#شهیده_نسرین_افضل_زندگینامه:
#نسرین افضل در سال 1338 در خانواده مذهبی در استان فارس پا به عرصه وجود نهاد و روزها و سالهای کودکی را به عطر رأفت و عطوفت مادری نیکروش و به همت و اهتمام پدری مخلص و متدین با شریفی گذراند.
وی در دوران تحصیل به عنوان یکی از دانشآموزان پرشعور و باشعور، بر بسیاری از نابسامانیها در رژیم طاغوت، خردمندانه اعتراض کرد، تا جایی که مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت. این شهیده، پس از پایان تحصیل در دوره دبیرستان با روحی سرشار از پیوستگی به درگاه احدیت با حضور مؤثر در کمیته امداد سپاه و جهاد سازندگی با خدمت به محرومان روستایی، بیشترین قرب به پروردگار را برای خود کسب میکرد.
#شهیده افضل، در آغاز سال 1360 با مشورت برادر بزرگوارش شهید «احمد افضل» با فراخوان جهادسازندگی شیراز، به همراه جمعی از خواهران متعهد به کردستان رفت و همه وقت خویش در مهاباد به مجاهدت پرداخت. وی مدتی مسئولیت تبلیغات و انتشارات سپاه مهاباد را بر عهده گرفت و در عین حال، با دیگر ارگانها همکاری داشت.
وی به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش به مربی، با عنوان مربی تربیتی در مهاباد مشغول به کار شد و همزمان معلمان نهضت سوادآموزی نیز تحت تعلیم او قرار گرفتند. وی در سال 1361 با یکی از پاسداران ازدواج کرده و پس از ازدواج با وجود فعالیت زیاد اجتماعی، آنگاه که به کاشانهاش بازمیگشت، با ذوق و ظرافتی ستودنی، خانه ساده و بیپیرایه را به بهشتی روح بخش تبدیل کرد.
این #شهیده در آخرین شب فروزندگیاش، با وجود تب شدید و بیماری از همسرش خواست که او را به مجلس دعای توسل برساند؛ با وجود پافشاری همسرش برای استراحت، در مراسم دعا حضور یافت و به گفته دوستانش آن شب مثل همیشه او به شدت منقلب بود.
مراسم دعا و نیایش به پایان رسید و این #شهیده، در حالی که برای مراجعت به منزل سوار اتومبیل بود، در مسیر به کمین عوامل پلید آمریکا افتاد و در آن جمع تنها، #شهیده نسرین مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و از آنجاکه همیشه آرزو داشت مانند شهید مطهری به شهادت برسد، پس از یک سال حضور در مهاباد، در شامگاه دهم تیر 61 در اوج خلوص و خدمت به اسلام به آرزوی دیرین خود رسید.
شهیده هم بتوان شد اگر خدا خواهد
خدا برای سنگر چادر، فرماندهها دارد
#شهیده
#حجاب حرف اول زنان شهیده
🌹آیا میدانستید ۵۰۰ شهید #زن رزمنده در جنگ تحمیلی داریم؟
♦️براساس آمار و ارقام موجود از شهدای هشت سال دفاع مقدس، زنان ایرانی ۷ هزار و ۳۰۵ نفر #شهیده تقدیم اسلام کردند که از این تعداد ۵۰۰ شهیده رزمنده بودهاند و الباقی نیز بیشتر در بمباران و موشک باران شهرها به شهادت رسیدند.
و تعداد کل جانبازان زن پنج هزار و ۷۳۵ نفر است که از این تعداد سه هزار و ۷۵ نفر بالای ۲۵درصد جانبازی دارند.
#دفاع_مقدس
#مدیون_شهدا_هستیم
#گردان_کمیل_هنوز_هم_زنده_ست
شهیده هم بتوان شد اگر خدا خواهد
خدا برای سنگر چادر، فرماندهها دارد
#شهیده
@shahidnasrinafzall
#شهیده_نسرین_افضل_زندگینامه:
#نسرین افضل در سال 1338 در خانواده مذهبی در استان فارس پا به عرصه وجود نهاد و روزها و سالهای کودکی را به عطر رأفت و عطوفت مادری نیکروش و به همت و اهتمام پدری مخلص و متدین با شریفی گذراند.
وی در دوران تحصیل به عنوان یکی از دانشآموزان پرشعور و باشعور، بر بسیاری از نابسامانیها در رژیم طاغوت، خردمندانه اعتراض کرد، تا جایی که مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار گرفت. این شهیده، پس از پایان تحصیل در دوره دبیرستان با روحی سرشار از پیوستگی به درگاه احدیت با حضور مؤثر در کمیته امداد سپاه و جهاد سازندگی با خدمت به محرومان روستایی، بیشترین قرب به پروردگار را برای خود کسب میکرد.
#شهیده افضل، در آغاز سال 1360 با مشورت برادر بزرگوارش شهید «احمد افضل» با فراخوان جهادسازندگی شیراز، به همراه جمعی از خواهران متعهد به کردستان رفت و همه وقت خویش در مهاباد به مجاهدت پرداخت. وی مدتی مسئولیت تبلیغات و انتشارات سپاه مهاباد را بر عهده گرفت و در عین حال، با دیگر ارگانها همکاری داشت.
وی به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش به مربی، با عنوان مربی تربیتی در مهاباد مشغول به کار شد و همزمان معلمان نهضت سوادآموزی نیز تحت تعلیم او قرار گرفتند. وی در سال 1361 با یکی از پاسداران ازدواج کرده و پس از ازدواج با وجود فعالیت زیاد اجتماعی، آنگاه که به کاشانهاش بازمیگشت، با ذوق و ظرافتی ستودنی، خانه ساده و بیپیرایه را به بهشتی روح بخش تبدیل کرد.
این #شهیده در آخرین شب فروزندگیاش، با وجود تب شدید و بیماری از همسرش خواست که او را به مجلس دعای توسل برساند؛ با وجود پافشاری همسرش برای استراحت، در مراسم دعا حضور یافت و به گفته دوستانش آن شب مثل همیشه او به شدت منقلب بود.
مراسم دعا و نیایش به پایان رسید و این #شهیده، در حالی که برای مراجعت به منزل سوار اتومبیل بود، در مسیر به کمین عوامل پلید آمریکا افتاد و در آن جمع تنها، #شهیده نسرین مورد اصابت گلوله دشمن قرار گرفت و از آنجاکه همیشه آرزو داشت مانند شهید مطهری به شهادت برسد، پس از یک سال حضور در مهاباد، در شامگاه دهم تیر 61 در اوج خلوص و خدمت به اسلام به آرزوی دیرین خود رسید.