🌹 12 اردیبهشت روز بزرگداشت معلم و روز شهادت استاد شهید مرتض مطهری گرامی باد👇
✅ وای به روزی که بگردی و یک وجدان پیدا نکنی
🔸شهید مطهری: وای به روزی که بگردی و یک وجدان پیدا نکنی، نه یک عقلی که بگوید خدا، نه یک عقلی که بگوید عدالت، عقل و زبان کار درستی نمیکنند برای آدم. وای به حال آن روزی که روحی که روح خدا در آن باشد، وجدانی که در آن وجدان عدالت باشد پیدا نشود...
💥 استاد مطهری طی نامه ای به فرزندش نوشت, حتی الامکان روزی یک حزب قرآن بخوان و ثوابش رو تقدیم کن به روح پیامبر اکرم(ص) چون موجب برکت عمر و موفقیت میشه...
💥 شدت اهتمام شهید مطهری به دائم الوضو بودن 👈 همسر استاد: شهید مطهری به دائم الوضو بودن سخت مقید بودند. یادم نمیآید دیده باشم که ایشان چیزی را بدون وضو خورده باشند. گاهی شدت تقید ایشان به دوام وضو برای من شگفت انگیز بود. مثلا وقتی در دهه 1340 در کوچه دردار ساکن بودیم گاهی در تابستانها با بچه ها روی پشت بام میخوابیدیم. چند بار دیدم که ایشان نیمه شب برخاستند تا از پارچ آبی که در آنجا بود بخورند. اما قبل از خوردن آب، از پشت بام به حیاط آمدند و از آب حوض وضو گرفتند و سپس به پشت بام برگشته و از آب درون پارچ خوردند و دوباره خوابیدند...
💥 خواب دیده بود که خواب است و یکی آمده دارد تکان تکانش می دهد و بیدارش می کند. پرسید تو کی هستی؟ گفت من عثمان بن حنیف هستم. استاندار علی(ع) گفت با من چه کار داری؟گفت من را امام علی(ع) فرستاده، به تو بگویم نماز شب بخوانی. یک دفعه از خواب بیدار شد. رفیق هم حجره اش، شیخ مرتضی داشت تکان تکانش می داد. می گفت "پاشو، پاشو نماز شب بخونیم"...
#زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصر_کاوه
🔻برگرفته از گفتگوی اختصاصی با بنیاد شهید مطهری
🚩تک جمله ای از امام حسین(ع)
از #حسین_بن_علی پرسیدند، شما سخنی را که با گوش خودت از پیغمبر شنیده باشی برای ما نقل بکن. ببینید انتخاب حسین از سخنان پیغمبر چگونه است؛ از همینجا شما میتوانید مقدار شخصیت او را به دست آورید. حسین «علیه السلام» گفت آنچه که من از پیغمبر شنیدهام این است: «ان الله تعالی یُحِبُ مَعالِی الامور و اَشرافها وَ یَکرهُ سفسافها» خدا کارهای بزرگ و مرتفع را دوست میدارد، از چیزهای پست بدش میآید. رفعت و عظمت را ببینید که وقتی میخواهد سخنی از پیغمبر نقل کند، اینچنین سخنی را انتخاب میکند. در واقع دارد [شخصيت] خودش را نشان میدهد.... کتاب حماسه حسینی، علامه شهید مطهری, ج۱، ص ۱۴۹...
💠 امام صادق علیه السلام در روزهای بد معیشتی مردم چه کار میـکرد⁉️
🔶 امام صادق(ع) که به اقتضای زمان، زندگی را بر خاندان خود توسعه داده بود، یک وقت اتفاق افتاد که نرخ خواربار ترقی کرد و قحط و غلا پدید آمد. به خادم خود فرمود: چقدر آذوقه و گندم ذخیره موجود داریم؟ ... عرض کرد: زیاد داریم، تا چند ماه ما را بس است... فرمود: همه آنها را ببر و در بازار به مردم بفروش. گفت: اگر بفروشم دیگر نخواهم توانست گندمی تهیه کنم. فرمود لازم نیست، بعد مثل سایر مردم روز به روز از نانوایی تهیه خواهیم کرد، و دستور داد از آن به بعد خادم نانی که تهیه میکند نصف جو و نصف گندم باشد، یعنی از همان نانی باشد که اکثر مردم استفاده میکردند. فرمود: من تمکن دارم به فرزندان خودم در این سختی و تنگدستی نان گندم بدهم، اما دوست دارم خداوند ببیند من با مردم مواسات میکنم
🌹مجموعه آثار شهید مطهری. ج18
📣جامعه ای که در آن عدالت نباشد معنویت در آن جامعه ساقط می شود
"شهید مطهری"
💔 روز معلم بر تمامی معلمان ایرانی مبارک باد👌معلمان شهیدم روزتون مبارک👐 راستی 👈چگونه می شود از مجاورت تخته سیاه به ملکوت گل سرخ پر کشید... (شادي روح شهدای معلم صلوات)
#شهید مدرس در #کلام رهبری:👇
💥یکی از ویژگیهای بارز شهید مدرس در سخن وی مبنی بر همراهی دیانت و سیاست متجلی شد. رهبر معظم انقلاب در این رابطه اظهار کردند: «اینکه ما میگوییم سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست - که مرحوم مدرّس حرف درستی زد و امام آن را تأیید کرد - معنای واضحی دارد؛ اما یک روی دیگرش این است که سیاست ما باید دیندارانه و پرهیزگارانه باشد. هر کار سیاسیای خوب نیست. بعضی کسان هستند که به کار سیاسی، فقط مثل یک کار سیاسیای که هیچ گرایشی به دینداری ندارد، نگاه میکنند. هدف این است که این کار، سیاسی پیش برود. این درست نیست؛ کار سیاسی باید متدیّنانه باشد». (بیانات در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت ۱۳۸۰)
💥شهید مدرس ویژگیهای منحصر بفرد دیگری داشت که در کلام رهبری میتوان آنها را یافت: «مدرس خصوصیت عمدهاش این بود که هیچ عامل ارعاب و تهدید و تطمیع و فریبگری در او اثر نمیکرد. همان وقتی که علیالظّاهر فضا را بر ضد او آنچنان متشنج کرده بودند که علیهاش شعار میدادند، او ایستاد و حرف خودش را زد». (بیانات در دیدار کارگزاران حج ۱۳۷۸)
💥«اگر کسی هم مثل مرحوم مدرس رضوان اللَّه علیه، سرسخت بود، کتکش میزدند، محبوسش میکردند، تبعیدش میکردند و بعد هم به دست قلدری مثل رضاخان، بادهان روزه، در ماه رمضان، شهیدش میکردند». (بیانات در خطبههای نمازجمعه ۱۳۷۳)
#آدم انتخاب كنید:👇
یك روز وقتی كه #مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عدهای از مردم به منزل مدرس ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحهای بود كه امروز تصویب شد؟ مصلحت است.... مدرس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یك آدم را در مجلسی جمع كنند و از آنها بپرسند كه ناهار چه می خورید، جواب چه میدهند؟... "همه گفتند: جو."
#مدرس گفت: آن یك نفر هم ناچار است سكوت كند. این وكلایی كه شما انتخاب كردهاید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب كنید...
💥سفارش برای استخدام:👇
یك روز طلبهای نزد مدرس آمد و در نامهای نوشته بود: اجازه بفرمایید در وزارت معارف به عنوان معلم استخدام شوم. مدرس روی یك قطعه كاغذ نوشت: آقای وزیر معارف! حامل نامه، یكی از دزدان و قصد همكاری با شما را دارد. گردنهای به وی واگذار كنید...
طلبه، نامه را گرفت و رفت. پس از چند لحظه خجالت زده بازگشت و گفت: آقا! چه بدی از من دیدهاید؟ اگر كسی به شما چیزی گفته، دروغ گفته است. مدرس جواب داد: اگر بگویم كه تو شخص فاضل و متدینی هستی، تو را راه نمیدهند. برو و نامه را ببر... او مجدداً نامه را برد و فردای آن روز خدمت مدرس رسید و گفت: آقا! استخدام شدم و مدیریت یك مدرسه را هم به من دادهاند...
💥شجاعت مدرس:👇
یكی از رجال سیاسی نزد مدرس آمد و اظهار داشت: اعلیحضرت (احمدشاه) از شما گله فرمودند كه آقای مدرس با مقاصد ما همراه نیستند. مدرس ضمن برداشتن قلم و كاغذ گفت: در ملاقاتی كه دارید این نامه را به او بدهید و در حالی كه بلند بلند می خواند نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم. شهریارا! خداوند دو چیز به من نداده، یكی ترس و دیگری طمع. هر كس با مصالح ملی و امور مذهبی همراه باشد من با او همراهم والا فلا.»
💥قرارداد:👇
روزی، وثوق الدوله پس از تنظیم قرارداد معروف خود با انگلیس به خانة مدرس آمد و گفت: «آقا! شنیده ام شما با قرارداد تنظیمی بین ما و دولت انگلیس مخالفت كردهاید.»
مدرس: «بلی.»
وثوق الدوله: «آیا قرارداد را خوانده اید؟»
مدرس: «نه.»
وثوق الدوله: «پس به چه دلیل مخالفید؟»
مدرس: «قسمتی از آن قرارداد را برای من خواندهاند. جملة اولش كه نوشته بودید دولت انگلیس استقلال ما را به رسمیت شناخته است. انگلیس كیست كه استقلال ما را به رسمیت بشناسد؟ آقای وثوق! چرا شما این قدر ضعیف هستید؟»
وثوق الدوله: «آقا! به ما پول هم داده اند.»
مدرس: «آقای وثوق اشتباه كردید، ایران را ارزان فروختید.»
💥چو نرمی كنی خصم گردد دلی:👇
مدرس غالبا نامه هایی كه مینوشت، روی كاغذ پاكت تنباكو و كاغذهایی بود كه آن روزگار، قند در آن میپیچیدند. یكی از وزیران نامهای از مدرس دریافت داشته و آن را اهانت به خود دانسته بود. روزی یكی از آشنایان مدرس آمد و یك بسته كاغذ آورده به مدرس گفت: جناب وزیر این كاغذها را فرستادهاند كه حضرت آقا مطالب خود را روی آنها مرقوم فرمایند.
مدرس گفت: عبدالباقی! چند ورق از آن كاغذهای مرغوب خودت را بیاور.
فرزند مدرس فوری بستهای كاغذ آورد. مدرس به آن شخص گفت: آن بسته كاغذ وزیر را بردار و این كاغذها را هم روی آن بگذار. سپس روی تكه كاغذ قند نوشت: جناب وزیر! كاغذ سفید فراوان است ولی لیاقت تو بیشتر از این كاغذ كه روی آن نوشتهام نیست...
#زندگی_به_سبک_شهدا #ناصرکاوه
گردآوری: ع .رضوانی