ال آستین مبنی بر ورود گرجستان و اوکراین به ناتو شود، نخست مسئله خروج امریکا از افغانستان به منزله ضعف و ناتوانی امریکا و بعد شکست کودتا در قزاقستان است که روسیه را به این نتیجه رساند که میتواند با افزایش نفر و تجهیزات نظامی در مرز با اوکراین،بجای مصالحه بر سر ایران، از بایدن تضمین امنیتی بگیرد.
سومین دلیل را میتوان دست یافتن سوسیال دموکراتها پس از 16 سال به صدر اعظمی آلمان دانست. سوسیال دمکراتها از دوره هلموت اشمیت بانی راهبرد «ایست پولتیک» و نزدیکی به روسیه بودهاند.EastPolitics در دوره گرهارد شرودر به اوج خود رسید ولی مرکل سعی کرد با آتلانتیک گرایی از آن دور شود. در عصر مرکل در وقایعی همچون بحران کریمه روابط مسکو-برلین به اوج سردی رسید که اوج آن معطل شدن پنج ساعته مرکل برای دیدار با پوتین در نشست اروپا-آسیا در میلان ایتالیا بود.
چهارمین مورد نیز شکاف بین فرانسه و امریکا از دوره ترامپ مبنی بر حق عضویت ناتو و ارتش اروپایی وجود داشت که حال در دوره بایدن به اختلافات بر سر پیمان آکئوس بین پاریس و واشنگتن رسیده است.
نهایتا آنچه باید مهم باشد،منافع ملی و باور به این مطلب است که در دنیا،هیچ کشوری،دوست راهبردی نیست و این منافع کشورهاست که آنها را در یک جبهه قرار میدهد. همچنین،در دنیای که اوکراین اتمی و قدرتمند،خیلی نایس و قانونمندانه و دموکراتیک، سلاح و صنایع استراتژیک اتمی خود را در چارچوب توافق تحویل روسیه میدهد،باید هم روزی انقدر ضعیف باشد،که مورد طمع کشورهای قویتر قرار گیرد.
#حسینکمیل
#سیدنیما
اینستاگرام:
@h.komail5
ایتا و تلگرام:
@hosseinkomail1404