این دو خط موازی باید یکدیگر را قطع کنند! (یادداشت روز)
۱- این یک اصل غیرقابل تردید هندسی است که «دو خط موازی هرگز همدیگر را قطع نمیکنند». گاه در ادامه گفته میشود «مگر در بینهایت». اما، این که دو خط موازی در بینهایت یکدیگر را قطع میکنند یا نه؟ موضوع این نوشته نیست و به قول ظریفی، اصلاً چه کسی در بینهایت حضور دارد که خبر بدهد آیا دو خط موازی در آنجا به هم رسیده و همدیگر را قطع کردهاند یا نه؟! و اما، آنچه در این وجیزه مورد نظر است، وجود دو خط موازی در جامعه امروز ماست که باید یکدیگر را قطع کنند ولی برخلاف آنچه انتظار میرود، هریک از آنها جداگانه و موازی با دیگری به راه خود ادامه میدهند! یکی از این
دو خط، تلاش بیوقفه و خستگیناپذیر آقای رئیسی و دولت ایشان در عرصه اقتصادی کشور و دستاوردهای فراوان بیرون از حد انتظاری است که بهدست آمده است و خط دیگر، گرانی افسار گسیخته کالا و خدمات مورد نیاز مردم است که معیشت مردم و مخصوصاً اقشار
کمدرآمد و مستضعف -همانها که به قول امام راحلمان(ره)ولینعمتهای نظام و مسئولان هستند- را با تنگنا و سختی روبهرو کرده است. در این خصوص اشاره به چند نکته ضروری است.
۲- شخصی را در نظر آورید که در یک سانحه رانندگی آسیب جدی و خطرناکی دیده است. حالا او را در دو حالت جداگانه فرض کنید. فرض اول آن که شخص مجروح به حال خود رها شده است و کسی به فکر او نیست و برای معالجه و مداوای شخص آسیبدیده اقدامی صورت نمیپذیرد! بدیهی است که در این حالت، نزدیکان و اقوام شخص مجروح امیدی به بازگشت سلامت او نداشته باشند. در حالت و فرض دوم، شخص مجروح را بلافاصله به بیمارستان منتقل کرده و پزشکان حاذق و کادر درمان با جدیت و بدون فوت وقت به معالجه او مشغولند ولی جراحات و آسیبهای وارده بهاندازهای عمیق و گسترده است که مداوا و بهبود شخص مجروح به زمان بیشتری از مداواهای عادی و رایج نیاز دارد. در این حالت
اگرچه بازهم شخص آسیبدیده از جراحات وارده رنج میبرد ولی شرایط او با فرض اول تفاوت جدی دارد. اکنون فرض دیگری به میان کشیده میشود. بخوانید!
۳- اقوام و آشنایان شخص مجروح از پزشک معالج درباره وضعیت و حال و هوای او سؤال میکنند. پاسخ پزشک آن است که هنوز بستری و در حال معالجه است. چند روز دیگر بازهم همان سؤال را تکرار میکنند و پزشک بازهم از بستری بودن شخص مجروح خبر میدهد. در این حالت، اقوام و همراهان بیمار با گلایه و یا اعتراض به پزشک خواهند گفت، چند روز قبل هم از بستری بودنش خبر میدادی و امروز هم که همان پاسخ را بر زبان داری؟ و این پرسش گلایهمندانه حق آنهاست. اما، پاسخ پزشک هم منطقی و شنیدنی است و آن اینکه، اگرچه شخص مجروح هنوز هم مانند چند روز قبل بستری است ولی وضعیت و شرایط امروز او با چند روز قبل متفاوت است. امروز اگرچه هنوز در بیمارستان بستری و تحت معالجه است ولی نسبت به روزهای قبل بهبودی چشمگیری یافته است و به سوی سلامت کامل در حرکت است. طولانی بودن دوران درمان به علت آن است که جراحات و آسیبهای وارده بسیار سخت و هولناک بوده است.
۴- تمامی شواهد موجود و اسناد غیرقابل انکار حکایت از آن دارند که آقای روحانی دولت را شبیه همان مجروح رو به فوت به دولت آقای رئیسی تحویل داده است. نزدیک به ۴۸۰ هزار میلیارد تومان
کسری بودجه که دولت رئیسی برای جبران آن مجبور است همه ماهه نزدیک به ۱۳ هزار میلیارد تومان پرداخت کند.
۵۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی اوراق قرضه، مدیریت غیرعلمی منجر به ضایع شدن ۶۰ تن طلا. هزینه نزدیک به بر باد دادن دهها میلیارد دلار ارز، در حالی که کشور نیاز مبرمی به آن داشت، برداشت مبالغ کلان از صندوق ذخیره و بهکارگیری نابجای آن، کاهش نزدیک به سقوط ارزش پول ملی، ۸ برابر شدن قیمت مسکن و اجاره بها، افزایش دوبرابری تحریمها بهجای لغو آنها، تعطیلی صدها کارخانه و مرکز تولید و... وزیر مسکن آقای روحانی افتخار میکرد که در طول وزارت ۶ ساله خود حتی یک مسکن هم نساخته است! وزیر نفت ایشان، ساخت پالایشگاه را کثافتکاری میدانست! وزیر نیروی دولت آقای روحانی ادعا میکرد که ساخت نیروگاه به صرفه نیست و میگفت: «ساخت نیروگاه برای جوابگویی به ۲۰۰ ساعت مصرف پیک، توجیه اقتصادی ندارد»! و... آسیبهایی که دولت یازدهم و دوازدهم بر پیکره اقتصادی کشور وارد کرده است، بسیار فراتر از آن است که شرح آن گذشت. در این مختصر فقط بهاندکی از آن بسیارها اشاره شده است.
۵- انتظار طبیعی و منطقی این بود که دولت سابق عذر تقصیر بیاورد و بهخاطر ناتوانی خود در اداره قوه مجریه و خسارتهای فراوانی که به مردم و نظام وارد کرده است از ملت پوزش بخواهد. ولی نه فقط از این وظیفه -حداقل- اخلاقی طفره رفته و میرود، بلکه در دیگر سوی صحنه ایستاده است و علیه شرایطی که بانی آن بوده است شعار میدهد و میکوشد تا مشکلاتی را که خود پدید آور
ده است به دولت رئیسی نسبت بدهد! در این وجیزه، بیآن که خدای نخواسته قصد اهانتی در میان باشد و صرفاً از آن جهت که مراجعه به تاریخ عبرتانگیز است میتوان از جنگ جمل مثال آورد. طلحه و زبیر از اصحاب و یاران نزدیک امیرالمومنین علیهالسلام بودند ولی نقض پیمان کردند (ناکثین) و در جنگ جمل به مقابله با علی علیهالسلام آمدند. بهانه آن بود که به خونخواهی عثمان برخاستهاند و حال آنکه عثمان را خود به قتل رسانده و یا در قتل او سهم چشمگیری داشتند. و در مقابل، حضرت امیر(ع) حسن و حسین علیهمالسلام را فرستاده بود تا محاصره خانه عثمان را بشکنند و به آنان آب و غذا برسانند و چنین نیز کردند. امیرالمومنین علیهالسلام در وصف اصحاب جمل میفرمایند: « إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ ...اینها حقی را مطالبه میکنند که خودشان ترک کردهاند و قصاص خونی را میخواهند که خودشان ریختهاند».
۶- حالا به دو خط موازی مورد اشاره در صدر این نوشته بازمیگردیم و این که دو خط یاد شده برخلاف سایر خطوط موازی باید یکدیگر را قطع کنند و مردم از تلاش بیوقفه دولت برای مقابله و غلبه بر مشکلات اقتصادی با خبر شوند و دستاوردهای فراوان دولت در این عرصه را ببینند تا وسوسه خناسان بیرونی و سیاهنمایی پرحجم برخی از داخلیها، برای القای ناامیدی در ملت، ناکام بماند. همین جا باید گفت که متاسفانه دولت محترم دستاوردهای ۱۶ ماهه خود را آنگونه که بایسته است برای افکار عمومی تشریح نکرده است و توضیح نداده است که آنچه از دولت قبلی به ارث گرفته شبیه همان شخص مجروح نزدیک به فوت بوده است که اگرچه هنوز بهطور کامل مداوا نشده و کماکان بستری است ولی همهروزه بر میزان سلامت او افزوده شده است و با سلامت کامل فاصله چندانی ندارد. تشریح این نکات برای مردم علاوهبر آنکه سیاهنمایی دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها را خنثی میکند، ملت را هم به یاری تمام قد دولتی که برخاسته از خود آنان است ترغیب میکند.
۷- این نکته نیز گفتنی است که آقای رئیسی تاکید داشتهاند که درپی بیان مشکلات تحویل گرفته از دولت سابق نیستند که این دیدگاه درخور تقدیر است ولی امروزه مسئولان بلندپایه دولت قبل بهجای آن که بهخاطر ناتوانیهای مشهود خود در اداره قوه مجریه، و آسیبهایی که بر سر ملت آوار کرده بودند، از مردم پوزش بخواهند، زبان و قلم به وارونهنمایی و تحریف واقعیتها گشوده و میچرخانند! و رسانههای دشمن نیز با کف و سوت از این وارونهنمایی استقبال میکنند!
از این روی شرح مستند ماجرای یاد شده ضروری به نظر میرسد.
و اما، بدیهی است که هنوز با نقطه مطلوب فاصله داریم ولی در همان حال، اغراق نیست و شواهد موجود نیز به وضوح حکایت از آن دارند که دولت آقای رئیسی همه توان خود و امکانات و ظرفیتهای نظام را برای رسیدن به نقطه مطلوب بهکار گرفته است و البته از یکسو فشارهای بیرونی، سنگاندازیهای درونی و مشکلات برجای مانده از دولت پیشین را نمیتوان و نباید در ارزیابی وضع موجود نادیده گرفت و از سوی دیگر حرکت در جاده ناهموار، بیافت و خیز نخواهد بود و دولت کنونی هم از این قاعده مستثنا نیست. مهم آن است که «افتها» با «خیزها » همراه باشد که تاکنون در بسیاری از موارد اینگونه بوده است.
حسین شریعتمداری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷سلام بر تو هنگامی که نماز میخوانی و قنوت بجا می آوری
✨فرازی از زیارت آل یاسین
🔥دانشجویان ایرانی که زیر تانک له شدند❗️
🔻در دانشگاه که بود اساتید مارکسیست بهخاطر تسلط علمی «او» بر اندیشه اسلامی، جرات نمی کردند در کلاسهایی که او شرکت می کرد حرفهای انحرافی بزنند و یا اصلا به آن کلاس نمیرفتند!!
🔻وقتی که پیش نویس قانون اساسی در حال بررسی در مجلس خبرگان قانون اساسی بود بود «او» پیگیر گنجانیدن «ولایت فقیه» بود و طرحی را برای آن به مجلس ارسال کرد.
🔻«او» از دانشجویان مرتبط به آیت الله خامنهای در مشهد پیش از انقلاب و فعال عرصه سیاسی قبل و بعد از انقلاب و موضوع تسخیر لانه جاسوسی آمریکا بود.
🔻وقتی به اهواز رفت در اتاق محقرش بسیاری شبها را تا صبح تحقیق و مطالعه می کرد و سخنرانی های پرشور او در رادیو اهواز شنوندگان زیادی داشت.
🔻در دورانی که فرمانده سپاه اهواز بود و بهخاطر خیانت بنی صدر آذوقه و سلاح به نیروهای مدافع مردمی نمیرسید؛ او با همراهی جمعی از دانشجویان و دانش آموزان و مردم به جنگ دشمن می رفت.
در هویزه در یک روز توانست با همراهی یارانش هشتصد نفر بعثی را با دست خالی اسیر کند.
🔻اما حسین و حدود ۶۰ نفر از دانشجویان انقلابی و مردم در محاصره لشکرهای مجهز عراقی افتادند و در ۱۶ دی ۱۳۵۹ و در روز اربعین حسینی، پس از مقاومتی جانانه و تا آخرین نفس با گلوله مستقیم دشمن، همگی به شهادت رسیدند و شنی های تانک های عراقی پیکرهای آنها را چنان زیر خود خُرد کردند که اثر قابل شناسایی از آنها نماند.
🔻پس از این واقعه، هویزه سقوط کرد و هجده ماه بعد که آزاد شد پیکر شهید حسین علم الهدی از قرآنی که با امضای امام خمینی و آیت الله خامنهای به همراه داشت شناسایی شد.
🔻ایستادگی او و یارانش امید زیادی در جبهه خودی ایجاد کرد که زمینه عملیات های بعدی از جمله فتح خرمشهر شد.
🔻همچنین مقاومت شهید علم الهدی و یاران مظلومش ترس زیادی در نیروهای بعثی ایجاد کرد، چون صدام فهمیده بود که در فرمولهایش با جریان جدیدی مواجه شده است و باوجود آنکه میتوانست سوسنگرد را هم بگیرد، جرأت نکرد جلو بیاید.
🔻روز ۱۶ دی در تقویم به عنوان #روز_شهدای_دانشجو نامگذاری شده است ولی متاسفانه دستگاههای فرهنگی و رسانهای، دانشگاه ها و تشکل های دانشجویی توجه زیادی به این حادثه مهم و الگوی بزرگ جریان دانشجویی ندارند.
✍حمیدرضا ابراهیمی
VafatHazratOmolbanin1393[02].mp3
6.9M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅در کدام دوره تاریخی چنین حاکمی را سراغ دارید که در مقابل تملق و تعاریف آنچنانی به این شکل رفتار کند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جالب نیست؟ تو این صحنه احمد موسوی که خطا کرده، فحش داده و اومده جلو ۳ بار تو صورت ترابی زده، تو زمین میمونه و ترابی اخراج میشه؟
چرا؟ چون ترابی انقلابیه و علی صفایی داور بازی میونه خوبی با انقلابیها نداره. اگه بهاخراج کردن باشه، علی صفایی بخاطر استوریهای هدفمندش تو اغتشاشات باید از داوری بازیها اخراج میشد تا اینطوری شاهد حقخوری و نامردی نباشیم. کمیته انضباطی جفت بازیکنها رو تا اطلاع ثانوی محروم کرده. ترابی این چندوقته خیلی فحش خورده تو مجازی، اگه الان بخاطر انقلابی بودنش بخواد هر سری اینطوری مورد هجمه قرار بگیره و اخراج بشه نباید از هیچ فوتبالیستی انتظار داشت پای انقلاب بمونه
#ترابی_تنها_نیست
✍حسین دارابی
🌹خاطرهای ازمقام معظم رهبری در سالروز شهادت سید حسین علم الهدی
♦️روزی حضرت آقا که در آن زمان نماینده حضرت امام خمینی (ره) در شورایعالی دفاع بودند، برای دیدار با رزمندگان، به جبهه «شوش» رفتند. حسین و حاج صادق در این دیدار، در محضرشان بودند. ایشان فرمودند: «در این دیدار با رزمندگان نماز جماعت خواندیم. بعد از نماز بچهها دور من جمع شدند و هر کس با من صحبتی داشت. بعد از چند دقیقه، من نگاه کردم. دیدم سیدحسین قرآنی در دست گرفته و عده زیادی از بچهها دور او جمع شدهاند و ایشان به قدری زیبا از آیات قرآن و استقامت در جنگ و... صحبت میکرد که من تعجب کردم».
♦️حضرت آقا در مصاحبهای که در سال 59 انجام گرفت و در آخرین برنامه «روایت فتح» که توسط شهید «مرتضی آوینی» تهیه و پخش شد، فرمودند: «وقتی خبر شهادت سیدحسین علمالهدی را شنیدم، اولین چیزی که به ذهنم آمد، شهادت حافظان قرآن در صدر اسلام بود».
آقای قالیباف این مسیر به حاج قاسم نمیرسد.
🔺رهبری صف کشف حجاب کننده ها و حرمت شکننده های حجاب را از شل حجابها جدا کرد. او گفت اینها به آن جریان ملحق نشدند و پروژه دشمن شکست خورد. شما دارید این دو را در یک صف قرار میدهید. این راهش نیست. خدا میداند محبوبیت این طور جمع نمیشود. رای اینطور جمع نمیشود. کاش مشاورهایتان به شما میآموختند که چطور با این سخنانتان مرزهای خط مقدم مبارزه با هجوم فرهنگی دشمن را دارید واگذار میکنید. الان واقعا چه وقت این حرفهای غلط و بی دقت است؟
🔺من که نفهمیدم چرا پیش این مرجع و آن مرجع رفتید که میدانستید خروجی رسانه ای اش نقدهایی میشود نسبت به دولت. که چی؟ اگر این دولت شکست بخورد که نخواهد خورد به فضل الهی، واقعا خیال میکنید مردم سراغ شما میآیند؟ نکنید، این چه کاری است واقعا!
راه محبوبیت، اخلاص است. صدق است.
🔺الان متهم کردن پلیس و در خواست عذرخواهی و متهم کردن نحوه حکمرانی به دلیل گشت ارشاد و نو شدن حکمرانی را به معنای این امور گرفتن در ذهن مردم چه معنایی دارد؟ شما هم که پلیس را متهم میکنید شما هم که حکمرانی را متهم میکنید. این چه بی انصافی است! سخنان رهبرتان را اینطور فهمیدید؟!
🔺این درست است که دائم این و آن از زبانتان بگویند مخالف فیلترینگ هستید؟ شما هم سکوت معنا دار کنید خودتان و اطرافیانتان؟. بعد هم بگویید مشکل مردم اینها نیست؟ به خدا قسم دلم میسوزد برایتان. نمیدانم به چه زبان بگویم این روشهایتان سنگ بنای غلطی است برای مدیران جوان دور و برتان. اینها راهش نیست.
نمیدانم پروژه تان چیست. برنامه تان چیست. اما متهم کردن این و آن ، دولت ، حکومت یا هر چه ، اگر خدای نکرده به قصد محبوبیت است این طوری بدست نمیآید. دوستان و مشاورینتان علنا دولت را ناکارامد میدانند و ضعیف. خدا میداند بابت این سبک رفتارهایتان مسوولید نزد خدا و مردم. باز هم خود دانید.
قطعا اونایی که پشت میرزا کوچیک
میجنگیدن تا یه محله رو از دشمن پس بگیرن
اونایی که پشت پسیان میجنگیدن
تا نذارن دشمن بیاد تو شهر
و بالای سر زن و بچشون
اونایی که در حمایت از مدرس قلم میزدن
تا ایرانو از زیر یوغ انگلیس در بیارن
اونایی که تو شهر و محلشون میجنگیدن
و از این مبارزه و مجاهدت لذت میبردن
اگه میدونستن یه روزی یکی میاد به اسم امام
که همون اجنبی رو از این خاک پرت میکنه بیرون
اگه میدونستن یه روزی یکی میاد به اسم حضرت آقا
که نه توی یه محله و یه شهر
بلکه بیخ گلوی اجنبی رو توی منطقه میگیره
اگه میدونستن یه روزی یکی میاد به اسم حاج قاسم
که پاشو میذاره بیخ گلوی اسراییل
اگه میدونستن یکی میاد
به اسم طهرانی مقدم و حاجی زاده
که سلاح این خاک رو از تفنگ قبیلهای
به موشک فراصوت تبدیل میکنه
حتما حسرت این روزها رو میخوردن
حسرت میخوردن که چرا عمرشون قد نمیده
تا ببینن این عظمت رو