🔰بخش سوم🔰
شیخ فضل الله نوری قلمروی وسیعی برای دین معتقد است و انتظاراتش از دین، منحصر به عرصه عبادات و رابطه انسان با خدا نبوده و سیاست راستین را بخشی از دین اسلام معرفی می کند. به گفته وی:« قانون الهی ما، مخصوص عبادات نیست؛ بلکه حکم جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و اوفی داراست، حتی ارش الخدش یعنی، دیه جراحت.»
و همچنین ، حکومت ایده ال در عصر غیبت نزد شیخ، حکومت دینی فقهای جامعالشرایط است؛ اما در دوران قاجار که تحقق حکومت ایده ال امکان ندارد، شیخ، راهبرد حکومت دولت شریعت را با دولت سلطنت جابهجا می کند و برای کنترل دولت سلطنت، نهاد عدالتخانه را پیشنهاد داده و هنگامی که مشروطه خواهان سکولار زمام امور را به دست گرفتند، نظریه مشروطه مشروعه و نظارت فقها را جایگزین کرد.
پس، وقتی شیخ مشاهده کرد که جریان جامعه به سمت تبدیل استبداد مطلقه سلطنتی به حکومت مشروطه غربی است و زمینه تحقق حکومت دینی و حتی تشکیل نهاد عدالتخانه برای حکومت سلطنتی میسر نیست، به تئوری مشروطه مشروعه روی آورد و تاکید کرد که قوانینی که سلطنت را مقید میسازد، باید قوانین شرع باشد.
بنابراین، شیخ نه با استبداد موافقت کرد و نه با مشروطه غربی؛ بلکه بهدنبال تحقق حکومت دینی فقهای عادل و در صورت عدم امکان تشکیل عدالتخانه و تحقق حکومت مشروطه مشروعه بود.
پس، اصل و حکم اولی شیخ این بود که در زمان غیبت امام( علیه السلام) مرجع در حوادث، فقهای شیعه هستند و مجاری امور به دست آنها است و بعد از تحقق موازین، احقاق حقوق و اجرای حدود مینماید و هیچ گاه منوط به تصویب احدی نخواهدبود.
همچنان که گفته شد، به اعتقاد وی، وکالت در امور عامه، صحیح نیست و مساله حکومت از باب ولایت شرعیه است؛ یعنی، تکلم در امور عامه و مصالح عمومی مردم، مخصوص به امام( علیه السلام) یا نواب عام او است و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آنها در این امور، حرام و غصب نمودن مسند پیغمبر و امام (علیه السلام) است. پس شیخ، خواهان حاکمیت احکام و ارزشهای اسلامی بود که به حکم و تنفیذ #فقیهان تحقق می یابد.
حال که این زمینه فراهم نگشت، پس باید به فکر مهار خودکامگیهای شاه، دولت و سلطنت استبدادی بود و بهترین فرض این مهار، تحقق نهاد عدالتخانه و به تعبیر شیخ، دارالشورای کبرای اسلامی است.
در آن زمان، شیخ، خود را بین دو محذور مخیر دید، دو گزینش که احتمال سوم آن در عصر قاجار تصور نمی شد. یکی، حاکمیت عمال بیگانه روس و انگلیس و سیاستهای انگلیس و دیگری حاکمیت محمدعلی شاه بود و بدون شک، استراتژی استعمار [استکباری انگلیس]، خطرناکتر از حاکمیت شاه بود؛ از این رو، در آن مقطع از شاه حمایت کرد و بر او تاکید داشت که شاه باید در مسیر اسلام و مصالح مسلمین گام بردارد. بر این اساس، شیخ در لوایح متحصنین حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تصریح دارد که زمام دولت باید به دست خدا ، رسول، امام و نائبان امام یعنی فقهای عادل باشد و الا اوامرش واجبالاطاعه نیست.
شیخ، در اجتماع علما و مردم در باغشاه در شوال 1326، شاه را مکلف کرد که در چارچوب شرع حرکت کند و طبق فتوای علما بر حرمت مشروطه دستخطی بر رفع مشروطه [مورد نظر انگلیس] صادر نماید و شاه به شرط مذاکره با صدراعظم پذیرفت؛ ولی شیخ، مذاکره با صدر اعظم را رد کرد و گفت:« مشورت در محلی است که طریق دیگر داشته باشد» و شاه به ناچار پذیرفت. پس، شواهد گوناگونی مبنی بر این است که شیخ، از شاه شریعت مدار حمایت می کند نه از شاه مستبد و دفاع از شاه شریعت مدار هم به حکم ثانوی برای جلوگیری از نفوذ بیگانه است.
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
مرحوم شیخ فضل الله نوری با مجلس شورای اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، آزادی و مساوات شرعی مخالفتی نداشته و تنها با تعریف مشروطه خواهان افراطی از این مفاهیم که برگرفته از غرب استعمارگر بوده، تعارض داشته است. وی در زمینه مجلس شورا فرمودند: «ایها الناس، من به هیچوجه منکر مجلس شورای ملی نیستم؛ بلکه مدخلیت خود را در تاسیس این اساس پیش از همه کس می دانم. الان هم من همان هستم که بودم. تغییری در مقصد و تجددی در رای من به هم نرسیده است.»
شیخ در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، همواره از دارالشورای کبرای اسلامی دم می زد و تاکید داشت که هیچوقت منکر مجلس نبوده و تنها در پی تصحیح و تکمیل مجلس و حفظ اسلامیت آن است. وی در این تحصن ازدو نوع مجلس شورای اسلامی و مجلس فرنگی مآب سخن گفت و از اولی، دفاع نموده و به مخالفت با دومی پرداخت. حمله شدید شیخ در عصر فترت پس از مشروطه صغیر به مجلسی بود که تسلیم احکام اسلام و شریعت محمدی(ص) نبود و این مطلب، مورد تایید همه فقهای شیعه است؛ زیرا، اسلام، خداوند متعال و شارحان او یعنی پیامبر و ائمه را قانونگذارمی داند و بر اساس توحید در قانونگذاری، احدی حق وضع قوانین را ندارد. و نیز قوانین الهی، از آن جهت که ناظر به مصالح و مفاسد واقعی نوع انسانها وضع گردید، دائمی و در همه اعصار مستمر است و شریعت پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم شرایع، ابدیت دارد و به تعبیر پیشوایان اسلام:« حلال محمد(ص)، حلال ابدا الی یوم القیامه و حرامه، حرام ابدا الی یوم القیامه.»
پس شیخ با مجلس غربگرایی که پذیرای احکام و قوانین الهی نیست، مخالفت نموده، شیخ با دارالشورای کبرای اسلامی که مسوولیتش برنامه ریزی برای اجرای احکام الهی در جامعه بوده، برنامههایی که با موازین شرع تعارضی ندارد و موافقت با شرع داشته و مجتهدان عادل بر آن مراقبت نمایند، هماهنگ و مدافع است.
به تعبیر شیخ فضل الله:« من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان، آن را می خواهند. به این معنا که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که ... برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانونی نگذارد.»
مخالفت شیخ با رای اکثریت و بدعت دانستن آن در زمانی است که قوانین بدون اذن فقیه صاحب ولایت مشروعیت پیداکند.
شیخ فضل الله، قانون اساسی را نیز لازم دانسته و می فرماید: «مجلس شورای ملی و اجتماع وکلا و مبعوثین در آن و مقصد رفع ظلم و نشر عدالت و اصلاح مملکت، بدون نظامنامه [یعنی قانون اساسی] که عموم اهالی و حکام و کارگزاران ممالک به آن رویه حرکت نمایند، چگونه تصور می شود. تدبیر منزلی که اول مرحله حکمت عملی است بدون دستور [ قانون اساسی] نمی شود، تدبیر مملکتی، چگونه بدون قانون ممکن خواهدبود». وی در ادامه می فرماید:
«بعضی از اشخاص، مذاکره می نمایند که ما نظامنامه نمی خواهیم. این چه کلمه ای است؟ آیا می شنوید یا نه؟ و می دانید غرض را یا نه؟ این حرف، بر جمیع تقادیر، غلط و موجب تضییع حقوق نفوس است بلکه مودی به فساد اصل مجلس است.»
و نیز می فرماید: «ای برادر، نظامنامه، نظامنامه ... لکن اسلامی، اسلامی ... یعنی، همان قانون شریعت که 1300 و اندی است در میان ما هست و جمله ای از آن که به آن، اصلاح مفاسد ما می شود در مرتبه اجرا نبود، حالا بیاید به عنوان قانون و اجراشود» شیخ به شدت از ثبات قوانین اسلام دفاع می کند و می گوید: «اگر کسی را گمان آن باشد که مقتضیات عصر، تغییر دهنده بعض مواد قانون [قطعی] الهی است یا مکمل آن است، چنین کسی از عقاید اسلامی خارج است؛ به جهت آنکه:« پیغمبر ما خاتم انبیا است و خاتم، آن کسی است که آنچه مقتضی صلاح حال عباد است الی یوم الصور به سوی او وحی شده باشد و دین را کامل کرده باشد. پس بالبدیهه، چنین اعتقادی، کمال منافات را با اعتقاد به خاتمیت و کمال دین او دارد و انکار خاتمیت، به حکم قانون الهی، کفر است.»
اما در باب دیدگاه شیخ نسبت به حریت و آزادی باید توجه داشت که شیخ با آزادی به معنای بی بندوباری اخلاقی و رهایی از دین و شریعت و آشوب و هرج و مرج مخالف بود، نه با آزادی به معنای مقابله با استبداد.
شیخ با کمال دقت و شجاعت، هم با استبداد فردی شاه مبارزه کرد و طرح عدالتخانه را برای مهار خودکامگی او مطرح ساخت و هم با استبدادهای گروهی در ستیز بود.
وی در زمینه استبدادهای گروهی می فرماید: «در هر شهر و هر روستا جماعتی به اسم انجمن محلی همدست و همداستان شده، در غایت قساوت و استبداد، مشغول خودکامی و بیداد هستند، همان رفتاری را که سابقا" حکام و ظلام با رعایای سوخته فرسوده ولایات می کردند؛ الحال، آحاد این انجمنها و بستگان و پیوستگان آنها می کنند، فی الحقیقه، یک استبداد را صدهزار استبداد ساخته اند و با صدهزار حاکم ظالم بر این مملکت و رعیت جورکش آن تاخته اند.»
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰
شیخ فضل الله، در گفت وگوی با سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) نقاب از چهره مشروطه خواهان غربزده برداشته و تصریح می کند که «این آزادی که اینها تصور کرده اند، کفر در کفر است. آیا گفته اند، کسی که دارای این آزادی است، باید توهین از مردمان محترم بکند؟ آیا گفته اند، فحش باید بگوید و بنویسد؟ آیا گفته اند، آشوب و فتنه در مملکت حادث کند و پارتی اجانب باشد و برای دولت خارج کارکند؟ از همه این مراتب گذشته، آزادی قلم و زبان برای این است که جراید آزاد، نسبت به ائمه اطهار هرچه می خواهند بنویسند و بگویند؟»
پس مخالفت شیخ با آزادی به معنای حلال شمردن محرمات الهی و مخالفت با دین و قوانین وحیانی و ضدیت با مذهب است، نه آزادی از ظلم و ستم.
وی در تفسیر آزادی مثبت و مشروع می فرماید:
«مراد از حریت، حریت در حقوق مشروعه و آزادی بیان درمصالح عامه است تا اهالی این مملکت مثل سوابق ایام، گرفتار ظلم و استبداد نباشند و بتوانند حقوقی که از جانب خداوند برای آنها مقرر است، مطالبه و اخذ نمایند، نه حریت ارباب ادیان باطله و آزادی در اشاعه منکرات شرعیه که هرکس آنچه بخواهد بگوید و به موقع اجرا بگذارد.»
و اما در زمینه مساوات باید اعتراف کرد که شیخ فضل الله با تمام وجود به تساوی اجرای احکام نسبت به همه آحاد ملت اعم از شاه و توده مردم اعتقاد داشت و پیشنهاد ایجاد عدالتخانه از سوی او در همین راستا بوده است؛ اما با اصل مساوات مشروطه خواهان [غربگرا] مخالفت می نماید و آن را اصلی موذی می داند؛ زیرا، مساوات در نزد شیخ دو مفهوم مثبت و منفی داشته است. مساوات مثبت به معنای اجرای عادلانه احکام قضایی و اجتماعی اسلام نسبت به تمام آحاد ملت است، ولی مساوات منفی، همان مساوات به مفهوم غربی یعنی، حذف تفاوتهای حقوقی در فقه اسلام نسبت به مسلمانان و کفار است. وی اصل مساوات غربی را دکانی در مقابل صاحب شرع که در صدد تاسیس احکام جدیدی است، معرفی می کند.
پس مجلس شورا، قانون اساسی، آزادی و مساوات به معنای مشروع آن که با آموزه های اسلام هماهنگی دارد، نزد شیخ پذیرفتنی و به معنای غربی واستعماری آن که با شریعت نبوی ناسازگاری دارد، مردود است.
✍ نتیجه:🔰
◽️ اندیشه سیاسی شیخ شهید فضل الله نوری، فقیه و اصولیگرای عصر قاجار، از مکتب اصولی شیخ انصاری و فقه جواهری سرچشمه گرفته است.
◽️ حکومت نزد ایشان، ضرورت عقلی دارد و وظایف عقلایی آن، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ ازمداخله اجانب است. رویکرد سیاسی ایشان، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی و رهایی از سلطه بیگانه واستعمار غرب در عرصه های مختلف است.
◽️ حکومت به حکم اولی، حق امام معصوم(ع) و در دوره غیبت از باب ولایت یا حسبه از آن فقیهان جامع الشرایط است؛ بنابراین، حکومت غیرفقیه، مشروعیت ندارد.
◽️ در صورت عدم تحقق حکومت دینی فقیهان جامع الشرایط، حکومت عدالتخانه ای یا مشروطه مشروعه به تعبیر شیخ فضل الله از باب قدر مقدور لازم است؛ به عبارت دیگر، با نفی حکومت دینی فقیهان، تکلیف در انجام وظایف شرعی در حد مقدور از مومنان ساقط نمی شود.
◽️ مجلس شورا و قانون اساسی در گفتمان سیاسی شیخ فضل الله، تنها با مطابقت با شریعت نبوی و نظارت و تایید فقهای جامع الشرایط مشروعیت پیدا می کنند و مجلس غربزده استعمار پذیر و قانون اساسی مخالف با قوانین الهی باطل و مردود به شمار می آید.
◽️ آزادی و مساوات نزد شیخ، به مثبت و منفی یا مشروع و نامشروع تقسیم پذیر است. آزادی از عبودیت پادشاهان و مقابله با استبداد مشروع و مثبت بوده و آزادی به معنای آشوب و هرج و مرج و رهایی از دین و شریعت و آزادی از حدود و مقررات دین مردود می باشد.
◽️ مساوات نیز به معنای اجرای عادلانه احکام الهی نسبت به همه انسانها اعم از شاه و گدا پذیرفتنی است؛ ولی نفی تفاوتهای حقوقی میان کفار و مسلمانان مردود و باطل است.
🔸 منبع: فصلنامه زمانه، شماره 15، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کد لینک مطلب ۱۵۲۵۲)
🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰بخش ششم🔰
💢ولایت فقیهان از دیدگاه شیخ فضل الله نوری (ره)
✍ از مورخ و پژوهشگر معاصر حجت الاسلام والمسلمین علی احمدی خواه کوه نانی🔰
«ولایت فقیهان» از مسائل مهم تاریخ مشروطه است که هنوز نسبت به دیدگاه بعضی از شخصیتهای آن زمان راجع به موضوع یادشده، ابهامهایی برای برخی از مورخان وجود دارد. یکی از شخصیتهایی کهاندیشههای او نیاز به شرح و بیان شفاف و تحقیق دقیق دارد، مرجع شهید آیتالله علامه شیخ فضلالله نوری(ره) است. مسأله این تحقیق، بیان نظر ایشان، در باره «ولایت فقیه» بر اساس بیانات و مکتوبات ایشان است. این تحقیق به این سؤال اصلی جواب میدهد که نظر مجتهد نوری، درباره «ولایت فقیه» چیست؟...
⏪ ۱- طبق اسناد، سخنان، لوایح و عملکرد مجتهد نوری(ره)، او درست، مثل امام خمینی(ره) به ولایت فقیهان، معتقد بوده و تمام حاکمان را مجری و مأمور فرمان فقیه میدانسته.
⏪ ۲- حضور شیخ در نهضت عدالتخانه در قد و قامت رهبریِ نهضت، نافی این تهمت است که شیخ، شاه را ظلالله میدانست و معتقد بود فقهاء به جز قضاوت نباید در سیاست دخالت کنند!
روشنترین دلیل بر عدم اعتقاد شیخ به سلطانیزم، عملکرد اول و آخر ایشان؛ یعنی رهبری جنبش عدالتخانه بر ضد حاکمیت سلطنتی موجود و در آخر، خشم و نارضایتی از شاه و تشر به او و تحریک علما بر ضد او که حکایت از واقعیت جدایی مسیر او از شاه دارد، که سرانجام محمد علی شاه به سفارت پناه برد و ایشان جان خویش را در راه تحقق مشروطه مشروعه فدا کرد.
⏪ ۳- این سخن صریح شیخ که گفت: «حکومت در زمان غیبت امام عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، از آن فقهای مبسوطالید است، نه فلان بقال و بزاز و…» این اتهام را رد میکند که «شیخ در هیچ یک از آثارش سخنی از ولایت فقیه نگفته و دیانت را از سیاست جدا میدانسته».
⏪ ۴- مجتهد نوری، اتهامات سهگانه (ظلالله دانستن سلطان، جدایی دین از سیاست، عدم اعتقاد به ولایت فقیه) را قبول ندارد. عملکرد اوّل و آخر، اسناد و سخنان و لوایح او نشان از اعتقاد نظری و عملی به ولایت مطلقه فقیه دارد؛ هرچند که در آن زمان و شرایط، این امکان، الا به قدر مقدور وجود نداشت، که اجرای همان «اصل دوم متمم قانون اساسی»، همین شورای نگهبان با تکامل امروزی بود.
✍ متن کامل مقاله👇
http://ahmadikhahkoonani.blogfa.com/post/10
💢پاسخی مستدل به اتهامات ناروا به مرجع شهید🔰
✍ محققان دقیق، در پیچ و خمهای تاریک تاریخ، چه بسیار سرهای بریده دیدهاند که بیجرم و بیجنایت به تیغ تیز تندروان و تندخویان از جسم جدا شدهاند! به عبارتی، تاریخ ترورستان است و بند بند آن، سرکَشی ظالم و سرکُشی مظلوم. گاهی مظلوم را ترور جسمانی میکردند و گاهی ترور جانی و روحانی و شخصیتی؛ و اگر میتوانستند از هر جهت ترور میکردند؛ نمونههای آن، به قدری بسیار است که هر جا بنگری، ظالمی هست یا مظلومی با مشخصات پیشگفته؛ اما قصد قلم، این است که در این نوشتار به شخصیتی بپردازد که از هر جهت جسمی و جانی، شخصیتی و بدنی، هر دو ترور شد و اعدام؛ و مورد اتهامهای دوستان بیخبر و دشمنان بیانصاف قرار گرفته یعنی مجتهد نوری (آیتالله حاجی شیخفضلالله).
از زمان خود مجتهد نوری- به جهت تقاص فتوای تحریم تنباکو از شاگرد میرزا و همکاری شیخ شهید با ایشان یا هر علت دیگر- سکولاران دینستیز و دینگریز- به سردمداری انگلیس- به جان شیخ افتادند. ابتدا با ترور جسمانی، بعد با ترور شخصیت و تهمت، بعد هم اعدام؛ در آخر با حقیقتسوزی و دروغدوزی و تاریخسازی، دست به تخریب همهجانبه بر ضد ایشان زدند؛ او را که خود از پیشوایان نخستین نهضت عدالتخانه (و بعد مشروطه) بود، ضد مشروطه، ضد مجلس، ضد ولایت فقیه، مدافع و دعاگوی محمدعلیشاه و و و و؛ در تاریخ تاریک مشروطه- که از دست و زبان مخالفان شیخ و حزب حاکم بیرون تراویده و نگاشته شده- معرفی کردند؛ تا الان که برخی از معاصران نیز با تکرار همان سخنان سخیف مخالفان شیخ شهید، دست به تکرار تاریخ یک قرن پیش زدهاند؛ در حالی که همان زمان، خود شیخ به آن شبهات پاسخ داده است.
در این نوشتار به طور خلاصه به ادعاهای جناب آقای حسین آبادیان درباره مسائل پیشگفته و نسبتهای ناروایشان درباره مجتهد نوری میپردازیم؛ البته این اتهام و ادعای آبادیان از زبان پیشکسوتان ایشان مانند: آجودانیها، محسن کدیور، داود فیرحی و ثبوت نیز پیشتر تکرار شده و این جماعت معمولاً سخنان همدیگر را تکرار میکنند و تکثیر و استنساخ. اما در اينجا، به طور اشاره تنها به ادعاها و تهمتهاي آقاي حسين آباديان درباره شيخ شهيد میپردازیم و جواب حضرت شيخ به ايشان تا محك تجربه تاريخ به ميان بيايد و سفيدروي نشود هر كه در او غش باشد!..کامل مطلب👇
http://ahmadikhahkoonani.blogfa.com/post/14
🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰
💢دیدگاه مرجع شهید علامه نوری(ره) درباره #زنان
✍ مطلب مخالفت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با پیشرفت زنان، از اساس کذب محض و زائیده افکار بیمارگونه قلم به مزدان فراماسون بوده که مأموریت تخریب شخصیت این انسان الهی را داشتند.
متأسفانه جهالت و غفلت باعث شده که این مقصرین از خدا بی خبر بتوانند افکار مسموم خود را در اذهان عده ای جاهل و قاصر تزریق کرده و ذهنشان را مسموم نمایند!
✍ اما واقعیت چیست؟🔰
⁉️چرا عناصر فراماسون مشروطه، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را متهم کردند که مخالف پیشرفت زنان و مدارس دخترانه بود!؟
⁉️چرا با قلم های مسموم خود این دروغ بزرگ را در تحریف نامه های خود ثبت نمودند تا به عنوان تاریخ مشروطه به خورد آیندگان دهند!؟
✍ واقعیت این است که مرجع شهید علامه نوری(ره)، قصد اصلی دشمن و در رأسش #انگلیس_خبیث را دقیقا"، تشخیص داده بود👇
"نهادینه شدن فساد و فحشاء در مملکت شیعه با برداشتن #حجاب از سر #زنان و #دختران مسلمان و با استفاده از مدارس و محافل غربی"
✍ پس این دیده بان بیدار اسلام که حقایق را می دید، می دانست و می فهمید و دستشان را می خواند و رو می کرد، باید طوری تخریب و حذف میشد که درس عبرتی برای سایرین باشد! اما گهی خیال باطل که ماه هیچگاه پشت ابر نمی ماند!
و شیخ نیز بیدی نبود که از این بادها بلرزد و خللی در عزمش به وجود آید. او باید مأموریت الهی خود را که همانا دفاع از اسلام ناب بود با شایستگی به پایان می رساند، که رساند.
⏪ شیخ، در مواجهه و مقابله با این توطئه و نقشه کثیف فساد انگیز، فقط اعتراض و انتقاد نمی کرد، بلکه مرد عمل در مسیر خیر و صلاح بود👇
⁉️ آیا میدانستید که؟
مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از بانیان تأسیس اولیه مدارس دخترانه در تهران بوده ؛البته نه از نوع غربی🔰
💠 دکتر یعقوب توکلی(مورخ و پژوهشگر معاصر) :
شیخ فضلالله نوری نادیدههایی را دیده بود که دیگران نتوانستند ببینند، یکی از نکات جالب توجه در کارنامه شیخ فضلالله این بود که شیخ یکی از بانیان تأسیس اولیه مدارس دخترانه در تهران بود؛ البته نه از نوع غربی و فرنگی.
این واقعیتی است که "مونیکا رینگر" در کتاب «دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار» آن را مطرح میکند. این حقیقت، به توجه شیخ فضلالله به مسئله آموزش دختران اشاره دارد. در واقع #مراجع کسانی هستند که تأثیر فرهنگی عمیق در زندگی مردم داشتند.ایشان در تهران به طور جدی با فعالیتهایی که علیه اسلام و فرهنگ اسلامی اتفاق میافتد مقابله میکند [از جمله طرح فساد انگیز مدارس دخترانه غربی] و [برای مقابله] امکانات و منابع برای تحصیل دختران را [در قالب مدارس جدید دخترانه اسلامی] فراهم مینماید.
این در حالی است که در فضای ادبیات روشنفکری، شیخ به عنوان نماد تحجر و احیاناَ سدی در برابر هرگونه تغییر معرفی میشد،!/در مصاحبه با مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، کد مطلب ۵۹۱۵
⏪ اینکه شیخ فضل الله، مخالف حقوق زنان و تحصیلات ایشان بوده است. کاملا جعلی است و جز سایتهای معاند در هیچ کتاب تاریخی یافت نشد و با ادبیات شیخ هم سازگار نیست (جمله چه معنا دارد زن درس بخواند این عین اشاعه فحشاست!)
شیخ فضل الله نوری که خود از مؤسسان مدارس دخترانه بود و حتی با فرستادن زنان برای تحصیل در خارج از کشور هم با حفظ اصول شرعیه موافق بوده، دارای همسر و دختران فاضل و تحصیلکرده، چطور ممکن است متحجر باشد و مخالف پیشرفت زنان؟!
⏪ فتوای صریح شیخ در #تأیید مدارس جدید دخترانه و پسرانه اسلامی و مخالفت ایشان با مدارس ضد دین را اینجا ببینید👇
https://eitaa.com/shahidrabe/1043
شیخ درباره سایرحقوق #زنان نیز پیشتاز بود و حق تجارت، خرید و فروش ملک و آزادی در اداره اموال شان را به رسمیت می شناخت.
در حوزه امور مالى و اقتصادى از لحاظ قانونى و شرعى (بنا به فتوای مرجع شهید نوری) بين زنان و مردان تفاوتى وجود نداشت و زنان در اداره اموال خود آزادى تصميمگيرى داشتند که این خود حکایت از حفظ کرامت و منزلت مقام زن در افکار و عمل مرجع شهید علامه نوری دارد و این در حالیست که در همان زمان، مراجع حامی مشروطه در نجف برای زنان، چنین حقوقی را کمتر قائل بوده و یا اصلا" قائل نبودند! /
و خلاصه اینکه دست #انگلیس_خبیث و عواملش در تولید و نشر شایعات برای تخریب شخصیت الهی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه) کاملا" واضح و هویداست.
🔸منابع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/مجموعه هفت جلدی مشروطه و شیخ فضل الله نوری(از منابع صحیحه و معتبر مشروطه شناسی به اهتمام مورخ فرزانه علی ابوالحسنی منذر)/ک، دوجلدی، "در محضر شیخ فضل الله نوری" از، دکتر منصوره اتحادیه.../کانال مدرسه انقلاب، کانال حوزه انقلابی...
✳️ @ShahidRabe
📙ایام استنساخ مطارح الأنظار شیخ انصاری توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه الشریف در ۶ جمادی الاولی ۱۲۸۱ هجری قمری
شیخ مبحث اجتهاد و تقلید آنرا کتابت کرده است. این اثر به شماره ۳۹۷/۳ در مؤسسه حاج آقا حسین بروجردی در قم موجود است (فهرست نسخه های خطی مؤسسه، ج ۱، ص۲۴۴ / فهرست دست نوشته های نسخه های خطی ایران - فهرست دانا ج۹، ص ۷۰۲)
مطارح الأنظار، تقريرات درس اصول فقه شيخ مرتضى انصارى(قدسسره)(1281 1214ق)، است كه توسط ميرزا ابوالقاسم بن محمد على نورى تهرانى، معروف به كلانترى(1292 - 1236ق)، به زبان عربى، نگاشته شده است.
كتاب، مشتمل بر خطبه و شش مبحث كلى است كه با يك عنوان «الكلام فى...» و پنج عنوان «القول فى...»، از يكديگر متمايز شده است. همچنین داراى هشت مبحث كلى است كه با پنج عنوان «القول فى...» و دو عنوان «الكلام فى...» و يك عنوان «مسئلتان...»، مشخص شده است. و نیز شامل دو مبحث كلى با عنوان «مباحث...» و يك خاتمه است. مباحثى كه در كتاب «مطارح الأنظار»، مطرح شدهاند عبارتند از:
صحيح و اعم، وجوب مقدمه واجب، مسئله ضد، اجتماع امر و نهى، آيا نهى اقتضاى فساد را دارد، مفهوم و منطوق، عموم و خصوص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين، ادله عقليّه و مسئله تقليد ميت و اعلم. به علت اينكه مباحث قطع و ظن و برائت و استصحاب و احتياط و تعادل و تراجيح در «فرائد الأصول» شيخ انصارى، وجود دارد، در كتاب مطارح ذكرى از آنها به ميان نيامده است...
🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی، مؤسسه کتابشناسی شیعه/ ویکی نور، دانشنامه تخصصی کتابشناسی و زندگینامه...
✳️ @ShahidRabe
حقیقت مکتوم.pdf
1.84M
🔵 نسخه PDF
⁉️ حقیقت مکتوم ‼️
✅ آشنایی با گفتمان و اندیشه های سیاسی #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف #نظریه_پرداز عصر #مشروطه و زعیم نهضت #مشروعه خواهی
✅ آرا و نظرات معظم له درباره🔰
#حکومت #سلطنت_قاجار #ولایت_فقیه #آزادی #مساوات #مجلس_شورا #قانون_اساسی #قانونگذاری #حقوق_زنان ...
✍ پاسخی به ادعاهای واهی مغرضانه و تهمت های ناروا به مرجع شهید، علامه نوری(ره)
✳️ @ShahidRabe
🔴 به بهانه ایام درگذشت حاج آقا نورالله اصفهانی، برادر آقا نجفی اصفهانی/۴ دی ۱۳۰۶ ش
✍ حاج آقا نورالله و آقا محمد تقی نجفی اصفهانی(آقا نجفی) دو برادر حامی مشروطه در اصفهان بودند. گرچه نقش عملی حاج آقا نورالله، در مشروطه اصفهان، جلوه بیشتری دارد، اما نقش آقانجفی به صورت عام و در مشروطه اصفهان به صورت خاص، حائز اهمیت بیشتری به دلیل تأکید وی بر صبغه دینی مشروطه در اصفهان و رفاقتش با مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری است.
این دو برادر پس از اطلاع از شهادت شیخ فضل الله (ره) ماهیت اصلی مشروطه انگلیسی برایشان تا حدی آشکار شد، اما اگر در وقت لازم، به هشدارهای آن شهید بصیر توجه می کردند شاید تاریخ، طور دیگری رقم می خورد.
در برخی تواریخ آمده که حاج آقا نورالله برای جلوگیری از اعدام شیخ، قصد حرکت به تهران را داشت که برخی از اطرافیانش، رأی او را زدند!!!؟
و سرانجام، مشروطه دست پخت انگلیس، که مورد حمایت علمای مشروطه خواه غفلت زده بود، منجر به روی کار آوردن دیکتاتوری رضاخانی از سوی انگلیس خبیث شد. بعد ها حاج آقا نور الله با رضا خان سر ستیز گذاشت و به طرز مشکوکی از دنیا رفت!/ برگرفته از: مقاله آقای محمد علی فولادگر، حوزه انقلابی ...
💠 نظرات امام خامنه ای(حفظه الله):
باید دشمنیها را شناخت. مشکل ما این است. اینکه بنده مسئلهی #بصیرت را برای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است. گاهی اوقات غفلت میشود از دشمنیهائی که با اساس دارد میشود؛ اینها را حمل میکنند به مسائل جزئی. ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید - مثل مرحوم [#مرجع_شهید] شیخ فضلالله نوری(ره)- جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضل الله مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛ بعضی جانشان را از دست دادند، بعضی آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهی است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم.امام "رضوان الله" که جامعالاطراف بود، یکی از اطراف شخصیت ایشان همین بود؛ حساس بود. بمجرد اینکه نسبت به قانون قصاص یک حرکتی انجام گرفت، فهمید که معارضهی با قصاص اسلامی، معنایش چیست؛ و آن برخورد قاطع را انجام داد.ما باید اینجور باشیم. بایدحساس باشیم ۸۸/۱۲/۶
چه شد كه غربیها، مشخصاً انگلیسیها، در این مسأله[مشروطه] كامیاب شدند؛ از چه شگردی استفاده كردند كه كامیاب شدند. در حالی كه مردم كه جمعیت اصلی هستند، میتوانستند در اختیار علما باقی بمانند و اجازه داده نشود كه شیخ فضلاللَّه جلو چشم همین مردم به دار كشیده شود؛ قاعدهی قضیه این بود. به نظر من مشكل كار از اینجا پیش آمد كه اینها توانستند یك عدهای از اعضای جبههی عدالتخواهی - یعنی همان اعضای دینی و عمدتاً علما[حامیان مشروطه در نجف و ایران] - را فریب بدهند و حقیقت را برای اینها پوشیده نگه دارند و اختلاف ایجاد كنند. انسان وقتی به اظهاراتی كه آسید عبداللَّه بهبهانی و سید محمد طباطبایی در مواجهه و مقابلهی با حرفهای شیخ فضلاللَّه و جناح ایشان داشتهاند، این مسأله را درمییابد...این حرفها به نجف هم منعكس میشده ...كه همین اظهارات در مذاكراتی كه در نجف در جریان بوده، اینها را میبیند - و [آقایان حامی مشروطه در نجف و ایران] حرفهایی را كه از سوی روشنفكرها و بهوسیلهی عمال حكومت گفته میشد و وعدههایی را كه داده میشد، حمل بر صحت میكردند.
اینطور[به آنها] میگفتند كه: اینها[یعنی عوامل جریان غربگرای مشروطه] قصد بدی ندارند؛ اینها هم هدفشان دین است! این مسائل در مكاتبات، نامههای صدر اعظم و ... به آخوند [خراسانی] منعكس شده است. انسان میبیند كه حساسیت آنها (آقایان حامی مشروطه) را در مقابل انحراف كم كردهاند؛ اما حساسیت بعضیها مثل مرحوم آشیخ فضلاللَّه باقی ماند؛ اینها حساس ماندند؛ اصرار كردند و در متمم، آن مسألهی پنج مجتهد جامعالشرایط را گنجاندند و مقابله كردند. ولی جمع دیگر، این حساسیت را از دست دادند و دچار خوشباوری و حُسنظن و شاید هم نوعی تغافل شدند. البته انسان حدس میزند كه بعضی از ضعف شخصیتیها و ضعفهای اخلاقی و هوای نفس بیتأثیر نبود؛ .../ در دیدار شورای مرکزی و کمیتههای علمی همایش صدمین سالگرد مشروطیت۱۳۸۵/۰۲/۰۹
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
💢 نگاهی اجمالی به سلسله وقایع آذر و دی ماه ۱۲۸۶ شمسی در تهران (۲۳ آذر تا ۶ دی)/ مصادف با ۹ تا ۲۲ ذی القعده ۱۳۲۵ ق
✍ اجتماع اعتراضی علیه مشروطه غربگرا، در میدان توپخانه، ارک و مدرسه مروی
🗓 ۲۳ آذر
◽️گروه زیادی از مخالفان مشروطه که اکثریت آنان فرودستان [مستضعفین] جامعه بودند، در تهران دست به تظاهرات زدند، به مجلس غربگرای مشروط حمله کردند اما با مقاومت محافظین مجلس عقب نشینی نموده و در میدان توپخانه تهران اجتماع و چادر و آشپزخانه بر پا کردند.
◽️مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با شماری از روحانیون همفکر از جمله ملا محمد آملی، سیدعلی یزدی، میرزا ابوطالب زنجانی، سیدمحمد یزدی، آخوند رستم آبادی و... و گروهی از طلاب، در میان اجتماع کنندگان حاضر شد.
دکتر شمس الدین تندر کیا (نوه شیخ) معتقد است، که شیخ به این قبیل حرکات (اجتماع توپخانه) تمایلی نداشت و با اکراه در آن حاضر شد، ولی پس از حضور، مدیریت و نظارت ایشان بر امور، مانع از اتفاق های تلخ گردید و بسیاری از نقشه های شوم مشروطه چیان غربگرا برای سوء استفاده از اوضاع، ناکام ماند.
🗓 ۲۵ آذر / پروژه کشته سازی!
◽️در حادثه ای مشکوک (و یقینا" از قبل طراحی شده!) فردی در میدان توپخانه کشته شد، که ظاهرا" مشروطه چی بوده و بهانه ای به دست مشروطه طلبان غربگرا داد که با حجم سنگینی از تهمت های ناروا به تخریب اجتماع کنندگان و علمای حاضر، اقدام نمایند و از محمد علی شاه بخواهند با توسل به قوه قهریه به این اجتماع، پایان دهد.
◽️هتاکی و بد زبانی مشروطه خواهان تندرو (و به تبع آنان: مورخان مشروطیت) نسبت به علامه شیخ فضل الله نوری و عالمان همراه وی، در ماجرای موسوم به واقعه توپخانه و حوادث متعاقب آن به نقطه اوج خود می رسد. گذشته از اطلاق تعابیری چون الواط معمم و دین فروشان امتحان داده مجرب و... در جراید و مکتوبات و تلگراف های مشروطه خواهان غربگرا نسبت به جناح شیخ فضل الله، این شایعه کثیف نیز از سوی افراطیون پخش (و سپس در تواریخ مشروطه، واگویه و تکثیر) شد که جماعت الواط در میان توپخانه آشکارا در برابر چشم علمای بزرگ تهران مشروب می خوردند و حضرات سکوت می کردند!!!
پخش و نشر داستان دروغین و خبیثانه (شرابخواری علنی اجتماع کنندگان در میدان توپخانه، در برابر چشم بیش از هزار تن از علما و روحانیون پایتخت و عدم مخالفت آنان با این کار زشت و ننگین!) توسط مورخان عمدتا" ماسونی که خود ابایی در شراب خواری نداشتند، به اندازه کافی مضحک بود، ولی با بررسی همین یک مورد که عمدا" آنرا بدون تحقیق و نقادی، از روی دست هم کپی کرده اند! می توان به میزان عدل و انصاف و تحقیق و تیزبینی! آنان در کار نگارش و تحلیل تاریخ پی برد.
🗓 ۲ دی
◽️محمدعلی شاه قاجار تحت فشار شدید مجلس غربگرا و مشروطه چیان غربزده و جهت جلب رضایت آنان، دستور داد توسط قوه قهریه اجتماع معترضین به مشروطه در میدان توپخانه سرکوب و برچیده شود.
◽️آیت الله العظمی نوری و یارانش، تجمع را به میدان ارک منتقل نمودند.
🗓 ۴ دی
◽️به دستور محمد علی شاه مجددا" اجتماع معترضین مشروطه در میدان ارک نیز برچیده شد. اما علامه نوری و یاران، اجتماع را به مدرسه مروی (در گذر مروی، کوچه مروی فعلی واقع در خیابان ناصر خسرو) منتقل و در آنجا به افشاگری در مورد ماهیت واقعی مشروطه و مشروطه چیان پرداختند.
🗓 ۶ دی
◽️سربازان دولت، مدرسه مروی را محاصره نموده و از رفت آمد جلوگیری کردند و معترضین را در مضیقه کامل قرار دادند. این محاصره سه روز طول کشید و به تجمع معترضین پایان داده شد.
◽️علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را تحت الحفظ به بیتش منتقل نمودند...
🔸منابع: ک، شیخ فضل الله نوری و مکتب تاریخ نگاری مشروطه، علی ابوالحسنی/ ک، بازخوانی روزنامه شیخ فضل الله نوری(لوایح)، ستار شهوازی و...
✳️ @ShahidRabe