eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
284 ویدیو
391 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰بخش دوم🔰 ‼️روایتی شگفت از زمان بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)! در روز علیه السلام/۱۳ رجب ۱۳۲۷ق ‼️امیرالمؤمنین علی علیه السلام در معیت رسول گرامی اسلام(ص) در صحنه بر دار شدن شیخ حضور داشته اند و زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عمامه سیادت بر سر شیخ می نهد، مولای متقیان علیه السلام، شیخ را بغل کرده و به آسمانها می برد.(الله اکبر)! ✍ ماجرای شگفت فوق شهرت بسیار دارد و از طرق گوناگونی از سوی افراد معتبر و صادق نقل شده است. حاج ابوالقاسم جاودان (نواده عالم ربانی، عارف بالله آشیخ مرتضی زاهد، که با امام زمان عج در ارتباط بود) در فروردین ۱۳۸۰ از مرحوم آشیخ مرتضی زاهد نقل کرد که می گفت: شام شهادت شیخ، او را در خواب با عمامه سبز دیده. پرسید: آقا! به شما چه گذشت و ماجرای این عمامه سبز چیست؟! فرمود: وقتی بالای دارم می کشیدند، نبی اکرم صلی الله علیه و آله را دیدم که عمامه سبزی در دست داشته و به من می فرمایند: چند دقیقه صبر کن تا این را بر سرت بگذارم. یعنی نگران نباش، تو پیش ما خواهی آمد [تو از ما هستی]. آیت الله حاج میرزا عبدالعلی تهرانی (پدر حضرات آیات حاج شیخ مرتضی و حاج شیخ مجتبی تهرانی) می گفت: حاج میرزا حبیب الله از معتمدین و متشخصین [از نیکان و صادقان تهران] در عالم خواب شیخ فضل الله را دید که، به رسم سادات، عمامه ای سبز بر سر بسته! عرض کرده بود: آقا، ما میدانیم که شما "شیخ" بوده اید، پس این نشان سیادت از چیست؟ شیخ فرمود: زمانیکه پای دار بودم، هنوز طناب را بالا نکشیده بودند که، حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله را روبه روی خود مشاهده کردم که عمامه مبارکشان را برداشته و فرمودند: "آشیخ فضل الله! چند لحظه صبر کن، خودم این عمامه را بر سرت می گذارم" همچنین در نقل های فوق، نکاتی افزون نیز وجود دارد از جمله اینکه: امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز در صحنه حضور داشته اند و زمانی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عمامه سبز بر سر شیخ می نهد، مولای متقیان علیه السلام، شیخ را بغل کرده و به آسمانها می برد.(الله اکبر) دیگر راویان این مطلب شگفت، به ترتیب، حجت الاسلام قلی زاده (به نقل از آیه الله العظمی حاج شیخ مهدی امامی مازندرانی) و حاج احمد شهامت پور (به نقل از آیه الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانی پیش نماز مسجد ترکها در تهران) هستند. 🔸مأخذ: ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی(منذر) 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 http://rajanews.com/node/40587 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش چهارم🔰 شهادت نامه مرجع شهید علامه (ره)/یادداشت چهارم 🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ 🔹 کشمکش بر سر و آشوب‌طلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطه‌خواهان را نتیجه داد و درگرفت. 🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنه‌گر فرار کرده، برخی اعدام شدند. محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند. 🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدان‌داری و فتنه‌گران، «بيش‌تر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضل‌الله نوري بر خلاف با بازگشايي مجلس به‌شدت مخالفت مي‌ورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام مي‌دانستند.» 🔹از آن سو مشروطه‌خواهان وابسته به سفارت های و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود. 🔹در ظرف چند روز، شیخ فضل‌الله شد ولی جان سالم به در برد، در مخفیانه به شهادت رسید، ، (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخ‌الاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به رسیدند. 🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلوله‌ی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیه‌ی است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نموده‌اند.» 🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای و به عنوان و ، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذی‌ها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند. شاه مخلوع بعد از به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند. 🔹در فقدان دولت، هیئت مدیره‌ای متشکل از اعضای و برخی دیگر از مشروطه‌خواهان سکولار شکل یافت. این ، شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند. «اعضاى عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نماينده‌ی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامه‌ی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امام‌زاده»، امام‌جمعه‌ی فعلى [و] فرزند امام‌جمعه‌ی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يمين‌نظام، ميرزا علی‌محمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.» 🔹در روز ‍.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده زدند. ايستاده بود و به قفقازی‌ها در كشتن پدرش كمك مى‌كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مى‌داد و مى‌گفت. هم زدند و قفقازی‌ها و مجاهدينِ ديگر مى‌كردند. جمعیت حاضر مى‌گفتند. 🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همه‌كس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال می‌دانست. 🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارت‌خانه نمى‏روم و متحصن نمی‌شوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت می‌كنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميته‌ی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف حرف زدى، و حال آن‌كه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. می‌بايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالم‌تر او صادر گردد و نايب‌السلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اين‌ها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود به‌زودى.» 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند..... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
atash export (2).pdf
1.25M
📑 نسخه PDF ای برتر در موضوع شناسی 🔸عنوان: «عاشورا، حدیث ماندگار» 🖋به قلم: اندیشمند و پژوهشگر شهیر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی(منذر) ✍ این مقاله به عنوان سرلوحه، زینت بخش یکی از آثار ارزشمند مؤلف، بنام «خانه بر دامنه آتشفشان» است و بازتاب عاشورا بر آفاق جان مرجع سربدار مشروطه می باشد، مطالعه آنرا از دست ندهید و برای دیگر فرهیختگان نیز ارسال فرمایید ✅ جملات منتخب🔰 ...عاشورا، برخلاف غالب حوادث تاریخ، رویدادی محکوم به زوال و خاموشی نیست، حقیقتی زنده و ماندگار است. زمان، در سرخ روز عاشورا زمان خط تقویمی نیست، چرخه ای پویا و وقفه ناپذیر است: «کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود... معرفی کتاب... 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم/ پایانی🔰 📕 معرفی کتاب ◽️عنوان: (خانه بر دامنه آتشفشان/شهادتنامه شیخ فضل الله نوری) 👈 به ضمیمه وصیتنامه منتشر نشده مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع (ره) ◽️مؤلف: مورخ و پژوهشگر شهیر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) ◽️ناشر : مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ◽️سال نشر : ۹۱ ش ◽️تعداد صفحه: ۳۱۱ ✍ این کتاب در پی شناخت عملکرد عاشورایی و استوار است؛ که با فرجام اندوه بارش، رسوایی مشروطه وارداتی را بر همگان عیان ساخت. 🔹این چنین بود که شیخ، خانه بر دامنه آتشفشان ساخت و از گدازه های فتنه، هیچ هراسی به دل راه نداد و یاد نبوغ سیاسی خود را در تاریخ جاودانه ساخت. 🚩🏴«عاشورا، حدیث ماندگار»: بازتاب «عاشورا» بر آفاق جان «شیخ»؛ ◀️ کتاب با تیتر "عاشورا، حدیث ماندگار" آغاز می شود. مؤلف، در این بخش با استفاده از حادثه عاشورا به زندگی مرجع شهید نقبی می زند🔰 ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود... در بخش بعدی نبوغ سیاسی ایشان و سپس کمالات و کرامات بیان و به تحصن ایشان در آستان حضرت عبد العظیم می پردازد. 📜 وصیتنامه مرجع شهید یکی از مهم ترین بخش های کتاب است، مؤلف اشاره دارد که این وصیتنامه منتشر نشده، اکنون در اختیار محققان قرار می گیرد. همچنین به ماجرای ترور نافرجام ایشان که منجر به مجروحیت شدید معظم له می شود اشاره می کند که سفارت انگلیس وی را مانع اهداف خود می بیند و تصمیم می گیرد تا ایشان را به دست یکی از عوامل خود (کریم دواتگر) ترور کند... ⏪ مباحث دیگر کتاب:🔰 اسلام زیر بیرق کفر نمی رود، داوری تاریخ درباره قاتلان شیخ، اندوه عالمان در شهادت شیخ، شیخ از نگاه امام راحل، سوگ سرود شاعران در مرگ شیخ، انتقام الهی از قاتلین ... تحلیل نامه مهم شیخ به همفکرش ، آقا سید محمد کاظم یزدی ره (صاحب عروه ) اسرار شهادت شیخ٬ با پیکر شیخ چه کردند؟ مویه بزرگان در شهادت شیخ و... ✍ کتاب خانه بر دامنه آتشفشان، یکی از مجلدات دوره هفت جلدی مشروطه و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است، این دوره ارزشمند، از آثار معتبر و صحیحه تاریخ مشروطه است که توسط ناشر، تجدید چاپ شده🔰 📗۱- کارنامه شیخ فضل‌الله نوری (پرسش‌ها و پاسخ‌ها) 📙۲- آخرین آواز قو (بازکاوی شخصیت و عملکرد شیخ فضل‌الله نوری براساس آخرین برگ زندگی و فرجام مشروطه‌خواهی) 📕۳- خانه بر دامنه آتشفشان! (شهادتنامه شیخ فضل‌الله نوری) 📘۴- دیده‌بان بیدار (دیدگاه و مواضع سیاسی ـ اجتماعی شیخ فضل‌الله نوری) 📔۵- شیخ فضل‌الله نوری و مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه 📕۶- اندیشه سبز، زندگی سرخ (زمان و زندگی شیخ فضل‌الله نوری) 📙۷- کالبد شکافی چند شایعه درباره شیخ فضل نوری 👈 معرفی مفصل کتابها:👇 https://b2n.ir/206010 ◀️ مرکز تهیه و توزیع: فروشگاه سرای تاریخ، تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان شهید فیاضی(فرشته)، نرسیده به میدان فرشته، پلاک ۱۱ تلفن ۲۲۶۰۵۰۷۳/نشانی ناشر: همان آدرس، نبش چناران پلاک ۱۵، تلفن۲۲۰۰۳۴۶۹ 🚩🏴 🏴🚩@ShahidRabe
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe
🏴 سوگنامه اربعین، اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها 🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، استاد علی ابوالحسنی(منذر) ره 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 «آنچه بايد مي‌گفتم گفتم! | پایگاه اطلاع رسانی رجا» https://www.rajanews.com/news/40655 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🏴 سوگنامه، اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کَسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها 🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، استاد علی ابوالحسنی(منذر) ره 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان 🏴 @ShahidRabe
🔰بخش چهارم🔰 شهادت نامه مرجع شهید علامه (ره)/یادداشت چهارم 🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ 🔹 کشمکش بر سر و آشوب‌طلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطه‌خواهان را نتیجه داد و درگرفت. 🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنه‌گر فرار کرده، برخی اعدام شدند. محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند. 🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدان‌داری و فتنه‌گران، «بيش‌تر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضل‌الله نوري بر خلاف با بازگشايي مجلس به‌شدت مخالفت مي‌ورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام مي‌دانستند.» 🔹از آن سو مشروطه‌خواهان وابسته به سفارت های و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود. 🔹در ظرف چند روز، شیخ فضل‌الله شد ولی جان سالم به در برد، در مخفیانه به شهادت رسید، ، (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخ‌الاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به رسیدند. 🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلوله‌ی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیه‌ی است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نموده‌اند.» 🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای و به عنوان و ، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذی‌ها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند. شاه مخلوع بعد از به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند. 🔹در فقدان دولت، هیئت مدیره‌ای متشکل از اعضای و برخی دیگر از مشروطه‌خواهان سکولار شکل یافت. این ، شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند. «اعضاى عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نماينده‌ی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامه‌ی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امام‌زاده»، امام‌جمعه‌ی فعلى [و] فرزند امام‌جمعه‌ی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يمين‌نظام، ميرزا علی‌محمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.» 🔹در روز ‍.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده زدند. ايستاده بود و به قفقازی‌ها در كشتن پدرش كمك مى‌كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مى‌داد و مى‌گفت. هم زدند و قفقازی‌ها و مجاهدينِ ديگر مى‌كردند. جمعیت حاضر مى‌گفتند. 🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همه‌كس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال می‌دانست. 🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارت‌خانه نمى‏روم و متحصن نمی‌شوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت می‌كنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميته‌ی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف حرف زدى، و حال آن‌كه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. می‌بايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالم‌تر او صادر گردد و نايب‌السلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اين‌ها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود به‌زودى.» 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند..... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش سوم🔰 📚 معرفی منابع معتبر درباره تحصن [۱]* کتاب (خانه بر دامنه آتشفشان/شهادتنامه شیخ فضل الله نوری) 👈 به ضمیمه وصیتنامه منتشر نشده مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع (ره) در جریان تحصن ◽️مؤلف: مورخ و پژوهشگر شهیر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) ◽️ناشر : مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ◽️سال نشر : ۹۱ ش ◽️تعداد صفحه: ۳۱۱ ✍ این کتاب به ماجرای حماسی تحصن شیخ و یاران می پردازد و در پی شناخت عملکرد عاشورایی و استوار است؛ که با فرجام اندوه بارش، رسوایی مشروطه وارداتی را بر همگان عیان ساخت. 🔹این چنین بود که شیخ، خانه بر دامنه آتشفشان ساخت و از گدازه های فتنه، هیچ هراسی به دل راه نداد و یاد نبوغ سیاسی خود را در تاریخ جاودانه ساخت. 🚩🏴«عاشورا، حدیث ماندگار»: بازتاب «عاشورا» بر آفاق جان «شیخ»؛ ◀️ کتاب با تیتر "عاشورا، حدیث ماندگار" آغاز می شود. مؤلف، در این بخش با استفاده از حادثه عاشورا به زندگی مرجع شهید نقبی می زند🔰 ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود... در بخش بعدی نبوغ سیاسی ایشان و سپس کمالات و کرامات بیان و به تحصن ایشان در آستان حضرت عبد العظیم می پردازد. 📜 وصیتنامه مرجع شهید یکی از مهم ترین بخش های کتاب است، مؤلف اشاره دارد که این وصیتنامه که توسط شیخ در جریان تحصن حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تنظیم شده، برای اولین بار در این کتاب منتشر شده است. همچنین به ماجرای ترور نافرجام ایشان که منجر به مجروحیت شدید معظم له می شود اشاره می کند که سفارت انگلیس وی را مانع اهداف خود می بیند و تصمیم می گیرد تا ایشان را به دست یکی از عوامل خود (کریم دواتگر) ترور کند... ⏪ مباحث دیگر کتاب:🔰 اسلام زیر بیرق کفر نمی رود، داوری تاریخ درباره قاتلان شیخ، اندوه عالمان در شهادت شیخ، شیخ از نگاه امام راحل، سوگ سرود شاعران در مرگ شیخ، انتقام الهی از قاتلین ... تحلیل نامه مهم شیخ به همفکرش ، آقا سید محمد کاظم یزدی ره (صاحب عروه ) اسرار شهادت شیخ٬ با پیکر شیخ چه کردند؟ مویه بزرگان در شهادت شیخ و... ✍ کتاب خانه بر دامنه آتشفشان، یکی از مجلدات دوره هفت جلدی مشروطه و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است، این دوره ارزشمند، از آثار معتبر و صحیحه تاریخ مشروطه است که توسط ناشر، تجدید چاپ شده🔰 ◀️ مرکز تهیه و توزیع: فروشگاه سرای تاریخ، تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان شهید فیاضی(فرشته)، نرسیده به میدان فرشته، پلاک ۱۱ تلفن ۲۲۶۰۵۰۷۳/نشانی ناشر: همان آدرس، نبش چناران پلاک ۱۵، تلفن۲۲۰۰۳۴۶۹ 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 «آنچه بايد مي‌گفتم گفتم! | پایگاه اطلاع رسانی رجا» https://www.rajanews.com/news/40655 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe
🏴 سوگنامه اربعین، اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها 🔸منبع: ک، تنهای شکیبا، استاد علی ابوالحسنی(منذر) ره 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان 🏴🚩@ShahidRabe
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 «آنچه بايد مي‌گفتم گفتم! | پایگاه اطلاع رسانی رجا» https://www.rajanews.com/news/40655 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش چهارم🔰 شهادت نامه مرجع شهید علامه (ره)/یادداشت چهارم 🔹ماجرای اعدام مظلومانه شیخ 🔹 کشمکش بر سر و آشوب‌طلبان، درگیری میان نیروهای حکومت با مشروطه‌خواهان را نتیجه داد و درگرفت. 🔹مجلس بسته شد و برخی عناصر فتنه‌گر فرار کرده، برخی اعدام شدند. محمدعلی شاه پس از عفو عمومی، اعلام کرد که پس از سه ماه مجلس جدید افتتاح خواهد شد، و پس از مدتی را تشکیل داد تا مقدمات انتخابات را فراهم کنند. 🔹در این میان و با توجه به شرایط منطقه و میدان‌داری و فتنه‌گران، «بيش‌تر علماي مهم تهران و شهرهاي بزرگ به رهبري شيخ فضل‌الله نوري بر خلاف با بازگشايي مجلس به‌شدت مخالفت مي‌ورزيدند. و در ديدارهاي مکرر با شاه، مجلس شوراي ملي را منافي با قواعد اسلام مي‌دانستند.» 🔹از آن سو مشروطه‌خواهان وابسته به سفارت های و انگلیس، در تدارک کودتایی عظیم بودند. یکی از اقدامات لازم، از میان برداشتن علمای مخالف بود. 🔹در ظرف چند روز، شیخ فضل‌الله شد ولی جان سالم به در برد، در مخفیانه به شهادت رسید، ، (نماینده علمای مشروعه خواه برای مذاکره با علمای نجف) و میرزا مسعود شیخ‌الاسلام نیز توسط مشروطه خواهان تندرو به رسیدند. 🔹شیخ در آن ایام نوشته بود: «به صاحب شرع اقدس نبوی [قَسم] که بعد از خوردن گلوله‌ی منافقین، مکرّر در مکرّر، در قلب خلجانی شد که کاش کاری شده و مرا راحت نموده بود. و باز، خود را ملامت کرده گفتم چه آرزویی است؟! با تو کارها دارند، که شاید این وقعه یکی از هزار و اندکی از بسیار باشد، أوّلُ العِلمِ مَعرفةُ الجَبّارِ و آخِرُهُ تَفویضُ الأمرِ إلیه. این همان داعیه‌ی است. آن روز، فاش و فاش، هجوم بر هلاکت امام مبین کردند؛ امروز هجوم بر اضمحلال کتاب و دین مبین نموده‌اند.» 🔹به تدریج، برخی از فراریان و نیروهای و به عنوان و ، از شمال و جنوب، تهران را محاصره کرده و با هماهنگی نفوذی‌ها در مدافعان شهر، آن را تصرف کردند. شاه مخلوع بعد از به سفارت، برکنار شد و احمد میرزای خردسال را بر تخت نشاندند. 🔹در فقدان دولت، هیئت مدیره‌ای متشکل از اعضای و برخی دیگر از مشروطه‌خواهان سکولار شکل یافت. این ، شکل داد تا معارضان را قلع و قمع کند. «اعضاى عبارت بودند از: شيخ ابراهيم زنجانى، نماينده‌ی زنجان [فراماسون، از شاگردان و معتمدین آخوند محمد کاظم خراسانی]، ميرزا محمد، سردبير روزنامه‌ی نجات، جعفرقلى خان بختيارى، سيد محمد ملقب به «امام‌زاده»، امام‌جمعه‌ی فعلى [و] فرزند امام‌جمعه‌ی فقيد، اعتلاءالملك، جعفرقلى خان، يكى از ايرانيان ساكن در قسطنطنيه، حاجى ميرزا عبدالحسين خان كاشانى ملقب به وحيدالملك، يمين‌نظام، ميرزا علی‌محمد خان، از مجاهدين، احمدعلى خان، از مجاهدين.» 🔹در روز ‍.ق «سه مرتبه شيخ را به استنطاق بردند. ... شيخ را ... سه ربع به غروب مانده زدند. ايستاده بود و به قفقازی‌ها در كشتن پدرش كمك مى‌كرد (بعد اين پسر را هم به سزا رساندند. در حياط عدليه كشته شد.) و بعد ... دست زده هورا كشيدند، با سايرين دست مى‌داد و مى‌گفت. هم زدند و قفقازی‌ها و مجاهدينِ ديگر مى‌كردند. جمعیت حاضر مى‌گفتند. 🔹... تا آنروز در ايران كه مملكت اسلامى است همچو كارى نشده بود.» «همه‌كس تبعيد او را يقين داشت. اما تصور قتل او را علنى آن هم بدون محاكمه و استنطاق در عدليه با حضور مردم محال می‌دانست. 🔹خود شيخ هم گفته بود به سفارت‌خانه نمى‏‌روم و متحصن نمی‌شوم. اگر مقام سؤال و پرسش باشد حاضرم. تمام خدمات خود را به مذهب اسلام و علاوه كردن آن اصل به قانون اساسى كه پنج نفر بايد از طراز اول مجتهدين در نشر قوانين حاضر باشند ثابت می‌كنم. اگر زور باشد غير تسليم چاره نيست. نيم ساعت استنطاق در كميته‌ی جنگ كردند، آن هم همين بود كه تو مقصر هستى و بر خلاف حرف زدى، و حال آن‌كه شيخ اهل نظام نبود و قشونى را به باد نداده بود. می‌بايست در عدليه موافق قانون اساسى و مشروطه استنطاق علنى شود و حكم قتل او از مجتهدين عالم‌تر او صادر گردد و نايب‌السلطنه امضاء كند، نه به حكم يپرم و معزّالسلطان. اين‌ها انتقام است، غرض شخصى و ميل جمعى. اما اسباب فناء و اضمحلال خواهد بود به‌زودى.» 🔹«پس از کشته شدن آقا شیخ فضل‌الله هیجانِ باطنی ویژه ای در عموم مردم پیدا شد، به حدّی که رؤسای آن‌ها حاشا کردند که این قتل، بدون تصویب و اجازه‌ی ماها بوده است و خودِ مجاهدین این کار را کرده‌اند..... 🔰ادامه در بخش پنجم🔰
🔰بخش سوم🔰 📚 معرفی منابع معتبر درباره تحصن [۱]* کتاب (خانه بر دامنه آتشفشان/شهادتنامه شیخ فضل الله نوری) 👈 به ضمیمه وصیتنامه منتشر نشده مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری شهید رابع (ره) در جریان تحصن ◽️مؤلف: مورخ و پژوهشگر شهیر، مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) ◽️ناشر : مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران ◽️سال نشر : ۹۱ ش ◽️تعداد صفحه: ۳۱۱ ✍ این کتاب به ماجرای حماسی تحصن شیخ و یاران می پردازد و در پی شناخت عملکرد عاشورایی و استوار است؛ که با فرجام اندوه بارش، رسوایی مشروطه وارداتی را بر همگان عیان ساخت. 🔹این چنین بود که شیخ، خانه بر دامنه آتشفشان ساخت و از گدازه های فتنه، هیچ هراسی به دل راه نداد و یاد نبوغ سیاسی خود را در تاریخ جاودانه ساخت. 🚩🏴«عاشورا، حدیث ماندگار»: بازتاب «عاشورا» بر آفاق جان «شیخ»؛ ◀️ کتاب با تیتر "عاشورا، حدیث ماندگار" آغاز می شود. مؤلف، در این بخش با استفاده از حادثه عاشورا به زندگی مرجع شهید نقبی می زند🔰 ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود... در بخش بعدی نبوغ سیاسی ایشان و سپس کمالات و کرامات بیان و به تحصن ایشان در آستان حضرت عبد العظیم می پردازد. 📜 وصیتنامه مرجع شهید یکی از مهم ترین بخش های کتاب است، مؤلف اشاره دارد که این وصیتنامه که توسط شیخ در جریان تحصن حرم حضرت عبدالعظیم(ع) تنظیم شده، برای اولین بار در این کتاب منتشر شده است. همچنین به ماجرای ترور نافرجام ایشان که منجر به مجروحیت شدید معظم له می شود اشاره می کند که سفارت انگلیس وی را مانع اهداف خود می بیند و تصمیم می گیرد تا ایشان را به دست یکی از عوامل خود (کریم دواتگر) ترور کند... ⏪ مباحث دیگر کتاب:🔰 اسلام زیر بیرق کفر نمی رود، داوری تاریخ درباره قاتلان شیخ، اندوه عالمان در شهادت شیخ، شیخ از نگاه امام راحل، سوگ سرود شاعران در مرگ شیخ، انتقام الهی از قاتلین ... تحلیل نامه مهم شیخ به همفکرش ، آقا سید محمد کاظم یزدی ره (صاحب عروه ) اسرار شهادت شیخ٬ با پیکر شیخ چه کردند؟ مویه بزرگان در شهادت شیخ و... ✍ کتاب خانه بر دامنه آتشفشان، یکی از مجلدات دوره هفت جلدی مشروطه و مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) است، این دوره ارزشمند، از آثار معتبر و صحیحه تاریخ مشروطه است که توسط ناشر، تجدید چاپ شده🔰 ◀️ مرکز تهیه و توزیع: فروشگاه سرای تاریخ، تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان شهید فیاضی(فرشته)، نرسیده به میدان فرشته، پلاک ۱۱ تلفن ۲۲۶۰۵۰۷۳/نشانی ناشر: همان آدرس، نبش چناران پلاک ۱۵، تلفن۲۲۰۰۳۴۶۹ 🔰ادامه در بخش چهارم🔰
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 http://rajanews.com/node/40587 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🏴 سوگنامه اربعین؛ اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها ________________________ ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود... / بر گرفته از کتاب، تنهای شکیبا و خانه بر دامنه آتشفشان؛مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر 🏴🚩@ShahidRabe
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 «آنچه بايد مي‌گفتم گفتم! | پایگاه اطلاع رسانی رجا» https://www.rajanews.com/news/40655 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش دوم🔰 ⁉️چگونگی دستگیری، زندانی شدن، محاکمه فرمایشی و بر دار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه)🔰 [۱]* ✍ ادیب بزرگ، مرحوم دکتر شمس الدین تندر کیا، نوه پسری شیخ شهید و فرزند میرزا هادی نوری (فرزند خلف شیخ) است. اختصار و روان بودن نثر وی در کنار دسترسی به جزئیات اطلاعات خانوادگی و شاهدان عینی موجب ایجاد یک گزارش خواندنی از داستان غم انگیز بر دار رفتن شیخ شده است. خصوصاً که او خود از شاعران برجسته نسل شعر نو در دهه چهل بوده است و حتی قلم او شبیه به جلال آل‌احمد است. از قضا، جلال نیز در مورد سرنوشت شیخ با او همداستان است. او در صفحه 78 کتاب غربزدگی می گوید: «من با دکتر تندر کیا موافقم که نوشت، شیخ شهید نورى، نه به عنوان مخالف مشروطه که خود در اوایل امر مدافعش بود، بلکه به عنوان مدافع مشروعه باید بالاى دار برود و من مى افزایم به عنوان مدافع کلیت تشیع اسلامى، از آن روز بود که نقش غرب زدگى را همچون داغى بر پیشانى ما زدند و من نعش آن بزرگوار را بر سر دار، همچون پرچمى مى دانم که به علامت استیلاى غرب‌زدگى، پس از دویست سال کشمکش بر بام سراى این مملکت افراشته شد و اکنون در لواى این پرچم، ما شبیه به قومى از خود بیگانه‌ایم. در لباس و خانه و خوراک و ادب و مطبوعات‌مان و خطرناک تر از همه در فرهنگ‌مان، فرنگى مآب مى‌پروریم و فرنگى‌مآب، راه حل هر مشکلى را مى جوییم.» آنچه می خوانید به مناسبت ایام شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سالروز مشروطیت است. برگرفته از کتاب «سرّ دار» به قلم دکتر تندر کیا/کامل مطلب👇 http://rajanews.com/node/40587 💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✍ عالم اندیشمند و روشنگر، مرحوم حجت‌الاسلام والمسلمین استاد علی ابوالحسنی (منذر) در شناخت زندگی و زمانه مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری، اعلی الله مقامه، ید طولایی داشت و آثاری که در این‌باره از خویش برجای نهاد بیانگر این امر است. گفت‌و شنودی که در پی می‌آید در سال 1380 با آن فقید سعید انجام شده و ترجمانی از اندیشه‌های او در این فقره به‌شمار می‌آید. ✍ موضوع گفتگو : «درنگی در نسبت شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری(ره) با مشروطیت ایران» 💠 استاد منذر: مرحوم آیت‌الله حاج شیخ فضل‌الله نوری(ره)، یکی از فقها و برجسته قرن چهاردهم هجری است...کامل گفتگو🔰 http://www.iichs.ir/s/5914 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🏴 سوگنامه اربعین؛ اشعاری از علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه درباره مراجعت اهل بیت علیهم السلام از شام، خطاب به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ای نموده آفتاب رخ نهان اندر حجاب / سبط پیغمبر، سرش بر نی، تنش در آفتاب داد از سفیانیان، فریاد از مروانیان / دختر زهرا ز جور کوفیان شد بی حجاب یک دم شه خیمه اجلال زن در کربلا / ناقه عریان ببین و دختران بوتراب یا ولی الله! ببین، ای حجت روی زمین / یوسف آل محمد (ص) را به چنگ آن ذئاب(۱) آن کسان کز روی ایشان شرمسار است آفتاب / یک زمان در کوفه بنگر، گاه در شام خراب یا ولی! الثار آمد و شد عزا / کاروان رفته باز آمد از رخ نقاب جابر انصاری از یک سو نگر با اشک و آه / سوی دیگر بین اسیران، دل پریش از اضطراب محشر کبری شد آنگه چون بدیدند آن زنان / آه آه از آن ذهاب و داد داد از آن ایاب ناگهان افکند خود را از فراز اشتران / هر زنی قبری به بر بگرفت و با وی در خطاب از طپانچه نیلگون ز آن بی کسان بنگر عذار / زخم زنجیر و غل آنان را به دست و دل، کباب گفت لیلی (لیلا) قبر اکبر را چو او در بر کشید: / خیز از جا مادرت برگشته با چشم پر آب زینب مظلومه بنگر با زبان پر گله / می دهد شرح ستم از کوفه تا شام خراب گاه گوید ظلم های مجلس ابن زیاد / گه ز شام و از یزید شوم و از جام شراب وقت آن شد تیغ موعود از نیام آری برون / جامه صبر محبان چاک شد تا کی غیاب نوری محزون ز بهرت روز و شب در انتظار / الغیاث ای سرّ پنهان العجل بنما شتاب (۱) ذئاب: جمع ذئب: گرگها ________________________ ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبار مولایش علیه السلام نبود... / بر گرفته از کتاب، تنهای شکیبا و خانه بر دامنه آتشفشان؛مرحوم استاد علی ابوالحسنی منذر 🏴🚩@ShahidRabe
💠 مورخ و پژوهشگر فقید استاد علی ابوالحسنی (منذر): ...فقیه اندیش بزرگ عصر ما، (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه) که تقدیر، سرنوشت برایش رقم زده بود، در فصل پایان زندگی-کشاکش سخت مشروطه-همواره صحنه های را پیش چشم داشت و یاد آور حوادث شگفت آن بود...فرجام سرخ شیخ نیز، بی شباهت به سرگذشت خونبارِ مولایش علیه السلام نبود.../ بر گرفته از کتاب، خانه بر دامنه آتشفشان ✳️ @ShahidRabe