eitaa logo
کانال رسمی شهید امید اکبری
1.1هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
40 فایل
اِلهی به #اُمید تو ♡.. "خیلی به حضرت رقیه ارادت داشت.." شهــــیدمدافـع‌وطـــن امیداڪبری🍃🥀 از شهدای حادثه تروریستی میلـاد: ۶۸/۱۰/۰۲ اصفهــان شهــادت: ۹۷/۱۱/۲۴ خاش_زاهدان ارتباط با ما: @shahidomidakbariii
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم مرثیه منثور شب ششم قاسم ابن الحسن(ع) پس از علی اکبر اذن میدان خواست. و هو غلام صغير لم يبلغ الحلم او پسرى كوچك بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده بود.  در نفس‌المهموم آمده: «لما نظر الحسين عليه‌السّلام إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان... «چون حسين او را نگريست كه آماده شده به ميدان رود در آغوشش كشيد و گريستند.... از حسين اجازه خواست و به او اجازه نمى‌ داد. آن پسر پياپى دست و پاى او را بوسيد تا به او اجازه داد و به ميدان رفت و اشكش روان بود.» قاسم به میدان رفت و رجز خواند. إن تنكروني فأنا ابن الحسن‏ سبط النبي المصطفى و المؤتمن‏ هذا حسين كالأسير المرتهن‏ بين أناس لا سقوا صوب المزن‏ اگر مرا نمى‌شناسيد من فرزند حسن(ع) سبط‍‌ جناب پيغمبرِ پسنديده و مؤتمن (ص) هستم و این حسین است چون اسیر در بند ميان گروهى كه هرگز از نزول باران ابر رحمت خدا،سيراب نباشند. رجزی بود آغشته به نفرین نوشته‌اند قاسم جنگ نمایانی کرد و دشمنان گفته‌اند: خرج إلينا غلام كأنّ‌ وجهه شقّة قمر و في يده السيف.... نوجوانى چون پارۀ ماه به سمت ما آمد و شمشيرى در دست و پيراهن و ردايى بر تن و كفش به پا داشت. خواست با شمشير بر دشمن حمله برد كه بند يكى از كفشهايش پاره شد. نوجوان درنگى كرد تا بند كفش خود را ببندد كه عمر بن سعد بن نفيل ازدى گفت: _به خدا سوگند، بر او حمله‌ ور خواهم شد، حميد بن مسلم مى‌ گويد: من به او گفتم: سبحان اللّه، مى ‌خواهى چه كنى؟ ‌ افرادى كه از هر سو وى را به محاصره در آورده‌‌اند براى كشتنش كافى‌ هستند. ابن نفيل در پاسخ، سخن خود را تكرار كرد، وقتى آن نوجوان سرش را برگرداند، با شمشير بر سر او نواخت و از روى اسب با صورت روى زمين افتاد و فرياد زد: _ يا عمّاه عمو جان! مرا درياب. فجلّى‌الحسين عليه السلام كما يُجلّي الصّقر... حسين چونان باز شكارى سر رسيد و مانند شير ژيان حمله كرد.  حمید ابن مسلم می‌گوید: چون گرد فرو نشست و ديدم حسين بالاى سر قاسم است و او پا به زمين مى‌كشد و حسين مى‌گويد: _از رحمت الهی دور باشند مردمى كه تو را كشتند و دشمن آنها روز قيامت جدّ تو است. به خدا بر عمويت ناگوار است او را بخوانى جوابت ندهد يا جوابت دهد و سودت نبخشد. به خدا در اينجا كشندگان او بسيار و ياوران او كم است. و او را به سينه گرفت و برد و پاهايش روى زمين مى‌كشيد حسين سينه بر سينه‌‌اش گذاشت. با خود گفتم: او را چه خواهد كرد؟ او را آورد كنار پسرش على بن الحسين و ديگر كشتگان خانواده‌‌اش گذاشت. سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ منبع: https://imamhussain 🏴 🍂 @shahidomidakbari
🌺 «محمد دهقان نیری» در ششم شهریور ماه ۱۳۶۰ در شهر یزد و در خانواده‌ای مذهبی پا به عرصه وجود گذاشت؛ وی در اول مرداد ماه ۱۳۸۱ به استخدام ناجا درآمد و در پلیس آگاهی استان یزد مشغول به کار شد. 🌷 وی افسری متدین و کارآگاهی تلاشگر بود؛ همرزمان شهید از نجابت و دیانت وی می‌گفتند و آشنایان و اقوامش همگی از خوبی ها، متانت، مردم داری او؛ و اینکه وی از دوستداران اهل بیت عصمت و طهارت (ع) بود. 🌹 وی در مرداد ۱۳۹۶ به استان سیستان و بلوچستان انتقال و در پلیس آگاهی شهرستان ایرانشهر مشغول به خدمت شد و دست تقدیر اللهی برآن شد تا در روزی که وی به دنیا آمد در حالی‌که گریان بود و دیگران خندان؛ از این دنیای فانی به سوی معبود خویش پر کشید در حالیکه دیگران گریان بودند و او خندان. محمد دهقان نیری مورخ ۱۳۹۶/۶/۶ بر اثر درگیری با اشرار مسلح در پیرانشهر به شهادت رسید.   📚موضوع مرتبط: 📆مناسبت مرتبط: 🍂 @shahidomidakbari
مصطفے هیچ وقت تک بعدۍ نبود؛ نمۍگفت فقط درس یا فقط یکـ چیز خاص. خیلے ابعاد زیادۍ داشت. بھ همه چیز با هم توجه داشت، بهـ خاطر همین هم بود کہ هیچ وقت دل‌زده نمۍشد، آخر آدم‌هاۍ تک‌بعدۍ خسته و دل‌زده مۍشوند، اما مصطفے با این همہ ابعادۍ کھ داشتـ و من تازه الان دارم خیلے هایشان را درکـ مۍکنم و با عشقے کهـ بهـ امام زمان داشت، هرگز خستھ نمۍشد. همیشه با انگیزھ مشغول بود˘˘! ❲همسرِ‌شھید‌احمدۍروشن🌿❳ • آنکھ نور از سر انگشت زمان برچیند؛ مۍ‌گشاید‌ گره‌ۍ پنجره‌ها را با آهـ . . تاریخ ولادت 🍂 @shahidomidakbari
🇮🇷شهید مجید باوفا🇮🇷 فرزند ابراهیم متولد 1371/10/22 محل تولد : مشهد تاریخ شهادت : 1392/07/04 محل شهادت : شهرستان جکیگور مذهب : شیعه دین : اسلام تحصیلات : متوسطه درجه : سرباز وظیفه استان سکونت : خراسان رضوی شهر سکونت : مشهد نوع استخدام : سرباز تاریخ حادثه : 1392/07/04 استان حادثه : سیستان و بلوچستان تاریخ شهادت 🍂 @shahidomidakbari
🔻📒مادر شهید بهنام در بیان خاطره‌ای از این شهید می گوید: هنگام آغاز جنگ تحمیلی بهنام سیزده سال و هشت ماه داشت، نخستین فرزندم بود، 🔻او در دوازده سالگی به من می‌گفت :” می خواهم طوری باشم که در آینده سراسر ایران مرا به خوبی یاد کنند و یک قهرمان ملی باشم.” ✨✨✨✨✨✨✨ خوشا بحال شهدایی که با وجود سن کم اما همانطور امام (ره) فرمود، ره صد ساله را یک شبه طی کردند و می‌کنند... سالروزشهادت 🍂 @shahidomidakbari
8.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در خلوت شب آمنه زیبا پسری زاد تنها نه پسر بر بشریت پدری زاد در فتنه بیدادگران دادگری زاد چشم همه روشن که چه قرص قمری زاد خجسته میلاد با سر سعادت 😍 حضرت ختمی مرتبت، پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم)❤️ و امام جعفرصادق (ع) مبارک باد❤️ 🍂 @shahidomidakbari
پرواز: 🌹تأثیر پیشانی‌بند روی جوانان مسلمان بوسنیایی/ پیراهن‌هایشان را تکّه‌تکّه کردند و گفتند: این جملات را روی لباس‌های ما هم بنویسید‼️ 🦋رهبرمعظم انقلاب: یکی از جوانانی که در بوسنی مجاهدت کرده بود، برای من نقل می‌کرد: وقتی که در زمینه‌ی اسکناس‌های جمهوری اسلامی، جوانان بوسنیایی عکس شهید «فهمیده»، پسرک فداکار سیزده ساله را دیدند، متوجّه شدند روی پیشانی‌اش چیزی بسته است. پرسیدند: این چیست؟ گفتم: این علامت بسیجی‌های ماست که در میدان جنگ و جهاد فی‌سبیل‌الله، پیشانی‌بند می‌بستند. ♦️آن وقت جوانان مسلمان بوسنیایی صف کشیدند، لباس‌ها و پیراهن‌هایشان را تکّه‌تکّه کردند و پیش ما آوردند و گفتند: این جملات را روی لباس‌های ما هم بنویسید!✌️🌹 ♦️ما نوشتیم و آن‌ها به پیشانی‌شان بستند و ندای الله‌اکبر این‌طور در قلب اروپا طنین انداخت. همه‌ی دنیا هم با آن‌ها مبارزه می‌کنند..نتیجه‌ی مجاهدتِ با ایمان به خدا همین است. ۷۴/۷/۲۲💕 🌷 ؛ شهادت شهيد فهميده| 🌷 او نوجوانی ۱۳ ساله بود که در دوران دفاع‌مقدس به‌شهادت رسید، به‌همین خاطر این روز به‌عنوان روز نوجوان و (بسیج دانش آموزی) نامگذاری شد. این روز را به همه نوجوان‌های عزیز تبریک عرض می‌نماییم. 🌹✌️🇮🇷 📚موضوع مرتبط: تاریخ شهادت 🍂 @shahidomidakbari
شهید عبدالوهاب جعفری🌹🌿 نام پدر :  محسن تاریخ تولد :  1341/4/2 محل تولد :  زنجان تاریخ شهادت :  1366/8/20 محل شهادت :  شلمچه میزان تحصیلات :  ابتدايي وضعیت تاهل :  مجرد دوم تیر ۱۳۴۱‏، در روستای قیزجه از توابع شهرستان زنجان به دنیا آمد. پدرش محسن، خواربار فروش بود و مادرش عالیه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. تعمیرکار خودرو بود و از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیستم آبان ۱۳۶۶، با سِمت آرپی جی زن در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. 🥀 پیکر او را در مزار بالای شهرستان زنجان به خاک سپردند. برادرش محمد ولی 🌹نیز به شهادت رسیده ‏است. 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت