eitaa logo
شهیده نسرین افضل
551 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.1هزار ویدیو
15 فایل
شهیده نسرین افضل پیوسته دعای حضرت امیر (علیه السلام) را بر لب زمزمه می کرد: « الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب. » ادمین خانم هادی دلها : @HADiDelhaO00
مشاهده در ایتا
دانلود
💠شهیدی که قرارش را دشت کربلا گذاشت ... ▪️تیر خورده بـود و با پیکری زخمـی به‌همراه رفیقش سوار قایقی بودند، که دشمن قایقشان را هدف قرار داد و مجبور شدند به داخل آب بروند ، و آب خروشانِ ارونـد حجت الله را با خودش بُرد .... ▪️دوستش که شهید نشد، نقل می‌کند: که در آخریـن لحظات کـه آب داشت او را می بُرد ، دستش را بلند کـرد و فریاد زد: « دیدار ما دشت کـربلا » ▪️پیڪر مطهرش بعد از چند روز در حاشیه اروند پیدا و شناسایی شد و در گلزار ملامجدالدین شهر ساری به خاک سپرده شد... 🔸رزمنده‌ گردان‌مسلم‌بن‌عقیل(ع) لشکر ویژه ۲۵ کربـلا 🔸شهادت : ۲۳ بهمن ۱۳٦٤ 🔸عملیات والفجر هشت
🌹وقت تنگ بود مادر با همان روسری قرمز آمد به استقبال پسرش... . 🔰 #سال ۱۳۶۵_آخرین مادر شعبانی با ... .
💢 که را کرد ( بیاد ۲۷ محمدرسول اله علیرضا نوری ساروی) . ▪️تو روزگاری که همه برای گرفتن پست و مقام به هر دری میزنن تا مثلا بشن آقای مدیر ، خواستم بگم یه علیرضا نوری بود که بیابان های خوزستان رو به پشت میز نشینی و پست و مقام ترجیح داده بود. . ▪️سردار کوثری نقل میکرد : یک روز آقای رسول‌زاده مسئول دفتر فرمانده وقت سپاه به من زنگ زد و گفت آقای سعیدی‌کیا (وزیر وقت راه) تماس گرفته و گفته است که حکم نوری را به عنوان جانشین راه‌آهن سراسری کشور زده است. از من خواسته بودند نوری را تسویه کنم و به تهران برگردانم تا سمتش را تحویل بگیرد. نوری را خواستم. ایشان آمد و تا موضوع را شنید، حکم را با دستش گرفت و نگاهی به آن انداخت. . از آنجا که آدم اخلاق‌مدار و مؤدبی بود، چندبار عذرخواهی کرد و چون یک دست نداشت، حکم را به دندانش گرفت و آن را پاره کرد. بعد مقابل چشم‌های متعجبم گفت: من به اینجا (جبهه) نیامده‌ام که برگردم. اگر می‌خواستم مسئولیت بگیرم، در همان تهران می‌ماندم و به اینجا نمی‌آمدم. ماند و کمی بعد هم به شهادت رسید. . 💢 نهم بهمن ماه سالروز مظلوم و استان سردار علیرضا نوری گرامیباد...🇮🇷 .
7.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗳مادر سه شهید حجازی : انتخابی کنید مثل آقای رئیسی که برای مملکت کار کنه ؛ زحمت بکشه... . 🔖 حضور پدر و مادر سه شهید حجازی در پای صندوق رای....مادری سه شهید رئیسی سه روز قبل شهادت با او دیدار داشت... 📆۸ تیر ۱۴۰۳_جمعه . @shahidnasrinafzall
🌹 ( تنکابن) : ۷ ۱۳۶۷ . // : ▪️ دختر بزرگش 3 ساله و نیم بود. شب قبل رفتن آمد سمت پدرش گفت : بابا نرو ، جبهه نرو ، صدام تو رو میکشه، یعقوب دیگه سخنی نگفت ، چند لحظه به دخترمون نگاه کرد و گفت : « نه دخترم خدا با من است و من با خدا،  به امید خدا من صدام را می کشم .» در همین حین شهید دخترش را بغل می کند و از اتاق بیرون می رود من هم به دنبال ایشان بیرون می روم می بینم شهید بزرگوار  هر دو دخترانش را بغل کرده و گریه می کند و می گوید :«اگر شهید شدم شما امام را دارید و دیگر نگران نباشید . . 📩 قسمتی از ی : ▫️خدایا ...کاش هزار جای داشتم و در راه اسلام فدای میکردم . ای تاریخ و دنیای کفر! بدانید که منطق ما منطق قران است. . @shahidnasrinafzall
27.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 میگفت : براستی چه شد از میان آن همه ، او را برای برگزیدیم !!! . ▪️رزمنده، بنا، تک تیر انداز، آر پی جی زن. محمدباقر ملازاده ، متولد ۱۳۱۶ سورک.پنج فرزند داشت که راهی جبهه ها شد.۲۸ ماه تو منطقه بود.تا در عملیات کربلای چهار در ام الرصاص بشهادت رسید. . ▪️در بین رزمندگان لشکر ۲۵ کربلا به عنوان پدر پیر و روحیه بخش آنان بشمار می رفت. همیشه در حال ذکر و دعا بود. نماز شب را همیشه به جا می آورد. یکی از خصوصیات شهید این بود که دعای صباح حضرت علی (ع) را حفظ بود. و همیشه بعد از نماز صبح آن را می خواند و به این علاقه فراوانی داشت. همیشه میگفت : هر کس این دعا را حفظ نماید و هر روز صبح آنرا بخواند. اگر شهید شده ام او را شفاعت خواهم کرد.  . 💢 روح محمدباقر ملازاده و سید مرتضی آوینی ....🌷 . @shahidnasrinafzall