eitaa logo
کانال تخصصی شهید رابع علامه شیخ فضل الله نوری
5.5هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
288 ویدیو
403 فایل
کانال تخصصی شهید رابع علامه ذوالفنون، فرید و بصیرِ عصر، جامع معقول و منقول، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری ره سیره، مواضع و آثار مقالات، نظرات پژوهشگران و... کانال دوم در سروش(لوایح): 📲https://splus.ir/Lavayeh_ShahidRabe خادم کانال: @HHAMIDII20
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️✍ چرا و چگونه، فتوای آقایان فاقد ! مشروطه خواه، باعث «بر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) می شود؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [آخوند محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 💠 آیت الله بهجت(ره): خدا کند انسان از اول کار، آخر آنرا ببیند، اگر، افراد را نشناسد و اغراضشان را نداند، ناخودآگاه همه چیز را بر باد میدهد، کسانیکه در مشروطه از آخوند [محمدکاظم خراسانی] امضا گرفتند، واسطه انگلیس بودند که با ظاهر آراسته اینکار را کردند! گاهی یک امضای بی‌جا_که مقدمات آنرا دیگران فراهم میکنند موجب از بین رفتن اعراض و نفوس میشود! هرچه بزرگان [همچون شیخ فضل الله] فرمودند با کفار معاشرت نکنید، گوش نکردیم و گرفتار شدیم؛ کفار درفریب دادن ماهرند و ما درفریب خوردن! خدا میداند یک امضا از روی غفلت و فریب خوردن، چقدر آثار زیانبار دارد![۱] 💠 امام خامنه ای(حفظه الله): ...دشمن را باید شناخت اینکه بنده مسئله را برای خواص تکرار میکنم بخاطر اینست... در صدر مشروطه هم علمایی بودند - که اینها ندیدند توطئه‌ غربزدگان و به اصطلاح روشنفکرانی که تحت تأثیر غرب بودند؛ توجه نکردند که حرفهای اینها در مبارزه‌ی با اسلام است؛ این را توجه نکردند، مماشات کردند. نتیجه این شد که کسی که می دانست و می فهمید - مثل مرحوم شیخ فضل‌اللَّه نوری - به دار زده شد.../ [۲] [۱] [۲]⏪ از کانال جهاد تبیینی ✳️ @ShahidRabe
🔰🔰 🎤گفتگو با دکتر موسی حقانی ⁉️✍ چرا و چگونه، فتوای آقایان فاقد ! مشروطه خواه، باعث «بردار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری (ره) می شود؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [آخوند محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./ 🔰ادامه در 🔰
🔰بخش سوم🔰 ⁉️✍ چرا و چگونه، فتوای آقایان مشروطه خواه فاقد ! باعث «بر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [آخوند محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است.[۲]* [۱]* گزارش خبرگزاری تسنیم، از آیین نکوداشت مرجع شهید علامه شیخ فضل‌الله نوری(ره)، روز مقاومت اسلامی، نگارخانه مهر فرهنگسرای انقلاب اسلامی، در آیین اختتامیه نمایشگاه «ایستاده در طوفان» ۲۳ مرداد ۹۲ش/کد مطلب 117795 [۲]* برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✳️ @ShahidRabe
⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش دوم/پایانی🔰 امام خمینی(ره) نیز، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غافل می دانستند! پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت. از نظر امام: «شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز «خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند». «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، علما[ی حامیِ مشروطه] هم غفلت داشتند». اقتباس، صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتند!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش پنجم🔰 ‼️امام خمینی(ره) نیز، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غافل می دانستند! پیشوای فقید انقلاب اسلامی ایران، از معتقدان به مقام علمی و مجاهدات سیاسی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) بود و او را علمدار دفاع از دین و از فقهای بزرگ عملگرا در تحقق حکومت اسلامی می شمرد و درباره قاتلان و مسببین اعدام وی دیدگاهی شدیداً منفی داشت. از نظر امام: «شیخ شهید نوری رحمه الله» یک شخصیت «مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه» بود که برای انطباق قوانین مشروطه با اسلام قیام کرد و «متمم قانون اساسی» حاصل تلاش و «کوشش ایشان بود» و به همین علت نیز «خارجیها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند... یک دادگاه درست کردند و توسط یک منحرف روحانی نما [ابراهیم زنجانیِ فراماسون، از شاگردان و معتمدینِ آخوند خراسانی]، [شیخ] را محاکمه کردند و در میدان توپخانه، در حضور جمعیت به دار آویختند». «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، علما[ی حامیِ مشروطه] هم غفلت داشتند». اقتباس، صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ 💠 دکتر موسی حقانی (مورخ شهیر معاصر):🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتند!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 🔰ادامه در بخش ششم🔰
⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش سوم🔰 ⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 🔰ادامه در بخش چهارم/پایانی🔰
🔰بخش ششم/پایانی🔰 ⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✍ همچنین امام خمینی(ره)، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند! «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ✳️ @ShahidRabe
🔰بخش ششم🔰 ⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی معروف به مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✍ همچنین امام خمینی(ره)، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند و نسبت به آنان دیدگاه شدیداً منفی داشتند! «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ 🔰ادامه در بخش هفتم/پایانی🔰
🔰بخش ششم/پایانی🔰 ⁉️چگونه، فتوای مُعَمَمینِ حامی جریان غربگرای مشروطه در نجف، باعث «بَر دار» شدن مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) شد؟!🔰 💠 دکتر موسی حقانی، مورخ شهیر معاصر، به این پرسش پاسخ می دهد:🔰 مراجع [حامی مشروطه در] نجف، [محمد کاظم خراسانی، محمد حسین نائینی، حسین خلیلی طهرانی، عبدالله دیوشلی مازندرانی] از یک موضوع بسیار مهم غافل بودند و آن هم اینکه گروه‌های ساختار شکن و دین ستیز توانسته بودند در ظرف یک دهه، کاملاً در کانون‌ها و مراکز مختلف دولتی کنند و مستقر شوند و منتظر فرصت مناسب بنشینند. آخوند خراسانی و طرفداران مشروطه نتوانستند تحلیل درستی از میزان تأثیرگذاری گروه‌های ساختار شکن داشته باشند. عبدالله مازندرانی می گوید: «ما در دفع شجره خبیثه استبداد وارد شدیم و بعضی از مواد فاسده مملکت هم با ما همراهی کردند!» که منظور همان گروه‌های ساختارشکن هستند.[یعنی برای دفع فاسد از فاسد تر کمک گرفتن!] همین اشتباه در [عمل] باعث شد که جریانات به سمت دیگری تغییر مسیر بدهند. فقط شیخ فضل‌الله است که ارزیابی دقیقی از این جریانات دارد. ایشان می‌گوید: اینها گروه منسجم و تردستی هستند که از همه ابزارها به‌خوبی استفاده می‌کنند! ، نیهیلیست‌ها، ماتریالیست‌ها و کلاً گروه‌هایی که در «جامعه آدمیت» و «لژ » جمع شده‌اند و می‌خواهند زمام امور مشروطه را در دست بگیرند و لذا بیکار نمی‌نشیند. اینها در باغ سلیمان خان میکده تشکیل جلسه می‌دهند. اغلب افراد شرکت کننده، بابی [ازلی] یا مثل اردشیر جی هستند که در آن موقع سر جاسوس انگلیس در ایران بود. یکی از این افراد، سید اسدالله خرقانی است که به او مأموریت می‌دهند به نجف برود و شعبه «انجمن مخفی» را در آنجا ایجاد کند. در نجف در بیت مراجع و علمای بزرگ نفوذ و «انجمن مخفی» را راه می‌اندازد. کارش این است که این جریان افراطی هر جا کارش گیر کرد، از مراجع فتوا بگیرد و کارش را راه بیندازد و از طرف دیگر درباره جریان اصیل دینی [که مرجع شهید علامه نوری، نمادش بود]، در ذهن علمای [حامی مشروطه] شبهه و تردید ایجاد کند! اعضای این انجمن هر خبری را که از تهران می‌رسید و به نفع خودشان بود به علما ارائه می‌کردند و هر چه که به نفعشان نبود، واژگونه ارائه می‌دادند. در نتیجه، هر چه شیخ شهید فریاد می‌زد، به گوش علمای نجف نمی‌رسید [یا آن حضرات، تحت تأثیر عوامل ، حاضر به شنیدن سخنان شیخ نبودند]، این‌گونه جلوه می‌دادند که شیخ با مشروطه مخالف است! بعد هم از مراجع کسب تکلیف می‌کنند که تکلیف کسی که با مشروطه و مجلس مخالفت می‌کند، چیست؟! آنها هم حکم می‌دهند او مطرود است! باید چنین فردی را از بین برد! (یک حکم کلی از آنها می گیرند!)، کسی [به آخوند خراسانی و مازندرانی و نائینی و طهرانی...] هشدار می‌دهد که: شاید اینها بروند و با این حکم کلی، هزار کار بکنند! ولی عملاً دیر می‌شود. [و مرجع مجاهد، علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه را بر دار می کنند] [اسد الله] خرقانی (روحانی نمای فراماسون نفوذی که این فتوا را از این آقایان گرفته بود) در نامه ای به تقی‌زاده و دو نماینده افراطی مجلس می‌گوید:🔰 تا دیر نشده است هر چه فتوا می‌خواهید بگویید که برایتان از علمای نجف بگیرم! که میزان نفوذ او در بیوت مراجع [حامی مشروطه] را به‌خوبی نشان می‌دهد! «خرقانی» بعدها گرایش شبه پیدا کرد و امامت حضرت امیر(ع) را منکر شد! او هم با بهائیان همکاری می‌کرد، هم با بابیان سَر و سِرّ داشت، اما به هر حال نقش او در رساندن واژگونه اخبار ایران به علمای حامی مشروطه در نجف [و گول زدن آنها] یک نقش کلیدی بوده است./برگرفته از گفتگوی نسیم آنلاین، رجانیوز، کد مطلب249867 ✍ همچنین امام خمینی(ره)، علمای حامی مشروطه را در اعدام شیخ، مقصر و غفلت زده می دانستند! «اين جوّى كه ساختند در ايران و در ساير جاها [نجف]، اين جو اسباب اين شد كه آقا شيخ فضل اللَّه(ره) را با دست بعضى از روحانيون خود ايران محكوم كردند و بعد او را آوردند در وسط ميدان و به دار كشيدند و پاى آن هم ايستادند كف زدند و شكست دادند اسلام را در آن وقت. و مردم غفلت داشتند از اين عمل، حتى علما هم غفلت داشتند». صحیفه امام، ۱۸: ۲۴۸ ✳️ @ShahidRabe