#دریافتی_از_مخاطبین_محترم✨
سلام
وقتتون بخیر
عزاداری هاتون قبول حق اِن شاءالله
اگر یادتون باشه من پیگیر یه تسبیح بودم که دلم میخواست از #سمت_شهیدنوید باشه... پیگیرم بودم و نشد که بشه.
تقریبا دلم به این راضی شد که شهید رضایت به راهش بیشتر داره تا یه همچین چیزی و این بهتره.
ولی باز هم #آقانوید بدون جواب نگذاشت.
تو شبای فاطمیه که برای مراسم شهادت حضرت زهرا(س) رفته بودم اولین روزی بود که در اون مسجد به عنوان بسیجی و خادم خدمت میکردم. کار خاصی واقعا نکردم.
یه خانمی از مهمانان مادرمون حضرت زهرا بودن که کاری داشتن به من میگفتن، از صندلی و ماسک و... منم چون ایستاده بودم، دم دستشون بودم.
گذشت تا اینکه ایشون خواستن از مراسم و مسجد بیرون برند؛ با اینکه یه خانم دیگه ای اونجا بود و صندلی رو که درخواست کرده بودم برای ایشون، اون خانم آورد؛ ولی تا خواستن برن برگشتن به من یک تسبیح دادن و گفتن : "دستت دردنکنه این تسبیح رو از من یادگاری داشته باش تمام ذکرهامو با همین گفتم."
خلاصه تسبیح رو گذاشتن توی دستم و من بهت زده بودم.
🌹همون لحظه یاد #آقانوید و اون تسبیح افتادم. و شک نداشتم این تسبیح از طرف خودش به دستم رسیده.
چون بدون معطلی #شهیدنوید به یادم اومد.
یک شب هم خواب مادر و پدر آقانوید رو دیدم. من داشتم براشون یک ماجرایی رو که برای خودم اتفاق افتاده بود تعریف میکردم و پدرشون نشسته بودن و مادرشون هم کاملا به حرفای من دقت میکردند.
پشت نیمکت کلاس نشسته بودند و من از روی کاغذی که قبلا نوشته بودم براشون میخوندم یه موضوعی رو که درست یادم نیست.
بعد برگشتم به مامانش گفتم حاج خانم دفعه ی بعدی هم براتون ماجرای تسبیح رو میگم حتما.
#برای_همین_دیدم_باید_بفرستم_خدمتتون.
حالا اگر خواستید این پست رو بذارید.
#آقانوید خوب می دونست که من چقدر دوست دارم یه تسبیحی به این شکل داشته باشم. چون چندین بارم بهش گفته بودم به دستم نرسوندی و اخری هم گفتم عیب نداره. حتما صلاح همینه.
اما خب... خدا رو شکر با توضیحاتی که دادم بدستم رسید.
#معتقد_باشیم_شهدا_زنده_اند🌷
#شهدا_به_راهشون_رضایت_دارند
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari