⚡️ چرا بعضیها با جوشش انقلابی مخالفاند؟
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«تلقی بعضیها این است که انقلاب برای تحققِ یک هدفی بود و تمام شد و الآن دورۀ سازندگی است، یعنی جوشش انقلابی باید فروکش کند و از این به بعد برویم و بسازیم!
ریشۀ این حرف آنجاست که آرمان انقلاب اسلامی را به یک انقلاب ضداستبدادی یا ضداستعماری محدود میکنند و لذا انقلاب اسلامی را تمامشده میدانند؛ میگویند میخواستیم دست قدرتها را کوتاه کنیم که کردیم! میخواستیم رژیم استبدادی را به جمهوری تبدیل کنیم که کردیم!
ولی اگر شما گفتید هدف انقلاب اسلامی ایجادِ یک تکانۀ جهانی است و میخواهد #عصر_جدیدی را پیشِ روی بشر قرار بدهد و #عصر_روشنگری_اسلامی را در مقابلِ رنسانس ایجاد کند، این جوشش انقلابی باید تا مرحلۀ تمدّن اسلامی برقرار باشد. جوشش انقلابی هر کجا خاموش شود، شما از حرکت بازمیمانید.
اگر وحدتبخشی و انسجامبخشی و ساختارسازی را متناسب با تمدّن رقیب انجام دهید، انقلاب اسلامی از جوشش میافتد.» (منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ چرا بعضیها با جوشش انقلابی مخالفاند؟
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«تلقی بعضیها این است که انقلاب برای تحققِ یک هدفی بود و تمام شد و الآن دورۀ سازندگی است، یعنی جوشش انقلابی باید فروکش کند و از این به بعد برویم و بسازیم!
ریشۀ این حرف آنجاست که آرمان انقلاب اسلامی را به یک انقلاب ضداستبدادی یا ضداستعماری محدود میکنند و لذا انقلاب اسلامی را تمامشده میدانند؛ میگویند میخواستیم دست قدرتها را کوتاه کنیم که کردیم! میخواستیم رژیم استبدادی را به جمهوری تبدیل کنیم که کردیم!
ولی اگر شما گفتید هدف انقلاب اسلامی ایجادِ یک تکانۀ جهانی است و میخواهد #عصر_جدیدی را پیشِ روی بشر قرار بدهد و #عصر_روشنگری_اسلامی را در مقابلِ رنسانس ایجاد کند، این جوشش انقلابی باید تا مرحلۀ تمدّن اسلامی برقرار باشد. جوشش انقلابی هر کجا خاموش شود، شما از حرکت بازمیمانید.
اگر وحدتبخشی و انسجامبخشی و ساختارسازی را متناسب با تمدّن رقیب انجام دهید، انقلاب اسلامی از جوشش میافتد.» (منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 نقدی بر «سند الگوی اسلامی_ایرانی پیشرفت»
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
"#سند_الگوی_پایۀ_پیشرفت ـ که کارشناسان و متخصصان عزیز زحمت بسیار زیادی برای تهیۀ آن کشیدهاند ـ با اینکه نقاط مثبت و امتیازات فراوانی دارد، اما یکی از اشکالاتش این است که برای ایران اسلامی که در مقیاس تمدّنی و در مقیاس موازنۀ جهانی با نظام استکباری حرف دارد، نوشته نشده است و همسنخ با استراتژی امنیت ملی آمریکا نیست.
البته درست است که سندی که برای یک کشور نوشته میشود باید در مقیاس ملی باشد، منتها باید درون را با بیرون، توأمان ملاحظه کند. آمریکا وقتی میخواهد استراتژی امنیت ملی بنویسد، امنیت ملی خودش را به برتری در موازنۀ جهانی و محور شدن در توسعۀ جهانی گره میزند و آنوقت بر اساسِ این استراتژی، اقتصاد خود را تعریف و سازماندهی میکند.
یا #سند_2030 را هم در نظر بگیرید؛ این سند میخواهد تا سال 2030 جامعۀ جهانی را به نقطۀ خاصی در غربیشدن برساند. این سند، سکولاریسم را دنبال میکند تا یک جهانِ سکولار بسازد. ما به عنوانِ رقیب تمدّنی غرب باید چه کنیم؟
این یک شوخی است که بگوییم این اسناد را امضا میکنیم و «حقِ تحفّظ» را رعایت میکنیم! حق تحفُّظْ، محتوای آن سند را عوض نمیکند! رقیب تمدّنی ما با این اسناد میخواهد جهان را اداره کند، آنوقت ما فقط دنبال «حق تحفّظ» باشیم؟! این کار با رقابت تمدّنی و با اهداف و مطلوبیتهای انقلاب اسلامی نمیسازد.
الگوی پیشرفت ملی ما باید در مقیاس این اسناد و با این ملاحظات نوشته شود. نمیگویم الگوی ملی باید برنامۀ جهانی داشته باشد، بلکه باید مثل استراتژی امنیت ملی آمریکا ناظر به برتری در موازنه باشد و با آن استراتژی مقابله کند. آمریکا میگوید من رهبر جهان هستم و امنیت ملی من وقتی تأمین میشود که این جایگاه برای من حفظ شود؛ آنوقت بر اساسِ این رویکرد، اقتصادش را طراحی میکند. ما نمیگوییم رهبر جهان هستیم، ولی یکی از دو طرف قطب تمدّنی جهان هستیم؛ ما یک کشورِ معمولی در غرب آسیا نیستیم، کشوری هستیم که سابقه تاریخی دارد و محور #آغاز_عصر_جدید و خاستگاه یک تمدّن جدید است؛ ما اگر میخواهیم برای چنین کشوری سند ملی بنویسیم، باید جایگاه و مأموریت آن را در نظر بگیریم و متناسب با آن، سند ملی بنویسیم.» (منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️حتی در کاخ فرعون سه اسوه وجود دارد: حضرت موسای کلیم، آسیه (همسر فرعون) و مؤمن آل فرعون.
⚡️ رویکرد درست، فتح قلّههای علم مدرن و استحالۀ آن علم و عبور از آن مرزهاست.
⚡️ رویکرد ما در برابر تمدن غرب، استحالۀ آن تمدن در تمدن نوین اسلامی است (نه پذیرش، نه گزینش، نه گریز)
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
🔸 آیا همهچیزِ غرب بد است؟ به یک معنا خیر. همۀ آدمهایی که در غرب هستند بدند؟ خیر، اصلاً اینطور نیست. حتی در کاخ فرعون سه اسوه وجود دارد: حضرت موسای کلیم، آسیه (همسر فرعون) و مؤمن آل فرعون.
ما جنگ با آدمها نداریم، با جریان تمدّن غرب کار داریم.
🔸 از دستاوردهای غربی حتماً باید استفاده کنیم؛ گمان من این است که حتماً باید قلّههای علم و تکنولوژی غربی را فتح و استحاله کنیم، و الّا نمیتوانیم آن را کنترل کنیم و بر تمدّن غرب چیره شویم. رویکرد ما فتح قلّههای علم مدرن و عبور از آن مرزهاست. پس، در عمل باید به همین نسخه عمل کنیم که قلّههای دانش غرب را فتح کنیم؛ حتماً نباید از آنچه در جهان میگذرد بیخبر باشیم؛ باید آنها را بگیریم و تسخیر کنیم و سپس استحاله کنیم. قبل از تسخیر نمیشود اصلاح و ترمیم و استحاله کرد. شما تا به علوم روز مسلط نشوید، اصلاً نمیتوانید کاری با آن انجام دهید.»
🔸 ما نه غربپذیریم، نه غربگزینیم، نه غربگریزیم و نه غربستیزیِ کور را دنبال میکنیم. رویکرد ما رویکرد استحالۀ تمدّن غرب در تمدّن اسلامی است؛ کمااینکه غرب میخواهد ما را در خودش استحاله کند. هر تمدّنی اگر رقیب تمدّنی دارد، به کمتر از استحالۀ او قانع نیست. الآن غرب میخواهد ما را در جهازِ هاضمۀ فرهنگی خودش منحل و مضمحل کند و تلقیمان از خدا و دین و دینداری را بهگونهای تغییر دهد که با مدرنیته بسازد. در مقابل، ما باید آن تمدن را در مفاهیم دینی خودمان استحاله کنیم. این استحاله از ایدئولوژی تا فلسفه تا دانش و تا تکنولوژی پیش میرود. همۀ این سطوح را باید استحاله کنیم.
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
⚡️ استحاله چیست؟
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«میتوانیم در چهارچوب ارزشهای خودمان، پدیدههای نو را استحاله کنیم. منتها استحاله سطوحی دارد، از مراحل ساده تا مراحل پیچیده.
ما اگر یک شیء را با نقطهمختصاتش آوردیم، کل آن سیستم را آوردهایم. ما اگر سیستم برقرسانیِ یک اتومبیل را قبول کردیم، کل دستگاه آن را قبول کردهایم؛ مگر اینکه نقطهمختصاتش را عوض کنیم. تا وقتی که در نقطهمختصاتش تغییری ندهیم، باید کل موتور را متناسب و سازگار با همان بسازیم. حتی اگر ما چرخ یک اتومبیل را با همۀ نقطهمختصات قبول کنیم، کل اتومبیل را قبول کردهایم. آیا میتوانیم چرخ تراکتور (با شدّت نیرویی که تولید میکند) را به ماشین بنز وصل کنیم؟ آیا چرخ پیکان را میشود به بنز ببندیم؟ آیا میتوانیم سیستم اتومبیلی را که با سوخت فسیلی کار میکند ـ مثلاً ـ به قطار برقی تبدیل کنیم؟ آیا میتوانیم همان سیستم برقرسانی آن را به اینجا بیاوریم؟ قطعاً خیر. پس همۀ اجزا را باید عوض کنید.
طبیعتاً نظم اجتماعی و روابط اجتماعی، بسیار پیچیدهتر و ارگانیزهتر از یک سیستم سادۀ مکانیکی است؛ لذا باید پدیدههای نو را هوشیارانه بیاوریم و در آن تصرف کنیم و استحالهاش کنیم و الّا آن پدیده، متصرف خواهد شد. ما در مقابلِ پدیدههای جدید مجبور نیستیم؛ ولی اگر آنها را با همۀ لوازم و اقتضائاتش قبول کردیم، منفعل میشویم؛ مثلاً اگر رسانه را با همۀ اقتضائاتش قبول کردیم، در مقابلِ آن منفعل میشویم. رسانه را باید بیاوریم و در مقاصد خودمان در سطوح مختلفی استحاله کنیم. خودِ غربیها هم همین کار را میکنند. مثلاً یکموقعی با چکش و میخ روی سنگ مینوشتند، اما الآن با قلم نوری مینویسند؛ آن ابزار قدیمی استحاله شده و به ابزار دیگری تبدیل شده است. رسانههای دیجیتال امروزی هم تفاوت زیادی با رسانههای قدیمی دارد؛ رسانههای قدیمی در یک فرایندی استحاله شده و بهصورتِ مجموعۀ دیگری درآمده است. سؤال این است که چرا همیشه آنها این کار را انجام دهند؟ ما هم باید این پدیدهها را در فرایند دیگری به نفع خودمان استحاله کنیم.
البته تمامِ کار ما هم این نیست که فقط تمدّن رقیب را استحاله کنیم، بلکه خودمان هم باید تولید کنیم؛ ولی چون در مواجهۀ با آن تمدّن هستیم، ناچاریم موضع و استراتژی روشنی در مقابلِ آن داشته باشیم.»
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 در بیانیه گام دوم، «فرایند پنجمرحلهای تمدنسازی»، در «دو گام» خلاصه شده است.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
"رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، آن پنج مرحله تمدنسازی را در دو گام خلاصه کردهاند.
گام اول، چهل سال گذشته است که در آن، گویا دو و نیم مرحله پیشروی شده است:
1. انقلاب اسلامی؛
2. نظام اسلامی؛
3. زیرساختهای دستیابی به دولت اسلامی.
لذا با اینکه در بیانیههای دیگر میفرمودند «راه پیش رو، دشوارتر از گذشته است»، بیان ایشان در این مرحله این است که شاید مسیر پیش رو آسانتر از گذشته باشد. گویا زیرساختهایش فراهم شده و ظرفیتهای مختلفی از قبیلِ شکلگیری جبهۀ مقاومت، تغییر موازنۀ قدرت و پیشروی در مقیاس جامعۀ جهانی، تربیت نیروی انسانی گسترده، رشد معنویت و اخلاق، پیشرفتهای داخلی در زمینههای مختلف و... شکل گرفته است؛ البته اینها به آسانی هم به دست نیامده است.
اینها مقدوراتی است که در چلۀ دوم برای حرکت بهسمتِ دولت اسلامی و جامعۀ اسلامی و تمدّن اسلامی در اختیار داریم."
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 فرایند پنجمرحلهای تمدنسازی
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«از نگاه رهبر معظم انقلاب، انقلاب اسلامی برای ایجاد یک دوران جدید و رسیدن به اهداف ملی و جهانیاش باید پنج مرحله را پشت سر بگذارد تا این تکانه در جهان ایجاد شود و جامعۀ جهانی را برای عصر ظهور بیدار و آماده کند؛ این پنج مرحله عبارتاند از: انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعۀ اسلامی و تمدّن اسلامی.¹
دو مرحلۀ انقلاب اسلامی و نظام اسلامی طی شده است و هیچکدام از اینها بر اساسِ گرتهبرداری و الگوبرداری از نظامهای موجود و انقلابات موجود نبوده است.
1⃣ «انقلاب اسلامی» الگوبرداری از غرب نبود. ما الگوی انقلاب کبیر فرانسه یا اکتبر روسیه، و مبارزات پارلمانتاریستی یا مبارزات مسلحانه را دنبال نکردیم. امام(ره) یک شیوۀ جدیدی از انقلاب را ایجاد کردند که سابقه نداشت... .
2⃣ «نظام اسلامی» هم که در چهارچوب قانون اساسی شکل گرفته، الگوبرداری از غرب نیست. گرچه در قانون اساسی جمهوریت با ولایت فقیه جمع شده است، اما این یک الگوی جدید و یک منظومۀ جدید است... .
3⃣ مرحلۀ بعدی این است که به «دولت اسلامی» برسیم. دولت اسلامی یعنی رفتار و اخلاق حاکمان و دولتمردان و همچنین تدبیر و ادارۀ کشور و ساختارهایی که برای ادارۀ کشور درست میشود و برنامهها و نقشههایی که دولتها اِعمال و عملیاتی میکنند، باید اسلامی شود. برای تحقق دولت اسلامی، به یک عقبهای نیاز است که آن عقبه را هم خودِ رهبری طراحی کردهاند. اول اینکه تفقه دینی ما باید ارتقاء پیدا کند و عقلانیت دینی ما رشد کند و به ظرفیتی برسد که از آن، ادارۀ حکومت و مدیریت پیشرفت اجتماعی به دست بیاید. دوم اینکه به تولید علم انسانی دینی نیاز داریم. ایشان با صدای بلند فرمودند که علوم انسانی غرب مبتنی بر فلسفۀ مادی است. پس با آن علوم نمیشود دولت اسلامی ساخت و کشور را اسلامی اداره کرد. پشتوانۀ دیگرِ آن، الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی است. اینها عقبههایی هستند که باید تولید شوند. رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی در دهههای اخیر بر همین امر تمرکز کردند و زیرساختهای تفقه در مقیاس اداره، و تولید علم دینی، و طراحی الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی را فراهم کردند و لذا ما در آستانۀ حرکت بهسمتِ دولت اسلامی هستیم.
4⃣ و 5⃣ بعد از این مرحله باید «جامعه اسلامی» ساخته شود. طبیعتاً وقتی نظام ما نظام اسلامی بود و مجموعۀ تدابیر سیاسی و فرهنگی و اقتصادی برای راهبریِ یک امّت، اسلامی بود، آنگاه خروجیِ این دولت و امّت اسلامی، «تمدّن اسلامی» خواهد شد؛ یعنی تعیناتِ قابلِ ارزیابی و مشاهدۀ آنها همان تمدّن اسلامی میشود و به عنوانِ یک الگو در مقابلِ جهانیان و در مقابلِ تمدّن رقیب قرار میگیرد.
این یک افقِ دستیافتنی از آرمان عصر ظهور است. مبنای ایشان این است که اگر انقلاب اسلامی بخواهد جامعۀ بشری را بهسمتِ ظهور حرکت دهد و یک آگاهیبخشی انجام دهد و تحرکی در جامعۀ جهانی ایجاد کند، باید الگوی مناسبی را پیشِ روی بشر قرار دهد؛ انقلاب اسلامی، هم باید تمدّن رقیب را نفی کند و با آن درگیر باشد و هم یک الگوی مناسبی ارائه کند که این الگو، محورِ تمایلِ جامعۀ جهانی بهسمتِ جامعۀ دینی و عصر جدید و گرایش بهسمتِ ایدۀ جمع بین دین و دنیا گردد و مقدمۀ حرکت بهسمتِ ظهور باشد. این تحلیل ایشان است.
البته بعضی میگویند ما برای حرکت بهسمتِ ظهور نمیتوانیم تمدّنسازی کنیم؛ سازندگی در مقیاس تمدّن را منکر هستند و میگویند ما فقط میتوانیم خودمان را حفظ کنیم یا حداکثر میتوانیم با نظم جهانی مبارزه کنیم، اما نمیتوانیم الگویی بسازیم.
رهبر انقلاب بر این باورند که تمدّنسازیْ مابهالنّزاع و مقیاس درگیری اسلام و غرب است و در دسترسِ ماست؛ این تمدّن بعد از تشکیل دولت اسلامی و جامعۀ اسلامی شکل میگیرد.
1. http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?tid=3517
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 بیانیۀ گام دوم میتواند جلوی خطاهای محاسباتی را بگیرد.
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«متأسفانه بسیاری از تحلیلهایی که الآن در جبهۀ غربگراها نسبت به انقلاب اسلامی وجود دارد، بهنوعی تحریف انقلاب اسلامی است که نسبت به وضعیت کنونی و آیندۀ انقلاب اسلامی ایجاد یأس و سرخوردگی میکنند و موجب پیدایش #خطای_محاسباتی میشوند. این تحلیلها تحتتأثیر ادبیات مدرن و عقلانیت مدرن هستند و انقلاب اسلامی را با ملاک قرار دادنِ آرمانها و شاخصهای غربی میسنجند.
غربِ مدرن برای خودش آرمانهایی دارد و شاخصهایی برای ارزیابی پیشرفت خودش بهسمتِ آن آرمانها تولید کرده است؛ بعضیها میخواهند با همان آرمانها و شاخصها، انقلاب اسلامی را خوانش و ارزیابی کنند و طبیعتاً به نظرشان میآید که ما پیشرفت نداشتهایم و لذا دچار خطای محاسباتی میشوند و نگاه کاملاً انتقادی و گاهی براندازانه پیدا میکنند. چه آنها که تابع منطق دیالکتیک هستند و دیالکتیکی فکر میکنند، و چه حتی کسانی که بر اساسِ منطق نئولیبرالها فکر میکنند، چنین نگاهی به انقلاب اسلامی دارند.
متأسفانه این خطای محاسباتی، در بسیاری مواقع، از بدنۀ کارشناسیِ لیبرال یا کارشناسیِ متأثر از اندیشههای سوسیالیستی و مارکسیستی، به ذهن و عمل تصمیمگیران نظام هم نفوذ کرده است و آنها را به خطای در تصمیم کشانده است. بخشی از این خطای محاسباتی که منتهی به خطای در تصمیم شده است را میتوانیم در دوران پس از #مذاکره ببینیم. اگر خوب دقت کنیم، این نوع تصمیمها و حتی گفتمانها، ناشی از خطای محاسباتی است.
اگر #بیانیه_گام_دوم را مبنا قرار دهیم و این گفتمان را بر کشور حاکم کنیم، میتوانیم جلوی این نوع خطاهای محاسباتی و خطاهای در تصمیمگیری را که آفت انقلاب اسلامی است، بگیریم».
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 معنای عبارتِ «انقلاب آماده تصحیح خطاهای خویش است»، چیست؟
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
"رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانیۀ گام دوم فرمودهاند «انقلاب آماده تصحیح خطاهای خویش است».
طبیعی است که در ادارۀ کشور خطا اتفاق میافتد و ما حتماً باید خطاهای خودمان را، هم بفهمیم و هم اصلاح کنیم؛ منتها #خوانش_ما_از_خطاهای_خودمان نباید با ادبیات غرب و مدرن باشد. به هیچ وجه، الگوها و شابلونهای آنها را بر انقلاب اسلامی نمیگذاریم و با آن الگوها انقلاب اسلامی را تراز نمیکنیم؛ اگر الگوهای رقیب را اصل قرار دهیم، بهمعنای رفعِید از انقلاب اسلامی است.
بعضیها که از این تعبیر خوششان آمده است، خیال میکنند که ما میخواهیم انقلاب اسلامی را با شاخصهای مدرن بازخوانی و ارزیابی کنیم و بگوییم «ما خطا کردیم که با نظام جهانی درگیر شدیم و باید توبهنامه بنویسیم!». ما نمیخواهیم #توبهنامه بنویسیم. آنهایی که مبتلا به #خطای_محاسباتی شدهاند، توبهنامه نوشتند، و از مبانی انقلاب اسلامی عدول کردند و آرمانهای انقلاب اسلامی را نادیده گرفتند. ارزیابیِ صحیح و فهم خطاهایی که اتفاق افتاده، غیر از گرفتار شدن در خطای محاسباتی است. اگر خودمان را با الگوی رقیب ارزیابی کنیم، دچار خطای محاسباتی میشویم؛ چون نه ظرفیت خودمان را میفهمیم و نه آرمان خودمان را درک میکنیم.
پس، مقصود از اصلاح خطاها این نیست که دچار خطای محاسباتی شویم و منفعل شویم و با ترازو و شاغول غربی، انقلاب اسلامی را تراز کنیم؛ این، اشتباه است. 👈 ما اگر آسیبشناسی میکنیم، این کار را بر اساسِ شاخصهای متناسب با انقلاب اسلامی و حرکت بهسمتِ تمدّن اسلامی ارزیابی میکنیم، به این صورت که اگر ما میخواستیم بهسمتِ تمدّن اسلامی برویم، آن عدالت اسلامی اکنون باید به چه نقطهای میرسید و در چهل سالگیِ انقلاب اسلامی، چقدر عقب هستیم و چرا عقب هستیم؛ اتفاقاً ریشۀ بسیاری از اشتباهات ما تصمیمگیری و تصمیمسازی بر اساسِ عقلانیت مدرن و علوم انسانیِ سکولار بوده است. یعنی کاملاً نقطۀ مقابل آسیبشناسی انفعالی حرکت میکنیم و بهجایِ اینکه الگوهای مدرن را مبنا قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که علت عقبماندگی ما در پیشرفت بهسمتِ تمدّن اسلامی در این دههها عمدتاً این بوده است که الگوهای رقیب را به کار گرفتهایم؛ حالا دانسته و از سرِ اضطرار، یا ندانسته و ناآگاهانه.
بنابراین، شناخت عیوب و اصلاح خطاها و نقطهضعفها یک اصل اساسی و مسلّم است که هم در حرکت فرد و تهذیب نفس و هم در تکامل اجتماعی باید مورد توجه قرار بگیرد؛ منتها با نگاه صحیح و اسلامی. این نکته از مواردی است که نباید بگذاریم خوانش ناصحیح از آن صورت گیرد.»
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 در رابطۀ «امام و امت»، دولتسازی اسلامی بهمعنیِ شکلگیری «امت وسط» است.
(نظام⬅️دولت⬅️جامعه)
🔹 من اگر بخواهم #دولتسازی_اسلامی را ترجمه کنم میتوانم بگویم بهمعنیِ شکلدهی به #امّت_وسط است. ◀️ اگر میخواهیم جامعۀ ما اسلامی شود، کافی نیست که رهبرِ نظام، اسلامی بیندیشد و اسلامی عمل کند؛ بلکه به یک امّت وسطی احتیاج داریم که بتواند آن ایدهها را به برنامههای مدیریتی و راهبرانه تبدیل کند و جامعه را براساس آن تفکر و ایده پیش ببرد تا کمکم «جامعۀ اسلامی» ساخته شود.
🔹 ما در مرحلۀ «انقلاب اسلامی»، نیاز چندانی نداشتیم که دولت اسلامی (با تعریف دقیقِ آن) وجود داشته باشد، ولی در مرحلهای که میخواهیم به تمدّنسازی برسیم، چنین نیازی وجود دارد؛ چرا که اگر دولت (بهمعنای نظام حاکمیت و کارگزاران حکومتی)، بر اساسِ اسلام حرکت نکند، خلأِ بین «رهبری» و «بدنۀ جامعه» پُر نمیشود.
🔹 شیوههای راهبرانۀ مدرن در عرصههای سیاست، فرهنگ و اقتصاد، رقیب جدی ما هستند و جریان یافتنِ ایدههای رهبری در بدنۀ جامعه را تحمل نمیکنند و بلکه مانع انتقالِ آن به سطح جامعه میشوند و نمیگذارند که آن ایدهها به رفتار عمومی و سبک زندگی تبدیل شود.
اصولاً همۀ ما بهنسبتی تحتِتأثیر تمدّن غرب هستیم و اگر اطراف خودمان را نگاه کنیم، آثارِ تمدّن غرب را میبینیم که با زندگی ما آمیخته شده است. حتی عدهای هستند که مبانیِ فکریِ تمدّن غرب و ساختارهای آن را آگاهانه پذیرفتهاند و با آن همنوا و همراه هستند؛ اینها مدعیِ #مدرنیزاسیون و اصلاح قرائت دینی هستند و میگویند مدرنیته را بیاورید و کشور را با آن، مدرنسازی کنید و آنجا که مدرنسازی با دینداریِ مردم نمیخواند، قرائت دینیِ مردم را به نفعِ مدرنسازی عوض کنید. در مرتبۀ بعد، رقیبِ اندیشۀ انقلاب اسلامیْ طرفدارانِ مدل «مدرنیته اسلامی» هستند. این مدلهای رقیب، تا کنون سایشهای زیادی با انقلاب اسلامی پیدا کردهاند.
این تأثیرپذیریها از تفکر غربی و دستگاههای مدرن، در ساختارهای قوای مختلف کشور و نظام فرهنگی و نظام رسانهای ما نیز وجود دارد. حال، باید چه تغییری اتفاق بیفتد؟ ◀ حاکمیت باید بهلحاظِ بافت نیروی انسانی و اخلاق و مهارت و عقلانیتِ نیروهای انسانی، با دستگاه رهبری هماهنگ شود تا بتواند حاملِ ایده و اندیشه و تفکر رهبری برای ادارۀ جامعه باشد.
🔹 رهبر انقلاب اسلامی در بیانیۀ گام دوم، #هفت_مسئله را مطرح میکنند و میفرمایند که این هفت مسئله را در اولویت بگذارید و حول آنها کار کنید و آنها را بومیسازی کنید. ما اگر نتوانیم بر اساس تفکر اسلامی، این هفت موضوع را بومیسازی کنیم، نمیتوانیم در مقابلِ سبک زندگی مدرن، سبک زندگی اسلامی را ایجاد کنیم. سبک زندگیِ مدرن گرانبار از نظریات علمی فراوانی است و فلسفهها، اندیشههای راهبرانه، دانشها، و فناوریهای بشریِ گسترده و همچنین ساختارهای اجتماعی و نظام محصولات مختلف، آن را پشتیبانی میکند. آنها سبک زندگی را اینطور درست کردهاند. شهرسازی آنها هم حاصل همین اندیشهها و پشتیبانیهای فلسفی و علمی و تکنولوژیکی است. آنها مجموعۀ نیازمندیها را شکل دادند و برای ارضاءِ این نیازمندیها مناسباتی را درست کردند و شهرها را شکل دادند که در این شهرها، نظام نیازمندیها چرخش میکند و ارضاء میشود.
اگر ما میخواهیم فیالمثل شهر اسلامی بسازیم، به پشتوانههای متناسب با مکتب خودمان، نیاز داریم؛ اما چنانچه از همان پشتیبانهای غربی استفاده کنیم، شهرسازی اسلامی شکل نمیگیرد؛ یا اگر شهر اروپایی را الگو قرار دهیم و فقط میکدهها را خراب کنیم و بهجایِ کلیساهایش مسجد بسازیم، شهر اسلامی شکل نمیگیرد.
🔹 باید توجه کرد که دینی شدنِ دولت، یک امرِ تخصصی است؛ ◀️ هماهنگی بین «تخصصها» با رهبری جامعه، رسالت سنگین و پیچیدۀ دوران ماست. نباید منتظر باشیم که دانشگاههای مدرن، دانش و فناوری تولید کنند و ما فقط استفاده کنیم؛ اگر این محصولات را بیاورید، فرهنگ خودش را هم میآورد؛ برای مثال، فضای مجازی میآید و با خودش ادبیات و فرهنگ خودش را میآورد و قتلگاه جوانان میشود. من نمیخواهم بگویم که به هیچ وجه، از تکنولوژی غربی نمیتوان استفاده کرد؛ چون ما در مقابلِ آنها #مجبور نیستیم. آن ابزارها اقتضائات خودشان را دارند و میخواهند آن اقتضائات را بر ما تحمیل کنند، اما ما هم در دوران گذار از آنها استفاده میکنیم و اقتضائات مکتب خودمان را بر آنها تحمیل میکنیم و آرامآرام آنها را #استحاله میکنیم و مسیر خودمان را مییابیم. ما منتظر نمیمانیم که دائماً آنها تولید کنند و ما پشتسرشان حرکت کنیم! اگر راهبریِ سبک زندگیِ ما همیشه در دست آنها باشد، چرا نام آن را «اسلام» بگذاریم؟! اگر سبک زندگی ما را آنها مدیریت کنند، ما هم لاجرم تحت ولایت آنها و زیر چتر مدیریت مادی خواهیم بود.
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir
💥 «امت وسط» چه کسانی هستند و مأموریتشان چیست؟
💥 بیانیۀ گام دوم، مبنایِ ساماندهیِ «امت وسط»
💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری:
«بر اساسِ بیانیۀ گام دوم، کانّه باید یک مجموعهای به عنوان #امّت_وسط پیدا شوند که وظیفۀ #دولتسازی_اسلامی را به عهده بگیرند. این قشرِ دولتساز همان نسل جوانِ اخلاقی، بصیر، انقلابی، متخصص، بامهارت و جهادی است که در متن انقلاب اسلامی روییده است و میتواند موتورِ محرکۀ انقلاب اسلامی برای حرکت رو به پیش باشد. اساساً ادامۀ هر انقلابی، بهخصوص انقلاب ما، منوط به این است که در درون آن، یک نیروی محرکهای متناسب با مقیاس انقلاب تولید شود، و الّا آن انقلاب افول میکند.
امروز نسلی با تفکرِ تمدّنی پا به میدان گذاشته است که معنیِ تمدّن اسلامی و میدانِ درگیری تمدّنی را میفهمد و میشناسد. نگاه این نسل، ایدۀ «دین حداقلی» نیست و دین را صرفاً یک فرهنگ نمیداند، بلکه معتقد است که دین میتواند دولت، جامعه و تمدّن جدیدی بسازد. ◀️ این مجموعۀ جوان، که آنها را امّت وسط میدانیم، باید بهسمت دولتسازی اسلامی حرکت کنند تا زمینۀ ساخت «جامعۀ اسلامی» فراهم شود.
به عبارت دیگر، ◀️ ارتباط بین «ولیّ جامعه» با «کفِ جامعه و تودههای مردمی» بهصورتِ مستقیم نیست (نمیخواهم تعبیر «پوپولیستی» را به کار ببرم، چون تعبیر دقیقی نیست). درست است که تودهها باید همراهی کنند، اما سؤال این است که آنها چگونه باید همراهی کنند؟ مثلاً آنها خانهها و شهرها را چگونه بسازند که بر اساس اسلام باشد؟ نظریۀ «دین حداقلی» میگوید «مردم روش خانهسازیشان را باید از دانش مدرن یاد بگیرند و دانشمندان اروپایی بیایند و معماری و بهداشت عمومی و شهرسازی را به آنها یاد دهند؛ رهبر جامعۀ اسلامی هم فقط بگوید نماز هم بخوانید و دروغ هم نگویید»! ولی نظریۀ دینِ حداکثر و تفکرِ تمدّنی میگوید «تمدّن اسلامیْ ژاپن اسلامی نیست؛ نه ژاپن، اسلامی میشود نه اسلام، ژاپنی میشود؛ چنانچه ما مدل شهرسازی و مدلهای دیگر را از غربیها یاد بگیریم و سپس آن را با اخلاق اسلامی ترکیب کنیم تمدّن اسلامی شکل نمیگیرد؛ باید همۀ عرصهها تحتِتأثیر فرهنگ اسلام باشد و بر اساس فرهنگ و ادبیات اسلامی و مناسبات ملی، بومیسازی شود».
مردم انقلابی ما در آنجایی که باید بهصورتِ مستقیم به سخنان نظام و رهبری عمل کنند، حقیقتاً عمل میکنند؛ اما آنجایی که ایده اقتصاد مقاومتی باید به مدل اقتصادی تبدیل شود، نمیتوانیم از مردم توقع چندانی داشته باشیم و به آنها انتقاد کنیم؛ چون مردم میگویند ما از این چیزها سر در نمیآوریم، شما بگویید چه کار کنیم! خب، چه کسی باید این وظیفه را برعهده بگیرد؟ فرضاً چه کسی باید کالای ملی را به کالای ملیِ قابلرقابت تبدیل کند تا مردم هم تبعیت کنند و کالای ملی مصرف کنند؟ ◀️ تبدیل شدنِ این ایدهها به برنامههایی که مردم با آن هماهنگ شوند، کارِ این امّت وسط است. تا وقتی که این اتفاق نیفتد جامعۀ اسلامی شکل نمیگیرد. اگر این کار انجام نگیرد، نمیتوان از جامعه توقع داشت که در موضوعات تخصصی هم تبعیت کند! اگر امّت وسط آن ایدههای اسلامی را به برنامه تبدیل کند و نهادها و الزاماتش را هم بسازد، میتوان از عموم مردم انتظار داشت که در آن چارچوب عمل کنند؛ ولی وقتی امّت وسط کار خودش را انجام ندهد، نمیتوانید به مردم بگویید که شما در این زمینهها تخلف کردهاید! چرا که عرصههای تخصصی برای آنها چندان روشن نیست.
پس، اگر بخواهیم ولایت ولیّ فقیه به #کف_جامعه بیاید و امّتی بر محور امام مسلمین شکل بگیرد و ولایت حقه در همۀ عرصههای زندگی (عرصۀ خوراک، پوشاک، مسکن، ازدواج، اشتغال، تحصیل، تفریح و...) جریان یابد و دین در این ساحتها حاضر باشد، باید با همتِ نسل جوان انقلابی، ساختارها و مفاهیم اسلامی شکل بگیرد. ◀️ این نسل باید با تمسک به بیانیۀ گام دوم، تفکر اسلامی و انقلابی را به سبک زندگی تبدیل کند و آن وقت تودههای مردم و امّت اسلامی در این سبک زندگی، زندگی میکنند. نقش مردم این است که وقتی آن ایده به سبک زندگی تبدیل شد، بپذیرند و همراهی کنند و در آن چارچوب حرکت کنند و الّا خودشان نمیتوانند سبک زندگی را طراحی کنند. به عبارت دیگر، وقتی دولت اسلامی ساخته شود، مردم در ساحت نظامات محقَّقِ اسلامی زندگی میکنند و رابطۀ بین امام و امّت برقرار میشود و جامعۀ اسلامی شکل میگیرد.»
(منبع: #کتاب_عصر_جدید)
☑️ @mirbaqeri_ir