eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.6هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
284 ویدیو
391 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 دکتر شهریار زرشناس:🔰 امام خمینی(ره) در سال ۵۷ همان آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری(ره) است. ✍ دکتر شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، سابقه همکاری با شهید مهندس سید مرتضی آوینی در نشریه سوره و انتشار نشریه مشرق را نیز در کارنامه فرهنگی خود دارد. «فرهنگ، سیاست، فلسفه»، «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»، «مدرنیته، آزادی و پسا مدرنیسم»، «جامعه باز، آخرین اتوپی در تمدن غرب»، «شبه مدرنیته در ایران»، «واژه نامه فرهنگی سیاسی» و «مبانی نظری غرب مدرن» از جمله آثار منتشر شده اوست. «درآمدی به رویکردها و مکاتب ادبی» از آخرین آثار اوست که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. 💠 دکتر زرشناس: به گمان من راهی که شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری به ما نشان داد هنوز هم برای ما ماندگار و قابل استفاده است. یعنی شما نگاه کنید جمهوری اسلامی به نوعی مشروطه مشروعه آیت الله شیخ فضل الله نوری است، من گمان می کنم که انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال 57 همان مشروطه مشروعه آیت الله فضل الله نوری است. بنابر این من فکر می کنم ایشان از وجوه سلبی و ایجابی نکات بسیار زیادی دارند که می توانیم از آنها استفاده کنیم...کامل گفتگو👇 http://nafsaniat.blogfa.com/post/76 💠 دکتر زرشناس: «شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری یک نابغه و پدیده‌ای بی‌نظیر است. در دوره‌ای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آن‌ها دقیقاً آشکارنشده و برخی روحانیون برجسته -اگر در برابر ظواهر زیبای روشنفکری همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، شیخ فضل‌الله عمق این جریان را می‌بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» ✍ این استاد دانشگاه معتقد است «امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم مدرنیته ساده است، هنر آن است که در سال 1325 قمری بفهمید دموکراسی یا آزادی که منورالفکران می‌گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل‌الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب‌شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.» زرشناس با تأکید بر اینکه شیخ فضل‌الله نوری آغازگر غرب‌شناسی نقادانه در ایران است که متأسفانه ناشناخته مانده است، می‌گوید: «بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر مشروطه، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه موردنظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاهشان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آن‌ها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان بوسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود.» این پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست معتقد است: «کسی مانند شیخ شهید در آن دوره نیست که ماهیت غرب مدرن را به‌خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون سید جمال و دیگران را داریم که به‌نوعی با آرای مدرنیستی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل شیخ شهید است.» زرشناس می‌گوید: «آنچه شیخ، صدسال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط‌جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این‌همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه‌اش می‌کنند.»/منبع👇 https://www.bultannews.com/fa/news/621622 ✳️ @ShahidRabe
🖊📄 ✳️ مقایسه و (جنبشی که انقلاب نشد) 📑🖊محقق و نویسنده: محمدجابر قنبری 🔸منبع: روزنامه کیهان ✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم. ◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند! امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود. ◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد. امام [که چون شیخ شهید] خواستگاهی الهی داشت[بر] جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی مبذول فرمود. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان[طرح شیخ]، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد. ◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی [اشتباه] که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند، مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند. حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، [این پیش بینی شیخ شهید بود که درست از آب درآمد و] مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفت. برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است. 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🌺🍃به مناسبت 🍃🌺 💢شباهت ها و تفاوت ها 💢(ره) و دفاع همه جانبه از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و شباهت هایی که بین خویش و ایشان می دید. ✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که هر دو انقلاب اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانون‌گذاری برای جامعه از جمله اهداف مشترک دو انقلاب بود و مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است. ✍ مرجع شهید علامه نوری(ره)، در این خصوص فرمود: «معنای مشروطیت؛ حفظ حقوق ملت و تحدید حدود سلطنت و تعیین تکلیف کارگزاران دولت است. بر وجهی که مستلزم رفع استبداد و سلب اختیارات مستبدانه اولیای دولت بشود.» البته بلافاصله شیخ تاکید می‌کند که حدود قدرت و قانون‌گذاری توسط شرع مشخص شده و حکومت باید تابع نظرات دین اسلام باشد. در جریان مبارزات انقلاب اسلامی نیز با توجه به قدرت استبدادی شاه، تلاش برای کنترل و مهار قدرت و پایبندی آنان به شرع و قانون الهی پیگیری می‌شد. امام خمینی(ره) در این باره در جریان مبارزات بر علیه شاه گفته‌اند: «حکومت اسلامی استبدادی نیست که رئیس دولت آن مستبد و خود رای باشد؛ بلکه مشروطه است البته نه مشروطه به معنای متعارف که تصویب قانون تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد بلکه به معنی پیروی اداره کنندگان از مجموعه شروطی است که در قرآن و سنت پیامبر معین گشته است.» کامل مطلب🔰 1⃣ تشابهات و تفاوت ها👇 https://www.mashreghnews.ir/amp/613665 2⃣ امام خمینی(ره) و انقلاب مشروطه👇 https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/92/1135/ 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
💢شباهت ها و تفاوت ها 💢(ره) و دفاع همه جانبه از مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) و شباهت هایی که بین خویش و ایشان می دید. 💢مورخ و پژوهشگر فقید، استاد علی دوانی(ره): امام خمینی(ره)، جانشین بحق مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود. بيشتر مقاصد آيت الله شهيد حاج شيخ فضل الله نوری، از جمله «مشروطه مشروعه» و تاسيس «مجلس شورای اسلامی» و حضور شورای ناظر بر مصوبات مجلس (نگهبان)، جامه عمل پوشيده، و آنچه آن و می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت./از مقاله استاد دوانی در یادمان «تندیس پايداری»،ویژه نامه روزنامه رسالت درنکوداشت مرجع شهید نوری(ره)/نوید شاهد 🔸مقدمه ✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که هر دو انقلاب اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانون‌گذاری برای جامعه از جمله اهداف مشترک دو انقلاب بود و مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است. ✍ مرجع شهید علامه نوری(ره)، در این خصوص فرمود: «معنای مشروطیت؛ حفظ حقوق ملت و تحدید حدود سلطنت و تعیین تکلیف کارگزاران دولت است. بر وجهی که مستلزم رفع استبداد و سلب اختیارات مستبدانه اولیای دولت بشود.» البته بلافاصله شیخ تاکید می‌کند که حدود قدرت و قانون‌گذاری توسط شرع مشخص شده و حکومت باید تابع نظرات دین اسلام باشد. در جریان مبارزات انقلاب اسلامی نیز با توجه به قدرت استبدادی شاه، تلاش برای کنترل و مهار قدرت و پایبندی آنان به شرع و قانون الهی پیگیری می‌شد. امام خمینی(ره) در این باره در جریان مبارزات بر علیه شاه گفته‌اند: «حکومت اسلامی استبدادی نیست که رئیس دولت آن مستبد و خود رای باشد؛ بلکه مشروطه است البته نه مشروطه به معنای متعارف که تصویب قانون تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد بلکه به معنی پیروی اداره کنندگان از مجموعه شروطی است که در قرآن و سنت پیامبر معین گشته است.» امام خمینی(ره)، پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین می شمرد و در باره قاتلان وی دیدگاهی شدیدا" منفی داشت. از نظر ایشان: "شیخ رحمه الله" یک شخصیت "مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه" بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و "متمم قانون اساسی" حاصل تلاش و "کوشش ایشان بود" و به همین علت نیز "خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانی فراماسون، شاگرد و معتمد آخوند خراسانی] شیخ را محاکمه کرد و در میدان توپخانه، ایشان را در حضور جمعیت به دار کشیدند". 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🔰بخش سوم🔰 1⃣ مقایسه و از: محمد جابر قنبری، پژوهشگر معاصر ✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم. ◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند! امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود. ◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد. امام [که چون شیخ شهید] خواستگاهی الهی داشت[بر] جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی مبذول فرمود. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان[طرح شیخ]، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد. ◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی [اشتباه] که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند، مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند. حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، [این پیش بینی شیخ شهید بود که درست از آب درآمد و] مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفت. برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است. 🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
mash1-5.pdf
910K
📙 پی دی اف👆 فهرست و مقدمه کتاب مشروطه از آغاز تا سرانجام (۲۰ صفحه) ⬅️ به همراه 📞 تلفن تماس نمایندگی های پخش در شهرستانها 📚 مشخصات و توضیح کتاب🔰 ◽️تألیف، تحقیق، تدوین، نشر: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ◽️تعداد صفحه: ۱۰۷۵ ◽️۱۸ فصل + پیوست ها ✍ تاريخ، معلم انسانهاست. قرآن كريم و آموزه‌هاي اسلام بر مساله تاريخ و درس و عبرت گرفتن از آن تائيد بسيار دارد.يكي از مقاطع مهم تاريخ ايران اسلامي، كه چندان از آن فاصله هم نگرفته ايم، مشروطه است. مطالعه مقطع مشروطه به جهت وجود پديده ها و حركات و عوامل مشابه انقلاب اسلامي با نهضت مشروطه مانند: حضور مردم و روحانيت و علما، اسلامخواهي و عدالت طلبي، حضور دشمنان سرسخت و تلاشهاي آنان براي انحراف در مسير خواستهاي مردم، همواره مورد تاكيد حضرت امام و مقام معظم رهبري براي آگاهي از آن و درس و عبرت گرفتن بوده است. در اين كتاب بطور مشروح رويدادها و وقايع مشروطه که منجر به شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)زعیم نهضت مشروعه خواهی توسط عوامل فراماسون انگلیس شد و سرانجام آن و همچنین نقش تخریبی بابی ازلی ماسون هایی همچون، ناظم الاسلام کرمانی، یحیی دولت آبادی، ملکزاده، ملک المتکلمین، جمال واعظ، احمد کسروی، حسن تقیزاده، فریدون ادمیت، محمد علی تهرانی(کاتوزیان) و...در انحراف مشروطه و تحریف تاریخ آن، به طور مستند و مصور بررسی شده است. و پیروزی آن مرهون خون مرجع شهید علامه نوری و بیداری حاصل از آن در میان علما و حوزه های علمیه است. ◽️توزیع: تهران، خ پاستور، خ ۱۲ فروردین جنوبی، کوچه خاقانی، پ، ۸/تلفن، ۶۶۴۶۹۹۵۸-۶۶۴۱۱۱۵۱ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش سوم/پایانی🔰 ✅ ، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: مرحوم شمس آل احمد 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد ✳️ @ShahidRabe
💠 دکتر شهریار زرشناس:🔰 امام خمینی(ره) در سال ۵۷ همان آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری(ره) است. ✍ دکتر شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، سابقه همکاری با شهید مهندس سید مرتضی آوینی در نشریه سوره و انتشار نشریه مشرق را نیز در کارنامه فرهنگی خود دارد. «فرهنگ، سیاست، فلسفه»، «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»، «مدرنیته، آزادی و پسا مدرنیسم»، «جامعه باز، آخرین اتوپی در تمدن غرب»، «شبه مدرنیته در ایران»، «واژه نامه فرهنگی سیاسی» و «مبانی نظری غرب مدرن» از جمله آثار منتشر شده اوست. «درآمدی به رویکردها و مکاتب ادبی» از آخرین آثار اوست که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. 💠 دکتر زرشناس: به گمان من راهی که شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری به ما نشان داد هنوز هم برای ما ماندگار و قابل استفاده است. یعنی شما نگاه کنید جمهوری اسلامی به نوعی مشروطه مشروعه آیت الله شیخ فضل الله نوری است، من گمان می کنم که انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال 57 همان مشروطه مشروعه آیت الله فضل الله نوری است. بنابر این من فکر می کنم ایشان از وجوه سلبی و ایجابی نکات بسیار زیادی دارند که می توانیم از آنها استفاده کنیم...کامل گفتگو👇 http://nafsaniat.blogfa.com/post/76 💠 دکتر زرشناس: «شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری یک نابغه و پدیده‌ای بی‌نظیر است. در دوره‌ای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آن‌ها دقیقاً آشکارنشده و برخی روحانیون برجسته -اگر در برابر ظواهر زیبای روشنفکری همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، شیخ فضل‌الله عمق این جریان را می‌بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» ✍ این استاد دانشگاه معتقد است «امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم مدرنیته ساده است، هنر آن است که در سال 1325 قمری بفهمید دموکراسی یا آزادی که منورالفکران می‌گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل‌الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب‌شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.» زرشناس با تأکید بر اینکه شیخ فضل‌الله نوری آغازگر غرب‌شناسی نقادانه در ایران است که متأسفانه ناشناخته مانده است، می‌گوید: «بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر مشروطه، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه موردنظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاهشان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آن‌ها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان بوسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود.» این پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست معتقد است: «کسی مانند شیخ شهید در آن دوره نیست که ماهیت غرب مدرن را به‌خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون سید جمال و دیگران را داریم که به‌نوعی با آرای مدرنیستی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل شیخ شهید است.» زرشناس می‌گوید: «آنچه شیخ، صدسال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط‌جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این‌همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه‌اش می‌کنند.»/منبع👇 https://www.bultannews.com/fa/news/621622 ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃به مناسبت 🍃🌺 💢مقایسه 💢اقتباسی از مقاله مشرق نیوز و آثار مورخان معاصر ✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که در هر دو انقلاب، طیف اسلام خواهانِ انقلابی، بلعکسِ طیف غربگرایان، اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانون‌گذاری بر مبنای شرع مقدس، از جمله اهداف مشترک آنها بود و مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است. 💢کامل مطلب👇 🔰ادامه در بخش دوم🔰
🖊📄 ✳️ مقایسه و (جنبشی که انقلاب نشد) 📑🖊محقق و نویسنده: محمدجابر قنبری 🔸منبع: روزنامه کیهان ✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم. ◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند! امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود. ◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد. امام [که چون شیخ شهید] خواستگاهی الهی داشت[بر] جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی مبذول فرمود. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان[طرح شیخ]، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد. ◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی [اشتباه] که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند، مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند. حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، [این پیش بینی شیخ شهید بود که درست از آب درآمد و] مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفت. برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است. 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم شمس آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد 🌺🍃 ✳️ @ShahidRabe
ویژگی های مکتبی انقلاب.pdf
4.66M
🔴 نسخه PDF ✅ ويژگی های مكتبی در گفتار شهید مظلوم، آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی(ره) ...حضرت امام خميني با وقوف بر تجربه تلخ شكست انقلاب مشروطه و انحراف آن تا مرحله اعدام مظلومانه مشروطه مشروعه خواه "آيت الله شيخ فضل الله نوري، آنکه جامعیت و هوش سرشارش باعث شد جلوتر از زمانش باشد، حیله های دشمن را به درستی تشخیص دهد و عکس العمل به موقع انجام دهد و به معنی واقعی کلمه علامه و عالم واقعی دین بود" و انزواي جناح روحاني و مذهبي مشروطه و بعد هم بي كفايتي حكام نالايق و ستمگر قاجار و برآمدن رضاخان با حمايت انگلستان از داخل خرابه هاي مشروطه و مشاهده مظالم بي شمار او نسبت به روحانيت و ديانت مردم و همچنين مشاهده بي اعتنايي هاي ملي گرايان در دهه بيست نسبت به احكام اسلام و ناديده انگاشتن نقش ارزنده روحانيت در موفقيت نهضت ملي نفت و در نتيجه سوء استفاده آمريكا و انگليس از اختلاف ملي گرايان با اسلام گرايان و انجام كودتاي 28 مرداد در سال 1332 و نيز مشاهده شهادت مظلومانه نواب صفوي و اعمال استبداد نوين شاه و آمريكا با تاسيس ساواك در سال 1335 سپس با مشاهده بي حرمتي هاي علني رژيم شاه پس از درگذشت آقای بروجردي (در سال 1340) و رحلت آيت الله كاشاني (در اسفند همان سال) به ويژه توطئه اسلام زدايي دولت علم در مهرماه سال 1341 با تصويب لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي، تاب تحمل را از دست داد و با كوله باري از اندوخته هاي تاريخي و سياسي، بيرق مبارزه گسترده و علني را بر عليه رژیم ضد اسلامي و ضد قرآني برافراشت و نهضت مكتبي اش را به طور آشكار آغاز نمود... 🇮🇷 🇮🇷 @ShahidRabe
mash1-5.pdf
910K
📙 پی دی اف👆 فهرست و مقدمه کتاب مشروطه از آغاز تا سرانجام (۲۰ صفحه) ⬅️ به همراه 📞 تلفن تماس نمایندگی های پخش در شهرستانها 📚 مشخصات و توضیح کتاب🔰 ◽️تألیف، تحقیق، تدوین، نشر: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ◽️تعداد صفحه: ۱۰۷۵ ◽️۱۸ فصل + پیوست ها ✍ تاريخ، معلم انسانهاست. قرآن كريم و آموزه‌هاي اسلام بر مساله تاريخ و درس و عبرت گرفتن از آن تائيد بسيار دارد.يكي از مقاطع مهم تاريخ ايران اسلامي، كه چندان از آن فاصله هم نگرفته ايم، مشروطه است. مطالعه مقطع مشروطه به جهت وجود پديده ها و حركات و عوامل مشابه انقلاب اسلامي با نهضت مشروطه مانند: حضور مردم و روحانيت و علما، اسلامخواهي و عدالت طلبي، حضور دشمنان سرسخت و تلاشهاي آنان براي انحراف در مسير خواستهاي مردم، همواره مورد تاكيد حضرت امام و مقام معظم رهبري براي آگاهي از آن و درس و عبرت گرفتن بوده است. در اين كتاب بطور مشروح رويدادها و وقايع مشروطه که منجر به شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)زعیم نهضت مشروعه خواهی توسط عوامل فراماسون انگلیس شد و سرانجام آن و همچنین نقش تخریبی بابی ازلی ماسون هایی همچون، ناظم الاسلام کرمانی، یحیی دولت آبادی، ملکزاده، ملک المتکلمین، جمال واعظ، احمد کسروی، حسن تقیزاده، فریدون ادمیت، محمد علی تهرانی(کاتوزیان) و...در انحراف مشروطه و تحریف تاریخ آن، به طور مستند و مصور بررسی شده است. و پیروزی آن مرهون خون مرجع شهید علامه نوری و بیداری حاصل از آن در میان علما و حوزه های علمیه است. ◽️توزیع: تهران، خ پاستور، خ ۱۲ فروردین جنوبی، کوچه خاقانی، پ، ۸/تلفن، ۶۶۴۶۹۹۵۸-۶۶۴۱۱۱۵۱ ✳️ @ShahidRabe
mash1-5.pdf
910K
📙 پی دی اف👆 فهرست و مقدمه کتاب مشروطه از آغاز تا سرانجام (۲۰ صفحه) ⬅️ به همراه 📞 تلفن تماس نمایندگی های پخش در شهرستانها 📚 مشخصات و توضیح کتاب🔰 ◽️تألیف، تحقیق، تدوین، نشر: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ◽️تعداد صفحه: ۱۰۷۵ ◽️۱۸ فصل + پیوست ها ✍ تاريخ، معلم انسانهاست. قرآن كريم و آموزه‌هاي اسلام بر مساله تاريخ و درس و عبرت گرفتن از آن تائيد بسيار دارد.يكي از مقاطع مهم تاريخ ايران اسلامي، كه چندان از آن فاصله هم نگرفته ايم، مشروطه است. مطالعه مقطع مشروطه به جهت وجود پديده ها و حركات و عوامل مشابه انقلاب اسلامي با نهضت مشروطه مانند: حضور مردم و روحانيت و علما، اسلامخواهي و عدالت طلبي، حضور دشمنان سرسخت و تلاشهاي آنان براي انحراف در مسير خواستهاي مردم، همواره مورد تاكيد حضرت امام و مقام معظم رهبري براي آگاهي از آن و درس و عبرت گرفتن بوده است. در اين كتاب بطور مشروح رويدادها و وقايع مشروطه که منجر به شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)زعیم نهضت مشروعه خواهی توسط عوامل فراماسون انگلیس شد و سرانجام آن و همچنین نقش تخریبی بابی ازلی ماسون هایی همچون، ناظم الاسلام کرمانی، یحیی دولت آبادی، ملکزاده، ملک المتکلمین، جمال واعظ، احمد کسروی، حسن تقیزاده، فریدون ادمیت، محمد علی تهرانی(کاتوزیان) و...در انحراف مشروطه و تحریف تاریخ آن، به طور مستند و مصور بررسی شده است. و پیروزی آن مرهون خون مرجع شهید علامه نوری و بیداری حاصل از آن در میان علما و حوزه های علمیه است. ◽️توزیع: تهران، خ پاستور، خ ۱۲ فروردین جنوبی، کوچه خاقانی، پ، ۸/تلفن، ۶۶۴۶۹۹۵۸-۶۶۴۱۱۱۵۱ ✳️ @ShahidRabe
mash1-5.pdf
910K
📙 پی دی اف👆 فهرست و مقدمه کتاب مشروطه از آغاز تا سرانجام (۲۰ صفحه) ⬅️ به همراه 📞 تلفن تماس نمایندگی های پخش در شهرستانها 📚 مشخصات و توضیح کتاب🔰 ◽️تألیف، تحقیق، تدوین، نشر: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ◽️تعداد صفحه: ۱۰۷۵ ◽️۱۸ فصل + پیوست ها ✍ تاريخ، معلم انسانهاست. قرآن كريم و آموزه‌هاي اسلام بر مساله تاريخ و درس و عبرت گرفتن از آن تائيد بسيار دارد.يكي از مقاطع مهم تاريخ ايران اسلامي، كه چندان از آن فاصله هم نگرفته ايم، مشروطه است. مطالعه مقطع مشروطه به جهت وجود پديده ها و حركات و عوامل مشابه انقلاب اسلامي با نهضت مشروطه مانند: حضور مردم و روحانيت و علما، اسلامخواهي و عدالت طلبي، حضور دشمنان سرسخت و تلاشهاي آنان براي انحراف در مسير خواستهاي مردم، همواره مورد تاكيد حضرت امام و مقام معظم رهبري براي آگاهي از آن و درس و عبرت گرفتن بوده است. در اين كتاب بطور مشروح رويدادها و وقايع مشروطه که منجر به شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)زعیم نهضت مشروعه خواهی توسط عوامل فراماسون انگلیس شد و سرانجام آن و همچنین نقش تخریبی بابی ازلی ماسون هایی همچون، ناظم الاسلام کرمانی، یحیی دولت آبادی، ملکزاده، ملک المتکلمین، جمال واعظ، احمد کسروی، حسن تقیزاده، فریدون ادمیت، محمد علی تهرانی(کاتوزیان) و...در انحراف مشروطه و تحریف تاریخ آن، به طور مستند و مصور بررسی شده است. و پیروزی آن مرهون خون مرجع شهید علامه نوری و بیداری حاصل از آن در میان علما و حوزه های علمیه است. ◽️توزیع: تهران، خ پاستور، خ ۱۲ فروردین جنوبی، کوچه خاقانی، پ، ۸/تلفن، ۶۶۴۶۹۹۵۸-۶۶۴۱۱۱۵۱ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش سوم/پایانی🔰 ✅ ، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: مرحوم شمس آل احمد 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد ✳️ @ShahidRabe
💠 دکتر شهریار زرشناس:🔰 امام خمینی(ره) در سال ۵۷ همان آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری(ره) است. ✍ دکتر شهریار زرشناس عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است، سابقه همکاری با شهید مهندس سید مرتضی آوینی در نشریه سوره و انتشار نشریه مشرق را نیز در کارنامه فرهنگی خود دارد. «فرهنگ، سیاست، فلسفه»، «نگاهی کوتاه به تاریخچه روشنفکری در ایران»، «مدرنیته، آزادی و پسا مدرنیسم»، «جامعه باز، آخرین اتوپی در تمدن غرب»، «شبه مدرنیته در ایران»، «واژه نامه فرهنگی سیاسی» و «مبانی نظری غرب مدرن» از جمله آثار منتشر شده اوست. «درآمدی به رویکردها و مکاتب ادبی» از آخرین آثار اوست که توسط انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی منتشر شده است. 💠 دکتر زرشناس: به گمان من راهی که شهید آیت الله شیخ فضل الله نوری به ما نشان داد هنوز هم برای ما ماندگار و قابل استفاده است. یعنی شما نگاه کنید جمهوری اسلامی به نوعی مشروطه مشروعه آیت الله شیخ فضل الله نوری است، من گمان می کنم که انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) در سال 57 همان مشروطه مشروعه آیت الله فضل الله نوری است. بنابر این من فکر می کنم ایشان از وجوه سلبی و ایجابی نکات بسیار زیادی دارند که می توانیم از آنها استفاده کنیم...کامل گفتگو👇 http://nafsaniat.blogfa.com/post/76 💠 دکتر زرشناس: «شهید آیت‌الله شیخ فضل‌الله نوری یک نابغه و پدیده‌ای بی‌نظیر است. در دوره‌ای که هنوز مظاهر روشنفکری ظهور نکرده و ماهیت ادعاهای آن‌ها دقیقاً آشکارنشده و برخی روحانیون برجسته -اگر در برابر ظواهر زیبای روشنفکری همراه نمی‌شوند- اما دچار انفعال می‌شوند، شیخ فضل‌الله عمق این جریان را می‌بیند، این مسئله نشانه عظمت علمی و فکری ایشان است.» ✍ این استاد دانشگاه معتقد است «امروز یا حتی از پنجاه سال پیش که تجربه حکومت مدرن رضاشاه و محمدرضا شاه را داریم فهم مدرنیته ساده است، هنر آن است که در سال 1325 قمری بفهمید دموکراسی یا آزادی که منورالفکران می‌گویند چیست؟ لوایحی که شیخ فضل‌الله در تحصن حرم حضرت عبدالعظیم (ع) نوشته نشان از شناخت عمیق از اندیشه غرب دارد. ایشان واقعاً اولین غرب‌شناس تاریخ ما و مظهر روحانیت بیدار، آگاه، هوشیار، هوشمند، مقاوم و مجاهد است. پرسش‌هایی که ایشان از ماهیت غرب مدرن مطرح می‌کند نسبت به زمان خود شاهکار است. چنین درکی بی‌نظیر است و کمتر کسی این درک را دارد.» زرشناس با تأکید بر اینکه شیخ فضل‌الله نوری آغازگر غرب‌شناسی نقادانه در ایران است که متأسفانه ناشناخته مانده است، می‌گوید: «بسیاری از علما و دغدغه مندان عصر مشروطه، هنوز خطر وجوه فرهنگی مدرنیته و مشروطه موردنظر منورالفکران را درک نکرده بودند و نگاهشان بیشتر سیاسی بود. هرچند اولین مواجهه‌های ما با آن‌ها سیاسی و اخلاقی بوده و مثلاً در برابر مظاهر اخلاقی نگران می‌شدیم و یا به مواجهه‌های سیاسی می‌پرداختیم، اما مواجهه‌ فرهنگی عمیق با این جریان بوسیله آیت‌الله شهید شیخ فضل‌الله نوری آغاز می‌شود.» این پژوهشگر حوزه ادبیات، فرهنگ و سیاست معتقد است: «کسی مانند شیخ شهید در آن دوره نیست که ماهیت غرب مدرن را به‌خوبی شناخته و باطن مقولاتی چون آزادی و مساوات را درک کرده باشد و تا این درجه ایستادگی کند. ما حرکت‌های اسلام‌گرایانه همچون سید جمال و دیگران را داریم که به‌نوعی با آرای مدرنیستی درآمیخته‌اند. آنجا که یک تقابل خالصانه وجود دارد، تقابل شیخ شهید است.» زرشناس می‌گوید: «آنچه شیخ، صدسال پیش، در آن فضای محدود و غبارآلود، بدون داشتن وسایل ارتباط‌جمعی در میان سطور رسائل خود درباره غرب فریاد زده است، امروز بعضی از غرب‌شناسان ما با پیدا شدن این‌همه اسناد و اطلاعات و اخبار، تازه زمزمه‌اش می‌کنند.»/منبع👇 https://www.bultannews.com/fa/news/621622 ✳️ @ShahidRabe
🖊📄 ✳️ مقایسه و (جنبشی که انقلاب نشد) 📑🖊محقق و نویسنده: محمدجابر قنبری 🔸منبع: روزنامه کیهان ✍ بازخوانی واقعه مشروطیت در تاریخ سیاسی معاصر ایران، معیارهای ارزشمندی در تحلیل مسیر صراط گونه انقلاب اسلامی ایران به دست می دهد. از این رو مناسب است تجربه جنبش مشروطیت که سرنوشت قیام مردم ایران را به تجدد رضاخان دیکتاتور منحرف ساخت مورد اشاره قرار گیرد... با این امتیاز که امام خمینی در مسیر الهی خویش، انقلاب پنجاه و هفت ملت را نه تنها از انحرافی که در مشروطیت به فرجام رسید مصون داشته، بلکه پیروزی حقیقی را نصیب ایران می سازد. در ذیل به مقایسه برخی جهات انقلاب عظیم اسلامی ایران و جنبش ناکام مشروطه می پردازیم. ◽️۱- از همان ابتدای نهضت مشروطه درباره این امر که باید سلطنت قاجار از حالت مطلق بودن به درآمده و مقید و مشروط گردد وحدت نظر وجود داشت، اما در مقابل این پرسش مهم که سلطنت، مشروط و متصف به چه وصفی شود ابهام جدی به چشم می خورد. شخص عالم و دوراندیشی همچون[] شیخ فضل الله نوری(ره) بر «مشروطه مشروعه» پای می فشرد تا ماهیت قیام مردم مسلمان به بیراهه نرود اما در مقابل، عده ای ندانسته و برخی مغرضانه، عنوان مطلق «مشروطه» را به کار می بردند تا در سایه این ابهام، نهضت را در مسیری غیردینی قرار داده همچنان که قرار دادند! امام خمینی با وقوف بر این آسیب، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مدل حکومتی جایگزین خود یعنی «جمهوری اسلامی» را اعلام نموده، پس از پیروزی انقلاب نیز در مقابل آنهایی که با شیطنت قصد داشتند با تغییر عنوان «جمهوری اسلامی» تغییر محتوای نظام را کلید بزنند و از جمله اضافه شدن عناوینی همچون «دموکراتیک» یا «خلق» را به عنوان پیشنهادی امام یا حذف پسوند «اسلامی» را ابراز می نمودند قاطعانه اعلام فرمودند: «جمهوری اسلامی؛ نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد.» در هنگامه همه پرسی تعیین نوع نظام سیاسی نیز امام اعلام نمودند که رای من به «جمهوری اسلامی» است تا بدین گونه ملت، با وجود آزادی در رای به نوع نظام سیاسی دلخواه خود، مدل حکومتی صالح را بشناسند. در نهایت با هوشمندی ایشان، رای بسیار قاطع ۲/۹۸ مردم به «جمهوری اسلامی» از تکرار تجربه تلخ مشروطیت، جلوگیری نمود. ◽️۲- با تلاش شیخ فضل الله(ره) در اصل دوم متمم قانون اساسی مشروطیت، اصلی که به «تراز» معروف شد گنجانده شد؛ به این مضمون که عده ای از علمای دینی طراز اول، مصوبات مجلس را از حیص انطباق با شرع کنترل نمایند. اصلی که البته بیشتر روی کاغذ ماند تا اینکه عملیاتی شود؛ زیرا اراده ای جدی آن را حمایت نمی کرد. از همین رو چنین اصلی در متن اولیه و اصلی قانون مشروطیت وجود نداشت و اگر تلاش های شیخ شهید نمی بود در متمم قانون اساسی هم ورود پیدا نمی کرد. امام [که چون شیخ شهید] خواستگاهی الهی داشت[بر] جنبه اسلامیت نظام آینده ایران تاکید خاصی مبذول فرمود. از همین رو یکی از عوامل پاسداری از اسلامیت نظام یعنی شورای نگهبان[طرح شیخ]، در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تعبیه گردید که به عنوان رکن دوم قوه مقننه، مصوبات مجلس بدون تایید آن شورا، اعتبار قانونی نخواهد داشت. در سالهای پس از پیروزی انقلاب نیز ایشان به دفعات حمایت خود را از شورای نگهبان و تقویت آن نهاد اعلام نمودند هم چنان که این حمایت های قاطعانه از سوی رهبری نظام تا به امروز استمرار یافته تا تجربه تلخ فرمایشی شدن اصل «تراز» تکرار نگردد. ◽️۳- برخی علماء [حامی] مشروطه با این استراتژی [اشتباه] که پس از وحدت و همراهی موقت با سکولارها و غرب زدگان با هدف مشترک کسب پیروزی بر استبداد قجری، خواهند توانست راه خود و ملت مسلمان را از ایشان جدا سازند، مرزبندی خود با این اشخاص را قبل از نیل به مقصود مشترک، صحیح نمی دانستند. حال آنکه برعکس پیش بینی ایشان، [این پیش بینی شیخ شهید بود که درست از آب درآمد و] مسیر ملت به دست غرب زدگان و سکولارها افتاد و روحانیت اصیل مورد حذف (اعم از فیزیکی و غیر آن) قرار گرفت. برخلاف این تجربه تلخ مشروطه، حساسیت امام به مرزبندی و عدم ورود اندیشه های سکولار، التقاطی و انحرافی در مسیر اسلام خواهی ملت انقلابی کاملا قابل توجه است. به عنوان نمونه ایشان حتی پیش از پیروزی انقلاب با آن فراست فوق العاده، سازمان مجاهدین خلق که بعدها به حق نام منافقین به خود گرفتند را علی رغم دارا بودن تشکیلات سازمانی قابل توجه، به دلیل اندیشه التقاطی و انحرافی نمی پذیرند مضاف بر اینکه با هوشمندی و تدبیر امام، صلاحیت سرکرده این گروهک (مسعود رجودی) برای نامزدی اولین انتخابات پس از انقلاب، رد می گردد. در این راستا، اعتماد امام به بازرگان لیبرال به عنوان نخست وزیر دولت موقت البته به میل ایشان نبوده چنان که بعدها در وصیت نامه سیاسی الهی خود اشاره داشتند که این انتصاب به توصیه دوستان بوده است. 🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🌺🍃به مناسبت 💢مقایسه 💢اقتباسی از مقاله مشرق نیوز و آثار مورخان معاصر ✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که در هر دو انقلاب، طیف اسلام خواهانِ انقلابی، بلعکسِ طیف غربگرایان، اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانون‌گذاری بر مبنای شرع مقدس، از جمله اهداف مشترک آنها بود و مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است. 💢کامل مطلب در چهار بخش👇
ویژگی های مکتبی انقلاب.pdf
4.66M
🔴 نسخه PDF ✅ ويژگی های مكتبی در گفتار شهید مظلوم، آیت الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی(ره) ...حضرت امام خميني با وقوف بر تجربه تلخ شكست انقلاب مشروطه و انحراف آن تا مرحله اعدام مظلومانه مشروطه مشروعه خواه "آيت الله شيخ فضل الله نوري، آنکه جامعیت و هوش سرشارش باعث شد جلوتر از زمانش باشد، حیله های دشمن را به درستی تشخیص دهد و عکس العمل به موقع انجام دهد و به معنی واقعی کلمه علامه و عالم واقعی دین بود" و انزواي جناح روحاني و مذهبي مشروطه و بعد هم بي كفايتي حكام نالايق و ستمگر قاجار و برآمدن رضاخان با حمايت انگلستان از داخل خرابه هاي مشروطه و مشاهده مظالم بي شمار او نسبت به روحانيت و ديانت مردم و همچنين مشاهده بي اعتنايي هاي ملي گرايان در دهه بيست نسبت به احكام اسلام و ناديده انگاشتن نقش ارزنده روحانيت در موفقيت نهضت ملي نفت و در نتيجه سوء استفاده آمريكا و انگليس از اختلاف ملي گرايان با اسلام گرايان و انجام كودتاي 28 مرداد در سال 1332 و نيز مشاهده شهادت مظلومانه نواب صفوي و اعمال استبداد نوين شاه و آمريكا با تاسيس ساواك در سال 1335 سپس با مشاهده بي حرمتي هاي علني رژيم شاه پس از درگذشت آقای بروجردي (در سال 1340) و رحلت آيت الله كاشاني (در اسفند همان سال) به ويژه توطئه اسلام زدايي دولت علم در مهرماه سال 1341 با تصويب لايحه انجمن هاي ايالتي و ولايتي، تاب تحمل را از دست داد و با كوله باري از اندوخته هاي تاريخي و سياسي، بيرق مبارزه گسترده و علني را بر عليه رژیم ضد اسلامي و ضد قرآني برافراشت و نهضت مكتبي اش را به طور آشكار آغاز نمود... ✳️ @ShahidRabe
، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم شمس آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد ✳️ @ShahidRabe
mash1-5.pdf
910K
📙 پی دی اف👆 فهرست و مقدمه کتاب مشروطه از آغاز تا سرانجام (۲۰ صفحه) ⬅️ به همراه 📞 تلفن تماس نمایندگی های پخش در شهرستانها 📚 مشخصات و توضیح کتاب🔰 ◽️تألیف، تحقیق، تدوین، نشر: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت ◽️تعداد صفحه: ۱۰۷۵ ◽️۱۸ فصل + پیوست ها ✍ تاريخ، معلم انسانهاست. قرآن كريم و آموزه‌هاي اسلام بر مساله تاريخ و درس و عبرت گرفتن از آن تائيد بسيار دارد.يكي از مقاطع مهم تاريخ ايران اسلامي، كه چندان از آن فاصله هم نگرفته ايم، مشروطه است. مطالعه مقطع مشروطه به جهت وجود پديده ها و حركات و عوامل مشابه انقلاب اسلامي با نهضت مشروطه مانند: حضور مردم و روحانيت و علما، اسلامخواهي و عدالت طلبي، حضور دشمنان سرسخت و تلاشهاي آنان براي انحراف در مسير خواستهاي مردم، همواره مورد تاكيد حضرت امام و مقام معظم رهبري براي آگاهي از آن و درس و عبرت گرفتن بوده است. در اين كتاب بطور مشروح رويدادها و وقايع مشروطه که منجر به شهادت مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)زعیم نهضت مشروعه خواهی توسط عوامل فراماسون انگلیس شد و سرانجام آن و همچنین نقش تخریبی بابی ازلی ماسون هایی همچون، ناظم الاسلام کرمانی، یحیی دولت آبادی، ملکزاده، ملک المتکلمین، جمال واعظ، احمد کسروی، حسن تقیزاده، فریدون ادمیت، محمد علی تهرانی(کاتوزیان) و...در انحراف مشروطه و تحریف تاریخ آن، به طور مستند و مصور بررسی شده است. و پیروزی آن مرهون خون مرجع شهید علامه نوری و بیداری حاصل از آن در میان علما و حوزه های علمیه است. ◽️توزیع: تهران، خ پاستور، خ ۱۲ فروردین جنوبی، کوچه خاقانی، پ، ۸/تلفن، ۶۶۴۶۹۹۵۸-۶۶۴۱۱۱۵۱ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش سوم/پایانی🔰 ✅ ، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: مرحوم شمس آل احمد 🔰 تحریم تنباکو توسط میرزای شیرازی و فتوای «الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان صلواه الله علیه است» و همچنین زعامت و رهبری سیاسی چند تن از مراجع تقلید صدر مشروطیت، آیات عظام (همچون شیخ فضل الله نوری) نمونه های زنده تحرک روحانیت مبارز بود. اگر سلسله قاجار، ناچار شد تن به حکومت مشروطه بدهد، به علت پایداری مراجع روحانی بود. اما در تداوم انقلاب، روحانیت نقش مؤثر خود را از دست داد و عملاً از سیاست انزوا جست. دو علت عمده این انزوای سیاسی روحانیت، یا جدایی سیاست از روحانیت را باید در عوامل زیر جست: ۱- سیاست جهانی استعمار زمان، با فتوای میرزای شیرازی و تحریم تنباکو، در ایران مواجه با شکست شد. این ضربه، استعمار جهانی را متوجه نقطه مثبت منطقه کرد. این نقطه مثبت، نفوذ کلام بی رقیب روحانیت بود در توده مردم. آن چنان که حتی زنان حرم ناصرالدین شاه هم دیگر قلیان کشیدن و چاق کردن را ترک کردند. اگر طرف مذاکره سیاست استعماری دربار بود و اگر دربار، عامل زنده سیاست آن روز، حتی کلامش در اندرون و خانه خویش نفوذی نداشت، تنها چاره آن بود که روحانیت از این نفوذ کلام خلع شود. ۲- وقتی انقلاب مشروطه، به زعامت و رهبری انحصاری روحانیون، دربار را تا صحه و امضا گذاشتن به یک قانون، عقب نشاند، آن وقت این سئوال پیش آمد که آن قانون، چه قانونی باید باشد. آنچه بی تردید و یک قول، تمام روحانیون دوران می گفتند و در آن وحدت کلام داشتند، این بود که منصفانه و خداپسندانه نیست که تمایلات فردی یک تن به نام شاه، قانونیت داشته باشد. اما در این که چگونه تمایلاتی به جاست که قانونیت پیدا کند، بین روحانیت اختلاف سلیقه وجود داشت. و این اختلاف سلیقه در طی هشت ده ماه، تبدیل شد به اختلافات اصولی و اساسی. و روحانیت یکپارچه، منشعب شد به دو گروه: الف: گروه طالب مشروطه مشروعه؛ کسانی بر این باور بودند که هیچ تمایلی جز تمایل پروردگار نمی تواند قانونیت داشته باشد. و تمایلات پروردگار در کتاب آسمانی قرآن مدون است. قانون گذار اصلی و به حق، خداست. مجاهد شهید، حضرت شیخ فضل الله نوری، جلوه شناخته شده این نوع باورمندی بود. ب: گروه طالب مشروطه سلطنتی؛ کسانی که بعضاً، قرآن را قدر می گذاشتند. اما اداره جامعه را تنها با تکیه بر آن عملی نمی شناختند. شاید بین افراد این گروه آرا و افکار مونتسکیو و روسوی فرانسوی شیفتگانی یافته بود، افرادی که قانون را قراردادهای اجتماعی موضوعه می شناختند. قرادادهایی که باید بین افراد یک جامعه وضع و محترم و مجری شمرده شوند. تجلی این طرز تفکر، مجاهدان دوگانه، حضرات سید محمد طباطبایی و سید عبدالله بهبهانی، شناخته شده اند که به زعم من زیر سلطه فرزندان از فرنگ برگشته خویش بودند. بروز این اختلاف و شکاف، سیاست استعماری را که گوش خوابانده و مترصد بود، در کار آورد. و آنان به تشویق و تحریض روحانی زادگانی چون پسران طباطبایی و بهبهانی و روحانیون جوان و فرصت طلب آن زمان چون تقی زاده، سید ضیاء طباطبایی، شیخ علی دشتی، محمد تدین، یعقوب انوار و امثالهم پرداختند. وجه مشترک اینها، آن بود که شیفته تمدن مغرب بودند. و به نقاط ضعف روحانیت آشنا بودند، به پشتوانه پدران روحانی شان، بین مردم نفوذ کلام داشتند. با این ویژگی ها، دامن همت و خدمت به کمر زدند و آتش نفاق را بین مراجع روحانی سه گانه (که جرقه اش در اختلاف سلیقه اولی بین آنان راجع به تدوین و تنظیم قانون اساسی به وجود آمده بود) دامن زدند. و مآلا" شدند رجال زادگان به مشروطیت رسیده ای که وظیفه اساسی شان آن بود تا زهر یا تیزی قانون اساسی اولیه را بگیرند که تأکید داشت مصوبات مجلس باید مورد قبول پنج تن از نمایندگان مراجع تقلید باشد [که طرح مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، برای نظارت بر مصوبات مجلس بود]. انقلاب بهمن 1357 و حوادث پیروزمندانه سال اول انقلاب (تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تثبیت ولایت فقیه) نمی تواند دلیلی باشد بر حقانیت تلقی و برداشت آن گونه روحانیونی که در صدر مشروطیت قبول عام نیافتند؟ و این حوادث، ما را موظف نمی کند در قضاوت های قالبی مورخان مشروطه، که غالباً مقهور عواطف و احساسات و مجذوب ظواهر تمدن مغرب بوده اند، تجدیدنظری بکنیم؟ 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد ✳️ @ShahidRabe
🌺🍃به مناسبت 🍃🌺 💢شباهت ها و تفاوت ها ✍ مقایسه دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که هر دو انقلاب اهداف مشترکی را دنبال می‌کردند. مبارزه با استبداد و استعمار و قانون‌گذاری برای جامعه از جمله اهداف مشترک دو انقلاب بود و مورد نظر مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، نیز همان حکومت اسلامی است که مورد نظر امام راحل بوده است. ✍ مرجع شهید علامه نوری(ره)، در این خصوص فرمود: «معنای مشروطیت؛ حفظ حقوق ملت و تحدید حدود سلطنت و تعیین تکلیف کارگزاران دولت است. بر وجهی که مستلزم رفع استبداد و سلب اختیارات مستبدانه اولیای دولت بشود.» البته بلافاصله شیخ تاکید می‌کند که حدود قدرت و قانون‌گذاری توسط شرع مشخص شده و حکومت باید تابع نظرات دین اسلام باشد. در جریان مبارزات انقلاب اسلامی نیز با توجه به قدرت استبدادی شاه، تلاش برای کنترل و مهار قدرت و پایبندی آنان به شرع و قانون الهی پیگیری می‌شد. امام خمینی(ره) در این باره در جریان مبارزات بر علیه شاه گفته‌اند: «حکومت اسلامی استبدادی نیست که رئیس دولت آن مستبد و خود رای باشد؛ بلکه مشروطه است البته نه مشروطه به معنای متعارف که تصویب قانون تابع آرای اشخاص و اکثریت باشد بلکه به معنی پیروی اداره کنندگان از مجموعه شروطی است که در قرآن و سنت پیامبر معین گشته است.» در این‌باره بیشتر بدانیم👇 ✅ مقایسه ✍ اقتباسی از مقاله مشرق نیوز و آثار مورخان معاصر در چهار بخش در سروش👇 https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe/225 در ایتا👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6549 ✅ امام خمینی(ره) و انقلاب مشروطه/غلام‌رضا گلی زواره👇 https://hawzah.net/fa/Magazine/View/89/92/1135/ ✅ الگوی نظری و عملی امام راحل در حکومت اسلامی/دو بخش در سروش👇 https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe/1713 در ایتا👇 https://eitaa.com/shahidrabe/8214 ✅ مقایسه و (جنبشی که انقلاب نشد) دو بخش 📑🖊محقق و نویسنده مقاله: محمدجابر قنبری 🔸منبع: روزنامه کیهان در سروش👇 https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe/223 در ایتا👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6546 ✅ گفتاری از دکتر شهریار زرشناس مدرس و محقق حوزه سیاسی، فرهنگی و اجتماعی🔰 امام خمینی(ره) در سال ۵۷ همان آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری(ره) است در سروش👇 https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe/206 در ایتا👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6508، بازگشتی به شیخ شهید علامه فضل الله نوری(ره) ✍ نوشتاری از: نویسنده متعهد و مردمی، مرحوم شمس آل احمد (برادرِ جلال) و از منصوبین امام راحل در ستاد انقلاب فرهنگی و روزنامه اطلاعات 🔸برگرفته از: کتاب جلال، "از چشم برادر" تألیف، شمس آل احمد در سروش👇 https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe/235 در ایتا👇 https://eitaa.com/shahidrabe/6560 ✳️ @ShahidRabe