eitaa logo
شهیده نسرین افضل
553 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
5هزار ویدیو
13 فایل
شهیده نسرین افضل پیوسته دعای حضرت امیر (علیه السلام) را بر لب زمزمه می کرد: « الهی قلبی محجوب و نفسی معیوب. » ادمین خانم هادی دلها : @HADiDelhaO00
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃شهید حمید احسانی 🌹تاریخ ولادت :  24 تیر 1372 🍃تاریخ شهادت :   17  آبان 1392 🌹مزار : گلزارشهدای بهشت رضا مشهد تنها 22 سال داشت و چند ماهي مي‌شد كه خدا يك دختر زيبا به او و همسرش هديه داده بود. شهيد احساني مثل تمامي پدرهاي دنيا، دلتنگ فرزندش مي‌شد و در آخرين تماس‌ها مرتب سراغ او را مي‌گرفت. اما آقا حميد غير از خانوده‌اش، دغدغه‌هاي ديگري داشت كه در شرحشان مي‌گفت: « *موقعي كه پدر بزرگوار حضرت رقيه(س) شهيد شد ما آنجا نبوديم و الان يك فرصتي است كه جبران كنيم. خوشحال باشيم كه فرزندمان درد حضرت رقيه را درك كند*. 💠🔶اللهم عجل لولیک الفرج به حق عمه جان حضرت زینب س(( سه مرتبه ))🔶💠 ☘با عرض سلام خدمت شما بزرگواران در روز چهلم به نیابت از روح با عظمت و پاک شهید مدافع حرم هدیه به صاحب الزمان عج(( صدشاخه گل محمدی صلوات))☘ 🍃 ☘الّلهُمَّ       🍃🍀صلّ           🍃 ☘علْی               🍃 🍀محَمَّد                  🍃 ☘وآلَ              🍃 🍀محَمَّدٍ        🍃 ☘وعَجِّل 🍃🍀فرَجَهُم شهید مدافع حرم🕊🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 رفتید . . . و امروز عطرتان را در شلمچه و هویزه و فکه جستجو می ڪنیم ... ای شهید دلمــــان تـنگ زمــــین تــنگ زمان پر حسـرت تو دلـــت شـاد چه آرام در آغوش خدایی برادر شفاعتے براے دل ویران من کن الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها
4.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خنجر ما و‌ حنجر یزیدیا چه خالیه اون روز جای شهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 شهید دستغیب (ره): 🔸وقت سحر، دعا مستجاب است. هرچند بعضی از شرایط اجابت هم نباشد. چون همه را راه می دهند.ساعتی هست که خدا دوست دارد او را یاد کنند.
آنان خوب می دانستند که نمازاول وقت در هر شرایطی دروازه معراج را می گشاید. اذان صبح به افق تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سال ۱۳۵۹ بود. برنامه‌ی بسیج تا نیمه شب ادامه یافت. دو ساعت مانده به اذان صبح، کار بچه‌ها تمام شد. ابراهیم بچه‌ها را جمع کرد. از خاطرات کردستان تعریف می‌کرد. خاطراتش، هم جالب بود هم خنده دار. بچه‌ها را تا اذان بیدار نگه داشت. بچه‌ها بعد از نماز جماعت صبح به خانه‌هایشان رفتند. ابراهیم به مسئول بسیج گفت: اگر این بچه‌ها، همان ساعت می‌رفتند، معلوم نبود برای نماز بیدار می‌شدند یا نه، شما یا کار بسیج را زود تمام کنید یا بچه‌ها را تا اذان صبح نگه دارید که نمازشان قضا نشود.
°•🌱 🖼افسوس که یک جان بیشتر نداشتم که در راه نايب امام زمان عج که در راه برپا شدن حق و عدالت است هدیه نمایم 🌺شهید رسول مجیری