✍ به گزارش سرویس کتاب و نشر خبرگزاری رسا، انتشارات نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب سر دار، گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن مرجع شهید حضرت آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در نهضت مشروطه، نوشته تندرکیا را به چاپ رسانده است.
آنان که با دیده باز و عبرت جو، به سراغ تاریخ بروند، می توانند از این آموزگار بزرگ و خاموش، درسها بیاموزند و توشه ها برگیرند. علی رغم آنکه هر مقطع تاریخ، حاوی و رویدادهای تازه و متفاوت با دیگر مقاطع است اما در عین حال قوانین و سنن ثابتی بر این رویدادها حاکم است که با کشف و درک آنها می توان مقطع حال و آینده را جهت داد و موانع را از پیش روی برداشت و راه رستگاری را هموار نمود. دوران مشروطه یکی از پرعبرت ترین و درس آموزترین مقاطع مهم تاریخ این سرزمین است که باید آن را خواند و به کندو کاو در آغاز و انجام رویدادهای آن پرداخت.
یکی از غفلت های مهم از آغاز انقلاب اسلامی تاکنون، غفلت از این دوران و مرورنکردن و نیاموختن درسهای آن، آن گونه که باید است و از همین بابت تلفات سنگینی را به جان خریده ایم که می توانستیم با عبرت از مشروطه مانع از آن شویم.
ماجرای بردار رفتن مجاهد عظیم الشان، مجتهد عالی مقام مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری(ره) با توطئه و تمهید دول غربی و مستفرنگان دست نشانده آنها، از نقاط برجسته و ننگین تاریخ مشروطه است که زوایا و ابعاد گوناگون آن همچنان برای بسیاری از ما و بویژه نسل جوان، ناشناخته مانده است و این در حالی است که جلوه هایی از مقدمات و زمینه هایی که منجر به این حادثه تلخ و ننگ آلود شد، در دوران کنونی در حال تکرار است.
🔸ساختار کتاب
کتاب سر دار، گزارشی تحلیلی از بر دار رفتن آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری زعیم بصیر و شجاع نهضت اسلام خواهی مشروطه، دارای فصل بندی مشخصی نیست، بلکه در آن حوادث و اتفاقات زمان به شهادت رسیدن به ترتیب بیان می شود. عناوین ارائه شده به ترتیب عبارت است از: سرّ دار، نقش انگلیس، دستگیری، بازجویی و محاکمه، به سوی دار، آخرین سخنان شیخ، زنده باد مجازات!، حمله به جنازه مطهر!، تحویل جنازه، پنهان نمودن جنازه در خانه شیخ، حمل جنازه به قم، حق با شیخ بود یا علمای دموکرات؟، شیخ و دربار محمد علی شاه، فقر شیخ، شیخ و بیگانگان، بررسی اسناد منتشرشده درباره شیخ، یک پاکت سر بسته، رساله مشروطه مشروعه، عاقبت مهدیِ ناخلف.
🔸ویژگی اثر
1. پرداختن به یکی از مهمترین نقاط تاریخ معاصر ایران؛
2. پرداختن به مرجع شهید آیت الله العظمی علامه شیخ فضل الله نوری؛
3. معرفی اتفاقات قبل و بعد از شهادت آیت الله العظمی شیخ فضل الله نوری؛
4. پرداختن به اتفاقات با استفاده از تحلیل های مناسب؛
5. نقل حوادث از طریق نقل خاطرات نوه علامه شیخ فضل الله نوری.
انتشارات نهاد کتابخانه های عمومی کشور، کتاب سر دار، را در در قطع رقعی و 104 صفحه به چاپ رسانده است.
👈علاقهمندان میتوانند برای خرید این کتاب به انتشارات نهاد کتابخانه های عمومی کشور به آدرس: نشانی: تهران، خیابان فلسطین، پایینتر از بلوار کشاورز، کوچه شهید ذاکری، پلاک ۹ تلفن: ۸۸۹۳۷۵۷۹ مراجعه نمایند./826/ن601/ق
✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه پایان هفته کتاب و کتابخوانی و تجدید چاپ یک کتاب کمیاب از انتشارات امیر کبیر
📚 کتاب «شیخ فضلالله نوری و مشروطیت» اثر مورخ شهیر معاصر، حجت الاسلام والمسلمین مهدی انصاری قمی، حفظه الله/ با اضافات و تغییرات
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم کتاب «شیخ فضلالله نوری و مشروطیت: رویارویی دو اندیشه» نوشته مهدی انصاری، در ۴۶۶ صفحه و بهای ۹۵ هزار تومان توسط انتشارات امیر کبیر منتشر و وارد بازار نشر شده است.
🔸توضیحات نویسنده
💠 استاد انصاری(مورخ، پژوهشگر، مشروطه پژوه و نویسنده کتاب:
این رساله را در مورد شیخ (مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره)، نوشته ام، ۱۲ سال روی آن کار [پژوهشی] کرده ام، تمام اسناد لانه های خیانتکار انگلیس و روس، روسیه رفته ام برای این کتاب، تمام کتاب نارنجی و اسناد و مدارک وقایع مشروطه را بین ایران و روس که توسط دو سفیر انجام می شده، نقل کرده ام.۷۰ سال نامه های بین ایران و عراق، نجف، خانقین، کرمانشاه را که توسط علمای بزرگ و یا از مجلس به آنها ارسال می شده، دیده ام و نقاط مهم آنرا آورده ام و اسناد کتاب آبی، سفارت انگلیس و سفارت فرانسه را به مقداری که در توانم بوده، تلاش کرده ام [ملاحظه، بررسی و به کار گرفته ام]./همایش دیده بان بیدار، حرم حضرت عبدالعظیم ع، ۹۶/۵/۱۸
🔸مشخصات
✍ نویسنده کتاب را در ۹ فصل تفصیلی تدوین و تنظیم کرده و کوشیده با شـمـایـی کـلـی از زنـدگـی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره، روند شکلگیری فعالیتهای سیاسی، اجتماعی ایشان را که نهایتا در جریانات و تحولات دوران مشروطیت به اوج خود رسید، مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
فصل ۱ «آشنایی با شیخ فضلالله نوری ره»به گونهای مختصر به زندگی سیاسی، اجتماعی و علمی مرجع شهید تا آستانه شکلگیری نهضت مشروطیت ایران اختصاص دارد.
فصل ۲ «بازشناسی مقدمات و زمینههای فکری مشروطیت»
فصل ۳ با نگرشی تحلیلی ــ تاریخی به مـجـمـوعـه تحولاتی اشاره دارد که جنبش عـــدالــتــخـــواهـــی مـــردم ایــران را بــه مــرز مشروطهخواهی کشانید.
فصل ۴«روشنفکران و جنبش مشروطیت»
فصل ۵ موضوع«تدوین قانون از نظر مرجع شهید» و سه معمم عصر مشروطه بررسی شده است
فصل ۶ مساله «حکمران قانونی و اندیشه شیخ» مورد ارزیابی قرار میگیرد.
فصل ۷ موضوع «اصل نظارت شورای مجتهدین» و حوادث و رخدادهای مربوط به آن با محوریت شخصیت و اندیشه مرجع شهید، بررسی شده است.
فصل ۸ به حوادث دوران موسوم به استبداد صغیر و حوادثی که در این مقطع، مرجع شهید با آنها مواجه شد، پرداخته است.
فصل ۹ هم با ارائه شمایی کلی از حوادث پس از فتح تهران و به مجموعه رخدادهایی اشاره دارد که نهایتا" به دستگیری، محاکمه و اعدام تأسف بار مرجع شهید، توسط مشروطهخواهان افراطی و سکولار انجامید.
🔸توضیحات تکمیلی
یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران، انقلاب مشروطیت محسوب میشود که تاکنون در باب آن، آثار و مکتوبات زیادی تالیف شده اما این میان، نقش مخالفان و موافقان آن همواره مورد بحث بوده است.
یکی از این شخصیتها که از مراجع برجسته شیعه نیز بود، علامه شیخ فضل الله نوری است که نخست نقش تاثیرگذاری در پیروزی انقلاب مشروطه ایران داشت اما پس از مدتی به یکی از مخالفان آن تبدیل شد. به همین دلیل شیخ مخالفان و موافقان جدی دارد؛ عدهای او را فردی میدانند که به شریعت توجه داشت و به خاطر دین به مخالفت با مشی مشروطه خواهان پرداخت.
در این کتاب علاوه بر بیان خطمشی فکری و نقش مؤثر علامه شیخ فضلالله نوری در جنبش مشروطیت، باورهای فقهی و استنباطهای اجتهادی و اصولی وی و دیگر مجتهدان همعصرش در ایران و عراق درباره حاکمیت نظام جدید و مشروطیت در برخورد با شریعت، که بر آن اساس حرکت مشروعهخواهی پیریزی شد، مرور میشود. همچنین به اندیشهها و نظرات روشنفکران و مشروطهخواهان و خواستههای آنها در تجدید نظام سیاسی کشور و تعارض بین این دو جناح توجه شده است.
👈علاقمندان می توانند از درگاه مؤسسه انتشارات امیر کبیر کتاب
شیخ فضل الله نوری و مشروطیت را خریداری نمایند🔰
https://amirkabirpub.ir/product/17085/
✳️ @ShahidRabe
✍ یادی از دو تن از همفکران و شاگردان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(اعلی الله مقامه الشریف) که در #ماه_ربیع_الثانی به ملکوت اعلی پیوستند.
❇️ (۱)- آقا سیّد محمّد باقر دُرچهای از فقیهان امامی قرن سیزدهم و چهاردهم قمری و از استادان حوزه علمیه اصفهان (از اساتید، شهید سید حسن مدرس، آقا میرزا رحیم ارباب، حاج آقا حسین بروجردی و...)، که در نجف، نزد میرزای شیرازی و میرزا حبیب الله رشتی و در اصفهان نزد محمد باقر خوانساری شاگردی کرد و از دوستان و همفکران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری در مشروعه خواهی بود. رضوان الله تعالی علیهم
🔹ارتحال: ربیع الثانی ۱۳۴۲ قمری،
آقا سید محمد باقر درچه ای(ره) بر اثر سکته، در حمام درچه وفات یافته و پس از تشییع و عزاداری باشکوه و کم نظیر مردم اصفهان و قصبات اطراف، به تخت فولاد برده شد و در تکیه کازرونی در جوار مزار آخوند گزی(ره) آرمید ./از دانشنامه اسلامی
🔹فعالیتهای اجتماعی-سیاسی:
همفکری با #مرجع_شهید علامه شیخ فضل الله نوری در نهضت مشروطه و فتوای حرام دانستن کمک به تشکیل مجلس شورای ملی[غربگرایان]/ از ویکی شیعه
🔹گوشه ای از زندگانی مرد میدان تقوا، آقا سید محمد باقر درچه ای(ره)👇
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/3413/15934/
❇️ (۲)- آقا سید موسی زرآبادی رضوان الله تعالی علیه از شاگردان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه،
از عالمان ذوفنون، از نوادر روزگار و از متوسلان واصل، و از عابدان و زاهدان و پرهیزکاران بینظیر، و نمونه کامل یک تربیت یافته در مکتب قرآنی در علم و عمل
🔹ارتحال: ربیع الثانی ۱۳۵۳ قمری
💠 امام خامنه ای (حفظه الله):
مرحوم سیّد موسی زرآبادی شخصیت عظیمی است که در همین شهر قزوین، مرکز پرتوفشانىِ معنوی و سلوکی و عرفانی به شعاع وسیعی از طلّاب و جویندگان معرفت بود! ۸۲/۹/۲۵
🔹مزار: شهر قزوین صحن امامزاده حسین
🔹گوشه ای از سیره علمی و عملی آیت الله سید موسی زرآبادی(ره)👇
http://rasanews.ir/fa/news/432536/
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
✳️ @ShahidRabe
🗓 ۱۷ ربیع الثانی ۱۳۲۸ هجری قمری، سالگرد ارتحال شهادت گونه مجتهد بزرگ مشروعه خواه زنجان در عصر مشروطه
🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات»
اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم
💠 رهبر معظم انقلاب، امام خامنه ای(حفظه الله):
دوران مشروطیت، عالم [مشروعه خواه] بزرگی مثل مرحوم «آخوند ملاقربانعلی» در زمینهی فقه، در اوج علمی قرار داشت و علمای برجسته زمان خود را نسبت به مقام علمیاش خاضع کرد! ۸۲/۷/۲۱ جهادتبیینی
🔰👇👇
⁉️ ماجرای تبعید مظلومانه و مشقت بارِ توأم با ارتحال زود هنگامِ مجتهد بزرگ زنجان، آخوند ملا قربانعلی زنجانی(ره) مشهور به حجت الاسلام، از یاران مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه الشریف) توسط جریان غربگرای حاکم بر مشروطه
⁉️ نقش آخوند محمد کاظم خراسانی (از علمای ثلاثِ حامیِ جریانِ غربگرایِ مشروطه در نجف)، در ماجرای تبعیدِ آخوند ملا قربانعلی زنجانی(ره)، از ایران به کاظمین!/ربیع الاول ۱۳۲۷ق
✍ در سال ۱۳۲۷ ق مشروطه چیان غربگرا، قوایی را به سرکردگی سه تن از مزدوران خود، معتضد، بهادر بختیاری و یپرم خبیث ارمنی(مجری اعدام شیخ فضل الله ره) جهت سرکوب مخالفان مشروطه انگلیسی به اردبیل و زنجان روانه ساختند. آنها، این عالم کهنسال را [ملا قربانعلی زنجانی را] به جرم اسلام خواهی و همدستی با شیخ فضل الله، دستگیر و به عتبات عالیات تبعید نمودند. این مجاهد نستوه در سال ۲۹-۱۳۲۸ ق تنها و غریبانه در کاظمین دار فانی را وداع گفت.او تا آخرین لحظه عمر برای تحقق حکومت مشروعه پایداری نمود./از،م،م تاریخ معاصر، کدمطلب۱۰۵۸
✍ خاطرات فقید سعید، مرحوم آیت الله العظمی سید عزالدین حسینی زنجانی(ره)، از علمای شاخص «مشروطه خواه، همچون آخوند محمد کاظم خراسانی و میرزا محمد حسین نائینی»، و علمای «مشروعه خواه، همچون مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و ملا قربانعلی زنجانی»، به رابطه صمیمی والد ارجمندش مرحوم آیت الله سید محمود مجتهد زنجانی با سران هر دو طیف باز میگردد. اطلاعات ناب ناشی از این ارتباط، امکان داوری واقع بینانه ای را به آن بزرگ داده بود که شمه ای از آن درپی می آید.
💠 آیت الله العظمی سید عزالدین زنجانی(ره):
حرف بر سر انحراف بود و علمای مشروطه خواه از آن آگاه نبودند [نداشتن #بصیرت].
استعمار کار خود را کرد. برای مثال حرف ملا قربانعلی زنجانی[عالم بزرگ مشروعه خواه زنجان و از اصحاب و همفکرانه مرجع شهید علامه نوری] این بود که وعده های [مشروطه خواهان] دروغ است. در زنجان این مطلب متواتر بود و کسانی که من دیده ام، از مرحوم ملا قربانعلی زنجانی نقل می کردند که می فرموده: این وعده ها کید استعمار است گفته بود«روس و انگلیس در آن دوره هنوز امریکا مطرح نبود می خواهند سرتان شابقا (شاپو) بگذارند و فاحشه خانه باز کنند. آنها می خواهند انگشتشان را به ماست ما بزنند!». کنایه ای بود از کثرت دخالت آنها درامور کشور ما.
معلوم است صحبت این نبوده است که استبداد باشد و مشروطه نباشد. همین آخوند ملا قربانعلی زنجانی از مراجع تقلید بود و در قفقاز و برخی نواحی دیگر مقلد او بودند، اما یپرم [لامذهب] ارمنی [رئیس نظمیه مشروطه چیان و عامل اجرای حکم اعدام شیخ شهید فضل الله] می خواست ایشان را به تهران ببرد و محاکمه کند. نزدیکی های تهران شلوغ می شود و مردم می گویند دارند ملا قربانعلی را برای محاکمه می آورند. آن وقت هیئت دولتِ [مشروطه چیان] از آخوند محمد کاظم خراسانی کسب تکلیف می کند!
آخوند خراسانی [به جای زدنِ تودهنی به آنها بابت این جسارت نسبت به ملا قربانعلی زنجانی] جواب این تلگراف را به منزل موکول می کند و می گوید همه شاگردان نزدیک به منزل ایشان بروند که برای امر مهمی جلسه خصوصی برقرار است. او در منزل می گویند:
«چنین تلگراف مهمی آمده است. چه جواب می دهید؟⁉️ »..یکی از اطرافیان می گوید: [ملا قربانعلی «مفسد فی الارض است و باید او را کشت!». آخوند خراسانی به میرزا یوسف اردبیلی که تقریرات آخوند را هم نگاشته است، اعتماد داشت. به ایشان گفت: «استخاره کن»⁉️⁉️. میرزا یوسف استخاره کرد و آیه: «وَ ياَ قوَم هذَهِ ناَقهَ اللّهِ لكَمْ آيهَ فذَروُهاَ تأَكْلُ فيِ أرَضْ اللّهِ و لا تمَسَّوهاَ بسِوء فيَأَخْذَكُمْ عَذَابٌ قرَيِبٌ». میرزا یوسف این آیه را که خواند، رنگ از رخسار آخوند پرید و همان وقت تلگرافی تنظیم کرد که جناب حجت الاسلام ملا قربانعلی زنجانی را روانه عراق سازید [ به عراق تبعید کنید]. آنها هم ملا قربانعلی را به عتبات فرستادند [به کاظمین تبعید کردند].(۱)/ برگرفته از ماهنامه فرهنگی شاهد یاران
(۱) برخی در مقام توجیه عملکرد آخوند خراسانی گفته اند، اگر آخوند خراسانی این دستور را نمی داد، مشروطه خواهان، ملا قربانعلی زنجانی را نیز همچون شیخ فضل الله(ره) می کشتند!
در جواب این افراد باید گفت،
اگر واقعا" چنین بود، پس چرا آخوند خراسانی نخواست با سلام و صلوات، ملا قربانعلی را به نجف اعزام کنند!؟ و در عوض دستور داد وی را به کاظمین تبعید نمایند! که نزدیک نجف نباشد!!!
آیا غیر از این است که هراس داشتند، وزنِ ملا قربانعلی(ره)، جایگاهشان را در نجف ضعیف نماید و مشروطه دست پختشان را بر ملا و بی اعتبار سازد؟!ملا قربانعلی این عالم کهنسال پس از مدت کوتاهی به دلیل رنج و مشقتِی که در مسیر تبعید متحمل شد، جان به جان آفرین تسلیم کرد.
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰
‼️ روایت شیخ فتح الله شریعت[۱]، ملقب به شیخ الشریعه اصفهانی(از علمای مشروطه خواه نجف و از دوستان آخوند محمد کاظم خراسانی)، از ماجرای توهین فرزند آخوند خراسانی، به ساحت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (اعلی الله مقامه) در حضور پدرش!🔰
✍ شیخ الشریعه اصفهانی پس از شنیدن وقایع بردار شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، منقلب شد و مطلب درد آور تری را اینگونه نقل فرمود:🔰
یکی از تجار نجف، مجلس عروسی برای فرزندش داشت. به همین مناسبت علما و طلاب [مشروطه خواه را] برای صرف شام دعوت نمود. من و آخوند ملا محمدکاظم خراسانی و شیخ عبدالله مازندرانی و سایر مراجع در یک اتاق قرار گرفتیم و طلاب با فرزندان مراجع، در یک سالن بزرگ دیگر مجاور این اطاق.
در این هنگام تلگرافچی وارد اتاق شد، دست آخوند خراسانی را بوسید و تلگراف را تقدیم آخوند کرد. آخوند تلگراف را باز کرد و مشغول خواندن شد، ناگهان دیدم دستش لرزید، تلگراف از دستش افتاد. به من اشاره کرد، من تلگراف را برداشتم و خواندم. به شدت لرزیدم و متأثر شدم.
متن تلگراف این بود:
"حضور محترم آیت الله آقای آخوند ملا محمدکاظم خراسانی، شیخ فضل الله مرتد و ضدانقلاب، اعدام و به دار مجازات آویخته شد. امضاء: یپرم ارمنی" [۲]
پسر [آخوندخراسانی] میرزا مهدی آمد تلگراف را برداشت و گفت: آقا! چه شده؟ من گفتم: چه میخواهی بشود، تلگراف را بخوانید. وقتی خواند به سالن مجاور اتاق رفت و به طلاب تبریک گفت ...[به شادمانی پرداختند!!! و به یکدیگر تبریک گفته! شیرینی توزیع کردند!!! بدون اینکه آخوند خراسانی بابت جسارت پسرش به وی معترض گردد!]/ مطلب از شیخ حسن شمس گیلانی، به نقل از آیت الله العظمی شیخ مهدی امامی مازندرانی(ره)
...شمس گیلانی می افزاید:
مرحوم شیخ مهدی امامی مازندرانی، این مطلب را که خود از شیخ الشریعه شنیده بود، در همین جا به اتمام رساند و درحالیکه قطرات اشکش[برای مظلومیت استادش، شیخ فضل الله] جاری بود. من فورا" عرض کردم:
آقا!
فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ
فرمود:
چطور؟
گفتم، آقا! همان میرزا مهدی[فرزند آخوند خراسانی] به رشت آمد و من بودم و از نزدیک این مطلب را دیدم که وقتی در رشت دیده از جهان بربست، ورقه ای از او به جا ماند که نوشته بود: سالها است در نجف عمر گذرانده ام، افسوس که اکنون عمرم به پایان می رود، با دستی لرزان در این دقایق آخر عمر، این جملات را می نویسم، که جنازه مرا به نجف ببرید.
امیر المؤمنین(ع) حاضر نشد که این آقازاده، که در قتل شیخ شهید فضل الله نوری(ره)، شادی کرد، در جوارش از دنیا برود...!
[۲] ⁉️ براستی چرا باید "یپرم" رئیس ارمنی لامذهب، حرامزاده (پدرش معلوم نبود)، جانی، عیاش و زنباره نظمیه مشروطه و از عوامل انگلیس، با خوشحالی به آخوند خراسانی از معممین ثلاث حامی مشروطه در نجف، تلگراف ارسال کند؟! و با وقاحت تمام، گزارش اعدام مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری را به وی بدهد!؟
⁉️اساسا" چرا آخوند خراسانی چنین فرد معلوم الحالی را [یپرم ارمنی را] باید به عنوان رئیس نظمیه کشور شیعه پذیرا باشد؟! در تاریخ آمده است که،
یپرم خبیث ارمنی، آن وقیح کثیف، پس از اعدام، بر روی جنازه مطهر مرجع شهید، ادرار نمود و گفت، بالاخره پاپ مسلمانان را کشتم!
💠 امام خامنه ای(حفظه الله):
در صدر مشروطه هم علمایی بودند - که اینها ندیدند توطئهای را که آن روز غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند؛ توجه نکردند که حرفهائی که اینها دارند، در مبارزهی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که می دانست و می فهمید - مثل مرحوم شیخ فضلاللَّه نوری - به دار زده شد و اینها حساسیتی پیدا نکردند؛ بعد خود آنهائی هم که به این حساسیت اهمیت و بها نداده بودند، بعد از شیخ فضلاللَّه مورد تعرض و تطاول و تهتک آنها قرار گرفتند و سیلی آنها را خوردند؛۱۳۸۸/۱۲/۶
[۱] ملا فتحالله غروی شیرازی اصفهانی (زاده ۱۲۲۸ شمسی در اصفهان – درگذشته ۲۹ آذر ۱۲۹۹, ۸ ربیع الثانی در نجف) (۱۲۶۶ ق - ۱۳۳۹ ق) معروف به شیخ الشریعه اصفهانی فرزند محمدجواد نمازی شیرازی از مجتهدین تقلید شیعه بود.دکتر محمد علی خورسندیان-عضو هیئت علمی گروه حقوق خصوصی دانشگاه شیراز -نقل میکند:سند مالکیتی دیدم که صاحبین آن،سند را به محضر شیخ الشریعه رساندهاند که شیخ، ذیل آن را ممهور به نام خود با عنوان فتح الله نمازی شیرازی کرده.ظاهرا وی شیرازی و همسرش اصفهانی بوده است و استفاده از لقب "اصفهانی" از آن جهت بوده.
🔸 منابع: ک، خانه بر دامنه آتشفشان، علی ابوالحسنی(منذر)، جهادتبیینی، اعیان الشیعه، سید مسحن امین عاملی، ج ۸، ص ۳۹۱؛ «درس قواعد فقه ۱.دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز». دانشکده حقوق دانشگاه شیراز. ۱۳۹۷، افلاکیان خاک نشین، نوشتهٔ هیئت تحریریهٔ مؤسسهٔ فرهنگی مطالعاتی...
✳️ @ShahidRabe
1⃣ سید محمد صادق طباطبایی(پسر ارشد سید محمد طباطبایی از معممین حامی جریان غربگرای مشروطه)
✍ عضو لژ ماسونی بیداری، بانی وزارت رضاخان و حامی سلطنت پهلوی
💠رهبرانقلاب [امام خامنه ای حفظه الله]:
‼️من بارها گفتهام تاریخ مشروطه را مطالعه کنید چرا که عبرتهای خیلی عجیبی در تاریخ مشروطه هست، در ماجرای مشروطه علت اصلی که جریان عدالتخواهی اسلامی به جریان مشروطه انگلیسی تبدیل شد، حضور یک عده روشنفکر وابسته به غرب بود؛ در بین علما اول کسیکه لفظ مشروطه را آورد سید محمد طباطبایی بود چرا که پسرشان محمد صادق که من نمیتوانم سلامت او را تضمین کنم، یک روشنفکر غربزده بود روی ایشان اثر میگذاشت و اسم مشروطه را در دهانشان گذاشت، علت اینکه وقتی مرحوم #مرجع_شهید شیخ فضلالله، در تحصن اول از [سید محمد] طباطبایی پرسید که این مشروطه که شما میگویید چیست، این بود که ایشان [یعنی شیخ] میدانست، وضع لفظ مشروطه برای جریان عدالتخواهی اسلامی نشان از نفوذ جریان روشنفکری غربزده در مراکز قدرت بود، پس آن چیزی که مشروطه را به انحراف کشاند یک جریان روشنفکر دلباخته غرب بود که بزرگترین جرمها هم اینها مرتکب شدند از جمله روی کار آوردن رضا خان! ۷۸/۱۲/۲۳ /جهاد تبیینی
‼️ انجمن های مخفی ماسونی
مأموریت تشکیل انجمن های مخفی که بعدها به انجمنهای سری ماسونی نیز شهرت یافت، از سوی دولت انگلیس، به افرادی چون سید محمد صادق طباطبایی(فرزند سید محمد طباطبایی) و بابی ازلی محمد ناظم الاسلام کرمانی(تحریفگر تاریخ مشروطه تحت عنوان، تاریخ بیداری ایرانیان) سپرده شده بود.
اولین جلسه انجمن مخفی در سال ۱۳۲۲ ق با حضور ۶۰ تن از سران فراماسون به ریاست سید محمد صادق طباطبایی برگزار شد.
در ۱۲ صفر ۱۳۲۳ق، انجمن مخفی تهران در نهمین جلسه در مورد مشروطیت و تطبیق آن با اسلام بحث کرد. این جلسه در خانه ناظم الاسلام کرمانی برگزار شد و وی در مورد آن گزارش داد. بعد ها تیم های ترور انجمن نیز، راه اندازی گردید.(از ک، شیخ فضل الله نوری و مشروطیت، ص ۵۶-۱۴۴، مهدی انصاری، مندرج در سال شمار شیخ، ک، تنهای شکیبا/
⁉️ آیا می دانید که، نخستین بار در فتنه مشروطه بود که عملیات تروریستی در ایران، به صورت سازماندهی شده توسط محافل فراماسونری انگلیس(انجمن های مخفی)، طراحی و اجرا شد؟
⁉️ ماجرای ترور نافرجام شیخ
✍ علامه شيخ فضل اللّه نورى از جمله عالمان ذو فنون بزرگى بود كه در جایگاه مرجعیت دینی پایتخت و رهبرى نهضت اسلام خواهی و ضد استکباری، نقش اساسی را ايفا نمود و زمينه هاى تحصن مردم عليه استبداد و استکبار زمان را در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) فراهم آورد. #مرجع_شهید از جمله رادمردانى بود كه در برابر بيگانه سر تسليم فرود نياورد از اين رو طرح ترور شيخ، در سفارت انگليس خبیث و توسط عوامل انجمن مخفی فراماسونری تهیه شد و به دست جوان عیاش ماجراجو و دین ستیزی به نام كريم دواتچی(دواتگر) داده شد، ترور نافرجام ماند، شيخ به شدت از ناحیه پای چپ مجروح شد، و ضارب نیز دستگیر شد. در بازجويى از وى، اسامى افرادى به ميان آمد كه با سفارت انگليس در ارتباط بودند.
طرح ترور و کشتن شیخ توسط انجمن های مخفی چند بار دیکر نیز به مورد اجرا گذاشته شده بود ولی همگی ناموفق بود.
🔸منابع: مشرق نیوز/خبرگزاری مردمی عمار/ک، تنهای شکیبا/ک، خانه بر دامنه آتشفشان...
2⃣ ادیب الممالک فراهانی
✍ شاعر دربار قاجار! مشروطه خواه غربزده! عضو لژ #فراماسونری! از دشمنان مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و شاعر مورد علاقه رضاخان
ادیب الممالک به عضویت لژ ماسونی «بیداری ایران» در آمد و در ترویج آیین ماسونی و «برادران ماسون» اشعار مطول سرود. آن گونه که از محتوای بسیاری از اشعار او بر می آید از مروجان ناسیونالیسم و در عین حال در اشعارش تعلقات غربزدگی منورالفکرانه کاملا مشهود است!
فراهانی را می توان برجسته ترین شاعر زمینه ساز #مشروطه غربی در ایران دانست. نام او محمد صادق است و زیر برخی اشعار خود را "امیری قائم مقام فراهانی" امضا کرده است. آن گونه که در مقدمه دیوان اشعارش آمده، کُنیه اش "ابو عیسی" بود.
محمد صادق، از طریق آشنایی با یکی از شاهزادگان قاجاری و سرودن شعری در مدح او دارای مشاغل دیوانی و دولتی گردید و صاحب مال و منال شد. در سال 1314 ه.ق مظفرالدین شاه لقب ادیب الممالک را به او اعطا کرد.او به لحاظ فرم و قالب شعری، در برخی از اشعارش به ترویج محتوای تجدد خواهانه پرداخت.در مشروطه به فعالیت های مطبوعاتی نیز اشتغال داشت و به ترویج آراء دین ستیزانه و غربگرایانه خود از طریق مطبوعات پرداخت.
او در مشروطه، اشعاری در هجو و تخریب شخصیت شیخ فضل الله نوری(ره) زعیم نهضت مشروعه خواهی، سرود و هواخواه اعدام او بود. #رضاخان، یکی از اشعار او را به عنوان "سرود ملی" سلطنت #پهلوی انتخاب نمود.../برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی مشرق نیوز، کد خبر 6940
✳️ @ShahidRabe
✍معرفی یکی از آثار دکتر شهریار زرشناس🔰
📙📙عنوان: مجموعه دو جلدی «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»
ناشر: كتاب صبح
موضوع كتاب: سیاست
موضوع كتاب: علوم انسانی
موضوع كتاب: تاریخ
نوبت چاپ: سوم
تاریخ چاپ: بهار ۱۳۸۷
🔸 جلد اول کتاب به پیدایش اندیشه و دوران روشنگری در غرب و ظهور نسل اول روشنفکری در ایران عصر #مشروطه میپردازد و در جلد دوم نسل دوم روشنفکران در ادامه دوره مشروطه و دورانu پهلوی بررسی می شود.
🔸 به نظر دکتر زرشناس استراتژی روشنفکری در ایران، استحاله هویت دینی نظام و تبدیل آن به یک رژیم سکولار است و خطرِ روشنفکری نئولیبرالی پس از انقلاب، تهاجم در برابر اسلام فقاهتی است.
🔸 نویسنده در بخشی از کتاب می نویسد: «آنچه در مشروطه رخ داد پيروزي توأم با استبداد روشنفکران وابسته به لژ (ماسونی) بيداري پس از استبداد صغير و محاکمه و اعدام شهید آیت الله شيخ فضل الله نوری و در پيش گرفتن خشونت تروريستي ... و سکولاريزه کردن فضاي فرهنگي و سياسي کشور که نهايتاً به ظهور استبداد متجدّدانه و سکولاريستي رضاخان انجاميد، به راستي يک تراژدي تلخ بود که توسط منورالکفران ايراني و در مسير اغراض دولت انگليس اجرا گردید
🔰ادامه در بخش دوم🔰
✍ بخش دوم🔰
نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران
دغدغه رهبر انقلاب برای جوان انقلابی امروز
نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران" به قلم شهریار زرشناس، شرح سرگذشتِ روشنفکری از بدو پیدایشش در غرب، تا شکلگیری زمینههای آن در ایران، و حضور و تاثیرگذاریاش در دوران کنونی است. نویسنده کتاب، روشنفکریِ ایران را صورتی نازل و بیریشه از روشنفکری غربی معرفی میکند و ...
«من همهی دغدغهام این است که جوان انقلابی امروز، نداند ما بعد از چه دورانی، امروز در ایران مشغول چنین حرکت عظیمی هستیم. تاریخچهی این صد و پنجاه، دویست سال اخیر از دوران اواسط قاجار به این طرف؛ از دوران جنگهای ایران و روس به این طرف را بخوانید و ببینید چه حوادثی بر این کشور گذشته است. یکی از این حوادث، ایجاد جریان روشنفکری وابسته است.»۱
کتابِ "نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران" شرح سرگذشت روشنفکری در همین دوره تاریخی است. روی جلد اول چوب کبریتی روشن میان دو انگشت و طرح جلد دوم دو چوب قرار گرفتهاند که در بدو روشن شدن خاموش شده است! جلد اول به پیدایش روشنفکری و نسل اول آن در دوره مشروطه میپردازد و جلد دوم نسل دوم این جماعت و تا دوران پهلوی را .
روشنگری بیانگر جهانبینی و بینش حاکم بر دوران بسط و گسترش تمدن غرب است. و دارای چنان اهمیتی است که جریان غالب تفکر قرن هجدهم در غرب را با آن میشناسند. در فلسفه جدید، از دکارت به این سو، عقلی پدیدار شد که هرآنچه را روشن نبود، مردود میانگاشت. دکارت، عقل اومانیستی را معیار نهایی کشف حقیقت اعلام میکرد و بشر را بینیاز از هدایت وحیانی و آسمانی. او در طلب احکامی بود که بدیهی و روشن باشند. روشنفکری در ادامه فلسفه دکارت به وجود آمد. روشنفکران نیز در جهت ترویج و تبیین آداب و مشهورات امانیستی عمل میکردند.
اما آنچه در ایران با عنوان روشنفکری سربرآورد، در قیاس با روشنفکریِ غرب، ماهیتی تقلیدی داشت. و صورتی ظاهری از آن بود. جریان روشنفکری در ایران محصول تطور طبیعی تاریخ ما نبود. روشنفکران و متجددان ایران مقلدانی ظاهرگرا بودند که پیشرفت کشور را در وابستگی به استعمارگران میدیدند. و بر این باور بودند که «اصلاح» و بهبود اوضاع کشور از مسیر ورود سرمایههای مادی و معنوی غرب میگذرد. میرزا ملکمخان ناظمالدوله که از پیشگامان روشنفکری در ایران است میگفت باید «دقیقا مثل اروپا عمل کرد». روشنفکری در ایران از زمان فتحعلیشاه قاجار ظهور کرد. و از ابتدا بنایی غیر دینی داشت.۲ «غرب مسلط به فناوری و علم، روزی که خواست در ایران، پایگاه تسلط خودش را مستحکم کند، از راه روشنفکری وارد شد. از میرزا ملکمخانها و امثال اینها، تا تقیزادهها، این روشنفکری دوران قاجار است که بیمار متولد شد. روشنفکری ایران، متأسفانه بیمار و وابسته متولد شد.»۳ "نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران" به قلم شهریار زرشناس، شرح سرگذشتِ روشنفکری از بدو پیدایشش در غرب، تا شکلگیری زمینههای آن در ایران، و حضور و تاثیرگذاریاش در دوران کنونی است. نویسنده کتاب، روشنفکریِ ایران را صورتی نازل و بیریشه از روشنفکری غربی معرفی میکند و میگوید مقدمه اقدام عملی جهت درهم شکستن ساختار کنونی غربزدگیِ شبه مدرن و عبور تاریخی از آن، شناخت مبنایی و تئوریک غرب بر پایه خودآگاهی دینی است. ایده اصلی او، تبیین وضعیت روشنفکری در ایران، و شرح بیگانگی و تقابل آن با پیشینه تاریخی کشور است. به ادعای نویسنده استراتژی روشنفکری در ایران، استحاله هویت دینی نظام و تبدیل آن به یک رژیم سکولار است و خطرِ روشنفکری نئولیبرالی پس از انقلاب، تهاجم در برابر اسلام فقاهتی است. رویاروییای که به نبرد سرنوشت تاریخ و مردم خواهد انجامید. از همین روست که زرشناس پس از توضیح بنیانهای نظری پیدایش روشنفکری در غرب و بیان ریشههای خودبنیاد تفکر غربی، مدعی تضاد ذاتی و مبنایی حقیقت روشنفکری با دین و دیانت و گوهر قدسی و وحیانی آن میشود.
کتاب، در دو جلد توسط انتشارات کتاب صبح (۱۳۸۷) به چاپ رسیده و مشتمل بر هفت فصل است. آغاز آن تبیین ماهیت و پیشینه روشنفکری در غرب به منظور شناخت بهتر ماهیت روشنفکری در ایران است. فصل دوم به توضیح ویژگیهای روشنفکری، مفهوم غربزدگی شبهمدرن و گرایشها و شاخههای روشنفکری در ایران اختصاص دارد و فصول بعدی درباره ادوار تاریخی روشنفکری در ایران است.
🔰ادامه در بخش سوم🔰
✍بخش سوم/پایانی🔰
که از این قرارند:
نسل اول و دوم روشنفکری در عصر مشروطه
روشنفکری در دوره پهلوی اول
روشنفکری در دوره پهلوی دوم
روشنفکری پس از انقلاب اسلامی
هر فصل با تحلیلی عمومی از دوره تاریخی مورد بحث آغاز میشود و با معرفی اندیشه و بررسی عملکرد چهرههای شاخص روشنفکری در آن دوره (در فصل سه و چهارِ جلد دوم، احزاب و سازمانهای روشنفکری) ادامه مییابد. نویسنده با تقسیم تاریخ ایران به چهار دورهی:
الف: کهن (ماقبل سلطه هخامنشیان)
ب: تمدن کلاسیک ایران باستان (از سیطره قبیله پارس تا شکست یزدگرد سوم)
ج: تمدن کلاسیک ایران پس از اسلام (از قرن اول هجری تا قرن چهاردهم و ظهور مشروطه)
د: دوره سیطره غربزدگی و تجدد گرایی (پس از مشروطه)
مقطع پایانی را موضوع اصلی کتاب، و زمینه شکلگیری روشنفکران عنوان میکند. زرشناس در توضیح ویژگیهای روشنفکران (شبهه روشنفکران) در این دوره، آنان را اینچنین توصیف میکند: «وابسته به استعمار و لژهای فراماسونری، زمینهساز سرمایهسالاری و امپریالیسم جهانی، فاقد پشتوانه عمیق و جدی فلسفی، در خدمت استبداد مطلقه رضاخانی و مروج پایههای فرهنگی و سیاسی آن رژیم»۴
ویژگی کتاب تقسیمبندی فصول آن به دورههای تاریخیِ حضور روشنفکران در ایران و معرفی چهرههای شاخص جریان روشنفکری در هر دوره است. البته توجه به این نکته نیز ضروری است که لحن نویسنده در توصیف اشخاص، در مواردی از زبانِ علمی متناسب با چنین پژوهشی فاصله گرفته و به بیانیهای علیه آنها مانند میشود. انتخاب این زبان در پژوهشی با مختصات کتاب مذکور، از دقت متن میکاهد و ارتباط اقناعی آن با خواننده را کم اثر میکند. به عنوان نمونه نویسنده در توصیف شخصیت تیمورتاش، او را «مردی پرانرژی، قدرت طلب، شهوتران، شارلاتان صفت، متجدد مآب و روشنفکر صفت»۵ معرفی میکند. طبیعی است که ارتباط این توصیفات با ماهیت روشنفکری چیزی نیست که با صرف ادعای نویسنده و ردیف کردن عباراتی اینچنین اثبات شود. و نیازمند توضیحاتی بیشتر و دقیقتر است. از سوی دیگر ممکن است معرفی اشخاص، احزاب و جریانهای روشنفکری و توضیح اجمالیِ «عمل» آنها، ارتباط کلیِ آن با ماهیت روشنفکری را کمرنگ کند. و خواننده را از دقت و تامل در «ماهیت» روشنفکری باز دارد.
تامل و دقت در این مقطع از تاریخ معاصر ایران، کلید فهم عقبماندگی کشور از جریان تفکر و پیشرفت، و روشنکننده ریشههای وابستگی و ضعف ایران در این دوران است. عمل سیاسی حاکمان و عهد قراردادهای ننگین و خفت باری نظیر گلستان و ترکمانچای و رویتر شاهد کوچکی بر این مدعاست. شاهدی که نشانه و بروزش قبل و همزمان با حاکمان در روشنفکران دیده شد.
نویسنده همان ابتدا کتاب شکل گیری کتاب را اینطور شرح می دهد: سالهای متمادی است که قصد داشتهام تا تاریخی جامع، هرچند مختصر، از جریان روشنفکری ایران تهیه نمایم. وقتی شروع به کار کردم دیدم که برای انجام چنین کاری، زمانی حداقل ۵ – ۶ ساله و تیمی از نفرات پژوهشگر و همراه لازم است؛ بنابراین به انجام یک بررسی بسیار مختصر و تقریبا محدود به برخی چهرههای برجسته این جریان بسنده کردم.
رهبر معظم انقلاب بارها و بارها به موضوع روشنفکری به شکل صریح پرداخته اند و در پاره ای موارد به مصادیق و مواردی از این جریان اشاره داشته اند. ایشان چندی پیش در دیدار جوانان گفته بودند: «امروز در محیطهای روشنفکری، کسانی هستند با شکلهای گوناگون، با قد و قوارههای گوناگون، اینها ما را از شعارهای مکتبی برحذر میدارند؛ دوران اوج شعارهای مکتبی را که دههی ۶۰ است، زیر سؤال میبرند؛ امروز هم از تکرار شعارهای مکتبی و شعارهای انقلابی و اسلامی، خودشان واهمه دارند و میخواهند در دل دیگران واهمه بیندازند؛ میگویند آقا، هزینه دارد، دردسر دارد، تحریم دارد، تهدید دارد. نگاه خوشبینانه این است که بگوئیم اینها تاریخ نخواندهاند - البته نگاههای بدبینانه هم وجود دارد - اینها اگر تاریخ خوانده بودند و اطلاع داشتند از سرگذشت و منشأ و مبدأ تمدنهائی که وجود دارد و همین تمدن مادی غرب که امروز میخواهد دنیا را فتح تصرف کند و این حرف را نمیزدند. باید بگوئیم اینها بیاطلاعند، تاریخ نخواندهاند.»۶
[۱] بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی (۷۱/۵/۲۱)
[۲] برگرفته از بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی (۷۰/۹/۲۰)
[۳] بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از کارگزاران فرهنگی (۷۱/۵/۲۱)
[۴] نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران (جلد دوم)،ص ۱۱۴ و ۱۱۵، شهریار زرشناس، انتشارات کتاب صبح
[۵] نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران (جلد دوم)،ص ۷۵، شهریار زرشناس، انتشارات کتاب صبح
[۶] دیدار جوانان خراسان شمالی ۹۱/۰۷/۲۳
نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران
khamenei .ir /book منبع🔸
🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰
✍ دکتر شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، سابقه همکاری با شهید مهندس سید مرتضی آوینی در نشریه سوره و انتشار نشریه مشرق را نیز در کارنامه فرهنگی خود دارد.
«فرهنگ، سیاست، فلسفه»، «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»، «مدرنیته، آزادی و پسا مدرنیسم»، «جامعه باز، آخرین اتوپی در تمدن غرب»، «شبه مدرنیته در ایران»، «واژه نامه فرهنگی سیاسی» و «مبانی نظری غرب مدرن» از جمله آثار منتشر شده اوست.
«درآمدی به رویکردها و مکاتب ادبی» از آخرین آثار اوست که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است.
✅ نظرات دکتر زرشناس درباره مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)🔰
💠 دکتر زرشناس:
به گمان من راهی که شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری به ما نشان داد هنوز هم برای ما ماندگار و قابل استفاده است.
یعنی شما نگاه کنید جمهوری اسلامی به نوعی مشروطه مشروعه آیت الله شیخ فضل الله نوری است، من گمان می کنم که انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال 57 همان مشروطه مشروعه آیت الله فضل الله نوری است.
بنابر این من فکر می کنم ایشان از وجوه سلبی و ایجابی نکات بسیار زیادی دارند که می توانیم از آنها استفاده کنیم...کامل گفتگو👇
http://nafsaniat.blogfa.com/post/76
💠 دکتر زرشناس:
«شهید آیتالله شیخ فضلالله نوری یک نابغه و پدیدهای بینظیر است. در دورهای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آنها دقیقاً آشکارنشده و برخی روحانیون برجسته -اگر در برابر ظواهر زیبای روشنفکری همراه نمیشوند- اما دچار انفعال میشوند، شیخ فضلالله عمق این جریان را میبیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.»
✍ این استاد دانشگاه معتقد است «امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم مدرنیته ساده است، هنر آن است که در سال 1325 قمری بفهمید دموکراسی یا آزادی که منورالفکران میگویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضلالله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غربشناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسشهایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح میکند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بینظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.»
زرشناس با تأکید بر اینکه شیخ فضلالله نوری آغازگر غربشناسی نقادانه در ایران است که متأسفانه ناشناخته مانده است، میگوید: «بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر مشروطه، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه موردنظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاهشان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهههای ما با آنها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران میشدیم و یا به مواجهههای سیاسی میپرداختیم، اما مواجهه فرهنگی عمیق با این جریان بوسیله آیتالله شهید شیخ فضلالله نوری آغاز میشود.»
این پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست معتقد است: «کسی مانند شیخ شهید در آن دوره نیست که ماهیت غرب مدرن را بهخوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکتهای اسلامگرایانه همچون سید جمال و دیگران را داریم که بهنوعی با آرای مدرنیستی درآمیختهاند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل شیخ شهید است.»
زرشناس میگوید: «آنچه شیخ، صدسال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباطجمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غربشناسان ما با پیدا شدن اینهمه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمهاش میکنند.»/منبع👇
https://www.bultannews.com/fa/news/621622
✳️ @ShahidRabe