بهترین جواب بدگویی:سکوت
بهترین جواب خشم :صبر
بهترین جواب درد:تحمل
بهترین جواب تنهایی:تلاش
بهترین جواب سختی:توکل
بهترین جواب خوبی:تشکر
بهترین جواب زندگی:قناعت
بهترین جواب شکست:امیدواری
یادمان باشد با شکستن پای دیگران ما بهتر راه نخواهیم رفت!
یادمان باشد با شکستن دل دیگران ما خوشبخت تر نمی شویم!
کاش بدانیم اگر دلیل اشک کسی شویم دیگر با او طرف نیستیم باخدای او طرفیم.
و کاش انسانها انسان بمانند!
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی ❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3777🌷
#دستهی_پیچ_و_مهرهایها !!
🌷دسته ما معروف شده بود به دسته پیچ و مهرهایها !! تنها آدم سالم و اوراقی نشده، من بودم که تازه کار بودم و بار دوم بود که به جبهه آمده بودم. دیگران یک جای سالم در بدن نداشتند. یکی دست نداشت، آن یکی پایش مصنوعی بود و سومی نصف رودههایش رفته بود و چهارمی با یک کلیه و نصف کبد به زندگانی ادامه میداد و.... یکبار به شوخی نشستیم و داشتههایمان (جز من) را روی هم گذاشتیم و دو تا آدم سالم و حسابی و کامل از میانمان بیرون آمد! دست، پا، کبد، چشم، دهان و دندان مجروح و درب و داغون کم نداشتیم. خلاصه کلام، جنسمان جور بود. یکی از بچهها که هر وقت دست و پایش را تکان میداد، انگار لولههایش زنگ زده و ریزش داشته باشد، اعضا و جوارحش صدا میکرد، با نصفه زبانی که برایش مانده بود گفت:...
🌷گفت" «غصه نخورید، ایندفعه که رفتیم عملیات از تو کشتههای دشمن یک دو جین لوازم یدکی مانند چشم و گوش و کبد و کلیه میآوریم، یا دو _ سه تا عراقی چاق و چله پیدا میکنیم و میآوریم عقب و برادرانه بین خودمان تقسیم میکنیم تا هر کس کم و کسری داشت، بردارد.... علی، تو به دو سه متر رودهات میرسی. اصغر، تو سه بند انگشت دست راستت جور میشود. ابراهیم، تو کلیهدار میشوی و احمد جان؛ واسه تو هم یک مغز صفر کیلومتر کنار میگذاریم. شاید به کارت آمد!» همه خندیدند جز من. آخر «احمد» من بودم!!
#راوی: رزمنده دلاور، آزاده سرافراز احمد یوسفزاده
📚 کتاب "رفاقت به سبک تانک" صفحه ۳۲
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی❤️
شهدا
ما را از رزق آسمانی تان
نمک گیر کنید ..
که عاقبتمان بخیر شود ...
که شهـــ🌷ــادت همان عاقبت
به خیری است ...
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی ❤️
💖💫آدمها را "مهمان کنید"
⚪️💫مهمان یک "دل خوش"
💖💫یک احوالــپرسی
⚪️💫"ساده و بیقضاوت"
💖💫یک فنجان "زندگی بیدغدغه"...
⚪️💫مهمان "مهربانیتان"...
💖💫آدمها را مهمان کنید ...
⚪️💫به "دوست داشتن"
💖💫به "خیال راحت" از حضورتان ...
⚪️💫به "حس خوب"
💖💫به حرفــهای "بی کینه و کنایه"
⚪️💫به "لبخندی شیرین و ملیح "..
💖💫شما را بااحترام باین مهمانی ِ
⚪️💫 "دعوت میکنم"...
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی ❤️
12-Shab04Ramazan1400-04.mp3
3.23M
#صوت بند ۴ استغفار امیرالمومنین.
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
آرامش یڪ هدیه است
هدیه ایے ارزشمنـد 🥀
از انسان های خـوب
هدیہ اے گرانبها با رنگ عشـق♡
و آرامش همان عشق است
از خدا عمری سرشار از🍃
عشـق و آرامش برایتان آرزومندم❤️
این موقعِ شبیِ
ببخش گناهانی رو که
ندونسته مرتکبش شدیم:)💔
_آخـُدا جون..🍃🌺🍃
💢خدایا زندگی بدونِ ذکر تو، بدونِ یاد تو ارزشی ندارد...😔
🌹خودت رو از ما نگیر...حتی اگر به خطا رفتیم مسیر رو ... ما بنده ایم و عاجز، تو خدایی و قادر...😇🌸❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️ رایحهٔ خوش زندگے
☃️با لبخند صبح آغاز میشود
❄️و لبخند زیباے زمان
☃️با رایحهٔ دلنشین صبح همراه ست
❄️آغوش تنفس را بگشاییم
☃️چشمهاے جان را بکار گیریم
❄️آهنگ آرامش را بنوازیم..
☃️و صبحی زیبا را جشن بگیریم
یکشنبه تون بخیر ☃️
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حسین_جانم❤️🍃
یار دیرینہےمن، ڪودڪےام با تو گذشٺ
نان تو خوردهام وعاشق این نان شدهام
من شنیدم بہ گدایان ز ڪرم مےبخشے
زین سبب آمدم ودسٺ بہ دامان شدهام
#اللهم_ارزقنا_ڪربلا💛🍃
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹گاهی یک شاخه گل
❄️یک احوالپرسی ساده
🌹یک پیام بی مناسبت
❄️برای ساختن روز یک نفر کافیست
🌹کافیست بی توقع عشق بورزیم
❄️گاهی برای ادامه دادن به
🌹انگیزه نیاز داریم
❄️شاید یک پیام .....
🌹دریغ نکنیم❗️
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی👇
♥️ @shahidnekahi
📚هر چه کنی به خود کنی
در زمان قدیم درویشی بود در كوچه و محله راه میرفت و میخواند: "هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی"
زنی بدجنس درویش را دید، وقتی شعرش را شنید گفت: "من خلاف حرف درویش را ثابت میکنم". زن به خانه رفت و خمیر درست كرد و یك فتیر شیرین پخت و كمی زهر هم لای فتیر ریخت و آورد و به درویش داد و رفت به خانهاش و به همسایهها گفت: "من به این درویش ثابت میكنم كه هرچه كنی به خود نمیكنی".
زن یك پسر داشت كه هفت سال بود گم شده بود یك دفعه پسر پیدا شد و به درویش برخورد، سلامی كرد و گفت: "من از راه دور آمدهام و گرسنهام" درویش هم همان فتیر شیرین زهری را به او داد و گفت: "زنی برای ثواب این فتیر را برای من پخته، بگیر و بخور جوان!"
پسر فتیر را خورد و حالش به هم خورد و به درویش گفت: "درویش! این چی بود كه سوختم؟"
درویش فوری رفت و زن را خبر كرد. زن دواندوان آمد و دید پسر خودش است! همانطور كه توی سرش میزد و شیون میكرد، گفت: "حقا كه تو راست گفتی؛ هرچه كنی به خود كنی گر همه نیك و بد كنی".
💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚
#کانال_شهیدمحمدنکاحی❤️
💙🎋💙🎋💙🎋💙
. 🕊 تلاوت آیات قرآن ڪریم ؛
۩ بــِہ نـیّـت
همه شهدا و اموات مؤمنین و مومنات اموات این جمع حاضر 🌿
#صفـــ۳۵۱ــفحه 📚
آرامش در مهربان بودن است که،
از عشق به خداوند سرچشمه میگیرد.
افرادی که مهر میورزند،
تمرین سکوت میکنند،
و از مراقبه و کردار نیک لذت میبرند،
از آرامش سرشارند...
آرامش محراب خداوندست،
و فضایی است که،
شادی در آن سکنی میگیرد...
روزتان زیبا 🌷.🌞
❤️ اللهم عجل لولیک الفرج ❤️
#کانال_شهیدمحمدنکاحی ❤️
🌷 #هر_روز_با_شهدا_3779🌷
#چسب_زخمی_که_مانع_از_قطع_دست_شد....!
🌷يكی از همرزمان حسین دست چپش تركش خورده بود و میخواست قطعش كند. حسین و دوستانش جمع شدند تا به عیادتش بروند. در بین راه حسین چسب زخمی خرید، دوستانش گفتند: «چسب میخوای چیکار؟» گفت: «میخوام تو جیبم باشه.» وقتی به خانه مجروح رسیدند؛ حسین گفت: «كدام دستت را میخوان قطع كنند؟» دست چپش را نشان داد.
🌷حسین صلوات فرستاد، چند آيه قرآن خواند، بعد دستش را فوت كرد و چسب زخم را روی دستش چسباند. دوستانش همگی خنديدند و گفتند: «سيد را ببين میخواد با اين چسب زخم جلوی قطع شدن دست را بگیره.» حسین ناراحت شد و هيچ حرفی نزد. روز بعد دوستش رفت دكتر و عكس گرفت، دكتر با تعجب گفت: «دستت خوب شده، هیچ عیبی نداره و دیگه نیاز به قطع کردنش نیست.»
🌹خاطره اى به ياد شهيد معزز سيدحسين گلريز
❌ ❌ از شهدا معجزه بخواهيم نه چيزهاى عادى!! اينها اولياء الله هستند و جايگاه رفيعى نزد خداوند دارند.
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
#کانال_شهیدمحمـدنکـاحی❤️
نقل است از رياحى در بصره كه روزى حضرت امير(ع) وارد منزل شدند در حالى كه گرسنه بودند و حضرت فاطمه (س) نيز اظهار داشتند كه طعامى در منزل موجود نيست.
پس حضرت عباى خود را نزد يهودى كه در همسايگى آنها منزل داشت،
گرو گذاشته و مقدارى جو گرفتند.
چون امیرالمومنین به راه افتادند،
يهودى حضرت را صدا زد و گفت:
قسم مى دهم شما را صبر كنى تا از شما مساله اى بپرسم.
سپس گفت:
پسر عموى شما (پيغمبر اسلام (ص)) که گمان مى كند حبيب خدا و اشرف انبياء است
چرا از خداى تعالى سوال نمى كند كه شما را بضاعتى بدهد
که از اين فقر و فاقه كه در آن هستىد نجات يابيد؟
چون كلام يهودى تمام شد،
على (ع) سر مبارك به زير انداخت و تامل فرمود. سپس سر بلند كرد و فرمود: اى برادر يهودى، به خدا قسم از براى خداوند بندگانى است
كه اگر از خدا تقاضا كنند كه اين ديوار را براى آنها طلا كند البته خواهد كرد.
ناگاه ديوار به تلالو درآمد و مى درخشيد و طلاى خالص شد.
در اين هنگام على (ع) به ديوار اشاره كرد و فرمود:
قصد نداشتم تو را به طلا تبدیل کنم،
فقط خواستم مثلى زده باشم.
چون مرد يهودى اين بزرگى و بزرگوارى را از مولاى متقيان امیرالمومنین مشاهده نمود
نور اسلام در قلب او تابيد و مسلمان شد.
📚مناقب اهل بيت: ص 162 و 163.
آهای شما که تک به تک.mp3
9.96M
#صوت_شهدایی♥️🎧
◉━━━━━━───────
آهای شما که تک به تک رفتید
و کیمیا شدید....🥺
🎙مهدی_رسولی
.
#خدایا حاجت همه اعضای این گروه را بحق چهارده معصوم علیه السلام برآورده بخیر بگردان.❤️
#خداوندا هر کس حاجتی داره برآورده و هر کس گرفتاری داره برطرف بگردان..🌺