eitaa logo
🕊کانال شهیدمحمدنکاحی🕊
213 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
#خاطرات_شهدا 🔅 همرزمان پدرم تعریف میکردند که ایشان عادت داشت اغلب شبها نيروهايش را از خواب بیدار کند تا #غسل_شهادت انجام بدهند و خودش همواره غسل شهادت داشت، میخواست همواره آماده شهادت باشد. 🔅 هر صبح بیدار میماند و #مناجات حضرت امیرالمومنین علیه السلام در مسجد #کوفه را گوش میکرد، ایشان خیلی به این مناجات علاقه مند بود. 🔅آخرین بارکه از #سوریه تلفن زد برخلاف هميشه سکوت کرده بود و میگفت شما صحبت كنيد میخواهم صدایتان را بشنوم، مثل سابق خنده در صدایش نبود طوری که من بعد از اتمام صحبت شروع کردم به گریه کردن و به خانواده گفتم مطمئن هستم قرار است حادثه ای رخ بدهد. 🔻چند روز بعد از آن تماس تلفنی هم به شهادت رسید. 📸شهید مدافع حرم #محمدضا_علیخانی 🗓شهادت ۲ دی ماه ۹۴ 💜اللهم_عجل_لولیک_الفرج💜 🌹 #کانال_شهیدمحمدنکاحی 👇 https://eitaa.com/shahidnekahi 🌷🍃🌷
🌷خلیل همیشه در تلاش بود که در برقراری کشور دخیل باشد و می‌گفت: که اگر ما نسبت به حضور در و مبارزه با داعش و تکفیری‌ها👹 کناره‌گیری کنیم باید در شهرهای کشور با آن‌ها بجنگیم 🌷که این امر کشور ما🇮🇷 را مختل می‌کند به همین دلیل نباید اجازه دهیم دشمن از مرزهای کشور ما عبور کند⛔️ و بهتر است این دشمنان قسم خورده ایران را در در نطفه خفه نماییم. 🌷خلیل با توجه به علاقه‌ای💖 که به داشت از زمان نوجوانی جذب پایگاه بسیج مسجد حضرت حمزه سیدالشهدا(ع) محله می‌شود✔️ : پدر شهید 🌷 ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi
( ) 🌷با پدرش که حرف میزد معلوم بود چندباری خطر از بیخ گوشش رد شده. به شوخی چندباری حرف از زده بود اما بار آخر می گفت کنید اینبار شهید شوم. بعد از شهادتش هم همه می‌گفتند که مصطفی خودش می‌خواست و دعا کرده بود که برود. می گفتند چرا حرف شهادت را میزنی؟ تو که خانواده خوبی داری. گفته بود به خاطر دل کندن از خانواده نیست، دلم با عشق دیگری است. از و مصطفی می‌گوید که اگر نبود او را به نمی‌کشاند: "با من از شهادت حرف نمی‌زد می دانست ناراحت می‌شوم. اگر عشق و اراده‌اش نبود بار اولی که برگشت دیگر به سوریه نمی‌رفت اما می‌خواست که برود. خودش می‌خواست که وارد شود.🌷 ❤️❤️
8.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨باران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود راه می افتم... بدون چتر، من بغض می کنم، آسمان گریه...❤️‍🩹 کسی نمی‌توانست از کار جوانی سر درآورد که سرش همیشه توی کار خودش بوده پسری که سالیان سال بسیجی بودنش را آن هم بسیجی فعال بودنش را حتی دوست و فامیل متوجه نشده بود! پسری که خیلی از دوستانش بعد از شهادتش متوجه رفتنش شده‌اند این پسر اهل تظاهر نبود متواضع بود و می‌گفت من برای دل خودم و اعتقادِ خودم به بسیج رفته‌ام و حالا هم برای وظیفه‌ای که رویِ شانه‌ام سنگینی می ‌کند راهیِ سوریه می‌شوم..♥! 🌸