eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
288 ویدیو
403 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ مراسم رونمایی از کتاب👆 ✳️ از سوی برگزار می شود؛👇 نشست تکاپوهای پانصد ساله علمای شیعه در جهاد با استبداد و استعمار همراه با رونمایی از کتاب پنج جلدی گزینه ادبیات مقاومت علمای شیعه در پنج قرن اخیر با نگاه خاص به مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 🔶اثر دکتر ( دوانی) 🔶 با حضور دکتر دکتر محمدحسن رجبی(نویسنده کتاب) و دیگر پژوهشگران دبیر نشست: دکتر رضا قریبی 🔶 زمان : یکشنبه 14 اسفند، ساعت 15 تا 17 /مشاهده پخش زنده در👇 aparat.com/TVTARIKH/LIVE 🔰توضیحات بیشتر، در ادامه🔰
✍ به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر؛ انتشارات این پژوهشکده به تازگی کتاب «گزیده ادبیات مقاومت علمای شیعه در پنج قرن اخیر» را که با پژوهش آقای دکتر محمدحسن رجبی (دوانی) تدوین شده است، در پنج جلد در قطع وزیری منتشر کرده است. همان طور که از عنوان این کتاب نیز پیداست، مؤلف، گزیده­‌هایی از آثار نوشتاری یا گفتاری مراجع و علمای برجسته شیعه را در برابر پدیده‌هایی که در پنج قرن گذشته، از خارج یا داخلِ سرزمین­های اسلامی، استقلال سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا تمامیت ارضی جوامع اسلامی را به خطر می­افکنده، بر حسب تقدم تاریخی در این مجموعه گرد آورده است. خطرهای برشمرده، مواردی از این قبیل است: حمله استعمارگران غربی به سرزمین­های اسلامی، انعقاد قراردادهای زیان‌بار استعماری، اهانت به مقدسات اسلامی، پایمال نمودن عزت مسلمانان، ایجاد تفرقه مذهبی در میان مسلمانان، مبارزه با پادشاهان و دولتمردان وابسته، انتشار انحرافات فکری و اخلاقی در جوامع اسلامی، و... . مواضع مراجع و علمای شیعه در برابر خطرهای فوق، تنوعی از اقدامات اعتراض­ آمیز از قبیل نصیحت، هشدار، و اخطار به دولتمردان غافل و وابسته، تحریم، آگاه­‌سازی و بسیج نیروهای مردمی، براندازی رژیم­‌های دست­‌نشانده، و بالاخره اعلان جهاد علیه نیروهای استعمارگران اشغالگر را در برمی­گیرد. مراجع و علمای نام‌برده، از ملیت­ها و اقوام ایرانی، عرب، هندی، پاکستانی، افغان و آفریقایی هستند که راجع به مسائل مبتلابه جامعه خود یا جهان اسلام و یا توهین به مقدسات اسلامی اعلام موضع نموده­ اند. در تدوین این اثر، مؤلف از ده‌ها عنوان کتاب و نشریه به زبان­های گوناگون و نیز ده‌ها سایت خبری استفاده کرده است. ✳️ @ShahidRabe
🔳 به بهانه ایام تشییع و تدفین مرحوم دکتر عباس اقبال آشتیانی، مورخ، ادیب، نویسنده و مترجم بزرگ معاصر/تشییع و دفن، اسفند۱۳۳۴ش ✍ الفاظی که دانشورانی همچون اقبال آشتیانی، در مورد علامه شیخ فضل الله نوری(ره) به کار گرفته اند، نوعا" واژه های بلند قله سان است. تو گویی کلمات سترگ، از گنجینه لغات پر می کشند، عقاب وار بر صدر قله می نشینند تا والاییهای آن فقیه فرزانه را وصفی در خور آورند! و انتخاب این گونه تعابیر، بخوبی نشان می دهد که اهل نظر، نوعا" شیخ را در پایگاهی بس رفیع از فضل و دانش می دیده اند. ⏪ در این خصوص، مرحوم دکتر اقبال آشتیانی می نویسد: در عصر ما، در میان مشتغلین به علوم قدیمه، دیگر کسی...در فقه، به درجه حاج شیخ فضل الله نوری(از علمای متنفذ تهران)...وجود ندارد./مجله یادگار، سال ۵، ش ۸ و ۹، ص ۶ و نیز، تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، ص، ۸۵۳/از دیده بان بیدار ص۲۰-۲۱، آخرین آواز قو ص ۸۶، علی ابوالحسنی 🔸اقبال، کسی که شیوه تحقیق علمی را در ایران رواج داد به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران اراک، اقبال آشتیانی در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در آشتیان زاده شد. پس از آموختن دروس ابتدایی در سال ۱۳۲۸ قمری به تهران آمد و ابتدا در مدرسه شرکت گلستان و سپس در مدرسه دارالفنون تحصیل کرد . پس از فراغت از تحصیل در دارالفنون به معلمی در همان مدرسه انتخاب شد و معاونت کتابخانه عمومی معارف را نیز به عهده گرفت. پس از تأسیس دارالمعلمین عالی با توجه به درخشندگی خاصی که در دارالفنون از خود نشان داده بود، برای تدریس دعوت شد و سال‌ها تدریس ادبیات، تاریخ و جغرافیا در دارالمعلمین عالی و همچنین در مدارس نظام و علوم سیاسی بر عهده او بود. اقبال سمت معلمی در مدرسه نظام را هم داشت و در سال ۱۳۰۴ ش با سمت منشی هیئت نظامی ایران به پاریس رفت، و در آنجا به مطالعه و تحقیق در کتابخانه‌ها و تکمیل دانش خود ادامه داد، و دوره لیسانس ادبیات را نیز در دانشگاه سوربن گذراند. اقبال در پاریس با محمد قزوینی[از شاگردان خاص مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری] مراوده یافت و از همکاری و راهنمایی او در تحقیق و تصحیح متون بهره برد. پس از بازگشت به ایران از ابتدای تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳به استادی دانشگاه برگزیده شد. در سال ۱۳۱۷ به عضویت فرهنگستان ایران انتخاب شد، اما بارها مخالفت صریح خود را با نحوه کار فرهنگستان اعلام کرد. از سال۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸ مجله یادگار را در تهران منتشر کرد و نیز به تأسیس انجمن نشر آثار ایران مبادرت ورزید که نشر متون کهن فارسی را در نظر داشت. در سال ۱۳۲۸ در حالی که از تعطیل اجباری مجله یادگار آزرده‌خاطر بود، با سمت رایزن فرهنگی ایران در ترکیه به آنکارا رفت. در بهار ۱۳۳۳ در کنگره هزاره ابن سینا در تهران حضور یافت و سخنرانی او مورد توجه قرار گرفت. در ۲۱ بهمن۱۳۳۴ش در حالی که متصدی سمت رایزنی فرهنگی ایران در ایتالیا بود در شهر رم در ۵۹ سالگی به علت بیماری کلیوی درگذشت. پیکر او در واپسین‌ روزهای‌ اسفند به تهران منتقل و تشییع‌ شد و در حرم حضرت‌ عبدالعظیم‌(ع)، رواق‌ ابوالفتوح‌ رازی‌، کنار آرامگاه دوستش‌ علامه‌ قزوینی(شاگرد علامه شیخ فضل الله نوری) به‌ خاک سپرده‌ شد. اقبال طی سال‌های فعالیت نویسندگی خود تعداد پرشماری مقاله در زمینه‌های ادبی، تاریخی و اجتماعی از خود به یادگار نهاد. این مقاله‌ها در مجله‌هایی چون بهار، دانشکده، مهر، ایرانشهر، ارمغان، یغما، فروغو تربیت انتشار یافت. خود او مجله یادگار را تأسیس کرد و به مدت پنج سال از۱۳۲۳ تا ۱۳۲۸انتشار داد که در میان معدود نشریات ادبی و تاریخی آن زمان کاملا متمایز است. اقبال آشتیانی را بنیان‌گذار مقاله‌نویسی به معنی فنی آن در ایران دانسته‌اند. اقبال پژوهشگری پرکار و مورخی صمیمی و ادیبی آگاه به مقتضای زمان بود. او بعد از محمد قزوینی در شمار معدود پژوهشگرانی است که شیوه جدید تحقیق علمی را در تاریخ‌نویسی و تصحیح متون رواج دادند. نخستین کتابی که از او منتشر شد دوره تاریخ عمومی برای سال اول دبیرستان بود. اقبال در شمار نخستین پژوهشگرانی است که شیوه ساده‌نویسی و تصحیح متون در ایران بعد از مشروطیت را دایر کرده‌است. اقبال در تاریخ‌نویسی امانت تاریخ ‌نویسان قدیم ایرانی و اسلامی را با روش انتقادی مورخان غربی توام ساخته‌است. بخصوص درنوشتن تاریخ ایران، هدف اقبال به گفته خودش آگاه ساختن ایرانیان به سابقه درخشان کشور اجدادی خود و وضع جغرافیایی سرزمین ایران است. در روزگاری که اقبال به نوشتن تاریخ برای دوره متوسطه پرداخت، گذشته از گروهی بسیار معدود، شیوه رایج بیشتر شیوه مورخان و متکلفان دوران قاجار بود. دوره تاریخ عمومی برای کلاس‌های متوسطه دارای چنان اعتباری بود که تا سال‌ها بعد آنچه تاریخ عمومی برای مدارس ایران نوشته شده تقلید از کتاب او بوده‌است. 🌹شادی روحش «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» ✳️ @ShahidRabe
✍ یادی از یک دیپلمات انقلابی و از دانشجویان مسلمان پیرو خط امام 🔳 به بهانه سالگرد درگذشت مدافع جبهه مقاومت، مجاهد انقلابی، مرحوم دکتر حسین شیخ الاسلام (تولد ۱۳۳۱ اصفهان، فوت ۱۵ اسفند ۱۳۹۸ تهران بر اثر ابتلا به کرونا)🔰 ✍ او اواخر مدیرکل امور بین‌الملل مجلس شورای اسلامی بود. در ۳ مرداد ۱۳۹۵، دکتر حسین امیرعبداللهیان جایگزین او شد و شیخ‌الاسلام به ‌عنوان مشاور وزارت امور خارجه منصوب گشت. مرحوم دکتر شیخ الاسلام در خرداد ۱۳۹۷ در حکمی به سمت معاونت امور بین‌الملل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی منصوب شد. از فروردین سال ۱۳۸۹ لغایت مرداد ۱۳۹۵ سمت دبیرکل سابق دبیرخانه دائمی کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه ملت فلسطین عهده دار بود. برخی دیگر از سوابق دکتر شیخ الاسلام، دیپلمات انقلابی، ولایی و جانباز دوران دفاع مقدس به شرح زیر است: - دبیر انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا ( ۱۳۵۸-۱۳۵۷ ) - از دانشجویان پیرو خط امام (ره) در لانه جاسوسی (۱۳۶۰-۱۳۵۹) - معاون سیاسی وزارت امور خارجه ( ۱۳۷۶-۱۳۶۰ ) - سفیر جمهوری اسلامی ایران در سوریه (۱۳۸۲-۱۳۷۷) - نماینده مردم تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر در دوره هفتم مجلس شورای اسلامی - قائم مقام وزیر امورخارجه ۱۳۸۸-۱۳۸۷ - مشاور رئیس مجلس و مدیرکل بین الملل مجلس شورای اسلامی از سال ۱۳۸۸ تا ۳ مرداد ۱۳۹۵ - دبیر کنفرانس بین المللی حمایت از انتفاضه فلسطین از ۷ فروردین ۱۳۸۹ لغایت سوم مرداد ۱۳۹۵ - رئیس مجمع سازمان های مردم نهاد حامی آزادی قدس شریف - از ۳ مرداد ۱۳۹۵ به‌عنوان مشاور وزیر امور خارجه منصوب شد. قابل ذکر است که اولین سالگرد و بزرگداشت مرحوم دکتر حسین شیخ الاسلام، سه شنبه ۱۹ اسفندماه۱۳۹۹ با پیام سیدحسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان همراه با ارتباط تصویری دکتر محمدباقر قالیباف رییس وقت مجلس و با حضور سیدعبدالله صفی‌الدین نماینده حزب‌الله لبنان و سفیر فلسطین در ایران و میهمانان داخلی و خارجی در فرهنگسرای انقلاب برگزار گردید. 🔴 دبیرکل حزب‌الله لبنان: مرحوم شیخ‌الاسلام همواره در کنار ما حاضر بود ♦️سیدحسن نصرالله در پیامی به یادواره «دیپلمات انقلابی» مرحوم حسین شیخ‌الاسلام: کاش می‌توانستم در این دیدار مبارک و سالگرد برادر بزرگ و عزیزمان سید حسین شیخ الاسلام (رضوان الله تعالی علیه) در کنار و در جمع شما باشم. اما می‌دانم که عذر مرا می‌پذیرید و درک می‌کنید که شرایط امنیتی‌ام اجازه‌ی این کار را نمی‌دهد. با تمام این احوال، با جان و دل و با همه‌ی احساسات و وجودم در این مراسم با شما شریکم. ♦️حدود ۳۸ سال برای مقابله با تجاوزهای صهیونیستی و امریکایی و پروژه‌های فتنه‌انگیزی داخلی و بسیاری از توطئه‌های عظیم و خطرناک، در سخت‌ترین شرایط منطقه در کنار یکدیگر کار کردیم. و برادر شیخ الاسلام(رحمه الله) در همه‌ی این دوره‌ها با اندیشه، عقل، حکمت، درایت، تجربه و همچنین برادری، محبت، تواضع، صدق و اخلاصش برای خدای متعال و انقلاب اسلامی و ملت‌های منطقه، در کنار ما حاضر بود. او را انسانی با ایمان، متقی، عارف، عابد، زاهد به معنای واقعی کلمه و پیوسته با خداوند متعال یافتیم. ✍ خاطره یکی از مخاطبین از ملاقات با مرحوم شیخ الاسلام: ...سعادتی برایم بود که ایشان را پس از نماز مغرب و عشاء در مسجد مرحوم آیت الله حاج آقا جمال نوری (مسجد محمدیه واقع در محله سنگلج، حسن آباد) ملاقات کنم، ایشان با بزرگواری پذیرای صحبت شدند. صحبت از مسجد محمدیه شد و نسبتِ نزدیکِ فامیلی مرحوم آیت الله حاج آقا جمال نوری با مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری. همچنین ایشان درباره بیت در حال تخریب علامه شیخ فضل الله نوری در محله سنگلج، اظهار نمود؛ دست هایی در کارند که نمی خواهند این بیت شریف که پایگاه انقلابیون اسلام خواه (مشروعه خواه) در صدر مشروطه بوده، باز سازی شود، باید از طریقی مثل روزنامه کیهان موضوع مطرح و بُلد شود. که سعی می کنم با آنها مطرح کنم. در ادامه ایشان ارادتش را به شیخ شهید فضل الله، اینگونه بیان نمود🔰 «مَرد بود، مردانه تا آخر ایستاد و از اسلام دفاع کرد. اسلام ستیزان در تحریف نامه هاشان سعی کردند جایگاه مرجعیتش را منکر و اندیشه و مرام حقش را وارونه جلوه دهند...» 🌹«رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم منابع: تسنیم، مشرق نیوز، نشریه عبرتهای عاشورا و... ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃ولادت با سعادت یگانه منجی عالم بشریت، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف تبریک و تهنیت باد🍃🌺 اِلهى‏ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَ ضاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ، و اَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَ اِلَيک‏ الْمُشْتَکى‏، وَ عَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَ عَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ‏ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى‏ فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى‏ فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَ‏ الزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏ اَدْرِکنى‏، السَّاعَةَ السَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرينَ. ✳️ @ShahidRabe
📷 نگارخانه/ تصویر قدیمی از "سامرا" ✍ سامَرّاء/سُرِّ مَن رَأیٰ یعنی شاد شد هرکه آن را دید/محل تولد و غیبت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف/ مزار مطهر امامان هادی و عسکری علیهما السلام/درکرانهٔ دجله/حوزه علمیه اصلی شیعه در زمان میرزای بزرگ، سیدمحمد حسن شیرازی و شاگرد و جانشینش علامه شیخ فضل الله نوری(شهید رابع)/ رضوان الله تعالی علیهما ⁉️ دعاها و زیارت نامه های امام زمان(عج) چیست؟دعاهایى كه به طور خاص در زمان غیبت توصیه به خواندن آن شده است، کدامند؟جواب در لینک👇 http://iqna.ir/fa/news/3634445 ✳️ @ShahidRabe
📗معرفی اثری مهدوی از آثار مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف 📗کتاب الصحيفة المهدویة یا القائمیة ✍ محدث نوری(ره)، پیشوای ائمه علم حدیث و رجال در اعصار اخیر و از بزرگ ترین علمای شیعه و رجال اسلام در قرن ۱۴ در مقدمه کتاب شاخه طوبی، شیخ فضل الله را مجمع فضایل و صفات نیک می شمرد، در جای دیگر بر دانش و پارسایی شگرف شیخ انگشت تأکید می نهد و در تقریظی که سال ۱۳۰۲ ق در بر کتاب صحیفه مهدویه شیخ فضل الله [۱]* نگاشته به ایشان اجازه نقل روایت داده و چنین می فرماید:🔰 ... ستایش ویژه خدای متعال است که دین استوار و پسندیده اش را به وسیله پاسدارانی که در هر زمان، قامت دین را، با جلوگیری از انحراف آن به کژی ها، راست می دارند، فضیلت داده و شریعت حنیفش را به وسیله حاملانی که در اعصار مختلف، در دریاهای عمیق و مواج آن فرو رفته اند و لؤلؤ و مرجان بیرون می آورند، شرافت بخشیده است. و درود بر آموزگار بیان، روح قرآن، شارح صحف [آسمانی] نخستین و اعطاگر عقل خالص به صاحبان خرد و درود بر خاندان او باد که موازین رد و قبول اعمال عباد در پیشگاه الهی اند... و درود بر کسانی که تاریکی ها را به نور ولای آن ذوات مقدس، روشن ساخته اند: ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ (اشاره ایست لطیف به نام و سجع مُهر مرجع شهید علامه نوری). و بعد: پس این کتاب (صحیفه مهدویه) دُرّ های گران از صدف های بحار علم و هدایت، و میوه های چیده شده از باغ های معارف بهترین شخصیتی است که گامهای او زمین را در نوردیده، جامه در بر و ردا بر دوش دارد [یعنی حضرت ولی الله الاعظم عجل الله فرجه الشریف]، پرتوی است از اشعه روشنگر ستاره ای درخشان و فرازمند، و کف آبی است گوارا از دریای پر آب و خوشگوار که برگرفته است آنرا کسی که در پیشگاه آن حضرت رحل اقامت افکنده، و از جام [معارف] ایشان نوشیده و سیراب شده یعنی کوه بلند علم و ستون استوار فضل، مقتدای فقیهان برجسته و معتمد عالمان چیره دست، جامع معقول و منقول، حاوی حقایق فروع و دقایق اصول، بوستان علم و اقیانوس فضل، عالم عامل کامل، شیخ فضل الله نوری ... که خدایش حفظ کند. محدث بزرگ، میرزا حسین نوری سپس کلام را چنین به پایان می برد: به شیخ فضل الله (دام فَضْلُه) اجازه می دهم که جمیع آنچه را که ذکر شد، هرطور می خواهد، بر هر کس از اهل روایت و درایت که خواستار باشد، روایت کند و از او می خواهم که در دنیا و آخرت، به ویژه در تعقیبات نماز و لحظات استجابت دعا، مرا از دعاهای شایسته فراموش نکند... [۱]* 📗✍ تألیف این مجموعه شریفه معنوی و ارزشمند توسط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در اواخر ایام اقامت ایشان در سامرا، محل تولد قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف، صورت گرفته است. آقای محمد ترکمان (مورخ و پژوهشگر معاصر) این صحیفه را چنین معرفی کرده اند: اوراق موجود این رساله شریفه، شامل۲۳ دعای منسوب به امام زمان (عج) و توقیعات شریفه آن حضرت است. اجازه نامه «محدثی و نقل حدیث» علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، که در تاریخ ۱۴ ذی قعده ۱۳۰۲ق در سامرا، توسط محدث بزرگ، میرزا حسین نوری(ره)، برای ایشان تحریر و صادر شده است، در میان اوراق رساله شریف صحیفه مهدویه قرار دارد. آقای ابوالحسنی منذر، سالیان قبل، این اثر را در کتابخانه مرحوم فضل الله کیا(نواده پسری مرجع شهید نوری) مشاهده کرده و احتمال داده که مرحوم فضل الله کیا، آنرا به کتابخانه مجلس شورای اسلامی سپرده باشد. ادعیه این کتاب شریف: دعای روزانه و دعای ماهِ رجب به نقل از مصباح شیخ طوسی/دعای روزانه ماه رجب در مسجد صعصعه بن صوحان/دعا و صلوات امام زمان(عج) در روز مبعث/دعای امام زمان در روز سوم شعبان/صلوات بر پیامبر و معصومین به انشاء امام زمان/دعای امام زمان بین هر دو رکعت نوافل ماه رمضان/دعای پس از صلات فجر روز عید فطر/دعای هنگام زیارت مشاهد مشرفه در ماه رجب/دعایی که اختصاص به زمان خاصی ندارد/برای قضای حوائج در شب جمعه/جهت ازدیاد کشف یقین/برای نجات از شدائد و رهایی از زندان/دعای موسوم به سهم اللیل/دعای استخاره/دعای افتتاح جهت شبهای ماه رمضان/دعای عبرات به نقل از بلدالامین شیخ ابراهیم کفعمی/دعای استخاره رقاع موسوم به استخاره المصیریه/دعای استخاره با تسبیح/دعای امام زمان هنگام زیارت جدش حضرت علی علیه السلام/دعای امام زمان هنگام اقامت در حله/زیارت امام علی (ع) به انشاء امام زمان/دعا برای ساعات دوازده گانه روز 🔸منابع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی به نقل از رک: مجموعه مکتوبات، اعلامیه ها، ص ۴۵۰-۴۵۳/ک، رسائل، مجموعه مکتوبات، اعلامیه هاو...شیخ ج۲، محمد ترکمان... ✳️ @ShahidRabe
✅ قصیده ای در مدح حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف🍃🌺 ✍ از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف ✍ زنده یاد استاد علی ابوالحسنی (منذر)، مورخ و پژوهشگر فقید معاصر که چندین جلد کتاب در مورد علامه شیخ فضل الله(ره) به رشته تحریر درآورده است، در کتاب «خانه بر دامنه آتشفشان، شهادتنامه شیخ فضل‌الله نوری»، قصیده ای از ایشان را در مدح حضرت ولی عصر(عج) آورده است. گفتنی است، شیخ شهید در این قصیده ی خواندنی، بیت معروف سعدی (ما از تو به غیر تو نداریم تمنا | حلوا به کسی ده که محبت نچشیده) را نیز تضمین کرده است. با هم می خوانیم🔰 ای آنکه کسی سرو، چو قد تو ندیده/چون لعل لبت غنچه ز گلزار نچیده چون نرگس مستت به همه گلشن عالم/نه دیده چنین دیده و نه گوش شنیده ای مظهر خوبان همه «خوب» اند تو «خوبی»/نوری است جمالت که ز انوار چکیده خضر ار لب لعل تو نمی کرد تمنا/تا حشر به سرچشمه حیوان نرسیده «نشناخته» گفتند گروهی که خدایی! /پس «مرد شناسای» تو را چیست عقیده؟! واقف نشد از سرّ تو ای مخزن اسرار/جز عارف چل ساله که در خرقه خزیده ذات تو معماست به بویش نبرد پی/آنکس که یکی جرعه زجامت نچشیده دانم به یقین گر به رخت پرده نبودی/کس یوسف کنعان به کلافی نخریده! می کرد تجلی اگر این یوسف ثانی/دلباختگان، دل عوض دست، بریده! در مردمک دیده و از دیده نهانی/پیدا و نهان! غیر خداوند که دیده؟! جز دیدن روی تو ندارد غرضی چرخ/زین گردش روز و شب با قد خمیده دانی ز چه در پای گل سرخ بود خار؟/از بس که به گلزار، به شوق تو دویده پرسیده ای از خار چرا نوک تو سرخ است؟/از بس که به پای گل بیچاره خلیده از هجر تو، در ساحت گلزار، عزادار/بلبل به نواخوانی و گل جامه دریده دل فاخته سان بهر تو با نغمۀ کوکو/هر لحظه از این شاخ به آن شاخ پریده از چیست که بلبل شده دلباخته گل؟/زین رو که یکی روز، گلی دست تو دیده زان روز که من باخته ام نرد محبت/دانسته ام آخر به کجا کار کشیده دهری است زند زلف تو اندر دل ما نیش/افسون نکند چارۀ این مار گزیده پنهان ز عدویی، زمحبان ز چه ای دور؟/جانها به لب از هجر تو ای ماه رسیده عید است جهانی همه در وصل گل و مل/جز من که ز «هجر» ت دلم از عیش کپیده آیا شود آن دم که کنی تازه روانم؟/زان باد صباحی که ز کوی تو وزیده آیا شود آن روز که بینیم بیکبار آن یار؟!/گذشتیم ز مرّات عدیده! زین رو شده آهوی ختا شهرۀ آفاق/کاندر حرم قدس تو یک لحظه چریده شد چشم سپید از پی دیدار تو، تا کی؟/از دامن وصل تو بود دست بریده؟ تا چند به هجران تو باشیم گرفتار/رحمی بکن ای آهوی از دشت رمیده صد شکر نمردیم و رسیدیم به شعبان/کاین ماه دگر باره به ما روح دمیده گو تهنیت عید بدان نور مجسم/کامروز خدا بر همه ی خلق گزیده «ممتاز[۱]» به شب روز، دعاگو و ثناجو/هست از نظر لطف تو این طرفه قصیده جز شربت لطف تو نداریم تمنا/ حلوا به کسی ده که محبت نچشیده 🔸قابل ذکر است که مجموعه اشعار باقیمانده از مرجع شهید، در قالب یک پی دی اف تحت عنوان "نورالاشعار علامه نوری" نشر یافته است. 🔸[۱] مرجع شهید، به غیر از "نوری" به "ممتاز" نیز تخلص داشته اند. ✳️ @ShahidRabe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔲 به بهانه روز بزرگداشت و ایام درگذشت مشکوک سید جمال الدین اسدآبادی(ره)/۱۸-۱۹ اسفند ۱۲۷۵ شمسی 💠امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه): سید جمال‌الدین[اسدآبادی] مرد لایقی بود لکن نقاط ضعفی هم [مانند خیلی ها] داشته است و چون پایگاه ملی و مذهبی در بین مردم نداشته، از آن جهت زحمات او با همۀ کوششها، به نتیجه نرسید! ۵۷/۱۰/۷ 💠 امام خامنه ای(حفظه الله): 👈وجوه مشترک سیدجمال و شیخ فضل الله در مقابله و مواجهه با تهاجم فرهنگی غرب🔰 سید جمال الدین اسدآبادی، درصدد آن نبود که از اسلام دفاع کند، بلکه او [نیز همچون شیخ فضل الله نوری(ره)] سنگرهای فکر و فرهنگ و تمدن غرب را از موضع اسلامی خود، بمباران می‌کرد تا آنها از خودشان دفاع کنند، او به آنها هجوم می برد! ۵۹/۲/۲۷ 👈 دوستی و همفکری سید جمال و شیخ فضل الله🔰 ✍ آیت الله شیخ حسین لنکرانی(ره)، که پدرش میرزا علی لنکرانی(ره) از اصحاب خاص شیخ فضل الله بود و جدش، میرزا حسین فاضل لنکرانی(ره) نیز، استاد مشترک مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری و سید جمال الدین اسدآبادی بود (که نشان از هم مدرسه ای بودن شیخ و سید در تهران و در مسجدمدرسه علمیه میرزا عیسی‌خان وزیر در محله سنگلج دارد)، ضمن اشاره به روابط خاص شیخ شهید با سید جمال اسدآبادی و میرزا عبدالغفارخان نجم الدوله(ریاضیدان و منجم نامدار عصر قاجار و از مقلدین علامه شیخ فضل الله نوری)، می گفت: میرزا عبدالغفار، با شیخ شهید نوری جلسات مباحثه ریاضی و نجوم داشت و رابط شیخ با سید بود، سید جمال دوست و همفکر شیخ بود. اوراق و نشریاتی که در خارج کشور نشر می یافت و ارتباط به اسلام و ایران داشت، به وسیله مرحوم عبدالغفار نجم الدوله تهیه شده و تحویل شیخ فضل الله که به چند زبان، از جمله فرانسه تسلط داشت، می شد(شیخ شهید اوضاع جهان را مستمر، رصد می کرد). ⁉️ سید جمال الدین اسد آبادی نیز همچون مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، مغضوب تاریخ نویسان فراماسون بود! 🔹«روشنفكران» ماسونى به درستى مى‏ دانستند كه نوشته‌هاى حسن تقى‏ زاده (از عوامل اصلی بردار کردن و تخریب شخصیت، شیخ فضل الله) «چندان اعتبارى ندارد» از اين‏ رو بر آن شدند كه اين بار براى رويارويى با نهضت امام «مجموعۀ اسناد و مدارك» دربارۀ را به بازار آورند تا به خيال خام خود پايگاه مردمى رهبران روحانى را سست سازند و زمينۀ جوسازى و سمپاشى بر ضد آنان فراهم كنند و با به نمايش گذاشتن به اصطلاح «سند»هايى كه فراماسونى بودن سيد را پابرجا مى‏ سازد، زمزمۀ مشكوكى را كه در سال 1297 بر ضد او آغاز كرده بود، به بار نشانند و بدين‏ گونه راه مبارزه را بر پيشروان برگشت‏‌ناپذير و نستوه انقلاب‏هاى اسلامى و مردمى ببندند و زورمداران و جهانخواران را از خطر انقلاب‏هاى اسلامى برهانند.(نهضت امام خمینی،ج۳،ص۸۰) 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش دوم🔰 ✳️ دروغ بزرگ شبه روشنفکران در خصوص سیدجمال الدین اسدآبادی ✍ بررسی اسناد ادعایی علیه سید جمال اسدآبادی 💢 از بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی 🔹در سال 1342 همزمان با اوج نهضت امام، دو تن از « » ماسونى به نام‏هاى «اصغر مهدوى» و «ايرج افشار» يكباره دفترى به نام مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده درباره سيد جمال‏ الدين مشهور به افغانى را به نمايش گذاشتند! 🔸ليكن نكتۀ درخور بررسى و شايان نگرش اينكه چه رازى در كار بوده است كه « »مرموز اين مرز و بوم پيوسته همزمان با نهضت‏ها و حركت‏هاى عالمان اسلامى بر ضد زورمداران حاكم و جهانخواران استعمارگر، به بررسى و پژوهش پيرامون زندگى و كاركرد مى‏ نشستند و روزى با دستاويز «دفاع» و گاهى به بهانۀ «افشاگرى»، بر ضد او قلم مى‏ زدند؟! در مقدمۀ «مجموعه» يادشده آورده است: 🔹... اسناد و كتب سيد كه در خانۀ امين‏ الضرب بوده است سال‏هاى دراز از طرف (امين‏ الضرب ثانى) حفظ و حراست شده است. دوست ارجمند من دكتر اصغر مهدوى، دانشيار دانشگاه تهران جميع آنها را از ميان خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود مجزا ساخت و به من كه از افتخار دوستى و محبتش برخوردارم افتخار بخشيد.. 🔸نامبرده روشن نساخته است كه دكتر اصغر مهدوى با آن «شوق تمام» كه براى پخش اين «مجموعه» داشته است، چگونه در پى گذشت نزديك به پنجاه سال از عمر خود و بيش از هفتاد سال از شهادت سيد، يكباره همزمان با آغاز نهضت امام در انديشۀ جدا كردن اين «سندها» از به اصطلاح خزانۀ گرانبهاى مكاتبات و نوشتجات پدرى خود افتاده است؟! چه رازى نهفته داشته است كه «شوق» و آزمندى خود را براى پراكندن به اصطلاح سندهاى يادشده در درازاى ده‏ها سال از زندگى خود، پنهان كرده است؟! 🔹 براى آنكه بتواند آنچه را كه به نام مجموعه اسناد به بازار آورده است با نوشته‏ هاى ‏_زاده پيوند دهد و چهره سيد را مرموز، پيچيده و ناشناخته بنماياند. ◀️در اين مجموعه چند برگ به اصطلاح «سند» كه نشان ‏دهندۀ فراماسونى بودن سيد مى‏ باشد آورده شده است كه مى‏توان گفت اصولاً آن «مجموعه» را تنها براى به نمايش گذاشتن اين سندها چاپ و پراكنده ساخته‏ اند. 🔹در این سند که ادعا شده توسط مرحوم سید جمال نوشته شده است آمده : در لیله عاشورا دهم شهر محرم الحرام داخل لج گردیدم و در آن زمان در مصر اقامت داشتم. سنه 1293 🔸با چشم‏ پوشى از پرسش‏هايى كه دربارۀ اين يادداشت از نظر «خط» مطرح است نكته‏ هايى در خور بررسى و نگرش است: 1. هر انسان باسوادى مى‏ داند كه «عاشورا» با دهم شهر محرم برابر است، و آوردن آن ‏دو به دنبال يكديگر، كارى نيست كه معمولاً از تحصيلكرده‏ هاى حوزۀ اسلامى سر بزند. 2. جملۀ «در ليله عاشورا... داخل لج گرديدم» و جملۀ «آن زمان در مصر اقامت داشتم» با يكديگر سازگارى ندارد؛ زيرا جملۀ نخستين به سبك و روش خاطره ‏نويسى است ليكن دومى با عنوان «در آن زمان» يادى از گذشته‏ هاست و نيز «اقامت داشتم» كه با فعل ماضى آمده است. اگر سيد جمال‏ الدين به خاطره‏ نويسى خو داشته و رويدادهاى زندگى خود را در دفترى يادداشت مى‏ كرده است، آوردن جملۀ «در آن زمان در مصر اقامت داشتم»، چه مفهومى دارد؟ و اگر در روزگار ديگرى آن را نگاشته بايد ديد چه انگيزه‏اى او را به نگارش آن واداشته است؟! 3. نكتۀ سؤال‏ برانگيز ديگر اينكه در زير اين يادداشت مهر « سيد جمال الدين حسينى 1277» زده شده است! مهر زدن پاى جمله ‏اى از خاطرات، آن هم به شكلى كه در كتاب يادشده ديده مى‏ شود، به هيچ وجه با عرف و عادت، سازگار نيست و اگر خوى سيد چنين بوده است بايد در زير همۀ يادداشت‏هاى او اين مهر ديده مى‏شد، ليكن در زير ديگر يادداشت‏هايى كه به نام او در كتاب يادشده آمده است، اين مهر ديده نمى‏شود. آيا سيد اين مهر را تنها براى اينكه ماسونى شدن خود را براى همگان روشن سازد، ساخته است؟! آيا سيد بر آن بوده است كه ننگ ماسونى را مانند چك بانكى با مهر و امضا از خود به يادگار گذارد؟! 🔻براستى اگر ما براى روشن كردن اين موضوع كه سيد، حتى براى دوره‏اى كوتاه به سازمان فراماسونرى سرنسپرده است، هيچ سند و برهانى نداشته باشيم آيا مدرك يادشده به تنهايى گويا و نمايانگر اين واقعيت نيست كه ماسونى بودن سيد از دروغ‏هاى ساخته و پرداخته مزدوران استعمار براى بدنام كردن و به زير سؤال بردن سيد است؟!(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۰) 🔰ادامه در بخش سوم🔰
🔰بخش سوم🔰 🔹«سند» ديگر نامه‏ اى است كه «لژ كوكب الشرق» در قاهره به شخصى به نام «جمال‏ الدين» نوشته و به او خبر داده است كه در جلسه اعضاى لژ با اكثريت آرا به عنوان رئيس لژ براى يك سال برگزيده شده است درباره اين نامه نيز بايسته است نكته‏ هايى يادآورى شود: 1. اگر مقصود از «جمال‏ الدين» سيد جمال الدين اسدآبادى است؟ بايد با پيشوند «الشيخ» آورده مى‏ شد. در كشورهاى عربى عنوان «شيخ» براى روحانيان از اهميت ويژه‏اى برخوردار است و تنها در هنگام خوار داشتن از آوردن آن خوددارى مى‏شود. به ويژه اينكه لازمۀ محتواى نامۀ يادشده نيز تجليل بيشتر از سيد بوده كه به رياست لژ برگزيده شده است!! 2. اين نامه بدون آرم و سربرگ سازمان فراماسونرى است و در واقع نامۀ رسمى سازمان شمرده نمى‏ شود. آيا باور كردنى است كه سازمانى با آن سيستم پيچيده و گسترده، براى شخصيتى كه به رياست يكى از لژهاى آن برگزيده شده است، نامۀ غيررسمى و فاقد عناوين معمولى بفرستد؟! 3. آنان كه ماسونى بودن سيد را مطرح كرده ‏اند، خود اعتراف دارند كه سيد پس از پيوستن به فراماسونرى، ديرى نپاييد كه از آن بيرون آمد و يا بيرونش كردند، بنابر اين چگونه پذيرفتنى است كه عضو تازه واردى را كه هنوز بدرستى آزمايش نشده است، به رياست لژ برگزيده باشند؟! 4. تاريخ اين نامه سال 1878 مى‏باشد در صورتى كه سيد در همين سال بنا بر فرمان ارباب فراماسون‏ها () از مصر بيرون شده بود و اصولاً در مصر حضور نداشت تا به مراسمى در لژ فراخوانده شود. 🔸برگ‏هاى ديگرى نيز پيرامون ارتباط سيد با فراماسون‏ها در اين «مجموعه» آورده شده است كه اگر ساختگى نباشد دست‏ كم نمى‏ تواند براى اثبات ماسونى بودن سيد گواه درخور توجهى باشد و چون در اين دفتر براى بررسى زندگى سيد جمال و نقش مزدوران استعمار در ناپسند نماياندن چهرۀ سيد، مجالى نيست، ناگزير آن را مى‏ گذاريم و مى‏ گذريم و برآنيم كه به يارى خداوند در فرصتى مناسب به بررسى زندگى سيد و نوشته‏ هاى ديگران دربارۀ او بنشينيم و از روى دروغ‏پردازی ‏ها و نيرنگ‏ بازى‏ ها و خيانت‏ هايى كه پيرامون سيد انجام گرفته است پرده برداريم. ليكن نكته‏ اى كه بايسته است پيرامون مجموعه اسناد و مدارك چاپ‏ نشده... ناگفته نماند اين است كه سازمان فراماسونرى، هيچ گاه رخصت نمى‏ دهد كه سندها، نوشته‏ ها و ديگر نشانه‏ هاى فراماسونى يكى از اعضاى سازمان، پراكنده شود و در دسترس مردم قرار گيرد، اكنون بايد ديد كه چگونه به اصطلاح «اسناد و مدارك» ماسونى بودن سيد را آشكارا چاپ و پراكنده ساختند؟! 🔹اسماعيل رائين آورده است: ... چون براى سيد بازماندگانى نبوده، نمى‏ دانسته است كه نوشته‏ ها، سندها و كتاب‏ هاى سيد در كجا و در دست چه كسانى قرار دارد؛ از اين رو به آن دست نيافته و سرانجام آن سندها و نوشته‏ ها چاپ و پراكنده گرديده است!! اين دسته از نويسندگان بر آن بوده‏ اند، چاپ و پخش مجموعه اسناد و مدارک چاپ‏ نشده دربارۀ را بر خلاف سياست سازمان فراماسونرى بنمايانند و اينگونه وانمود كنند كه با پخش اين «مجموعه» در واقعيت فراماسون‏ها غافلگير شدند، ليكن آنچه كه اي دروغ را بر ملا و نيرنگ‏ بازان را رسوا مى‏ كند، اين است كه نه تنها حاج امين‏ الضرب از اعضاى بوده است بلكه اصغر مهدوى و ايرج افشار كه «مجموعه» يادشده را دسته‏ بندى كرده و در دسترس مردم گذاشته‏ اند نيز از ماسون‏ها مى‏ باشند و اصولاً بيشتر آنان كه سيد را فراماسون وانمود كرده‏ اند، خود از سرسپردگان سازمان فراماسونرى مى‏باشند و «على‏ القاعده» سازمان پس از مرگ امين‏ الضرب به خانۀ او رفته و «اسناد ماسوني» او را بيرون برده و لابد از بردن «سند»هاى «ماسوني» سيد جمال «خوددارى ورزيده است»؟!! 🔸بنابراين اگر واقعاً هم سندها و نوشته‏ هايى در خانۀ حاج امين‏ الضرب داشته، بى‏ ترديد از ديد پوشيده نبوده و چاپ و پخش اين سندها نيز بنا بر سياست انجام پذيرفته است و اصغر مهدوى و ايرج افشار تنها اجراكنندگان اين سياست بوده ‏اند تا با اين شگرد و با بدنام كردن سيد، نهضت اسلامى ايران را به زير سؤال برند و تاج و تخت شاه و آز و نياز استعمارى امريكا را از خطر حتمى برهانند.(نهضت امام خمینی،ج۳، ص۸۲-۸۸) 🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش چهارم/پایانی🔰 قسمتی از نامه تاریخی حجت الاسلام‌ والمسلمین سید حمید (تاریخنگار امین امام) به حضرت (ره) مورخ ۱۳۶۷٫۱۱٫۱۱ ✍...تنها در دهه 1340 در پی آغاز نهضت اسلامی آن امام عزیز، می بینیم که درباره سلسله جنبان حرکتهای سده پیشین، سید جمال الدین ، ده ها کتاب و مقاله نوشته شده است و در آن سیل تهمت، پیرایه و ناسزا به سوی آن شخصیت بزرگ اسلامی سرازیر گردیده است. و آنگاه که سوابق نویسندگان این کتابها و مقاله ها مورد بررسی قرار می گیرد، روشن می شود که بیشتر آنان ساواکی، ماسونی و کمونیست بوده اند و کمتر کسی از این دست نویسندگان را می توان یافت که سر در آخور غرب و شرق نداشته باشند. انگیزه آنان از آن هجوم قلمی و تبلیغاتی به سید جمال، زمینه سازی برای به زیر سوال بردن امام بزرگوار و قیام خونبار 15 خرداد 42 و پیشگیری از اوج و گسترش آن قیام اسلام ملت ایران بوده است. 🔸در این میان، دردمندانه، باید گفت که در حوزه های علمیه و در مجامع علمی اسلامی، علم تاریخ و نگارش آن، جایگاهی ندارد. 🔹در این مراکز، نه تنها و کمتر یافت می شود، بلکه کشش به مطالعه تاریخ و سیر در سرگذشت گذشتگان، هرگز وجود ندارد. در صورتی که تاریخ از دیدگاه قرآن کریم، منبع تفکر، درس عبرت برای خردمندان، نمایانگر حقایق، نشان دهنده فرجام جنایت کاران و ناباوران آیات الهی می باشد. و می بینیم که زینب کبرا، صدیقه صغرا (سلام الله علیها) در راه رساندن حماسه عاشورا به ابناء بشر و به همه نسلها، به اسارت تن در می دهد و رنجنهای فراوانی تحمل می کند. 🔸اگر در حوزه های علمیه و مجامع روحانی، ارزش و اهمیت تاریخ نگاری شناخته می شد و علل و اسباب شکست ها، ضعف ها و لغزشهای گذشتگان به درستی مورد ارزیابی قرار می گرفت؛ تاریخ نگاری در انحصار و در نمی آمد و امروز عناصر مرموزی که به ولایت فقیه اعتقاد ندارند و دین را از سیاست جدا می پندارند و بر این باورند که حکومت اسلامی تنها به دست حضرت ولی عصر (عجل الله فرجه) می تواند بنیان یابد و نیز آن دسته از خودباختگی که تز «اسلام منهای روحانیت» را دنبال می کنند هیچگاه نمی توانستند – همانند دوران مشروطه – خود را در پشت چهره مقامات روحانی پنهان سازند و در راه کنار زدن علما و روحانیان از صحنه و شعله ور ساختن آتش اختلاف توطئه کنند. اگر به فرمان قرآن کریم گوش فرا داده می شد و سرگذشت گذشتگان مورد بررسی و ارزیابی قرار می گرفت. امروز سرمایه داران تبهکار، روحانی نماهای نابکار و روشنفکر مأبهای جنایت کار نمی توانستند بازیگر میدان باشند و انقلاب اسلامی و ارزشهای آنرا به خطر اندازند. 🔹در دوران مشروطه این سه دسته مرموز دست در دست یکدیگر دادند و در آن برهه که رهبران مشروطه به قم هجرت کرده بودند، از فرصت بهره سوء گرفته توده ها را به درون کشاندند و نهضت عدالتخواهی را به بیراهه سوق دادند. 🔸امروز نیز این سه باند مرموز را می بینیم که در کنار یکدیگر ایستاده در راه آسیب رساندن به انقلاب اسلامی و کشاندن فرزندان انقلاب به کژ راهه به توطئه نشسته‌اند و برآنند که انقلاب اسلامی را زیر پای شیطان بزرگ ذبح کنند و من از شر آنها به خدا پناه می برم و از امام بزرگوارم استمداد می‌کنم. 🔹پدر عزیز و بزرگوارم حضرتعالی خود آگاهید که سرمایه داران در درازای تاریخ هماره رویاروی ایستاده بودند و از هیچ توطئه خیانت باری علیه راست قامتان تاریخ و رادمردان الهی کوتاهی نورزیدند. با پیامبران خدا جنگیدند، درب خانه عزت را بستند و خاندان عصمت و طهارات را خانه نشین کردند و به شهادت رساندند. بسیاری از حرکتها و نهضتها را با شکست روبرو ساختند. و امروز نیز باید گفت بزرگ برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی ایران به شمار می آیند. اگر مبارزه ای قهرآمیز، همه جانبه و ریشه ای با آنان انجام نگیرد، انقلاب اسلامی در معرض خطری جدی و بنیانکن قرار می گیرد در آینده در برابر هجوم همه جانبه «مترفین» و زراندوزان، بی دفاع می ماند و رسالت مقدس اسلامی به پایان نمی رسد. بسم الله الرحمن الرحیم یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس صدق الله العلی العظیم. 🔸منابع: khamenei_history / خاطرات آیت الله شیخ حسین لنکرانی، سخنان مورخ معاصر مهدی انصاری، ک، آخرین آواز قو(علی ابوالحسنی)، بنیاد تاریخ پژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی، جهادتبیینی، راسخون و... ✳️ @ShahidRabe
✍ به بهانه سالروز هلاکت و به دَرَک واصل شدن یک خبیثِ دین ستیز بنام / ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ شمسی 🎭 فراماسون، سید احمد حکم آبادی، معروف به سید احمد کسروی (از ایادی انگلیس، روحانی خلع لباس کرده، مرتد و کافر شده، مفسد فی الارض، تحریفگر تاریخ، از مأمورین تخریب شخصیت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری اعلی الله مقامه الشریف)... ⁉️✍ سرنوشتی که شهید نواب صفوی برای سوزاننده و تحریفگر قرآن (احمد کسروی خبیث) رقم زد + تصاویر و شناخت اجمالی از ماهیت کسروی، نحوه هلاکت.../مشرق نیوز👇 mshrgh.ir/184081 ⁉️ پاسخ به ۴ سؤال درباره احمد کسروی؛ که بود و چگونه کسی که از دین نفرت داشت مدعی پیامبری شد؟👇 1⃣⏩ www.tasnimnews.com/fa/news/1398/12/20/2220762/ لینک کوتاه👇 2⃣⏩ https://tn.ai/2220762 ✍ مطلب ذیل، تلخیصی از مباحث مرحوم استاد ابوالحسنی منذر(مورخ و پژوهشگر معاصر) است که از آثار وی استخراج شده است.🔰 کسروی در تاریخ [تحریف نامه] خود، نسبت های ناروایی به شیخ [فضل الله(ره)] داده است: از جمله، رشوه گیری از شاه و مخالفت با مشروطه...! افزون بر کسروی خبیث [افراد معلوم الحال دیگری و عمدتا" فراماسون، همچون] حاج سیاح، یحیی دولت آبادی، ادوارد براون، ملکزاده، تقی زاده، فریدون آدمیت، ناظم الاسلام کرمانی، محمد علی تهرانی و ونسا مارتین و...نیز به تعابیر گوناگون، شیخ را به گرفتن پول از محمد علی شاه متهم ساخته اند. گفتنی است که اینان، در وارد ساختن اتهام مزبور به شیخ نوری، همسو با سر اسپرینگ رایس و جرج چرچیل (به ترتیب: وزیر مختار انگلیس و دبیر امور شرقی سفارت انگلیسں در ایران، صدر مشروطه) عمل کرده‌اند. چرچیل در گزارشی که از رجال آن روزگار برای لندن فرستاده، این اتهامات را دربارهٔ شیخ فضل الله [ساخته و پرداخته می کند]... اسپرینگ رایس نیز (ظاهراً با اشاره به گزارش چرچیل) در تلگراف خود به سر ادوارد گری (وزیر خارجهٔ بریتانیا)، مورخ ۱۰ ژوئیهٔ ۱۹۰۷، این اتهامات را[باز نشر می نماید]! ضمناً چنانکه مشخص است، چرچیل و رایس، هیچ گونه مدرکی برای اتهام خود ذکر نکرده و رایس، موضوع را مستند به عقیدهٔ عمومی؟! کرده است، که معلوم نیست این عموم چه کسانی بوده و دلیل آنان بر این مطلب چه بوده است؟! جالب است که، شاه قاجار در گفتگو با رایس، به این شایعه اشاره کرده و آن را به شدت تکذیب کرده است. اتهام زنی کسروی خبیث و...نیز به عنوان پیشانی سفید وابسته به غرب و انگلیس، میزان اعتبار ادعای دیگر قلمزنان و اتهام زنندگان را معلوم می نماید. کسروی، به شیوهٔ معمول خود، تنها به پخش شایعه پرداخته و هیچ مدرکی در اثبات آن ارائه نمی کند. کسروی، اطعام ۸۰ طلبه و پرداخت دو قران به هریک از آنان را، رشوه گیری می شمارد [در حالیکه هر مطلعی می داند که برای مراجع معظم، دریافت وجوهات از مقلدین و پرداخت شهریه به طلاب، کاملا" طبیعی و رایج بوده است، دکتر تندر کیا، اشاره دارد که شیخ، هرچه از این دست از مردم می گرفت، از آن دست به مردم می داد...سخاوت و بزرگواری و گذشت های مالی او مثال زدنی است...] ◽️کامل مطلب👇 https://www.farsnews.ir/amp/13960511001172 📚 مأخذ: ◽️کالبد شکافی چند شایعه در باره شیخ فضل الله نوری ره ◽️شیخ فضل الله نوری ره و مکتب تاریخ نگاری مشروطه ◽️کارنامه شیخ فضل الله نوری ره تألیف: استاد منذر 3⃣✍ استاد مهدی انصاری، مورخ، پژوهشگر و مشروطه پژوه معاصر، در گفتگو با نسیم آنلاین🔰 یکی از کسانی که در از بین بردن این اسناد [اسناد مشروطه] نقش بسیار برجسته‌ای داشت، احمد کسروی (فراماسون) است که خود در خاطراتش می‌نویسد، به هر شکلی که امکان داشته اسناد مشروطه را از دست این و آن جمع کرده، بعد هر کدام را که صلاح دانسته نگه داشته و بقیه را نابود کرده و هیچ سندی را هم به هیچ‌ کسی...برنگردانده است! متأسفانه قانون اساسی نگارش شده توسط شیخ فضل‌الله هم در بین این اسناد بود، آن هم یک قانون اساسی مشروعه مشروطه، نه غربی یا عرفی و درباری... ✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ ناگفته و ناشنیده🔰 1⃣📑 / بازخوانی شخصیت علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از منظر غرب 2⃣⁉️‌دسیسه در 1909 میلادی بر علیه مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) 3⃣⁉️اصرار سفارت انگلیس بر تبعید مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) از تهران(پس از ترور نافرجام ایشان توسط مزدورانِ انگلیس) 4⃣⁉️ جرم مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) چه بود که انگلیس خبیث و عوامل مزدورش او را مستحق طعن و لعن و ترور و تبعید و اعدام و تخریب شخصیت می دانستند؟ 🔰👇👇
📄 ♻️ موضوع: بازخوانی شخصیت علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) از منظر غرب 🔸پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی، امین خدابخشی؛ 🗓 تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ - 2020August 01 💢چکیده : مقام علمی مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره) در کنار نفوذ عمیق وی در میان توده‌های مردمی و سازش‌ناپذیری وی در مقابل بیگانگان از جمله موضوعات مورد مکاتبه سفرای غربی در مورد شخصیت علامه شیخ فضل‌الله نوری است. چرچیل، مدیر اداره شرقی سفارت انگلیس از وی به عنوان «یكی از مجتهدین طراز اول تهران»[مرجع تقلید] یاد می‌كند كه «از تماس با اروپائیان احتراز می‌جوید و از گفتگو با آنان سر باز می‌زند». سفیر انگلیس در گزارشی بهترین راه را دورکردن علامه شیخ فضل‌الله از تهران می‌داند و می‌نویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضل‌الله را از تهران خارج [تبعید] کنید زیرا اگر چه مقام رسمی ندارد اما نفوذ بسیار زهرآگینی دارد».پیتر آوری نیز می‌نویسد: «شیخ فضل‌الله نوری... را بایستی نماینده آن مکتبی فکری دانست که حاکمیت را از خداوند می‌داند و نه از مردم و شاه». ✍ مبارازت علامه شیخ‌فضل‌الله ‌نوری علیه استعمارگران در تاریخ مشروطه، سازش‌ناپذیری وی در مقابل جریان غرب‌گرا و تأکید او بر اجرای احکام الهی یکی از مهم‌ترین رخداد‌های تاریخ معاصر است، که هنوز با گذشت بیش از یک قرن از آن، دستخوش تحلیل‌های فراوانی شده است. در این میان غرب و جریان غرب‌گرا سعی کرده با نسبت انواع تهمت‌ها و شایع‌سازی‌های به دور از واقعیت چهره مخدوشی از علامه شیخ فضل‌الله ارائه دهد. با این همه، مقام والای علمی و اخلاقی علامه شیخ فضل‌الله نوری در کنار نفوذ عمیق وی در میان مردم و سازش‌ناپذیری او در مقابل غرب و غرب‌گرایان از جمله موضوعاتی است که در مکاتبات گزارش‌گران غربی همواره به آن اعتراف شده است. کلنل پیکوت، وابسته نظامی سفارت انگلیس در ایران، ضمن گزارشی در سال 1316ق. به لندن از دانش و پاکی علامه شیخ فضل‌الله نوری در زندگی‌اش خبر می‌دهد و می‌نویسد: «بسیار با سواد است؛ زندگی منزه و فقیرانه‌ای دارد؛ بسیار مورد احترام است». ادوارد براون [فراماسون و جاسوس] انگلیسی نیز علامه شیخ فضل‌الله را در اجتهاد «برتر از دیگران» می‌داند و در مورد مقام علمی وی می‌نویسد: «شیخ فضل‌الله از لحاظ علم و آراستگی به کمال معروف]‌بود [... مجتهد(مرجعی) سرشناس و عالمی متبحر ]که[ از لحاظ اجتهاد برتر از دیگران بود». در کنار اعتراف غربیان به مقام بلند علمی و اجتهاد علامه شیخ فضل‌الله، نفوذ وی در میان توده‌های مردم از دیگر موضوعات مورد مکاتبه غربیان در مورد شخصیت شیخ شهید است. پنج ماه قبل از شهادت علامه شیخ فضل‌الله، آرتور نیکلسون سفیر انگلیس در دربار تزار، در تلگراف 18 مارس 1909 خود به ادوارد گری وزیر خارجه بریتانیا به نفوذ زیاد شیخ در میان اقشار مختلف مردم اشاره می‌کند و می‌نویسد: «در مورد شیخ فضل‌الله باید به این نكته توجه داشت كه این مجتهد [مرجع تقلید]، نه تنها در محافل محافظه‌كار [مخالفین مشروطه] بلكه در میان عناصر میانه‌رو [مشروطه‌خواهان معتدل و غیر افراطی] نیز نفوذ زیادی دارد». وی در ادامه با اشاره به این‌که هر نوع تصمیم غیر معقولی از طرف روس و انگلیس در مورد شیخ فضل‌الله می‌تواند واکنش توده مردم را به همراه داشته باشد می‌نویسد: «هر نوع اقدامی كه دو دولت [روس و انگلیس] علیه شیخ به عمل آورند، ممكن است نارضایتی توده‌های مردم را مخصوصاً در تهران كه شیخ دارای پیروان [مقلدین و طرفداران] زیادی[بخصوص] در میان طلاب یا محصلین مدارس مذهبی است، برانگیزد». جسارت علامه شیخ فضل‌الله در بیان نظرات و دیدگاه‌های خود و مخالفت صریح با غرب‌زدگان در جریان مشروطه باعث شده بود که در مکاتبات غربیان وی به عنوان شخصی سازش‌ناپذیر معرفی شود. مثلا در تلگراف آرتور نیکلسون به ادوارد گری به سازش‌ناپذیری علامه شیخ فضل‌الله اشاره شده و آمده است: «جلب همكاری او برای موفقیت اصلاحات طرح‌ریزی شده [تجدید مشروطه و مجلس] اجتناب‌ناپذیر است». چرچیل، مدیر اداره شرقی سفارت انگلیس، نیز در گزارشی به لندن، با اعتراف به مقام بالای علمی علامه شیخ فضل‌الله از وی به عنوان «یكی از مجتهدین طراز اول تهران» یاد می‌كند كه «از تماس با اروپائیان احتراز می‌جوید و از گفتگو با آنان سر باز می‌زند». از همین‌رو بود که سفیر انگلیس در گزارش خود به وزیر امور خارجه بریتانیا، بهترین راه را دورکردن[تبعید] علامه شیخ فضل‌الله از تهران می‌داند و می‌نویسد: «باید توصیه کنیم که شیخ فضل‌الله را از تهران خارج[تبعید] کنید زیرا اگر چه مقام رسمی ندارد اما نفوذ بسیار زهرآگینی دارد، امید است انجام دادن این پیشنهاد موجب تاخیر کار نشود». 🔰ادامه در بخش دوم🔰