#خاطرات_شهیدصیادشیرازی
#خواندن_نمازشب_باوجود_خستگی_مفرط
تمام شب را توى راه بوديم. خسته و فرسوده رسيديم.
هوا سرد بود.
دست بردار نبود. همين طور حرف مى زد;
"فردا چكار كنيد، چكار نكنيد، چند نفر بفرستيد آنجا، اين جا چند تا توپ بكاريد. اين دسته برگردد عقب، آن گروهان برود جلو."
دقيق يادم نيست. ساعت ⏰ يازده - دوازده شب بود كه چرتمان گرفت.
زيلوى گوشه سنگر رابرداشتيم و پهن كرديم و دراز كشيديم.
چيزى نداشتيم رويمان بيندازيم.
پشت به پشت هم داديم و خوابيديم، كه مثلاً گرممان شود.
دو ساعت كه گذشت، بلند شد.
با آب قمقمه اش وضو گرفت و ايستاد به نماز شب. حس نداشتم تكان بخورم، چه رسد به بلند شدن و وضو گرفتن.
فقط نگاهش مى كردم.
#۲۱فروردین_سالگرد_شهادت🌷
🌷 کانال رسمی #شهیدنویدصفری اینجاست👇
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
#با_آسمانیان🌹
#فقط_زیارت_امام_خمینی
#عشق_به_امام_ره❤️
در سال های دشوار جنگ، به خصوص نبردهایی که در کردستان داشت؛ وقتی مشکلات و نارسایی ها و نامهربانی ها بر او چیره می شدند، می رفت خدمت حضرت امام.
🔹خودش می گفت: «هر وقت نزد امام می روم، با آن که خیلی حرف و مشکل دارم که بازگو کنم، اما وقتی شخصیت با ابهت و قاطع ایشان را می بینم، همه آنها فراموشم می شود. با خودم می گویم تو سردار چنین امامی هستی که آمریکا را به زانو درآورده است؟ آن وقت تو به این راحتی پا پس می کشی؟»
لذا می گفت فقط زیارت امام برایم کافی است تا همه مشکلات را حل شده ببینم.
#خاطرات_شهیدصیادشیرازی
#۲۱فروردین_سالگرد_شهادت🌹
#ولایت_پذیری
┄┅┅┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┅┅┄
✔️کانال رسمی شهید نوید صفری
➥ @SHAHIDNAVID_safari🌹
┄┅┅┅┅❀💠🇮🇷💠❀┅┅┅┅┄