eitaa logo
🕊کانال شهیدمحمدنکاحی🕊
211 دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
2.7هزار ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 🌷لشکر ۲۷ بعد از عملیات رمضان، روی منطقه سومار متمرکز شده بود. رضا پایش در عملیات قبلی مجروح شده بود و خوب نمی‌توانست راه برود. برای عملیات بعدی نیاز به شناسایی داشتیم. سعید قاسمی که مسئول اطلاعات و عملیات لشکر بود، به همراه شهید همت و حاج حسین الله کرم سخت مشغول شناسایی بودند. با این همه رضا دلش آرام نمی‌گرفت که بنشیند و از دور ناظر امور باشد. 🌷صبح بعد از نماز رضا را با موتور تا روستای بابکان می‌رساندم. از آن‌جا تا خرابه‌های میان تنگ روی کول خودم می‌گرفتم. آن‌جا با دوربین و نقشه و دیدگاه مشغول شناسایی می‌شد. گاهی جلوتر هم می‌رفت که مجبور می‌شدم بهش بگم: «رضا جان؛ این‌جا را بگذار برای نیروهای اطلاعات.» می‌گفت: «نه محسن؛ باید جلو برويم.» یک روز در میان همین خرابه‌ها مشغول شناسایی بودیم رضا گفت: «محسن بدو که عراقی‌ها آمدند.» 🌷....سریع انداختمش روی کولم و رساندمش به موتور. عراقی‌ها هم به خرابه رسیده بودند و گلوله‌هایشان از کنار گوشمان رد می‌شد. با بالاترین سرعت ممکن در بین چاله‌ها حرکت می‌کردم. یک آن احساس کردم موتور سبک شده. به عقب که نگاه کردم دیدم رضا نقش زمین شده و نای حرف زدن هم ندارد. دوباره سوار موتورش کردم و رساندمش به بهداری. با تزریق دو آمپول مسکن کمی حالش به جا آمد. 🌹خاطره ای به یاد فرمانده شهید رضا (رزاق) چراغی، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) تهران : رزمنده دلاور محسن کاظمینی 📚 کتاب "راز آن ستاره" (سرگذشت‌نامه شهید رضا چراغی؛ نویسنده: گل علی بابائی) منبع: وب سایت برش‌ها ❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج❤️ 👇 ♥️ @shahidnekahi