپاه بدلیل کارایی و استعداد و لیاقتش به عنوان مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران زرند منصوب شد. با آغاز جنگ، تلاشش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از او چهره ای مخلص و دلپذیر ساخته بود. در موقعیت‌های گوناگون و در پست‌های مدیریتی به خوبی درخشید. در سال ۱۳۶۳ به فرماندهی سپاه پاسداران شهرستان سیرجان منصوب شد و در طول دو سال خدمت، تحولات بسیار چشمگیری در سطح شهر سیرجان ایجادکرد. او مدتی در کردستان بود. در سال ۱۳۶۴ در عملیات «والفجر ۸» به دلیل بمباران های شیمیایی دشمن بعثی از ناحیه کمر و پا به شدت مجروح می شود و در همین زمان مسئولیت واحد بسیج سپاه پاسداران استان کرمان را می پذیرد. حاج عبدالمهدی مغفوری در جبهه جنوب در منطقه دشت عباس با سمت مسئول تبلیغات لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی مشغول فعالیت شد. در عملیات کربلای ۴ هم علاوه بر سخنرانی، کارهای ستادی و تجهیز نیروها و پشتیبانی و خدمت رسانی و هدایت آنها تا منطقه عملیاتی فعالیت های بسیار زیادی داشت. مسئولیت او در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شدند و سرانجام در حالی که معاونت ستاد لشکر ۴۱ ثارالله را بر عهده داشت در همین عملیات در اثر بمباران منطقه توسط هواپیماهای دشمن، ایشان به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳وصیت شهدا 🔻متن وصیت: شهید گودرز مولوی 🔻اسلحه های سرد و گرم (قلمها و مسلسلها)را از نشانه گیری به روی یکدیگر منحرف و به سوی دشمنان اسلام و انسانیت که در راس آنها آمریکا است،نشانه روید. 🔻آینده را با چشمان خود می نگرم وپس از فکر و اندیشه میبینم که دو راه در پیش دارم یکی اینکه حسین وار مانند شهدا با تمام وجودم راه پوئیدن و رفتن را انتخاب کنم وبه صف شهدا بپیوندم و دوم اینکه مانند یزیدها حیوان وار بمانم و بخورم و بخوابم و هیچ حرکت و هجرتی نداشته باشم و بپوسم و هیچ در هیچ شوم و در برابر خون شهدا مسئول باشم. 🔻و ازهمکلاسی هایم می خواهم که سنگر مدرسه را خالی نگذارند چون سنگر مدرسه سنگری است که دشمنان ما از آن احساس ترس می کنند.🌹 نام :گودرز نام خانوادگی:مولوی نام پدر:بهرام علی تاریخ تولد:1351/06/20 تاریخ شهادت:1366/12/23 منطقه شهادت:شاخ سومر نام عملیات:والفجر10
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مواظب مین های فضای مجازی باشیم. درسته که فضای مجازیه ولی مینهاش واقعی آدم رو تیکه پاره میکنه. حواسمون باشه فضای مجازی رو به اندازه اسمش قبول داشته باشیم. بدونیم که معمولا!توی این فضا بیشتر چیزها مجازیه. ولی همین چیزای مجازی روی ما آثار حقیقی میذارن. روی ذهن ما. روی قلب ما. و روی افکار ما. مواظب باش پاتو کجا میذاری برادر و خواهر من. پات نره روی مین! ..
4_5789728224107826495.mp3
9.04M
ای کاش قصه‌ے مــــادر اینقدر داغ نبود...💔      .. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
27.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ به ملک دو عالم شوی ... ◀️ شب یلدا و سردارِ دلها 🍉🍉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الشهید گر در فریبستان این دنیا همه در به در به دنبال خانه هستند ، حزب اللهی ها اینجا اما تمام هدفشان رسیدن به یک متر زمین در گلزار شهداست ! هر که در این بزم مقرب تر باشد زودتر صاحب خانه خواهد شد سلام صبحتون شهدایی
صبحتون معطر به عطر شهدا ۱۳ روز تا سومین سالگرد شهادت حاج قاسم اللهم الرزقنا شهادت
🌸 صحبت ‌هاۍ امـٰام را پلاکارد نکنید و بـھ دیـوار نچسبانید بلکھ سعـے کنیـد آنها را مو بھ مو اجرا کنید و پیرو ولایت فقیھ و روحانیتِ همیشھ در خطِ امام باشید . • شهیدآقاصادقِ‌طبسۍ . @shahidnasrinafzall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفیق... به‌دنیا،زیادۍمَحَل‌ندھ... دنیایِ‌زیادی‌روح‌روخَفِه‌مے‌کنه!!(: یابه‌قول‌معروف... -غرق‌دنیاشدھ‌راجام‌شہادت‌ندهند🖤🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مستند عملیات بدر شهید طلبه ولی الله محمودیان محل تولد :گرمه تاريخ تولد:۱۳۴۲ تاريخ شهادت:۱۳۶۳ محل شهادت:منطقه عملیاتی بدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
معرفی کتاب ساجی 🌱 بریده ای از کتاب: یاد بچگی‌هایم افتادم که همیشه موهایم را می‌کشید و نمی‌گذاشت سوار موتورش شوم. وقتی ازدواج کردیم گفت: "از بچگی دوستت داشتم." پرسیدم: "پس چرا اون همه اذیتم می‌کردی و موهامو می‌کندی؟" می‌خندید و می‌گفت: "اگر با من نبودش هیچ میلی/ چرا ظرف مرا بشکست لیلی!" گفتم: "بهمن، حتماً باز مثل بچگی داری سربه‌سرم می‌ذاری. می‌دونم از اینکه اذیتم کنی لذت می‌بری. باشه قبول. من حرفی ندارم. باز اذیتم کن. می‌دونم دوستم داری. می‌دونم اگر با من نبودت هیچ میلی، چرا ظرف مرا بشکست لیلی. باز ظرف منو بشکن. باز قلب منو بشکن. حالا دیگه قلبم جای تو و بچه‌های توست. باشه. همه‌چی قبول. اما بیا و برگرد. من و بچه‌ها دلمون برات تنگ شده؛ برای چشمای سیاه و قشنگت، برای اون شونه‌های قوی و پهنت، برای اون قد و بالای بلندت که هر چی می‌پوشیدی تو تنت می‌نشست." 🕊🌱 🕊🌱
☘تلنگر ناب شهید به ملت شهیدپرور☘ تکه از میراث گرانبها 🌸شهید احمد خانی : 🌸 🌹اى ملت شهيدپرور زنجان خدا نكند در رختخواب بميريد كه امام حسين (ع) در ميدان جنگ شهيد شد. 💎اى مردم خدا نكند درذلت بميريد كه حضرت على (ع) در(محراب عبادت) شهيد شد.🌹
🌺┉❀✾«🌺»❥ًً🌺┉❀✾«🌺 پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت: ((جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !)) از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛ گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم. گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود ((شهید امیر ناصر سلیمانی)). بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد. خاطره ای از شهید ناصر سلیمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جایگاه زن در اسلام شعرخوانی در سوگواره دانشجویان دانشگاه زنجان در سوگ شهدای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا