eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.4هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
294 ویدیو
414 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ یپرم ارمنی کیست؟ 🔰👇👇
⁉️یپرم ارمنی، کیست؟ بخش 1⃣🔰 ⁉️ چگونه دست انتقام الهی گریبان "یپرم خبیث ارمنی" لعنة الله علیه، را که حتی به مبانی مسیحیت باور نداشت و دین ستیز بود، گرفت؟ حرامزاده ای که به گفته حتی هم قماشانش، همچون اسماعیل رائین، پدرش معلوم نبود🔰 ✍ او عامل اجرای حکم اعدام مرجع شیعیان، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه(مشروعه) بود🔰 ⁉️ پس از اعدام علامه شیخ فضل الله نوری(ره) پیکر مطهر را به حیات نظمیه [شهربانی] منتقل کردند و به گوشه ای انداختند، مشروطه طلبان جریان انگلیسی و دیگر افرادی که نسبت به دین کینه و عداوت داشتند به جسد حمله کردند، نیروهای مسلح با قنداق تفنگ، دیگران با لگد، به طوری که خونابه از جسد سرازیر شد، یپرم ارمنی رئیس عیاش و لامذهب نظمیه قصد سوزاندن آن را داشت، که از این قصد، منصرفش کردند. یپرم، جلوی چشم همگان بر جنازه مطهر ادرار کرد و با خوشحالی گفت پاپ مسلمانان را کشتیم... ...سپس گزارش اعدام را به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه و مخالف شیخ فضل الله، به نجف، تلگراف زد !!!🔰 📃 متن تلگراف:🔰 حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمد کاظم خراسانی، شیخ فضل الله نوری مرتد و ضد انقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد/یپرم ارمنی از، ک، خانه بر دامنه آتشفشان، ص ۲۵۲ ⁉️✍ پرسش اینجاست که چرا، شخصی مانند آخوند محمد کاظم خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را که نه مسلمان و نه مسیحی بود، به عنوان رئیس نظمیه مشروطه، قبول نمود!!!؟ و از وی گزارش دریافت می کرد!!!؟ 🔰ادامه در بخش دوم🔰
بخش 2⃣🔰 ✍ یپرم داویدیان گانتاکتسی مشهور به یپرم‌ ارمنی و یپرم حرامزاده، از مزدوران نظامی دوران مشروطه که در دوران استبداد صغیر و بعد از آن در نبردهای متعددی علیه نیروهای مخالف مشروطه شرکت کرده بود. ✍ دلایل حرامزاده بودن یپرم!🔰 عموم محققين و مورخين، حتی اسمعيل رائين كه سعی داشته‌ است به دروغ از يپرم و اقدامات او قهرمانی افسانه‌اي بسازد، نامي از پدر يپرم نبرده‌اند و همگي زادگاه او را در نزديكي‌هاي گنجه از مادري بي‌نام و نشان ذكر كرده‌اند. خود يپرم نيز در نامه‌هايش هرگز اسمي از پدر نبرده است. رائين مي‌گويد: «در طفوليت به سبب طبع سركش و روح عصيانگر خيلي زود درس و مدرسه را رها كرد و براي مبارزه با دولت عثماني و تقويت ارامنه تابع آن دولت رهسپار تركيه شد(عضو گروه تروریستی داشناک گردید)، ولي [به] وسيله دولت روس دستگير و محاكمه و محكوم به 24 سال زندان در دوردست‌ترين منطقه سيبري شد، اما پس از چندي توانست از زندان فرار و دست تقدير او را به ايران كشانيد. ابتدا در منطقه شمال به كار راه‌سازي مشغول شد، ولي بعد از به توپ بستن مجلس، خود را در جرگه آزادي‌خواهان جا زد». نمودهای آزادی‌خواهی وی!! (بخوانید جنایت هایش) اولين اقدام او تسخير شهر رشت بود كه با عده معدودي به دستياري معزالسطان، با يک يورش غافلگيرانه، سردار افخم حاكم رشت را کشت و مجتهد اسلام خواه گیلان و استاد میرزا کوچک خان(ملا محمد خمامي) را به شهادت رساند. تمام اموال دارالحكومه را تصرف كرد. او با نيرنگ ناصرخان پسر غياث نظام رشتي را كه طرفدار دولت بود، در يوزباشي چاي با اطرافيانش كشت و به نام اعانه به زور بيش از صد و پنجاه هزار تومان از مردم رشت پول گرفت !و قواي خود را تقويت كرد و عازم تهران شد. در قريه «نگي» قزوين به قواي دولتي حمله كرد و بنا به اعتراف خودش ، عده‌اي زن و كودک و دهقان بي‌گناه را به‌طور عمدي به قتل رساند! بعد از تصرف قزوين به دستور او شيخ‌الاسلام قزويني و قاسم‌آقا ميرپنج (سرتيپ) و عده‌اي از سرشناسان قزوين را به‌طرز فجيع و وحشيانه‌اي به قتل رسانيدند و عمارت ارک و چهلستون اين شهر را به آتش كشيدند و از مردم به زور مقدار زيادي اعانه دريافت و غارت و بين افراد خود تقسيم كردند. از قزوين عازم زنجان شدند. در آنجا مجتهد اسلام خواه زنجان، آخوند ملا قربانعلي زنجانی كه طرفداران زيادي داشت و محبوب عامه بود دستگیر كردند. [در تاریخ آمده، ملا قربانعلی را که قصد کشتنش را داشتند، با نظر آخوند محمد کاظم خراسانی، به کاظمین تبعید کردند!] از آنجا به «سرآب» و «اهر» و «قرچه‌داغ» حمله كردند. بعد از تصرف آنها خانه و اثاث سران و سرشناسان آن سامان با بي‌رحمي به غارت رفت و نصيب قشون ظفرنمون آزادي! شد. در تهران او را به سمت رياست پليس(نظمیه) منصوب كردند، اما او بارها قانون را زير پا گذاشت و خودسرانه اقداماتي برخلاف قانون اساسي و دستورات دولت و مقررات مي‌كرد. او اداره تحقيقات و چند اداره ديگر را خودسرانه بست و كارمندان آن سازمان‌ها را با لگد و پس‌گردني بيرون كرد. اين مشروطه‌طلب آزادي‌خواه! در جمادي‌الثاني 1329 عده‌اي پليس فرستاد و عدليه (دادگستري) را به زور بست، وقتي قضات فرمان دولت را مطالبه كردند، يپرم دستور داد آنها را در برابر اين گستاخي توقيف كنند! دو روزنامه «بهلول» و «چنته» يپرم را در مورد اخراج كارمندان پليس و توقيف قضات سخت نكوهيدند، ولي پس از اينكه اين دو روزنامه به دست يپرم رسيد و از انتقاد آنها آگاه شد، چند نفر را فرستاد تا روزنامه‌ها را توقيف و دفتر آنها‌ را غارت و ميرزامحمود مدير روزنامه چنته را بازداشت كردند. وقتي ميرزااحمدخان مفتش ماليه به‌موجب حكم وزير ماليه (دارايي) مأمور رسيدگي به حساب صندوق پليس شد، يپرم‌ فرمان او را پاره كرد و با سر و دست شكسته از نظميه بيرونش انداخت. دستور بازداشت اقتدارالسلطنه كه از وجوه وزارت جنگ اختلاس كرده بود، از طرف دولت و وزارت جنگ به نظميه صادر شد، ولي يپرم به‌طور علني او را در منزل خود برد و در پاسخ نامه نوشت: «اين شخص در تهران نيست»! يپرم حرامزاده كه خود را مجاهد می نامید، در ماجراي پارک اتابک به مجاهدين آذربايجان به سرپرستي ستارخان و باقرخان حمله و پارک را محاصره كرد و به آتش كشيد و با گلوله توپ و تفنگ درحالي كه آنها بيرق سفيد صلح‌طلبي خود را نشان مي‌دادند، به آنان پاسخ داد و بسياري از آنها را به خاک و خون كشيد. ‼️ او حتي به روحانيت مسيحی اهانت مي‌كرد، چنانچه پس از هلاکتش، اسقف همدان او را ارمني ندانست و از مراسم مذهبي خودداري كرد، ولي دوستان ارمني او اسقف را به تير بستند و كشتند. ‌ يپرم بخاطر عداوت ذاتی با روحانیون مسلمان و حتی مسیحی، طرفدار ترور آنها بود، او قاتلین سید عبدالله بهبهانی [که از علمای حامی خودشان یعنی مشروطه چیان بود] را پناه داد و برخلاف ميل و خواست خاص و عام مانع از محاكمه آنها شد. 🔰ادامه در بخش سوم/پایانی🔰
بخش 3⃣🔰 ⁉️ عاقبت يپرم جنایتکار👇 ✍ دست انتقام الهی توسط جوان رشید و دلاور کرمانشاهی، یپرم حرامزاده جانی را به درک واصل کرد🔰 يپرم نه مسلمان بود و نه ايراني، ازاین روی نمي‌توانست هيچ‌گونه احساسي نسبت به مشروطه و غیر آن داشته باشد، به‌خصوص كه مشروطه‌خواهان ايران نماينده نيروي ملي نبودند، كه از اقليت‌هاي كوچكي تشكيل شده بودند كه بيشترشان تحريک شده و كمترشان احساس آزادي‌خواهي داشتند و سياست خارجي نیز زير بال آنان را گرفته بود، یپرم که دست نشانده خارجی بود، كوره سوادي بيش نداشت و تقریبا همه او را عامي دانسته‌اند. نداشتن مربي صالح و احساسات تند و ماجراجويانه، او را به سوي يک زندگي ناراحت سوق داده و چون قسي‌القلب بود، در اين راه با جنایتکاری، موفقيت‌هايي نیز به دست آورد. خودسري‌ها و قانون‌شكني‌های او موجب شد كه ازسوی دولت و برای دور داشتن وی از مرکز، برای خاموش کردن شورش ها در غرب كشور مأموريت يابد. یپرم در كرمانشاه عده‌اي از رجال و روحانيون را كشت و چون به قلعه «شورجه» از قراء «چاردولي» [در آن زمان این مناطق همگی از توابع کرمانشاه بودند] كه قبلاً محل برخورد قواي دولتي و سالارالدوله بود- رسيد، از قواي مهاجم در آن قلعه كسي باقي نمانده بود و ساكنين قلعه عبارت بودند از: عبدالباقي‌خان چاردولي کرمانشاهی و محمدخان چناري با جمعي از دهقانان و كشاورزان. «اجل» يپرم حرامزاده را وادار به تخريب قلعه و تارومار ساكنين قلعه كرد، لذا دستور داد توپ‌ها را رويِ تپه برابر قلعه نصب كنند و با خمپاره و توپ به قلعه حمله كنند.وقتي صداي غرش توپ و ريزش ديوارها بلند شد، به‌ناچار از درون قلعه به اين تجاوز پاسخ دادند. با اينكه اكثريت سكنه قلعه در اين يورش كشته شدند، از سنگرهاي بالاي قلعه چند نفر به تيراندازي براي دفاع مشغول بودند. مزدوران یپرم، بر آن شدند كه با يورش بعدي قلعه را خراب و تصرف و مدافعين را نابود كنند، در اين هجوم چند تن از افراد یپرم هدف گلوله‌ تيرافكن‌هاي قلعه قرار گرفتند و در خاک و خون غلتيدند، يكي از آنها دكتر سهراب‌خان معاون نظميه و طبيب اردوي مشروطه چیان بود. مرگ او يپرم را كه در پشت تپه استراحت مي‌كرد عصباني ساخت و برخاست و دیوانه وار شخصاً به‌سوي قلعه هجوم برد، يكي از افرادش سعی کرد مانع رفتن او به‌سوي مرگ شود، اما يپرم كشيده‌اي به گوش او زد و با حس شديد انتقام‌جويي پيش رفت، هنوز به قلعه نرسيده بود كه گلوله‌اي به پشت گوش او اصابت كرد و از گونه راستش بيرون آمد !و همان‌جا در دم به هلاکت رسید. در پی اين حادثه، مزدوران ارمني آشفته شدند و شيون‌كنان خود را به كنار ديوارهاي قلعه رساندند و با وجود شدت آتش و رگبار گلوله‌ها با كمک يار محمدخان قلعه را تصرف كردند و تمام اهالي بازمانده در قلعه را از زن و بچه و پير و جوان به استثناي 14 نفر مرد مسلح كه براي محاكمه و يافتن قاتل يپرم زنده گذاشتند، قتل‌عام كردند و در همان‌جا از اسيران(۱۴ نفر) شروع به تحقيقات كردند. در ميان آنان جواني بود بالابلند، چهارشانه، خوش‌قيافه و رشيد كه ارباب قلعه محسوب مي‌شد. نام او عبدالباقي‌خان کرمانشاهی بود و بيش از 24 سال نداشت، چهره مردانه و اندام برازنده او توجه حاضران را جلب كرد، پس از تحقيقات بسيار معلوم شد كه هلاک کننده يپرم حرامزاده، شخص عبدالباقي‌خان است. او با رشادت تمام به فرمانفرما گفت: «من يپرم را كشته‌ام، ولي قاتل نيستم! اگر كسي خانه شما را هدف توپ و خمپاره قرار بدهد و افراد بي‌گناه شما را به خاک و خون بكشد و شما در مقام دفاع برآييد، قاتليد؟» فرمانفرما تأملي كرد و به رشادت اين جوان پاك‌نهاد مي‌انديشيد، عبدالباقي‌خان به كلام خود ادامه داد و گفت: «مرا بفرستيد تهران، اگر خواستند مرا آنجا مجازات كنند». فرمانفرما با اين پيشنهاد موافقت كرد و دستور داد تا مقدمات اعزامش را به تهران فراهم كنند، اما وقتي كه از پيش فرمانفرما برمي‌گشت «ابرام ارمني» يكي از مزدوران يپرم، او را ناجوانمردانه از پشت سر هدف گلوله قرار داد و به شهادت رساند. جنازه یپرم نیز به تهران منتقل و علی رغم مخالفت ها، در محوطه کلیسای مریم مقدس دفن گردید. 🔶 يپرم، تصور مي‌كرد بتواند با توسعه تروريسم در ايران به زمامداري مطلق برسد!بی شک اگر او به دست شهید عبدالباقي‌ خان چهاردولی کرمانشاهی كشته نمي‌شد، در اين كشور منشأ فتنه‌هاي بسيار مي‌شد و نقشه‌هاي خطرناكي را به زيان استقلال و مليت ايراني اجرا مي‌كرد. گويي در «چاردولي» به اين نكته پي برده بودند كه از عبدالباقي‌خان به عنوان يک قهرمان ملي ياد مي‌كردند و براي جواني و برازندگي و دليري او ترانه‌هاي محلي ساختند كه هنوز ورد زبان‌هاست .آنان تا هم اینک نیز دلاوري‌هاي اين جوان اصيل ايراني را مي‌ستايند و بر زندگي كوتاه او اشک مي‌ريزند. منابع: مشرق نیوز، مؤسسه پژوهش های سیاسی، آثار علی ابوالحسنی(منذر)، دکتر شمس الدین تندر کیا، جواد بهمنی و... ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍پاسخ منطقی و مستدل دکتر موسی نجفی(مورخ و پژوهشگر شهیر معاصر)، به پرسش یکی از مخاطبین کانال خویش! ✍ برگرفته از: کانال دکتر موسی نجفی پرسش:🔰 ✅استاد بزرگوار این مطلب از جهت تاریخی درست است؟؟ اگر درست است تحلیل شما از این نوع عزاداری چیست؟؟ هنگامی که روس ها در حال بدار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند صدای طبل و سنج از کوچه پس کوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری بودند. فرمانده روس اینگونه گفت: میترسیدم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند و در آن صورت چه بر سر ما میآمد !! اما جمعیت عظیم! فقط عزاداری و گریه کردند و علم بر دوش کشیدند و تعزیه راه انداختند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود توجهی نکردند! و در حالی که ۹ دلاور تبریزی بر سر دار بودند نذری خود را گرفتند و به خانه هایشان رفتند![۱] ✅ پاسخ دکتر نجفی، پنجشنبه ۲۰ آذر🔰 ✍ با تشکر از شما...چه خوب بود اگر منبع این نقل تاریخی را هم ذکر می کردید؛ در مشروطه از این گفته ها و صحنه ها و گاهی هم صحنه آرایی ها زیاد ذکر شده است ؛ مثلا گفته فرمانده روسی در این نقل برای چه شخصی بوده که به گوش مشروطه خواهان رسیده؟ و آیا جمله وی بدون کم و کاست نقل شده ؟ و یا در مسیر "ایدئولوژیک روشنفکری" در انحراف مشروطه به نحوی جاسازی تاریخی نشده است ؟ اما اگر فرض را به صحت تمامی این دو ماجرا یعنی عزاداری روز عاشورا و اعدام آزادیخواهان و صحت جمله فرمانده روسی بگذاریم، اینجا نکته ای را باید در نظر داشت و آن این است که نباید این مسئله را به صورت جزئی دید ، بلکه بهتر است رویگردانی و یا سرخوردگی بخشی از جریان مذهبی در تبریز از روند مشروطیت را در کلیت آن نگریست۰ 🔶تاریخ مشروطیت در ایران گواه این نکته است که با رسوخ اندیشه های غربی و آن هم از نوع تقابل گونه با اعتقادات مردم در متن وقایع مشروطه و در بین صفحات مطبوعات، کم کم جنبه دینی و اسلامی نهضت در برخی مناطق رنگ باخت و متدینین نسبت به سرنوشت این حرکت مهم بی تفاوت گشتند ؛ این مسئله با شهادت آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره) در تهران و گروهی دیگر از علما در بلاد دیگر صورت مسئله را تندتر و دو قطبی سازی بدی را در فضای فکری مشروطه دوم ایجاد نمود ۰ در نتیجه نهضت مقدس "عدالت خانه" که در پیدایش اولیه مشروطه پررنگ بود به تدریج به نهضت "عرفی" مشروطه مبدل شده و سیاسیون و وابستگان به سفارت انگلیس با فراموشی ماهیت و شعائر اصیل مشروطه ، زمینه شکست آن را فراهم آوردند و همه اینها مقدمه روی کار آمدن قزاقی خشن و بیسواد به نام رضاخان را فراهم آورد ۰ با وصف این اگر گزارش منقول از فرمانده روسی درست باشد، با توجه به فضا و زمینه های به وجود آمده زیاد نباید از وقوع چنین اتفاق ناخوشایندی در شهر تبریز تعجب نمود ! بخصوص، آنکه مجتهد برجسته شهر یعنی مرحوم آیت الله میرزا حسن اقا مجتهد تبریزی و انجمن اسلامیه تبریز نیز در مقطع زمانی مذکور بحث مشروعه را در تبریز مطرح نموده و این دو دستگی در مشروطه گروهی از متدینین را از سیاست دور و متنفر نموده بود۰ در آخر این نکته را هم باید اضافه نمود که احساسات و شور مذهبی برای آنکه با "بصیرت سیاسی" ( در سطحی که شایسته اجنبی ستیزی است ) همگام و هم سطح گردد به عوامل زیادی نیاز دارد که مهمترینش وجود زعمایی برجسته مثل امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی می باشد؛ البته گاهی هم شخصیت و رهبر توانمند در یک نهضت وجود دارد اما جامعه توان دیدن و درک درست و به موقع او را ندارد! [۱] نظر کانال شهید رابع درباره پرسش مطرح شده🔰 ✍ در اینجا پرسش کننده، عمداً یا سهواً ! به ماهیت فکری اعدام شدگان و دلیل اعدام آنها اشاره نمی کند! و تنها با کلی گویی و با رویکردی ناسیونالیستی! به واژه های آزادیخواهان! و دلاوران تبریز! بسنده کرده و منبع نقل خود را نیز ذکر نمی کند! (تا محکی باشد برای صحت و سقم اصل ماجرا!) به نظر می رسد با این پرسش از دکتر نجفی که، تحلیل شما از این نوع عزاداری چیست؟؟(تأکید با دو علامت سؤال؟؟) بیشتر به دنبال گرفتن تأییدیه برای تخریب و زیر سؤال بردن جامعه متدین تبریز و شبهه افکنی در عزاداری بوده است! ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا