⁉️ زی طلبگی چیست؟
✍ زی طلبگی یا سبک زندگی طلبگی از ابتداییترین مفاهیمی است که طلاب را به صورت چالشی با خود درگیر میکند. زی طلبگی بهطور کلی شامل نحوه برخورد طلبه با تمام مسائل زندگی روزمره میشود.
سابقه تاريخي روحانيت نيز، با همين ويژگي شناخته مي شود. عالمان دين، هماره با سطح زندگي بسيار معمولي تر از متوسط جامعه مي زيستند و جامه قناعت و مناعت را بر تن مي داشتند و ايمان مردم را به تاراج نمي دادند: اکثريت علماي دين، جزو قشرهايي بودند که زندگي آنها، زندگي پايين تر از متوسط بود. علما، اين را شأن خودشان مي دانستند که از اسراف، دوري کنند. در عرف روحانيون و علما، همواره اين حرف بوده که فلان کار، باب زندگي ما نيست. بعضي از مظاهر مثلاً معمولي که شايد براي قشرهاي ديگر معمولي بود اما براي علما اسراف به حساب مي آمد و مي گفتند که اين مناسب زندگي ما نيست. همين روش، موجب محبوبيت علما در ميان قشرهاي گوناگون مردم بوده است.
مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه نیز یکی از اسطوره های این مهم است که با توجه به جایگاه علمی و مرجعیتش، با داشتن امکانات مالی، اما نتنها از حیطه ساده زیستی و رفتار متناسب با شأن، خارج نشد بلکه معممینی که زی طلبگی را رعایت نمی کردند هماره مورد نکوهش قرار می داد. او بسیار خلیق، دلسوز و مردم دار بود و دستگیر ضعفا، حسن رفتارش با طبقات مختلف، در همان نخستین دیدار جلب نظر می کرد. به اعتراف یکی از دشمنانش، (بابی ازلی ماسون، ناظم الاسلام کرمانی)، سلوک شیخ با مردم، طلاب و اهل علم، از دیگر مراجع، خوشتر بود.
🔸منابع: ک، آخرین آواز قو/ اندیشه قم
✳️ @ShahidRabe
✍ به مناسبت آغاز سال تحصیلی #حوزه_های_علمیه
✅ خصوصیات #عالمان_واقعی_دین از منظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف🔰
عالم دین، همواره باید در حال تعلیم، تعلّم، تحقیق و تزکیه نفس باشد. باعمل، ساده زیست، حق مدار، ظلم ستیز و مظلوم نواز باشد و این عین #عبادت است و غیر این، #خیانت/ نورالکلام (سخنان قصار معظم له)
✳️ @ShahidRabe
🔳 ۱۷ محرم (۱۳۰۲ قمری)، سالروز درگذشت بانوی فاضله، آسیه خانم نوری(ره)، مادر بزرگوار و با فضیلت، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف است.
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ بانوی فاضله، آسیه خانم، فرزند مرحوم آیت الله العظمی میرزا محمد تقی نوری (۱۲۰۱-۱۲۶۳ق)، است که از فحول علما و پیشوایان مذهبی عصر خویش بوده است. او خواهر محدث بزرگ شیعه، میرزا حسین محدث نوری، صاحب مستدرک الوسائل (دایی و پدر همسر مرجع شهید) است.
بانوی فاضله، (آسیه خانم) مراتب تحصیلی و کمال خویش را تحت نظارت و اشراف پدر گذراند.
🔹خاندان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله(ره)، از پدر بزرگوارش آیت الله ملا عباس نوری(ره) و جد مادری اش آیت الله العظمی میرزا محمد تقی نوری(ره) گرفته تا دایی و دیگر بستگانش، همه از عالمان بزرگ زمان خویش بودند. (به کتاب تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی و نقباء البشر شیخ آقا بزرگ تهرانی، مراجعه شود)/رضوان الله تعالی علیهم
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده
✍ ۱۷ محرم ۱۳۲۰ قمری (۱۲۲ سال قبل)
در چنین روزی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه، پس از ۱۷ روز، از مکه مکرمه (اتمام مناسک حج)، وارد مدینه منوره شدند و تا چهارم صفر در آنجا اقامت کردند و همزمان با زیارت، به مشکلات شیعیان و مزار مطهر ائمه بقیع علیهم السلام رسیدگی نمودند.
در آن دوران، مدینه، تحت حکومت عثمانی قرار داشت.
امارت مدینه در اواخر سده سوم و چهارم ق. میان سادات حسینی ونوادگان جعفر بن ابیطالب دست به دست میشد تا آنکه در میان سادات حسینی مستقر شد. سپس تا روزگار عثمانی، شاخههایی از سادات حسینی همانند بنیمهنا، بنیجماز و بنیمنصور امارت مدینه را عهدهدار شدند.
۱۶سال پس از شهادت مرجع شهید (۱۳۲۷ ه.ق)، در شوال سال ۱۳۴۳ ه.ق. (می 1925 میلادی) وهابیان به سرکردگی «عبدالعزیز بن سعود»، پس از پیروزی بر «شرفای حاکم بر حجاز» و اشغال مکه ، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، آن را اشغال نمودند. آنان در هشتمین روز این ماه، اقدام به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور آن کردند.
🔸منابع: ک، تنهای شکیبا/ویکی حج/خبرگزاری ابنا ...
✳️ @ShahidRabe
🗓 ۱۸ شهریور، سالروز درگذشت مشکوک نویسنده مردمی و متعهد، مرحوم سید جلال آل احمد، تسلیت باد.
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✍ بعد از این که جلال نسبت به روحانیّت، به ویژه امام خمینی رحمه الله ، پس از ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ اظهار علاقه نمود، عوامل طاغوت و غربزدگان احساس خطر کردند و به عناوین مختلف او را مورد تهدید و آزار قرار دادند و سعی کردند که او را از روحانیّت جدا کنند. در سال ۱۳۴۷ به مرگ تهدید شد ولی او بیدی نبود که با این بادها بلرزد و لحظه ای از تکلیفی که احساس می کرد دست بردار نبود. سرانجام در روز سه شنبه ۱۸ شهریور ۱۳۴۸، بدون هیچ گونه سابقه بیماری، هنگامی که در اسالم گیلان بود، به صورت مرموزی فوت کرد و پس از انتقال جسدش به تهران، در مسجد فیروزآبادی، نزدیک حرم حضرت عبدالعظیم، به خاک سپرده شد. روزنامه ها با فشار ساواک مرگ او را عادی جلوه داده، آن را بر اثر سکته قلبی قلمداد کردند.
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آلاحمد که عالمزاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است - با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام - آن روز در سال ۴۲ مسئلهی غربزدگی را مطرح کرد.»[که تیر خلاصی بود بر پیکره جریان لامذهبی و غربزدگی] ۹۸/۱/۱
💠 جلال در کتاب «غرب زدگی» در باره اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) توسط جریان غربگرای مشروطه، می نویسد:
از آن روز [اعدام مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره] بود که نقش غرب زدگی را همچون داغی بر پیشانی ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غربزدگی، پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت، افراشته شد.
و اکنون در لوای این پرچم، شبیه به قومی از خود بیگانه ایم.در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان، و خطرناکتر از همه فرهنگمان، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب راه حل هر مشکل را می جوییم! ک، غرب زدگی، جلال
🔴 انتقاد جلال آل احمد از عملکرد حضرات روحانی حامی مشروطه و تأیید مواضع مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره):🔰
🔸جلال:
در نهضت مشروطه، گویا حضرات روحانیان شرکت کننده [حامی مشروطه] گمان می کردند که سلطنت را از غاصبان حق و مقام امام زمان(عج) پس خواهند گرفت، یا دست کم حکومت که به شورا بدل شد، ایشان را نیز به نمایندگی "صاحب الامر" در آن حقی خواهد بود. ولی با خلع ید از روحانیت که حاصل اصلی مشروطه بود، گویا امروز حق داریم که نظر شیخ شهید نوری(ره) را صائب بدانیم که به مخالفت با مشروطه برخاست و مخاطرات آن را برای روحانیت گوشزد کرد.
چرا که او می دید مشروطیت به جای خلع ید از حکومت جبار زمان...، از روحانیت، خلع ید خواهد کرد!/ک، در خدمت وخیانت روشنفکران، قسمت ضمایم
🔸مورخ وپژوهشگر معاصر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی:
در این زمینه باید حق را به مرحوم جلال آل احمد داد زیرا که
ندامت مخالفین شهید نوری و نیز سیر معکوس و متنزل تاریخ مشروطه، گواه دوربینی و آینده نگری شیخ شهید و صحت هشدار های اوست/ک، خانه بر دامنه آتشفشان
✅ زندگینامه جلال آل احمد👇
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3282/5123/46284/
✍ ناگفتههایی از راز حمایت نویسنده متعهد و مردمی، جلال آل احمد از مرجع شهید🔰
گفتوگوی «جوان آنلاین» با محمدحسین دانایی🔰
راوی ناگفتهها و تحلیلهایی که درپی میآید، از خاندانی است که هریک به گونهای در کمک به شیخ شهید و یا احیای نام او کوشیدهاند. جناب محمد حسین دانایی نواده مرحوم مرحوم آیتالله حاج شیخ روحالله دانایی قزوینی از همگامان و مصاحبان شیخ در مشروعهخواهی و نیزخواهرزاده زنده یادان جلال وشمس آلاحمد است که در زنده ساختن خاطره وی در تاریخ معاصر نقشی مهم ایفاکردهاند. استاد دانایی در این مصاحبه از چند و چون حمایتهای «پدربزرگ» و «داییها» از شیخ میگوید.
در خصوص اعتقاد جلال به شیخ شهید می گوید:
...جلال در صحبت هایی که با دیگر روحانیون هم داشت، به آنها آدرس شيخ فضلالله را ميداد و ميگفت روحاني واقعی بايد مثل شيخ فضلالله، بیدار و فهيم و آگاه به اوضاع روز باشد و فکر نکند که شیطان فقط از طریق فریب مسلمانان و مثلاً کاهل نمازی به قلوب مؤمنین نفوذ می کند، بلکه گاهی از منافذ سیاسی هم همین استفاده را می کند. بنابراین، روحانیت روشنفکر و آگاه باید مراقب این رخنه هم باشد و با ورود به مسایل سياسي و اجتماعي زمان خودش، این راه نفوذ را هم ببندد...
متن کامل این مصاحبه در ادامه از نظر میگذرد👇
http://www.Javann.ir/003rRD
‼️ تذکر: به علت وجود چاپ های مختلف از کتاب های جلال، اختلافاتی در شماره صفحات آنها با هم و با نسخه های pdf وجود دارد، لذا شماره صفحه آورده نشده.
✳️ @ShahidRabe
Gharbzadegi_Alahmad_(www.IraniData.com).pdf
5.75M
📖 نسخه PDF کتاب "غرب زدگی"
✅ اثر ماندگار و افشاگرانه نویسنده مردمی و متعهد، مرحوم سید جلال آل احمد
✳️ @ShahidRabe
1_209961472.pdf
15.06M
📖 نسخه PDF کتاب "در خدمت و خیانت روشنفکران"
✅ اثر ماندگار و افشاگرانه نویسنده مردمی و متعهد، مرحوم سید جلال آل احمد
✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام درگذشت، نویسنده مردمی، مرحوم سید جلال آل احمد، یادی میکنیم از برادر فرهیخته اش، زنده یاد سید شمسالدین، مشهور به شمس آل احمد🔰
✍ شمس و جلال، فرزندان آیت الله سید احمد طالقانی(ره) و پسر عموی مرحوم سید محمود طالقانی بودند. شمس، از روشنفکران معاصر به شمار می رود. وی در دوران اوج گیری انقلاب اسلامی و پس از پیروزی آن، از جمله حامیان فکری و عملی آن بود و از همین روی نیز، راه خود را از بسیاری از همگنان خویش جدا کرد. وی پس از پیروزی انقلاب، از طرف امام راحل به عضویت ستاد انقلاب فرهنگی درآمد و همچنین، مدیر انتشارات رواق بود.
شمس، همچون برادرش جلال، از مدافعان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و همچنین از ارادتمندان امام راحل و مقام معظم رهبری.
شمس، روز یکشنبه 15 آذر سال 89 پس از یک دوره بیماری طولانی ریوی به دلیل ایست قلبی در بیمارستان فرهنگیان شهید باهنر درگذشت.
جلال بیش از هر کسی بر زندگی و آثار او تأثیر گذاشته است و حتماً به همین دلیل است که پیش از پیروزی انقلاب و پس از آن، همه جا و به هر بهانه در آثارش از جلال گفته و خود در سایه ایستاده است. شمار زیادی از آثار زندهیاد جلال، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، زیرنظر و به همت و کوشش او چاپ و منتشر شد و از این نظر نیز شمس حق بزرگی بر گردن دوستداران جلال و آثار او دارد و به همین اعتبار میتوان گفت تاکنون هیچکس به اندازه او درباره جلال نگفته و ننوشته است.
🌹جهت شادی روحشان، الفاتحه مع الصلوات
📷 شمس (نفر سمت چپ) در کنار جلال آل احمد/۱۳۲۷ ش و در حال سخنرانی برای جمعی از طلاب حوزه علمیه قم/ ۱۳۵۸ ش
✳️ @ShahidRabe
✅ انقلاب اسلامی، بازگشتی به شیخ شهید
✍ نویسنده: مرحوم شمس آل احمد 🔰
تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت(آیات عظام حضرات سید عبدالله بهبهانی، سید محمد طباطبایی و شیخ فضل الله نوری، ثقه الاسلام) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست:
۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود.
۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه:
الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود.
ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند.
بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟
🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد
✳️ @ShahidRabe