🔰بخش دوم🔰
💢گفتمان سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
✍ از محقق و پژوهشگر معاصر، دکتر عبدالحسین خسرو پناه🔰
شیخ شهید در ضرورت عقلی حکومت و وظایف عقلایی آن یعنی، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ از مداخله اجانب تردیدی نداشت. وی حکومت و سلطنت را امانت الهی می دانست و به شدت با الگوی حاکمیت استبدادی مخالفت می ورزید.
شیخ فضل الله نوری با دو شعار سلبی وارد عرصه سیاست شد و با این دو شعار، رویکرد و پارادایم اندیشه سیاسی خود را نشان می دهد. یکی، رهایی از سلطه بیگانه و استعمار غرب در همه عرصه های فکری، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و دوم، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی.
شعار نخست گفتمان سیاسی شیخ از مهمترین عوامل مخالفت او با مشروطیت وارداتی بود؛ زیرا هواداران افراطی مشروطیت با بیگانگان در ارتباط مستقیم بودند و اجانب نیز حمایت متقابل می نمودند. شیخ شهید می فرماید: «ای عزیز، اگر مقصود، تقویت اسلام بود، انگلیس حامی آن نمی شد و اگر مقصودشان، عمل به قرآن بود، عوام را گول نداده پناه به کفر (سفارت انگلیس) نمی بردند و آنها را یار و معین و محل اسرار خود قرار نمی دادند. اگر بنای آن بر حفظ دولت اسلام بود، چرا یکی، عضوی از روس پول می گرفت و دیگری از انگلیس؟»
به ظاهر مراد شیخ از این جمله، وابستگی سپهدار تنکابنی به روسها و سردار اسعد بختیاری به انگلیسیها است این دو نفر از رهبران و مشروطه خواهان افراطی ای بودند که به ترتیب از شمال و جنوب به تهران حمله کردند و پس از شکست قوای قزاق و نظامیان هوادار محمدعلیشاه، تهران را فتح کردند. شاه به سفارت روس گریخت و از سلطنت عزل شد. به اعتراف تقی زاده(قطب مشروطه)، دکتر مصدق و عین السلطنه،
سپهدار تنکابنی تابع روسها بود و خیلی از آنها حرف شنوی داشت وحتی اقدامات نظامی او علیه محمدعلی شاه با همراهی روس انجام گرفت و سردار اسعد بختیاری نیز از انگلیسیها اطاعت می کرد و سهام نفت جنوب را هم داشت. انگلیسیها و روسها نیز خواستار قیامی علیه محمدعلی شاه بودند تا با نفی اقتدار حکومت، مجالی برای دستیابی به منافع مادی خود از ایران پیدا کنند.
شیخ شهید برای تحقق شعار دوم خود یعنی، مقابله با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی فرمودند: «مردم جمع شوند و از پادشاه بخواهند که سلطنت دلخواهانه را تغییر بدهد و در تکالیف دولتی و خدمات دیوانی و وظایف درباری قراری بگذارند که من بعد رفتار و کردار پادشاه و طبقات خدم و حشم او هیچوقت از آن قرار تخطی نکند و این قرارداد را هم مردمان عاقل و امین و صحیح از خود رعایا به تصویب یکدیگر بنویسند و به صحه پادشاه رسانده و در مملکت منتشر نمایند.»
طرح عدالتخانه شیخ فضل الله نیز مهاری برای استبداد و روحیه تملکیه شاه و دولت بود؛ بنابراین، در لوایح ایام تحصن در حرم حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) تصریح دارد که انگیزهاش از طرح عدالتخواهی، تغییر رژیم خودکامه و قانونمندساختن عملکرد شاه و دولت بود.
بنابراین، شیخ فضل الله از مخالفان حکومت خودکامه و استبدادی و از مدافعان استقلال کشور و حفظ مصالح نوعیه مردم بود.
شیخ فضل الله نوری نیز همانند دیگر فقهای جامعالشرایط با منطق شیعه به تبیین دولت و حکومت اسلامی می پردازد و در یکی از لوایح تحصن حرم حضرت عبدالعظیم تصریح می کند که در منطق شیعه، دولت و سلطنتی که زمام آن به دست خدا ، رسول ،امام و نایبان امام یعنی فقهای عادل نباشد، اوامرش واجب الاطاعه نیست. وظیفه نواب عام و صحیح اسلام نزد شیخ شهید آن است که احکام کلیه که مواد قانون الهی است را از چهار دلیل شرعی استنباط فرمایند و به عوام برسانند. آیت الله شیخ فضل الله نوری نه تنها مشروعیت حکومت را به نصب امام واز جانب خدا و نیابت از امام معصوم(ع) می داند؛ بلکه نیابت فقیه جامع الشرایط در امور اجتماعی و سیاسی را انحصاری دانسته و به عدم مشروطیت حکومت غیرفقیه تصریح می کند و می فرماید:
«امور عامه یعنی، اموری که مربوط به تمام افراد رعایای مملکت باشد و تکلم در امور عامه و مصالح عمومی ناس، مخصوص است به امام(علیهالسلام) یا نواب او و ربطی به دیگران ندارد»، «اگر مقصد امور شرعیه عامه است، این امور راجع به ولایت است نه وکالت و ولایت در زمان غیبت امام زمان با فقها و مجتهدین است.»
بنابراین، مرحوم شیخ فضل الله به حکم اولی، از مشروعیت ولایت فقیه و حکومت ولایی اسلامی دفاع می کند؛
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
شیخ فضل الله نوری قلمروی وسیعی برای دین معتقد است و انتظاراتش از دین، منحصر به عرصه عبادات و رابطه انسان با خدا نبوده و سیاست راستین را بخشی از دین اسلام معرفی می کند. به گفته وی:« قانون الهی ما، مخصوص عبادات نیست؛ بلکه حکم جمیع مواد سیاسیه را بر وجه اکمل و اوفی داراست، حتی ارش الخدش یعنی، دیه جراحت.»
و همچنین ، حکومت ایده ال در عصر غیبت نزد شیخ، حکومت دینی فقهای جامعالشرایط است؛ اما در دوران قاجار که تحقق حکومت ایده ال امکان ندارد، شیخ، راهبرد حکومت دولت شریعت را با دولت سلطنت جابهجا می کند و برای کنترل دولت سلطنت، نهاد عدالتخانه را پیشنهاد داده و هنگامی که مشروطه خواهان سکولار زمام امور را به دست گرفتند، نظریه مشروطه مشروعه و نظارت فقها را جایگزین کرد.
پس، وقتی شیخ مشاهده کرد که جریان جامعه به سمت تبدیل استبداد مطلقه سلطنتی به حکومت مشروطه غربی است و زمینه تحقق حکومت دینی و حتی تشکیل نهاد عدالتخانه برای حکومت سلطنتی میسر نیست، به تئوری مشروطه مشروعه روی آورد و تاکید کرد که قوانینی که سلطنت را مقید میسازد، باید قوانین شرع باشد.
بنابراین، شیخ نه با استبداد موافقت کرد و نه با مشروطه غربی؛ بلکه بهدنبال تحقق حکومت دینی فقهای عادل و در صورت عدم امکان تشکیل عدالتخانه و تحقق حکومت مشروطه مشروعه بود.
پس، اصل و حکم اولی شیخ این بود که در زمان غیبت امام( علیه السلام) مرجع در حوادث، فقهای شیعه هستند و مجاری امور به دست آنها است و بعد از تحقق موازین، احقاق حقوق و اجرای حدود مینماید و هیچ گاه منوط به تصویب احدی نخواهدبود.
همچنان که گفته شد، به اعتقاد وی، وکالت در امور عامه، صحیح نیست و مساله حکومت از باب ولایت شرعیه است؛ یعنی، تکلم در امور عامه و مصالح عمومی مردم، مخصوص به امام( علیه السلام) یا نواب عام او است و ربطی به دیگران ندارد و دخالت غیر آنها در این امور، حرام و غصب نمودن مسند پیغمبر و امام (علیه السلام) است. پس شیخ، خواهان حاکمیت احکام و ارزشهای اسلامی بود که به حکم و تنفیذ #فقیهان تحقق می یابد.
حال که این زمینه فراهم نگشت، پس باید به فکر مهار خودکامگیهای شاه، دولت و سلطنت استبدادی بود و بهترین فرض این مهار، تحقق نهاد عدالتخانه و به تعبیر شیخ، دارالشورای کبرای اسلامی است.
در آن زمان، شیخ، خود را بین دو محذور مخیر دید، دو گزینش که احتمال سوم آن در عصر قاجار تصور نمی شد. یکی، حاکمیت عمال بیگانه روس و انگلیس و سیاستهای انگلیس و دیگری حاکمیت محمدعلی شاه بود و بدون شک، استراتژی استعمار [استکباری انگلیس]، خطرناکتر از حاکمیت شاه بود؛ از این رو، در آن مقطع از شاه حمایت کرد و بر او تاکید داشت که شاه باید در مسیر اسلام و مصالح مسلمین گام بردارد. بر این اساس، شیخ در لوایح متحصنین حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تصریح دارد که زمام دولت باید به دست خدا ، رسول، امام و نائبان امام یعنی فقهای عادل باشد و الا اوامرش واجبالاطاعه نیست.
شیخ، در اجتماع علما و مردم در باغشاه در شوال 1326، شاه را مکلف کرد که در چارچوب شرع حرکت کند و طبق فتوای علما بر حرمت مشروطه دستخطی بر رفع مشروطه [مورد نظر انگلیس] صادر نماید و شاه به شرط مذاکره با صدراعظم پذیرفت؛ ولی شیخ، مذاکره با صدر اعظم را رد کرد و گفت:« مشورت در محلی است که طریق دیگر داشته باشد» و شاه به ناچار پذیرفت. پس، شواهد گوناگونی مبنی بر این است که شیخ، از شاه شریعت مدار حمایت می کند نه از شاه مستبد و دفاع از شاه شریعت مدار هم به حکم ثانوی برای جلوگیری از نفوذ بیگانه است.
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
مرحوم شیخ فضل الله نوری با مجلس شورای اسلامی ، قانون اساسی اسلامی ، آزادی و مساوات شرعی مخالفتی نداشته و تنها با تعریف مشروطه خواهان افراطی از این مفاهیم که برگرفته از غرب استعمارگر بوده، تعارض داشته است. وی در زمینه مجلس شورا فرمودند: «ایها الناس، من به هیچوجه منکر مجلس شورای ملی نیستم؛ بلکه مدخلیت خود را در تاسیس این اساس پیش از همه کس می دانم. الان هم من همان هستم که بودم. تغییری در مقصد و تجددی در رای من به هم نرسیده است.»
شیخ در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم، همواره از دارالشورای کبرای اسلامی دم می زد و تاکید داشت که هیچوقت منکر مجلس نبوده و تنها در پی تصحیح و تکمیل مجلس و حفظ اسلامیت آن است. وی در این تحصن ازدو نوع مجلس شورای اسلامی و مجلس فرنگی مآب سخن گفت و از اولی، دفاع نموده و به مخالفت با دومی پرداخت. حمله شدید شیخ در عصر فترت پس از مشروطه صغیر به مجلسی بود که تسلیم احکام اسلام و شریعت محمدی(ص) نبود و این مطلب، مورد تایید همه فقهای شیعه است؛ زیرا، اسلام، خداوند متعال و شارحان او یعنی پیامبر و ائمه را قانونگذارمی داند و بر اساس توحید در قانونگذاری، احدی حق وضع قوانین را ندارد. و نیز قوانین الهی، از آن جهت که ناظر به مصالح و مفاسد واقعی نوع انسانها وضع گردید، دائمی و در همه اعصار مستمر است و شریعت پیامبر اکرم(ص) به عنوان خاتم شرایع، ابدیت دارد و به تعبیر پیشوایان اسلام:« حلال محمد(ص)، حلال ابدا الی یوم القیامه و حرامه، حرام ابدا الی یوم القیامه.»
پس شیخ با مجلس غربگرایی که پذیرای احکام و قوانین الهی نیست، مخالفت نموده، شیخ با دارالشورای کبرای اسلامی که مسوولیتش برنامه ریزی برای اجرای احکام الهی در جامعه بوده، برنامههایی که با موازین شرع تعارضی ندارد و موافقت با شرع داشته و مجتهدان عادل بر آن مراقبت نمایند، هماهنگ و مدافع است.
به تعبیر شیخ فضل الله:« من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که عموم مسلمانان، آن را می خواهند. به این معنا که البته عموم مسلمانان مجلسی می خواهند که ... برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و برخلاف مذهب مقدس جعفری(ع) قانونی نگذارد.»
مخالفت شیخ با رای اکثریت و بدعت دانستن آن در زمانی است که قوانین بدون اذن فقیه صاحب ولایت مشروعیت پیداکند.
شیخ فضل الله، قانون اساسی را نیز لازم دانسته و می فرماید: «مجلس شورای ملی و اجتماع وکلا و مبعوثین در آن و مقصد رفع ظلم و نشر عدالت و اصلاح مملکت، بدون نظامنامه [یعنی قانون اساسی] که عموم اهالی و حکام و کارگزاران ممالک به آن رویه حرکت نمایند، چگونه تصور می شود. تدبیر منزلی که اول مرحله حکمت عملی است بدون دستور [ قانون اساسی] نمی شود، تدبیر مملکتی، چگونه بدون قانون ممکن خواهدبود». وی در ادامه می فرماید:
«بعضی از اشخاص، مذاکره می نمایند که ما نظامنامه نمی خواهیم. این چه کلمه ای است؟ آیا می شنوید یا نه؟ و می دانید غرض را یا نه؟ این حرف، بر جمیع تقادیر، غلط و موجب تضییع حقوق نفوس است بلکه مودی به فساد اصل مجلس است.»
و نیز می فرماید: «ای برادر، نظامنامه، نظامنامه ... لکن اسلامی، اسلامی ... یعنی، همان قانون شریعت که 1300 و اندی است در میان ما هست و جمله ای از آن که به آن، اصلاح مفاسد ما می شود در مرتبه اجرا نبود، حالا بیاید به عنوان قانون و اجراشود» شیخ به شدت از ثبات قوانین اسلام دفاع می کند و می گوید: «اگر کسی را گمان آن باشد که مقتضیات عصر، تغییر دهنده بعض مواد قانون [قطعی] الهی است یا مکمل آن است، چنین کسی از عقاید اسلامی خارج است؛ به جهت آنکه:« پیغمبر ما خاتم انبیا است و خاتم، آن کسی است که آنچه مقتضی صلاح حال عباد است الی یوم الصور به سوی او وحی شده باشد و دین را کامل کرده باشد. پس بالبدیهه، چنین اعتقادی، کمال منافات را با اعتقاد به خاتمیت و کمال دین او دارد و انکار خاتمیت، به حکم قانون الهی، کفر است.»
اما در باب دیدگاه شیخ نسبت به حریت و آزادی باید توجه داشت که شیخ با آزادی به معنای بی بندوباری اخلاقی و رهایی از دین و شریعت و آشوب و هرج و مرج مخالف بود، نه با آزادی به معنای مقابله با استبداد.
شیخ با کمال دقت و شجاعت، هم با استبداد فردی شاه مبارزه کرد و طرح عدالتخانه را برای مهار خودکامگی او مطرح ساخت و هم با استبدادهای گروهی در ستیز بود.
وی در زمینه استبدادهای گروهی می فرماید: «در هر شهر و هر روستا جماعتی به اسم انجمن محلی همدست و همداستان شده، در غایت قساوت و استبداد، مشغول خودکامی و بیداد هستند، همان رفتاری را که سابقا" حکام و ظلام با رعایای سوخته فرسوده ولایات می کردند؛ الحال، آحاد این انجمنها و بستگان و پیوستگان آنها می کنند، فی الحقیقه، یک استبداد را صدهزار استبداد ساخته اند و با صدهزار حاکم ظالم بر این مملکت و رعیت جورکش آن تاخته اند.»
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم🔰
شیخ فضل الله، در گفت وگوی با سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی درحرم حضرت عبدالعظیم(ع) نقاب از چهره مشروطه خواهان غربزده برداشته و تصریح می کند که «این آزادی که اینها تصور کرده اند، کفر در کفر است. آیا گفته اند، کسی که دارای این آزادی است، باید توهین از مردمان محترم بکند؟ آیا گفته اند، فحش باید بگوید و بنویسد؟ آیا گفته اند، آشوب و فتنه در مملکت حادث کند و پارتی اجانب باشد و برای دولت خارج کارکند؟ از همه این مراتب گذشته، آزادی قلم و زبان برای این است که جراید آزاد، نسبت به ائمه اطهار هرچه می خواهند بنویسند و بگویند؟»
پس مخالفت شیخ با آزادی به معنای حلال شمردن محرمات الهی و مخالفت با دین و قوانین وحیانی و ضدیت با مذهب است، نه آزادی از ظلم و ستم.
وی در تفسیر آزادی مثبت و مشروع می فرماید:
«مراد از حریت، حریت در حقوق مشروعه و آزادی بیان درمصالح عامه است تا اهالی این مملکت مثل سوابق ایام، گرفتار ظلم و استبداد نباشند و بتوانند حقوقی که از جانب خداوند برای آنها مقرر است، مطالبه و اخذ نمایند، نه حریت ارباب ادیان باطله و آزادی در اشاعه منکرات شرعیه که هرکس آنچه بخواهد بگوید و به موقع اجرا بگذارد.»
و اما در زمینه مساوات باید اعتراف کرد که شیخ فضل الله با تمام وجود به تساوی اجرای احکام نسبت به همه آحاد ملت اعم از شاه و توده مردم اعتقاد داشت و پیشنهاد ایجاد عدالتخانه از سوی او در همین راستا بوده است؛ اما با اصل مساوات مشروطه خواهان [غربگرا] مخالفت می نماید و آن را اصلی موذی می داند؛ زیرا، مساوات در نزد شیخ دو مفهوم مثبت و منفی داشته است. مساوات مثبت به معنای اجرای عادلانه احکام قضایی و اجتماعی اسلام نسبت به تمام آحاد ملت است، ولی مساوات منفی، همان مساوات به مفهوم غربی یعنی، حذف تفاوتهای حقوقی در فقه اسلام نسبت به مسلمانان و کفار است. وی اصل مساوات غربی را دکانی در مقابل صاحب شرع که در صدد تاسیس احکام جدیدی است، معرفی می کند.
پس مجلس شورا، قانون اساسی، آزادی و مساوات به معنای مشروع آن که با آموزه های اسلام هماهنگی دارد، نزد شیخ پذیرفتنی و به معنای غربی واستعماری آن که با شریعت نبوی ناسازگاری دارد، مردود است.
✍ نتیجه:🔰
◽️ اندیشه سیاسی شیخ شهید فضل الله نوری، فقیه و اصولیگرای عصر قاجار، از مکتب اصولی شیخ انصاری و فقه جواهری سرچشمه گرفته است.
◽️ حکومت نزد ایشان، ضرورت عقلی دارد و وظایف عقلایی آن، حفظ نظامات داخلیه مملکت و تحفظ ازمداخله اجانب است. رویکرد سیاسی ایشان، مقابله و رویارویی با استبداد و خودکامگیهای رژیم استبدادی و رهایی از سلطه بیگانه واستعمار غرب در عرصه های مختلف است.
◽️ حکومت به حکم اولی، حق امام معصوم(ع) و در دوره غیبت از باب ولایت یا حسبه از آن فقیهان جامع الشرایط است؛ بنابراین، حکومت غیرفقیه، مشروعیت ندارد.
◽️ در صورت عدم تحقق حکومت دینی فقیهان جامع الشرایط، حکومت عدالتخانه ای یا مشروطه مشروعه به تعبیر شیخ فضل الله از باب قدر مقدور لازم است؛ به عبارت دیگر، با نفی حکومت دینی فقیهان، تکلیف در انجام وظایف شرعی در حد مقدور از مومنان ساقط نمی شود.
◽️ مجلس شورا و قانون اساسی در گفتمان سیاسی شیخ فضل الله، تنها با مطابقت با شریعت نبوی و نظارت و تایید فقهای جامع الشرایط مشروعیت پیدا می کنند و مجلس غربزده استعمار پذیر و قانون اساسی مخالف با قوانین الهی باطل و مردود به شمار می آید.
◽️ آزادی و مساوات نزد شیخ، به مثبت و منفی یا مشروع و نامشروع تقسیم پذیر است. آزادی از عبودیت پادشاهان و مقابله با استبداد مشروع و مثبت بوده و آزادی به معنای آشوب و هرج و مرج و رهایی از دین و شریعت و آزادی از حدود و مقررات دین مردود می باشد.
◽️ مساوات نیز به معنای اجرای عادلانه احکام الهی نسبت به همه انسانها اعم از شاه و گدا پذیرفتنی است؛ ولی نفی تفاوتهای حقوقی میان کفار و مسلمانان مردود و باطل است.
🔸 منبع: فصلنامه زمانه، شماره 15، پایگاه جامع تاریخ معاصر ایران(مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، کد لینک مطلب ۱۵۲۵۲)
🔰ادامه در بخش ششم🔰
🔰بخش ششم🔰
💢ولایت فقیهان از دیدگاه شیخ فضل الله نوری (ره)
✍ از مورخ و پژوهشگر معاصر حجت الاسلام والمسلمین علی احمدی خواه کوه نانی🔰
«ولایت فقیهان» از مسائل مهم تاریخ مشروطه است که هنوز نسبت به دیدگاه بعضی از شخصیتهای آن زمان راجع به موضوع یادشده، ابهامهایی برای برخی از مورخان وجود دارد. یکی از شخصیتهایی کهاندیشههای او نیاز به شرح و بیان شفاف و تحقیق دقیق دارد، مرجع شهید آیتالله علامه شیخ فضلالله نوری(ره) است. مسأله این تحقیق، بیان نظر ایشان، در باره «ولایت فقیه» بر اساس بیانات و مکتوبات ایشان است. این تحقیق به این سؤال اصلی جواب میدهد که نظر مجتهد نوری، درباره «ولایت فقیه» چیست؟...
⏪ ۱- طبق اسناد، سخنان، لوایح و عملکرد مجتهد نوری(ره)، او درست، مثل امام خمینی(ره) به ولایت فقیهان، معتقد بوده و تمام حاکمان را مجری و مأمور فرمان فقیه میدانسته.
⏪ ۲- حضور شیخ در نهضت عدالتخانه در قد و قامت رهبریِ نهضت، نافی این تهمت است که شیخ، شاه را ظلالله میدانست و معتقد بود فقهاء به جز قضاوت نباید در سیاست دخالت کنند!
روشنترین دلیل بر عدم اعتقاد شیخ به سلطانیزم، عملکرد اول و آخر ایشان؛ یعنی رهبری جنبش عدالتخانه بر ضد حاکمیت سلطنتی موجود و در آخر، خشم و نارضایتی از شاه و تشر به او و تحریک علما بر ضد او که حکایت از واقعیت جدایی مسیر او از شاه دارد، که سرانجام محمد علی شاه به سفارت پناه برد و ایشان جان خویش را در راه تحقق مشروطه مشروعه فدا کرد.
⏪ ۳- این سخن صریح شیخ که گفت: «حکومت در زمان غیبت امام عصر (عجلالله تعالی فرجه الشریف)، از آن فقهای مبسوطالید است، نه فلان بقال و بزاز و…» این اتهام را رد میکند که «شیخ در هیچ یک از آثارش سخنی از ولایت فقیه نگفته و دیانت را از سیاست جدا میدانسته».
⏪ ۴- مجتهد نوری، اتهامات سهگانه (ظلالله دانستن سلطان، جدایی دین از سیاست، عدم اعتقاد به ولایت فقیه) را قبول ندارد. عملکرد اوّل و آخر، اسناد و سخنان و لوایح او نشان از اعتقاد نظری و عملی به ولایت مطلقه فقیه دارد؛ هرچند که در آن زمان و شرایط، این امکان، الا به قدر مقدور وجود نداشت، که اجرای همان «اصل دوم متمم قانون اساسی»، همین شورای نگهبان با تکامل امروزی بود.
✍ متن کامل مقاله👇
http://ahmadikhahkoonani.blogfa.com/post/10
💢پاسخی مستدل به اتهامات ناروا به مرجع شهید🔰
✍ محققان دقیق، در پیچ و خمهای تاریک تاریخ، چه بسیار سرهای بریده دیدهاند که بیجرم و بیجنایت به تیغ تیز تندروان و تندخویان از جسم جدا شدهاند! به عبارتی، تاریخ ترورستان است و بند بند آن، سرکَشی ظالم و سرکُشی مظلوم. گاهی مظلوم را ترور جسمانی میکردند و گاهی ترور جانی و روحانی و شخصیتی؛ و اگر میتوانستند از هر جهت ترور میکردند؛ نمونههای آن، به قدری بسیار است که هر جا بنگری، ظالمی هست یا مظلومی با مشخصات پیشگفته؛ اما قصد قلم، این است که در این نوشتار به شخصیتی بپردازد که از هر جهت جسمی و جانی، شخصیتی و بدنی، هر دو ترور شد و اعدام؛ و مورد اتهامهای دوستان بیخبر و دشمنان بیانصاف قرار گرفته یعنی مجتهد نوری (آیتالله حاجی شیخفضلالله).
از زمان خود مجتهد نوری- به جهت تقاص فتوای تحریم تنباکو از شاگرد میرزا و همکاری شیخ شهید با ایشان یا هر علت دیگر- سکولاران دینستیز و دینگریز- به سردمداری انگلیس- به جان شیخ افتادند. ابتدا با ترور جسمانی، بعد با ترور شخصیت و تهمت، بعد هم اعدام؛ در آخر با حقیقتسوزی و دروغدوزی و تاریخسازی، دست به تخریب همهجانبه بر ضد ایشان زدند؛ او را که خود از پیشوایان نخستین نهضت عدالتخانه (و بعد مشروطه) بود، ضد مشروطه، ضد مجلس، ضد ولایت فقیه، مدافع و دعاگوی محمدعلیشاه و و و و؛ در تاریخ تاریک مشروطه- که از دست و زبان مخالفان شیخ و حزب حاکم بیرون تراویده و نگاشته شده- معرفی کردند؛ تا الان که برخی از معاصران نیز با تکرار همان سخنان سخیف مخالفان شیخ شهید، دست به تکرار تاریخ یک قرن پیش زدهاند؛ در حالی که همان زمان، خود شیخ به آن شبهات پاسخ داده است.
در این نوشتار به طور خلاصه به ادعاهای جناب آقای حسین آبادیان درباره مسائل پیشگفته و نسبتهای ناروایشان درباره مجتهد نوری میپردازیم؛ البته این اتهام و ادعای آبادیان از زبان پیشکسوتان ایشان مانند: آجودانیها، محسن کدیور، داود فیرحی و ثبوت نیز پیشتر تکرار شده و این جماعت معمولاً سخنان همدیگر را تکرار میکنند و تکثیر و استنساخ. اما در اينجا، به طور اشاره تنها به ادعاها و تهمتهاي آقاي حسين آباديان درباره شيخ شهيد میپردازیم و جواب حضرت شيخ به ايشان تا محك تجربه تاريخ به ميان بيايد و سفيدروي نشود هر كه در او غش باشد!..کامل مطلب👇
http://ahmadikhahkoonani.blogfa.com/post/14
🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش هفتم/پایانی🔰
💢دیدگاه مرجع شهید علامه نوری(ره) درباره #زنان
✍ مطلب مخالفت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با پیشرفت زنان، از اساس کذب محض و زائیده افکار بیمارگونه قلم به مزدان فراماسون بوده که مأموریت تخریب شخصیت این انسان الهی را داشتند.
متأسفانه جهالت و غفلت باعث شده که این مقصرین از خدا بی خبر بتوانند افکار مسموم خود را در اذهان عده ای جاهل و قاصر تزریق کرده و ذهنشان را مسموم نمایند!
✍ اما واقعیت چیست؟🔰
⁉️چرا عناصر فراماسون مشروطه، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را متهم کردند که مخالف پیشرفت زنان و مدارس دخترانه بود!؟
⁉️چرا با قلم های مسموم خود این دروغ بزرگ را در تحریف نامه های خود ثبت نمودند تا به عنوان تاریخ مشروطه به خورد آیندگان دهند!؟
✍ واقعیت این است که مرجع شهید علامه نوری(ره)، قصد اصلی دشمن و در رأسش #انگلیس_خبیث را دقیقا"، تشخیص داده بود👇
"نهادینه شدن فساد و فحشاء در مملکت شیعه با برداشتن #حجاب از سر #زنان و #دختران مسلمان و با استفاده از مدارس و محافل غربی"
✍ پس این دیده بان بیدار اسلام که حقایق را می دید، می دانست و می فهمید و دستشان را می خواند و رو می کرد، باید طوری تخریب و حذف میشد که درس عبرتی برای سایرین باشد! اما گهی خیال باطل که ماه هیچگاه پشت ابر نمی ماند!
و شیخ نیز بیدی نبود که از این بادها بلرزد و خللی در عزمش به وجود آید. او باید مأموریت الهی خود را که همانا دفاع از اسلام ناب بود با شایستگی به پایان می رساند، که رساند.
⏪ شیخ، در مواجهه و مقابله با این توطئه و نقشه کثیف فساد انگیز، فقط اعتراض و انتقاد نمی کرد، بلکه مرد عمل در مسیر خیر و صلاح بود👇
⁉️ آیا میدانستید که؟
مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از بانیان تأسیس اولیه مدارس دخترانه در تهران بوده ؛البته نه از نوع غربی🔰
💠 دکتر یعقوب توکلی(مورخ و پژوهشگر معاصر) :
شیخ فضلالله نوری نادیدههایی را دیده بود که دیگران نتوانستند ببینند، یکی از نکات جالب توجه در کارنامه شیخ فضلالله این بود که شیخ یکی از بانیان تأسیس اولیه مدارس دخترانه در تهران بود؛ البته نه از نوع غربی و فرنگی.
این واقعیتی است که "مونیکا رینگر" در کتاب «دین و گفتمان اصلاح فرهنگی در دوران قاجار» آن را مطرح میکند. این حقیقت، به توجه شیخ فضلالله به مسئله آموزش دختران اشاره دارد. در واقع #مراجع کسانی هستند که تأثیر فرهنگی عمیق در زندگی مردم داشتند.ایشان در تهران به طور جدی با فعالیتهایی که علیه اسلام و فرهنگ اسلامی اتفاق میافتد مقابله میکند [از جمله طرح فساد انگیز مدارس دخترانه غربی] و [برای مقابله] امکانات و منابع برای تحصیل دختران را [در قالب مدارس جدید دخترانه اسلامی] فراهم مینماید.
این در حالی است که در فضای ادبیات روشنفکری، شیخ به عنوان نماد تحجر و احیاناَ سدی در برابر هرگونه تغییر معرفی میشد،!/در مصاحبه با مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، کد مطلب ۵۹۱۵
⏪ اینکه شیخ فضل الله، مخالف حقوق زنان و تحصیلات ایشان بوده است. کاملا جعلی است و جز سایتهای معاند در هیچ کتاب تاریخی یافت نشد و با ادبیات شیخ هم سازگار نیست (جمله چه معنا دارد زن درس بخواند این عین اشاعه فحشاست!)
شیخ فضل الله نوری که خود از مؤسسان مدارس دخترانه بود و حتی با فرستادن زنان برای تحصیل در خارج از کشور هم با حفظ اصول شرعیه موافق بوده، دارای همسر و دختران فاضل و تحصیلکرده، چطور ممکن است متحجر باشد و مخالف پیشرفت زنان؟!
⏪ فتوای صریح شیخ در #تأیید مدارس جدید دخترانه و پسرانه اسلامی در مجموعه دو جلدیِ مکتوبات...شیخ، اثر مورخ معاصر، آقای محمد ترکمان، درج و ثبت تاریخ شده است.
شیخ درباره سایرحقوق #زنان نیز پیشتاز بود و حق تجارت، خرید و فروش ملک و آزادی در اداره اموال شان را به رسمیت می شناخت.
در حوزه امور مالى و اقتصادى از لحاظ قانونى و شرعى (بنا به فتوای مرجع شهید نوری) بين زنان و مردان تفاوتى وجود نداشت و زنان در اداره اموال خود آزادى تصميمگيرى داشتند که این خود حکایت از حفظ کرامت و منزلت مقام زن در افکار و عمل مرجع شهید علامه نوری دارد و این در حالیست که در همان زمان، مراجع حامی مشروطه در نجف برای زنان، چنین حقوقی را کمتر قائل بوده و یا اصلا" قائل نبودند! /
و خلاصه اینکه دست #انگلیس_خبیث و عواملش در تولید و نشر شایعات برای تخریب شخصیت الهی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه) کاملا" واضح و هویداست.
🔸منابع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران/مجموعه هفت جلدی مشروطه و شیخ فضل الله نوری(از منابع صحیحه و معتبر مشروطه شناسی به اهتمام مورخ فرزانه علی ابوالحسنی منذر)/ک، دوجلدی، "در محضر شیخ فضل الله نوری" از، دکتر منصوره اتحادیه.../کانال مدرسه انقلاب، کانال حوزه انقلابی...
✳️ @ShahidRabe
⁉️ چگونه بی بصیرتیِ علمایِ حامیِ مشروطه، منجر به بَردار شدن کسی شد که می دانست و می فهمید، یعنی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
🔴 #لحظه_شناسی مشروطه در کلام مقام معظم رهبری
🔰👇👇
✍ #لحظه_شناسی، عنوان اصلی و موضوع کلیپهای صوتی نه گانهای است که پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR منتشر کرده و در آن به ۹ مقطع میپردازد که لحظهشناسی یا عدم آن از سوی مردم و نخبگان منجر به رخدادهای مثبت و منفی در طول تاریخ شده است.
🎙کلیپ صوتی روز چهارم، درباره لحظهشناسی «مشروطه» و بی بصیرتیِ علمایِ حامیِ مشروطه است که منجر به بَردار شدنِ کسی شد که می دانست و می فهمید، یعنی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
✅ بخشی از بیانات رهبر انقلاب که در این کلیپ صوتی میشنوید:🔰
یک حرکت بجا، تاریخ را نجات میدهد؛ یک حرکت نابجا که ناشی از ترس و ضعف و دنیاطلبی و حرص به زنده ماندن است، تاریخ را در ورطهی گمراهی میغلتاند.
۱۳۷۵/۰۳/۲۰
در همان قدمهای اول با استفاده از روشهای پیچیده، مشروطه را به غیر آن راهی که ملت برای آن حرکت کرده بود - یعنی راه استقلال و آزادی در زیر سایهی اسلام - منحرف کردند؛ بعضی از رهبران مشروطه را متهم کردند، بعضی را اعدام کردند، بعضی را ترور کردند، بعضی را خانهنشین کردند و با غوغاگری بهوسیلهی ایادی خودشان، فضا را تحت نفوذ گرفتند. ده پانزده سالی هم که گذشت، انگلیسیها بدل فن مشروطه و حرکت عظیم ملت ایران را زدند؛ یعنی رضاخان پهلوی را سرکار آوردند. ملت تجربه نداشت؛ حتّی رهبران هم تجربه نداشتند؛ بنابراین دشمن توانست کار خودش را بکند.
۱۳۸۳/۱۲/۲۴
اینکه بنده مسئلهی #بصیرت را برای خواص تکرار میکنم، به خاطر این است. گاهی اوقات غفلت میشود از دشمنیهائی که با اساس دارد میشود؛ اینها را حمل میکنند به مسائل جزئی. ما در صدر مشروطه هم متأسفانه همین معنا را داشتیم. در صدر مشروطه هم علمای بزرگی بودند -که من اسم نمیآورم؛ همه میشناسید، معروفند[۱]*- که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند، مغلوب تفکرات غرب بودند، طراحی میکردند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند در مجلس شورای ملىِ آن زمان میزنند، یا در مطبوعاتشان مینویسند، مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که میدانست و میفهمید -مثل مرحوم شیخ فضلالله نوری- جلوی چشم آنها به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضلالله مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛ بعضی جانشان را از دست دادند، بعضی آبرویشان را از دست دادند. این اشتباهی است که آنجا انجام گرفت؛ این اشتباه را ما نباید انجام بدهیم.
۱۳۸۸/۱۲/۰۶
[۱]* شیخ محمد کاظم، معروف به آخوند خراسانی/مقیم نجف (لازم به توضیح است که شیخ ابراهیم زنجانی، رئیس فراماسونِ دادگاه فرمایشی که حکم به قتل علامه شیخ فضل الله نوری داد، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی بوده است)
شیخ محمد حسین نائینی/مقیم نجف
شیخ حسین خلیلی طهرانی/مقیم نجف
شیخ عبدالله دیوشلی(معروف به مازندرانی)/مقیم نجف
سید عبدالحسین لاری/ فارس-شیراز
سید عبدالله بهبهانی/تهران
سید محمد طباطبایی/تهران
شیخ نورالله اصفهانی(معروف به حاج آقا نورالله)/اصفهان
شیخ محمد تقی نجفی(معروف به آقا نجفی)/اصفهان
🔸لینک مطلب + کلیپ صوتی در سه کیفیت👇
https://farsi.khamenei.ir/audio-content?id=18343
✳️ @ShahidRabe
13901007_3820_192k.mp3
5.18M
🎧 صوتی/ تحلیل امام خامنه ای(حفظه الله تعالی) از #لحظه_شناسی مشروطه و بی بصیرتیِ علمایِ حامی مشروطه، که منجر به بَردار شدن کسی شد که می دانست و می فهمید، یعنی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)
✳️ @ShahidRabe
📷 👆 آخرین تصویر قبل از شهادت
🚩🏴 سالگرد شهادت مرجع شهید جهان تشیع، حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) بر ولایتمداران، تسلیت باد.
🌹شهادت: ۹-۱۱ مرداد ۱۲۸۸ هجری شمسی(۱۳ رجب ۱۳۲۷ ق) توسط عوامل دین ستیز جریان غربگرا و انگلیسی مشروطه
◽️انسان نماهایی که با فرهنگ غرب آمیختند
◽️نقشههای شوم، بهر دین ستیزی ریختند
◽️علامه شیخ فضلالله را از بغضِ با دین نبی(ص)
◽️روز #میلاد_امام_علی (ع) بر دارِ کین آویختند
◽️مسببین دستاربند، این ننگ را تا ابد بر خود خریدند![۱]*
أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَيْ القوم الظَّالِمِينَ
[۱]* اشاره ایست به مُعَممینِ بی بصیرتِ مشروطه طلب، که با عملکرد نادرست خود باعث بردار شدن علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شدند
🌺 جهت شادی روح مرجع سربدار مشروطه🔰
«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe
✍ آقا با طمأنینه برخاست و عصازنان به طرف نظمیه رفت. جمعیت جلوی در نظمیه را مسدود کرده بود. آقا زیر در، مکث کرد. افراد مسلح، راه را جلوی او باز کردند. آقا همانطور که زیر در ایستاده بود نگاهی به مردم انداخت و رو به آسمان کرد و این آیه را تلاوت فرمود: «وَ اُفُوِضُ اَمْری اِلَیالله اِنَاللهَ بَصیرٌ بِالْعِباد» و به طرف دار به راه افتاد...
روز 13 رجب 1327 قمری بود. روز تولد امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام). یک ساعت و نیم به غروب مانده بود. درهمین گیراگیر باد هم گرفت و هوا به هم خورد. همین طور عصازنان و به طور آرام و با طمأنینه به طرف دار میرفت و مردم را تماشا میکرد... به پای چهارپایه دار رسید. زیر بغل آقا را گرفتند و رفت روی چهارپایه... قریب ده دقیقه برای مردم صحبت کرد...«خدایا تو خودت شاهدی که من آنچه را که باید بگویم به این مردم گفتم، خدایا تو خودت شاهد باش که من برای این مردم به قرآن تو قسم یاد کردم ...خدایا تو خودت شاهد باش در این دم آخر باز هم به این مردم میگویم که مؤسسین این اساس[مشروطه دستپخت انگلیس] لامذهبین هستند که شما را فریب داده اند این اساس مخالف اسلام است...محاکمه من و شما مردم بماند پیش پیغمبر محمدبن عبدالله(ص)...»/مشرق نیوز، کد مطلب 757435 /لحظه بر دار شدن علامه شیخ فضلالله نوری(ه)، دکتر تندرکیا[۱]* از زبان مدیر نظام نوابی👇
mshrgh.ir/757435
💠 امام خمینی رضوان الله تعالی علیه:
شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری(ره) را کی محاکمه کرد؟
یک معمم زنجانی، یک ملای زنجانی [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، شاگرد و معتمدِ آخوند خراسانی] محاکمه کرد و حکم قتل را او صادر کرد. وقتی معمم، ملا، مهذب نباشد، فسادش از همه کَس بیشتر است.در بعضی روایات هست که در جهنم بعضی ها، اهل جهنم، از تعفن بعضی روحانیین در عذاب هستند و دنیا هم از تعفن بعضی از اینها در عذاب است.۵۹/۹/۲۷
مرحوم شیخ فضل الله ایستاد که مشروطه باید مشروعه باشد، باید قوانین موافق اسلام باشد.در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود،...خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند، کاری کردند در ایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه را، یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما، او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، شیخ فضل الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند.۵۹/۸/۲۷
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
ملتی [عوام و خواصی] که در شهر تهران ایستادند و تماشا کردند که مجتهد بزرگی مثل شیخ فضلاللَّه نوری _را که از بانیان و بنیانگذاران و رهبران #مشروطه بود، به جرم اینکه با #جریان_انگلیسی و غربگرای #مشروطیت همراهی نکرد، ضد مشروطه قلمداد کردند، که هنوز هم یک عده قلمزن های ما، گوینده ها و نویسنده های ما همین حرف دروغ بی مبنای بی منطق را نشخوار می کنند و تکرار می کنند_ بالای دار کشیدند و دم نزدند!؟...چوبش را هم خوردند...این یک گناه ملی بود.
#گناه جمعی ملت ها که مجازات عمومی را به دنبال دارد! گناهی که نعمت های بزرگ را زایل میکند و بلاهای سخت را بر سر جماعت ها و ملت های گنهکار مسلط می نماید! گناهی که #استغفار مخصوص خود را دارد.۸۴/۸/۸
🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰
⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰
[۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آلاحمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است.
او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غربزدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانهایم.
در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعاتمان و خطرناک تر از همه در فرهنگمان، فرنگى مآب مىپروریم و فرنگىمآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇
http://rajanews.com/node/40587
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر):
...فقیه #عاشورا اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت #حسینی برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های #کربلا را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش #حسین علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان
✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجتالاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضلالله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در اینباره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفتو شنودی که در پی میآید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشههای او در این فقره بهشمار میآید.
✍ موضوع گفتگو :
«درنگی در نسبت شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری(ره) با مشروطیت ایران»
💠 استاد منذر:
مرحوم آیتالله حاج شیخ فضلالله نوری(ره)، یکی از فقها و #مراجع برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰
http://www.iichs.ir/s/5914
🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰
‼️روایتی شگفت از زمان بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! در روز #میلاد_امام_علی علیه السلام/۱۳ رجب ۱۳۲۷ق (۹-۱۱ مرداد ۱۲۸۸ش)
‼️امیرالمؤمنین علی علیه السلام در معیت رسول گرامی اسلام(ص) در صحنه بر دار شدن شیخ حضور داشته اند و زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عمامه سیادت بر سر شیخ می نهد، مولای متقیان #علی علیه السلام، شیخ را بغل کرده و به آسمانها می برد.(الله اکبر)!
✍ ماجرای شگفت فوق شهرت بسیار دارد و از طرق گوناگونی از سوی افراد معتبر و صادق نقل شده است. حاج ابوالقاسم جاودان (نواده عالم ربانی، عارف بالله آشیخ مرتضی زاهد، که با امام زمان عج در ارتباط بود) در فروردین ۱۳۸۰ از مرحوم آشیخ مرتضی زاهد نقل کرد که می گفت: شام شهادت شیخ، او را در خواب با عمامه سبز دیده. پرسید: آقا! به شما چه گذشت و ماجرای این عمامه سبز چیست؟! فرمود: وقتی بالای دارم می کشیدند، نبی اکرم صلی الله علیه و آله را دیدم که عمامه سبزی در دست داشته و به من می فرمایند: چند دقیقه صبر کن تا این را بر سرت بگذارم. یعنی نگران نباش، تو پیش ما خواهی آمد [تو از ما هستی].
آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی (پدر حضرات آیات حاج شیخ مرتضی و حاج شیخ مجتبی تهرانی) می گفت: حاج میرزا حبیب الله از معتمدین و متشخصین [از نیکان و صادقان تهران] در عالم خواب شیخ فضل الله را دید که، به رسم سادات، عمامه ای سبز بر سر بسته! عرض کرده بود: آقا، ما میدانیم که شما "شیخ" بوده اید، پس این نشان سیادت از چیست؟ شیخ فرمود: زمانیکه پای دار بودم، هنوز طناب را بالا نکشیده بودند که، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را روبه روی خود مشاهده کردم که عمامه مبارکشان را برداشته و فرمودند:
"آشیخ فضل الله! چند لحظه صبر کن، خودم این عمامه را بر سرت می گذارم"
همچنین در نقل های فوق، نکاتی افزون نیز وجود دارد از جمله اینکه: امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در صحنه حضور داشته اند و زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عمامه سبز بر سر شیخ می نهد، مولای متقیان #علی علیه السلام، شیخ را بغل کرده و به آسمانها می برد.(الله اکبر)
دیگر راویان این مطلب شگفت، به ترتیب، حجت الاسلام قلی زاده (به نقل از آیه الله العظمی حاج شیخ مهدی امامی مازندرانی) و حاج احمد شهامت پور (به نقل از آیه الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانی پیش نماز مسجد ترکها در تهران) هستند.
🔸مأخذ: ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی(منذر)
🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش چهارم🔰
⁉️ روایت های شگفت از تلاوت قرآن توسط جنازه سالم مانده شیخ و اثر هدیه سوره والفجر(سوره امام حسین علیه السلام) به روح ملکوتی ایشان🔰
✍ عارف فرزانه مرحوم سيد ذبيح الله قوامی معروف و مشهور به «حاج آقا فخر تهرانی» ازسالكين الی الله و عرفای بزرگواری بود كه هنوز قدر و منزلتش پنهان باقی مانده است.
حاج آقا فخر تهرانی، از تربیت شدگان علمای بزرگ تهران بود که در قم سکونت گزید، نزد بسیاری از اساتید حوزه، ارج و قرب داشت و بویژه طلاب تهرانی، ارادت خاصی به وی مبذول می داشتند.
ایشان در خصوص کرامات و عظمت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع (ره) مطالبی دارند که به برخی اشاره می کنیم🔰
💠 حاج آقا فخر:
«آنقدر بزرگان گفته اند که شیخ فضل الله (ره)، شخص اول خدمت حضرت معصومه سلام الله علیهاست که حد ندارد، آنقدر بزرگان گفته اند که سلام ما را به شیخ فضل الله(ره) برسانید، ایشان به حضرت معصومه(س) می رساند، که حد ندارد»
✍ برای اولین بار اثر توسل به روح ملکوتی شیخ فضل الله نوری ، از زبان حاج آقا فخر تهرانی بیان گردید.
ایشان به افراد نزدیک می فرمودند: که «شیخ، مستجابالدّعوَة است، سوره فجر را به روح ملکوتی شیخ فضل الله هدیه نمایید»
بسیاری با عمل به این دستور ، سرانجام به دعای شیخ فضل الله به حاجت خویش رسیدند. هم اکنون این جریان مشهور عام و خاص گردیده و برخی زائران حضرت معصومه سلام الله علیها روزانه با حضور در مقبره شیخ فضل الله نوری و با هدیه این سوره ی با برکت (والفجر) ، حاجات خویش را طلب می کنند.
‼️ جنازه سالم شیخ، به احتمال زیاد، سوره والفجر تلاوت می فرمود
✅ روایت های شگفت از عارفان بالله🔰
💠 مرحوم آیت الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانی(ره)🔰
✍ جناب حاج احمد شهامت پور مشهور به (انگشتر ساز)، از معتمدین محله حمام گلشن تهران، اظهار داشت: من نوزده سال خدمت مرحوم حاج شیخ ابوالفضل خراسانی، پیشنماز پارسای مسجد ترکها (واقع در بازار تهران) بودم، در عظمت مقام آیت الله شیخ ابوالفضل خراسانی همین بس، که شخصیتی چون مرحوم آیت الله العظمی سید محسن حکیم از نجف به ایشان نامه می نوشت و درخواست موعظه می کرد.
آقای خراسانی می فرمود: مأموری که پس از اعدام مرحوم شیخ فضل الله نوری، محافظ [مأمور نگهبانی از] جنازه ایشان بود، به من گفت: شب که من کنار جنازه بودم گهگاه صوت قرآن می شنیدم ولی گوینده را نمی دیدم./ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی منذر (ره)
💠 مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد تقی بهجت(ره)🔰
✍ مرحوم بهجت(ره)، از قول آقای اشعری نقل کردند که، می گفت: دایی من که از شاگردان مرحوم شیخ فضل الله نوری رحمه الله بود، در شبی که جنازه ایشان را به قم آورده بودند که فردا در حجره دفن کنند، در همان حجره از جنازه ایشان صدای تلاوت قرآن شنیده بود (الله اکبر)/ک، در محضر بهجت
💠 مرحوم آیت الله العظمی شیخ محمد علی اراکی(ره)🔰
✍ آیت الله اراکی فرمودند: فردی به نام مشهدی حسین کبابی در بازار "خان قم" داشتیم که در طبخ کباب، ماهر و بی نظیر بود. یک شب، کار او در مغازه به طول می کشد. اواخر شب از کار دست کشیده و برای نماز به صحن حضرت معصومه علیها السلام می رود... پس از نماز، سرش را به حالت سجده بر مهر می گذارد و خوابش می برد... پس از چندی بیدار شده می بیند هیچ کس نیست و همه رفته اند. به نظرش می رسد که نزدیک جلوخان مقبره حاج شیخ فضل الله نوری(ره) برود و به حالت سر روی زانو، به استراحت بپردازد. وقتی می رود صدای قرآن می شنود. دقیق که می شود می بیند صوت قرآن از داخل مقبره شیخ می آید. حال آنکه کسی داخل مقبره نبوده است!
✍ پس از شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، جنازه مطهر، مخفیانه در یکی از اتاق های بیت ایشان به امانت گذاشته شد. پس از گذشت ۱۸ ماه که از بیم مشروطه چیان غربگرا، تصمیم به انتقال مخفی به قم گرفته شد "جنازه" صحیح و سالم بود (الله اکبر).
دور تا دور صحن اتابکی حرم در قم، کتیبه ای از کاشی های هفت رنگ وجود دارد که روی آن، قصیده ای بلند در مدح حضرت معصومه علیها السلام و اوصاف بنا، درج شده. جالب آنکه، این ابیات از قصیده مزبور بر کتیبه بالای مقبره شیخ شهید نقش بسته که الحق، بیان واقعیت تاریخ است:🔰
نه جنت است، چون جنت مقام رحمت حق/نه کعبه است، چو کعبه است قبله ابرار🔰
مقبره مرجع شهید در قم، سالها محل تجمع اهل دل، خصوصا" امام خمینی(ره) بود.
♦️منابع این بخش: Imgkoa نشانی از مزار اولیاء/کانال تلگرامی نشانی از مزار اولیاء الله (گزارشی از قبور مجرب جهت استجابت دعا)/خبرگزاری بین المللی قرآن iqna/ ک، سر دار، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا/ خاطرات مرد دین و سیاست، مرحوم شیخ حسین لنکرانی(ره)/ ک، در محضر بهجت/بیانات مورخ فقید استاد علی دوانی/ک، خانه بر دامنه آتشفشان، مورخ فقید مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر)...
🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش پنجم/پایانی🔰
‼️ شیخ قتل خود را پیش بینی کرده بود
✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، اندیشمندی ژرف بین و مبارزی ثابت قدم بود. جمع این دو صفت "ژرف بینی" و "ثبات قدم" و نیز بهره گیری از محضر بزرگانی همچون میرزای شیرازی و میرزای رشتی(وارثان سیاست و علم شیخ الاعظم انصاری) رضوان الله تعالی علیهم، از او شخصیتی دانا و شناسای راز ساخته بود که نظیرش را در میان سیاستگران دو قرن اخیر ایران، کمتر می توان یافت.
شیخ، عمری دراز در راه عقیده اش قلم و قدم زده و بویژه در پگاه مشروطه، پیش بینیها کرده(از جمله قتلش را) و هشدارها داده است. نکته بسیار قابل دقت آن است که وی هرچه پیش بینی کرده یا هشدار داده، درست از آب در آمده است!👇
◽️در اواخر سال ۱۳۲۶ق سفرای انگلیس و روس با تهدید واخطار، محمد علی شاه را به تجدید مشروطه و مجلس مورد نظر، اجبار کردند.ظاهر امر، حکایت از آن داشت که شاه قاجار، سخت سرگشته و مضطرب می نمود.در چنان موقعیتی، شیخ خطاب به شاه گفت: اگر در برابر سفارتخانه ها، سستی نشان دهد به اسوه حال گرفتار خواهد شد. از توپ و تشر سفرای روس و انگلیس نترسد. در برابر آنها دست به مقاوت قاطع بزند و عوامل نفوذی آنها را براند. شاه قاجار تذکرات شیخ را نشنیده گرفت و با امیدی که به وعده های تزار روسیه داشت، در مقابله با متجاسرین و حامیان خارجی آنها جدیت نشان نداد و همانگونه که شیخ گفته بود، به اسوه حال گرفتار شد و تبانی انگلیس و روس، او را با رسوایی تمام، خلع و به خارج کشور تبعید کرد! شیخ همچنین پیش بینی کرده بود که اگر شاه، به خواست اجانب، جانب حمایت از اسلام را رها کند، مملکت به صد درجه زیاده اغتشاش می شود، به درجه ای قتل و مقابله شود که هیچ دولتی نتواند جلو گیری کند...
این پیش بینی نیز پس از عزل و اخراج محمد علی شاه و تجدید مشروطه، محقق شد. علی محمد دولت آبادی، از سران مشروطه، در خاطرات خود به قتل و غارتهای مشروطه چیان اعتراف دارد که برکناری محمد علی میرزا، منشأ چه در گیری ها و قتل عامها و خرابیها و تباهی ها شده است.
◽️شیخ همچنین، قتل خود و سید عبدالله بهبهانی (از حامیان مشروطه) را پیش بینی کرده و گفته بود، والله!... مسلم بدان که هم مرا می کشند و هم تورا! بهبهانی در جواب گفته بود، نخیر چنین نیست! شیخ گفت: اکنون باشد تا معلوم شما خواهد شد!
شیخ در گفتگو با طباطبایی و بهبهانی در حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، اظهار داشته بود: ... می دانم اگر دست شورشیان اشرار به من برسد، از هیچگونه بی آبرویی و افتضاح و هتک شرف مضایقه ندارند!این پیش بینی مع الأسف دو سال بعد به بدترین شکل محقق شد. پیکر شیخ بردارشد، پای آن رقصیدند و کف زدند، پس از پایین آوردن، با اسلحه و... فرو کوفتند و خدو افکنده و ادرار کردند و قصد سوزاندنش را هم داشتند ... گویی مقید بودند، شاهد صدقی بر کلام شیخ به بهبهانی و طباطبایی باشند، که قبلا" این وضع را برایشان پیش بینی کرده بود!
پس از قتل شیخ، همان کسانی که در مشروطه اول و فترت بعد آن، علیه شیخ در کشور فعالیت داشته و حمله شان را روی او متمرکز کرده بودند، دست به ترور و منزوی کردن علمای حامی خود از جمله بهبهانی و طباطبایی کردند! بهبهانی را یک سال پس از شهادت شیخ، در خانه اش کشتند!
◽️شیخ در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم(ع)، طی مکتوبی خطاب به علمای ایران و عراق، نسبت به پیامد های سوء مشروطه هشدار داد و پیش بینی کرد که مشروطه چیان غربزده، کشور را به سمت نابودی اسلام و روحانیت، رواج بی بند و باری، شیوع منکرات و مسکرات، کشف حجاب و دوری قرآن از جامعه، سوق خواهند داد!🔰
⁉️ براستی آیا چنین نشد که شیخ گفته بود؟!
👈جالب است، بسیاری از علما و روحانیونی که در مکتوب فوق، مورد خطاب شیخ محسوب می شدند، تحقق هشدار های او را در عصر مشروطه و عصر رضاخان دیدند، همچون،
آخوند خراسانی و آقازاده اش، میرزای نائینی،
حاج آقا نورالله اصفهانی،
سید محمد طباطبایی و آقا زاده اش،
سید عبدالله بهبهانی و آقا زاده اش...
[اما متأسفانه، حرکت جدی هم برای جبران، انجام نگرفت‼️⁉️ یا بهتر است بگوییم که عزمی برای جبران نبود‼️]
✍سیر تاریخ مشروطه کاملا" بر صدق تمامی اظهارات و پیشگویی های شیخ، صحه گذاشت. ندامت بعدی مخالفین شیخ و نیز سیر معکوس و متنزل تاریخ مشروطه، گواه دور بینی و آینده نگری شیخ شهید و صحت هشدار های اوست.
بهر روی، در هوش یا بهتر بگوییم، نبوغ سیاسی شیخ، جای هیچ حرفی نیست.اما، آیا آن پیش بینی های شگفت، صرفا" از نبوغ سیاسی او بر می خواست یا وی، به یمن عشق و اخلاص استواری که به خداوند و اولیای پاک وی داشت، از یک بصیرت باطنی و روشن بینی الهی و معنوی نیز برخوردار بود، و رابطه ای با غیب و نهان جهان داشت؟...به نظر می رسد که، جواب مثبت باشد./
🔸منبع این بخش: برگرفته از ک، خانه بر دامنه آتشفشان، اثر مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی(منذر)
✳️ @ShahidRabe
✅ خصوصیات #عالمان_واقعی_دین در کلام #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف
✳️ @ShahidRabe
✅ زمانِ بهروزیِ مملکت در کلام #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف
✳️ @ShahidRabe
✅ رمز #بصیرت و ترک معصیت در کلام #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری #شهید_رابع اعلی الله مقامه الشریف
✳️ @ShahidRabe
📷 مزار شریف ،قم حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬👆 کلیپ اینفوگرافیک
🔸عنوان: حرفِ اول و آخرِ مرجعِ سَربِدارِ آزادی
☝️خدایا، خودت شاهد باش که در این دم آخر هم به این مردم می گویم که مؤسسین این اساس [مشروطه] از لامذهبین هستند، که مردم را فریب داده اند. این اساس، مخالف اسلام است...
✍ اینها آخرین جملات #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، زعیم نهضت اسلام خواهی مشروطه (مشروعه) است که در ۱۳ رجب ۱۳۲۷ هجری قمری(۹-۱۱ مرداد ۱۲۸۸ ش) توسط عوامل دین ستیزِ جریانِ غربگرا و انگلیسیِ مشروطه، در میدان توپخانه تهران، مظلومانه بردار شد.
🔸نثار روح پُرفتوحش🔰
🌺🍃«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe