🔴 متفکر شهید، دکتر سید حسن آیت:
عالم مجاهد، آیت الله شیخ فضل الله نوری(ره)
انقلابی واقعی، مجاهدی راستین، مردی بزرگ و مسلمانی آگاه بود
استعمارگران به درستی دریافته بودند استقرار حکومت اسلامی مساوی با مرگ قطعی آنان است. آنها پی بردند با قدرت سلاح و سرنیزه نمی توانند بر انبوه مسلمین که تا پای جان حاضر به دفاع از اسلام و مسلمین هستند غلبه یابند، از این رو چاره ای اساسی اندیشیدند و درصدد برآمدند با ایجاد کانال های انحرافی و انقلابی نما از قدرت عظیم توده های انبوه مردم که پشت سر روحانیت قرار داشتند بکاهند و سرانجام آنان را ضعیف و زبون سازند. از اینجاست که فراموشخانه و فراماسونری در ایران و سایر کشورهای اسلامی تأسیس شد و سر و کله میرزا ملکم خان ها و تقی زاده ها با الفاظ و اصطلاحات دهن پرکن و فریبنده، دموکراسی، قانون، تمدن، تجدد، قومیت و ملیت در مقابل #عالم_مجاهد شیخ فضل الله نوری و امثال او که از خدا، اسلام و اسلامیت حمایت می کردند پیدا می شود و استعمارگران با انواع دسایس موذیانه و تبلیغات عوا م فریبانه می کوشیدند انظار مردم را متوجه چنین جرثومه های فسادی[نمایند] و آنان را[مفسدین را] در چشم مردم، انقلابی، اصلاح طلب و آزادی خواه جلوه گر سازند و انقلابیون مؤمن، مسلمان و آگاه را همچون #شیخ_فضل_الله_نوری مرتجع و ضد آزادی به شمار آورند، زیرا قدرت روحانیت تا وقتی است که مردم پشت سر آنان باشند و پراکندن مردم از پشت روحانیت وقتی میسر می شود که استعمارگران بتوانند انقلابیون تصنعی، بدلی و جیره خوار خود را جایگزین انقلابیون صدیق و راستین کنند. به عبارت دیگر با یک تیر دو نشان می زنند هم انقلابیون واقعی و مجاهدین راستین همچون #نوری، مدرس و کاشانی را منزوی و لجن مال می سازند و هم زمام توده را در دست عمال و ایادی خود یعنی میرزا ملکم خان ها، تقی زاده ها، مستوفی الممالک ها، شاهپور بختیارها، نزیه ها، ابوالفضل قاسمی ها و حاج سید جوادی ها قرار می دهند. به همین دلیل است که می بینیم در دوره مشروطیت به اصرار افرادی نظیر محمدصادق طباطبایی و با فشار انگلستان مجلس شورای ملی جایگزین مجلس شورای اسلامی می شود و حاج شیخ فضل الله نوری بر سر دار می رود و هنوز که هنوز است به علت وسعت تبلیغات سوء و موذیانه عوامل استعمار حتی بسیاری از افراد مؤمن ولی ناآگاه با دیده بدبینی به این #مرد_بزرگ می نگرند و طرفدار ارتجاع و استبداد بودن او را امری بدیهی می انگارند. در عوض می بینیم افرادی نظیر مستوفی الممالک، مشیرالدوله، تقی زاده، مصد ق السلطنه، محمدعلی فروغی، حاج مخبرالسلطنه هدایت، حسین علاء و حاج میرزا یحیی دولت آبادی از سویی طرف مشورت رضاخان قرار می گیرند و از سوی دیگر مخالف دیکتاتوری و رضاخان قلمداد می شوند. جالب توجه است که در دوران دیکتاتوری این افراد از کوچک ترین گزندی مصون بودند و در همان دوره و دوره های بعد به صدارت، وزارت و وکالت می رسند، ولی سید حسن مدرس آن مجاهد و روحانی دلیر در زمان نخست وزیری دکتر متین دفتری پدر هدایت الله متین دفتری در سال 1317 در کاشمر به دست دژخیمان حکومتی شهید می شود.
مقدمه بر یادداشت های حسن ارسنجانی، صص19-18
@ShahidRabe
✅ قصیده ای در مدح حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف🍃🌺
✍ سروده مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف
✍ زنده یاد استاد علی ابوالحسنی (منذر)، مورخ و پژوهشگر فقید معاصر که چندین جلد کتاب در مورد علامه شیخ فضل الله(ره) به رشته تحریر درآورده است، در کتاب «خانه بر دامنه آتشفشان، شهادتنامه شیخ فضلالله نوری»، قصیده ای از ایشان را در مدح حضرت ولی عصر(عج) آورده است. گفتنی است، شیخ شهید در این قصیده ی خواندنی، بیت معروف سعدی (ما از تو به غیر تو نداریم تمنا | حلوا به کسی ده که محبت نچشیده) را نیز تضمین کرده است. با هم می خوانیم🔰
ای آنکه کسی سرو، چو قد تو ندیده/چون لعل لبت غنچه ز گلزار نچیده
چون نرگس مستت به همه گلشن عالم/نه دیده چنین دیده و نه گوش شنیده
ای مظهر خوبان همه «خوب» اند تو «خوبی»/نوری است جمالت که ز انوار چکیده
خضر ار لب لعل تو نمی کرد تمنا/تا حشر به سرچشمه حیوان نرسیده
«نشناخته» گفتند گروهی که خدایی! /پس «مرد شناسای» تو را چیست عقیده؟!
واقف نشد از سرّ تو ای مخزن اسرار/جز عارف چل ساله که در خرقه خزیده
ذات تو معماست به بویش نبرد پی/آنکس که یکی جرعه زجامت نچشیده
دانم به یقین گر به رخت پرده نبودی/کس یوسف کنعان به کلافی نخریده!
می کرد تجلی اگر این یوسف ثانی/دلباختگان، دل عوض دست، بریده!
در مردمک دیده و از دیده نهانی/پیدا و نهان! غیر خداوند که دیده؟!
جز دیدن روی تو ندارد غرضی چرخ/زین گردش روز و شب با قد خمیده
دانی ز چه در پای گل سرخ بود خار؟/از بس که به گلزار، به شوق تو دویده
پرسیده ای از خار چرا نوک تو سرخ است؟/از بس که به پای گل بیچاره خلیده
از هجر تو، در ساحت گلزار، عزادار/بلبل به نواخوانی و گل جامه دریده
دل فاخته سان بهر تو با نغمۀ کوکو/هر لحظه از این شاخ به آن شاخ پریده
از چیست که بلبل شده دلباخته گل؟/زین رو که یکی روز، گلی دست تو دیده
زان روز که من باخته ام نرد محبت/دانسته ام آخر به کجا کار کشیده
دهری است زند زلف تو اندر دل ما نیش/افسون نکند چارۀ این مار گزیده
پنهان ز عدویی، زمحبان ز چه ای دور؟/جانها به لب از هجر تو ای ماه رسیده
عید است جهانی همه در وصل گل و مل/جز من که ز «هجر» ت دلم از عیش کپیده
آیا شود آن دم که کنی تازه روانم؟/زان باد صباحی که ز کوی تو وزیده
آیا شود آن روز که بینیم بیکبار
آن یار؟!/گذشتیم ز مرّات عدیده!
زین رو شده آهوی ختا شهرۀ آفاق/کاندر حرم قدس تو یک لحظه چریده
شد چشم سپید از پی دیدار تو، تا کی؟/از دامن وصل تو بود دست بریده؟
تا چند به هجران تو باشیم گرفتار/رحمی بکن ای آهوی از دشت رمیده
صد شکر نمردیم و رسیدیم به شعبان/کاین ماه دگر باره به ما روح دمیده
گو تهنیت عید بدان نور مجسم/کامروز خدا بر همه ی خلق گزیده
«ممتاز[۱]» به شب روز، دعاگو و ثناجو/هست از نظر لطف تو این طرفه قصیده
جز شربت لطف تو نداریم تمنا/
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
🔸قابل ذکر است که مجموعه اشعار باقیمانده از مرجع شهید، در قالب یک پی دی اف تحت عنوان "نورالاشعار علامه نوری" نشر یافته است.
🔸[۱] مرجع شهید، به غیر از "نوری" به "ممتاز" نیز تخلص داشته اند.
✳️ @ShahidRabe
✍ معرفی اثری مهدوی از آثار مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، شهید رابع اعلی الله مقامه الشریف
📗کتاب الصحيفة المهدویة یا القائمیة
✍ حاوی مجموعه ادعیه رسیده از ناحیه #امام_زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، با تقریظ محدث بزرگ، میرزا حسین محدث نوری (ره)، گرد آوری حدود ۱۳۰۲ ق، قطع وزیری، مخطوط مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، کتابخانه آقای فضل الله نورالدین کیا (نواده پسری مرجع شهید نوری) [۱].
گردآوری و تألیف این مجموعه شریفه معنوی و ارزشمند توسط علامه شیخ فضل الله نوری(ره) در اواخر ایام اقامت ایشان در سامرا، محل تولد قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف، صورت گرفته و تقریظ محدث نوری(ره)، با تاریخ ۱۳۰۲ ق را در پای خود دارد.
آقای محمد ترکمان (مورخ و پژوهشگر معاصر) این صحیفه را چنین معرفی کرده اند:
اوراق موجود این رساله شریفه، شامل بیست و سه دعای منسوب به امام زمان (عج) و توقیعات شریفه آن حضرت است.🔰
✅ قابل توجه آنکه🔰
اجازه نامه "محدثی و نقل حدیث" مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، که در تاریخ ۱۴ ذی قعده ۱۳۰۲ق در سامرا، توسط محدث بزرگ، میرزا حسین نوری(ره)، برای ایشان تحریر و صادر شده است، در میان اوراق رساله شریف صحیفه مهدویه قرار دارد.
✍ ادعیه مذکور عبارتند از:🔰
۱- دعای روزانه ماه رجب به نقل از مصباح شیخ طوسی
۲- دعای ماه رجب به نقل از مصباح شیخ طوسی
۳- دعای روزانه ماه رجب در مسجد صعصعه بن صوحان
۴- دعا و صلوات حضرت مهدی (عج) در روز مبعث
۵- دعای حضرت مهدی (عج) در روز سوم شعبان
۶- صلوات بر پیامبر و معصومی به انشاء حضرت مهدی (عج)
۷- دعای حضرت مهدی (عج) بین هر دو رکعت نوافل ماه رمضان
۸- دعای پس از صلات فجر روز عید فطر
۹- دعای هنگام زیارت مشاهد مشرفه در ماه رجب
۱۰- دعایی که اختصاص به زمان خاصی ندارد
۱۱- دعا برای قضای حوائج در شب جمعه
۱۲- دعا جهت ازدیاد کشف یقین
۱۳- دعا برای نجات از شدائد و رهایی از زندان
۱۴- دعای موسوم به سهم اللیل
۱۵- دعای استخاره
۱۶- دعای افتتاح جهت شبهای ماه رمضان
۱۷- دعای عبرات به نقل از بلدالامین شیخ ابراهیم کفعمی
۱۸- دعای استخاره رقاع موسوم به استخاره المصیریه
۱۹- دعای استخاره با تسبیح
۲۰- دعای امام زمان (عج) هنگام زیارت جدش حضرت علی علیه السلام
۲۱- دعای امام زمان (عج) هنگام اقامت در حله
۲۲- زیارت امام علی (ع) به انشاء امام زمان (عج)
۲۳- دعا برای ساعات دوازده گانه روز
🔸[۱] نگارنده (استاد فقید ابوالحسنی منذر) سالیان قبل، این اثر را در کتابخانه مرحوم فضل الله کیا(نواده پسری مرجع شهید نوری) مشاهده کرده و احتمال داده که مرحوم فضل الله کیا، آنرا به کتابخانه مجلس شورای اسلامی سپرده باشد.
🔸 منابع: ک، تنهای شکیبا، علی ابوالحسنی/ک، رسائل، مجموعه مکتوبات، اعلامیه ها و...،ج ۲، محمد ترکمان
✳️ @ShahidRabe
✍ به همت انتشارات#پژوهشکده_تاریخ_معاصر ؛
📗 کتاب «عالِم خبیر» در دسترس مخاطبان قرار گرفت
به گزارش پژوهشکده تاریخ معاصر، «عالِم خبیر»، در شرح حال و آثار مورخ معاصر، مرحوم استاد علی دوانی، به همت پژوهشکده تاریخ معاصر انتشار یافت.
آقای دکتر محمد حسن رجبی (دوانی)، فرزند ایشان، که این کتاب را جدیدا نگاشته، در مقدمه کتاب خاطرنشان کرده است که کتاب، مجموعه مقالاتی است که در سالهای گذشته یا به عنوان مقدمه بر بعضی از کتابهای استاد بدون نام یا با نام نوشته شده، و یا مقالات و سخنرانیهایی بوده که به مناسبتهای گوناگون نوشته یا بیان شده و در مجلات مختلف انتشار یافته است.
کتاب «عالِم خبیر» شامل شش مقاله است: مقاله نخست، گفتوگوی استاد با «واحد تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه جمهوری اسلامی ایران» در سال 1378 درباره شرح حال، آثار علمی و گزیده خاطرات ایشان است که آقای رجبی آن را تنظیم و ویراستاری کرده است.
مقاله دوم، «تصویر یک شخصیت» است که چنان که از نامش پیداست، شخصیت اخلاقی، علمی، دینی و سیاسی استاد از دوران جوانی تا رحلت، از نگاه نویسنده کتاب به رشته تحریر درآمده است.
مقاله سوم، «استاد دوانی، تاریخنگار پیشگام انقلاب اسلامی» نام دارد که در آن، پیشگامی استاد در تاریخنگاری انقلاب با نگارش کتاب «نهضت دوماهه روحانیون ایران» در دیماه 1341 ــ آن هم در شرایط خفقان رژیم پهلوی و فقدان امکانات و اسناد و مدارک ــ تا نگارش کتاب یازدهجلدی «نهضت روحانیون ایران» در سال 1360 و نیز در دوران پس از انقلاب اسلامی تشریح شده است.
«فعالیتهای علمی و قلمی سیاسی»، عنوان مقاله چهارم است که در آن تکاپوهای عملی و قلمیِ سیاسی استاد از دوران نهضت ملی تا ماجرای انجمنهای ایالتی و ولایتی و از آن زمان تا انقلاب اسلامی و پس از آن با استناد به آثار نوشتاری و گفتاری استاد بررسی شده است.
از جمله دوستان نزدیک استاد دوانی در بیش از سه دهه، سه چهره بنام دوران انقلاب اسلامی، مرحومان استاد شهید مطهری، شهید آیتالله بهشتی، و سخنور نامی حجتالاسلام فلسفی بودند که گوشههایی از مراودات استاد با آن بزرگان، موضوع مقالات پنجم، ششم و هفتم است.
استاد فقید دوانی و استاد فقید ابوالحسنی (منذر) دو روحانی مورخ متعلق به دو نسل هستند که آثار قلمی و کلامی ماندگاری در تاریخ معاصر بویژه در احیای تفکرات ناب و سیره انقلابی مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، از خود به یادگار گذاردهاند. وجوه تشابه و تفاوت موقعیت زمانی و سیاسی آن دو، موضوع مقاله هشتم این مجموعه است.
خاطرات استاد دوانی از نویسنده متعهد و منتقد معروف، سید جلال آل احمد، که مربوط به سال 1337 به بعد و سپس انتشار کتاب «غربزدگی» است، آخرین مقاله این مجموعه را تشکیل میدهد.
عنوان کتاب، برگرفته از عنوانی است که مقام معظم رهبری در پیام تسلیت رحلت ایشان فرمودهاند. کتاب «عالم خبیر» از آن حیث که ابعادی از زندگانی علمی، دینی، و سیاسی یکی از مورخان نامدار دینی کشور را ترسیم کرده است، میتواند برای علاقهمندان به تاریخ مکتوب و شفاهی و نیز رجالشناسان حوزه و دانشگاه سودمند باشد.
◀️ مرکز توزیع: فروشگاه سرای تاریخ، تهران، خیابان ولی عصر(عج)، خیابان شهید فیاضی(فرشته)، نرسیده به میدان فرشته، پلاک ۱۱ تلفن ۲۲۶۰۵۰۷۳/نشانی ناشر: همان آدرس، نبش چناران پلاک ۱۵، تلفن۲۲۰۰۳۴۶۹
🔰ادامه در بخش دوم/پایانی🔰
🔰بخش دوم/پایانی🔰
✍ مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری، اعلی الله مقامه الشریف از منظر مورخ فقید، استاد علی دوانی 🔰
💠 استاد دوانی(ره):
آنچه مايه كمال تأسف است، اين است كه هرچند پس از پيروزی انقلاب اسلامی ملت ايران به رهبری حضرت امام خمينی(قده)، بيشتر مقاصد آيت الله شهيد حاج شيخ فضل الله نوری، از جمله «مشروطه مشروعه» و تاسيس «مجلس شورای اسلامی» و حضور شورای ناظر بر مصوبات مجلس (نگهبان)، جامه عمل پوشيده، و آنچه آن #مرجع_بزرگ و #مجاهد می خواست به وسيله جانشین بحقش حضرت امام خمينی انجام گرفت، ولی از آن آيت بزرگ الهی تقدير شايسته ای به عمل نيامد، حال آن كه بسيار به جا بود درباره وی كتاب های تحقيقی، تأليف و تصنيف شود، و كنگره بزرگی بگيرند.
در يك كلام، آيت الله شهيد حاج شيخ فضل الله نوری، شهيد راه اسلام شد. كسی حق او را چنان كه بايد ادا نكرد، و تاكنون هم ادا نشده است، ولی چنان كه گفتم همين كه بازار آشفته ای به وجود می آيد، مزدوران اجانب در گوشه و كنار، بيرون آمده و به سمپاشی بر ضد او و مثله ساختن تاريخ می پردازند، و از اين راه ماموريت خود را به انجام می رسانند./از مقاله استاد دوانی دریادمان «تندیس پايداری»،ویژه نامه روزنامه رسالت درنکوداشت مرجع شهید نوری(ره)/نوید شاهد
✅ 📃 #مقاله
✍ موضوع:[#مرجع_شهید علامه] شیخ فضل الله نورى(ره) و مشروطه
🖋به قلم: محقق و پژوهشگر فقید معاصر، مرحوم استاد علی دوانی(ره)
بسم الله الرحمن الرحیم
وقتى براى اولین بار تاریخ مشروطه را مرور کردم و از نقش ارزنده آیت الله شهید حاج شیخ فضل الله نورى در حفظ و نگاه دارى جنبه دینى آن نهضت آگاه شدم، از سرانجامِ شوم بر خورد مخالفان با آن رهبر بزرگ مذهبى بسیار ناراحت و منقلب شدم، و در صدد برآمدم که آن را جبران کنم. تا قبل از آن که کتاب «نهضت روحانیون ایران» را بنویسم (سال 1341) تاریخ مشروطه را بعضى از افراد بى قید و لامذهب نوشته بودند که از روحانیان عقده به دل داشتند و از روشن فکرى دم مى زدند. همه آنان حق بزرگ و نقش ارزنده آیت الله شهید نورى را تضییع کرده و انگ ها به آن مرد بزرگ علم و دین زده بودند؛ از جمله آنان🔰
◽️ناظم الاسلام کرمانى [بابی ازلی ماسون، از پایه گذاران انجمن های مخفی ماسونی]،
◽️مهدى ملک زاده [فراماسون و فرزند ملک المتکلمین بابی ازلی ماسون] و
◽️احمد کسروى [روحانی نمای دین ستیز فراماسون]
هستند؛ ...
آرى، حاج شیخ فضل الله عقیده داشت مشروطه اى که روشن! فکران [معلوم الحال] به وجود آوردند، غل و زنجیرى است که به دست و پاى ملت ایران مى بندند، و آنان را از آن چه مى باید تحقق یابد، محروم مى کنند؛.../کامل مقاله👇
http://mashrootiat.pchi.ir/show.php?page=contents&id=16388
✳️ @ShahidRabe
25.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری: «زیارت پیامبر اکرم (ص)»
🔸با نوای: علی فانی
✳️ @ShahidRabe
📜 برگی از تاریخ وحدت اسلامی
⁉️ آیا می دانستید که، مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره)، بیش از یک قرن پیش، بر اساس اصول مسلم و مشترکات اسلامی،
به منظور دستیابی به اخوت دینی و در جهت #وحدت_اسلامی و #تقریب بین مذاهب اسلامی، گام بر می داشت؟
✍ گوشه ای از اهتمام مرجع شهید به وحدت اسلامی🔰
❇️ ۱- گزارشی تاریخی از سفر حَجّ مرجع شهید و اهتمام ویژه ایشان برای حل مشکلات شیعیان و وحدت بین مسلمین/ حَجّ ۱۳۱۹ هجری قمری🔰
✍ مجموعه آثار حاجي عبدالله خان قراگزلو از شخصيت هاي قاجار که به نوعي درگير انقلابات مشروطه هم شد، مجموعه اي از چند سفرنامه جالب توجه مي باشد. کتابچه خوزستان، گزارش سرخس، کتابچه مرو، کلات نادري و مهم تر و مفصل تر از همه سفرنامه مکه است که به سال 1319 هجري قمري از طريق انزلي به سمت استانبول و از آنجا با کشتي به سمت جده به انجام رسيده است.
اما اهميت سفرنامه حاجي عبدالله خان بدان است که کاروان، به وجود و حضور مبارک علامه شيخ فضل الله نوري(ره) متبرک بوده است و از آنجا که کاروان آنها يک کاروان متشخص بوده در هر شهري با استقبال روبرو مي شده و به خصوص در استانبول آنان ديداري هم با سلطان عثماني داشته اند.
مؤلف براي خود سفرنامه اش را مي نوشته و هر کجا که مسأله خاصي رخ مي داده و شيخ اظهار نظري می فرموده يا کاري صورت داده آنرا آورده است.
در اين سفر که با کشتي از بندر انزلي آغاز شده مهماندار شيخ، شريعتمدار رشتي بوده است. تفليس، باطوم، گذر از درياي سياه با کشتي، طرابوزان و بعد هم استانبول.
در اين سفر مسائل فقهي جماعت را شيخ شخصا" حل مي کرد.
بالاخره به استانبول مي رسند. نظر جناب شيخ این بوده که بروند در مسجد معروف و بزرگ استانبول و در جهت حفظ وحدت مسلمین (شیعه و سنی) اقتدا به (امام جماعت اهل سنت) نمايند. مؤلف مخالف این عمل بوده! و اظهار داشته ماها جناب حاجي شيخ فضل الله را به سمت مجتهد العصري و حجه الاسلامي ايران معرفي کرده ايم حجه الاسلام شيعه (مرجع تقلید اعلی شیعه)، چه لزومی دارد بدون جهت، تقیه در غیر لزوم نمایند. (شیخ این کار را درجهت وحدت مسلمین لازم می دانست، لذا نظر مؤلف و برخی دیگر را نپذیرفت).
مؤلف سپس گويد که به مسجد [ایاصوفیه] اندر شديم. (سلطان عثمانی هم برای نماز، حضور یافت) در مسجد زوار بخارائي و ترکماني فراواني بود. نماز خوانده شد. بعد سلطان پيغام داد که مي خواهد نشان(مدال) بدهد. جناب شيخ از حسن اتفاق جواب دادند که نشان براي علما در ايران معمول نيست. در ديدار با سلطان، مقداری معطل می شوند. سلطان، عذرخواهي مي کند. وقتي با سلطان مي نشينند، با مهرباني از اهتمام سلطان در آسايش اهالي عتبات عاليات و حجاج بيت الله الحرام [با زبان ترکی استانبولی] صحبت کرد [در آن زمان عراق فعلی و حجاز در نظارت و اداره امپراطوری عثمانی قرار داشت]. شیخ نسبت به حفظ و رعایت بیشتر حریم و حرمت و امنیت شیعیان توصیه هایی به سلطان عثمانی نمود و تذکراتی داد.
مساله ديگر که سفير (ارفع الدوله) دنبال کرد، ملاقات دادن حضرت شيخ فضل الله با شيخ الاسلام عثماني، جهت تقریب بین المذاهب و الفت و برادری بیشتر مسلمین بود...[۱]
🔸[۱] منبع: پایگاه جامع تاریخ معاصر (مؤسسه مطالعات پژوهش های سیاسی)
❇️ ۲- مقام منیع مرجع شهید علامه شیخ فضل الله نوری(ره) را روحانیون اهل سنت نیز پاس می داشتند:
ملا محمد مردوخ کردستانی، امام جمعه کردستان[سنندج]، از شیخ به عنوان"ایرانمدار" یاد کرده. مردوخ هنگامی که می خواست در ماه های آخر عمر شیخ، همراه با دو تن از زعمای دیگر اهل سنت کردستان، برای انجام حوایج خود به خدمت شیخ در تهران برسد، در تلگراف خود از شیخ به عنوان حضرت غوث الأنام یاد کرد که بالاترین لقب مذهبی و معنوی رایج در بین کردهاست.
وقتی هم که در تهران مهمان شیخ شد، شرحی جالب از دلسوزی و اهتمام شیخ برای حفظ جان مهمان خود(مردوخ) و سالم جستن وی از مهلکه نقل می کند.واین در شرایطی است که به نوشته مردوخ، شیخ کاملا" خود را برای مرگ و شهادت آماده کرده بود.
جان شیخ سخت در خطر بود و هر روز نیز بر دامنه این خطر افزوده میشد، مردوخ به شیخ اصرار ورزید که برای حفظ جان به سفارت روسیه پناه ببرد. و شیخ در پاسخ گفت: «برای عالم اسلامیت، ننگ میدانم که در تاریخ کفر و اسلام بنویسند یک نفر از علمای اسلام، پس از هفتاد سال خدمت به عالم اسلامیت، از ترس مرگ پناهنده به سفارتخانه فرنگ شد. برای من، مرگ از این تحصن خوشتر است...».[۲]
🔸[۲] منابع:کارنامه شیخ،ص۹۸،آخرین آواز قو، ص۹۴،منذر، نقل از تاریخ کرد و کردستان، مردوخ/وبگاه مؤسسه مطالعات تاریخ معاصرایران، مردوخ،کد مطلب967
✳️ @ShahidRabe