بصیرت افزایی (خبری،تحلیلی)
⭕️ راز بقای ایران و حفظ استقلال آن چیست؟ 2⃣ #بخش_دوم ✍ مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر) 🔸ماندگا
⭕️ راز بقای ایران و حفظ استقلال آن چیست؟
3⃣ #بخش_سوم
✍ مرحوم استاد علی ابوالحسنی (منذر)
در بین انگلیسی ها نیز کم نبوده اند کسانی همچون گرگور، که به تز:
⛔️ «به نفع همه کس، به زیان ایران»!
معتقد و مصر بوده اند.
قراردادهای اقتصادی - استعماری که در دو قرن اخیر میان ایران و بیگانگان بسته شده، و نوعا هم تحمیلی بوده (نظیر قرارداد: امتیازات رویتر و قرارداد رژی، دارسی و ...) و نیز وامهایی که دولت ایران با شروط سخت و کمر شکن، از همسایگان قدرتمند و سلطه جوی خویش ستانده و پاره ای از تأسیسات مهم کشور را به عنوان وثیقه بازپرداخت آنها گرو قرار داده (نظیر دو وام سنگین دولت ایران از روسهای تزاری در عهد مظفرالدین شاه)، هر یک به تنهایی می توانست کشوری را در حلقوم استعمار فرو برد و آن را «مستعمره رسمی» قدرتهای بزرگ قرار دهد.
چنانکه در پاره ای از کشورهای بزرگ آسیا و آفریقا همین جریان اتفاق افتاد. استعمار بریتانیا، شبه قاره عظیم و وسیع هند را با «کمپانی تجاری هند شرقی» گرفت و حدود دو قرن کمابیش بر آن حکومت کرد.
مصر نیز در دهه های پایانی قرن ١٩ و اوایل قرن ٢٠، از طریق وامهایی که خدیوان مصر از دول غربی گرفته و در بازپرداخت آن درمانده بودند، گرفتار سلطه مستشاران انگلیسی شد و کسانی چون لرد کرومر، دهها سال حاکم و آمر مطلق بر آن دیار شدند.
✅ اما در ایران، با مصائبی که برای روسیه تزاری در فاصله سالها ١٩٠۵ تا ١٩١٧ پیش آمد و به زوال همیشگی خاندان رومانف انجامید، خوشبختانه این فاجعه تکرار نگشت.
از قراردادهای استعماری و مضرات آن برای کشورها سخن گفتیم. بر اساس قرارداد امتیازات رویتر که در سال ١٢٩٠ قمری میان صدر اعظم فراماسون و انگلوفیل ناصرالدینشاه (میرزا حسین خان سپهسالار قزوینی) و جولیوس دورویتر (یک مسیحی یهودی الاصل آلمانی نژاد نور چشم ملکه ویکتوریا، و مؤسس خبرگزاری امپریالیستی رویتر) منعقد شد، امتیاز انحصار کشیدن راه آهن و تراموای در تمام ایران به علاوه انحصار استخراج تمام معادن، غیر از طلا و نقره، نیز امتیاز جنگلها، انحصار آباد کردن کلیه زمینهای بایر، حفر قنوات در تمام ایران، کندن مجاری آب و ... ساختن آسیاب و کارخانجات، دایر کردن بانک دولتی، امتیاز ساختن هرگونه راه و کشیدن خط تلگراف در سراسر ایران، یکجا به رویتر (و در حقیقت، به بریتانیا) واگذار شد!
زمانی هم که مرحوم آیة الله حاج ملا علی کنی، مرجع متنفذ پایتخت، با همراهی علمای دین و برخی از رجال صالح سیاسی و پشتیبانی مردم، با قرارداد و صدر اعظم عاقد قرارداد درافتاد و اجرای قرارداد را متوقف ساخت، بر سر لغو آن، بیش از ١۵ سال بین دولت ایران با شخص رویتر و سفارت انگلیس کشمکش و درگیری سیاسی وجود داشت تا آنکه پس از مرگ مرحوم کنی، و گرایش عقربه سیاست خارجی ایران (در اثر سختگیریها و تحکمات بیش از حد سفیر روسیه در ایران، و دانه پاشیهای لرد سالیسبوری) به سمت لندن، انگلیسها با تحصیل امتیازاتی نظیر حق انحصاری چاپ و نشر اسکناس در ایران، آزادی کشتیرانی در کارون و امتیاز تنباکو، رضایت دادند که قرارداد امتیازات رویتر کان لم یکن تلقی شود.
⛔️ و در این میان، اگر همان یک امتیاز کاشت، برداشت و خرید و فروش تنباکو (امتیاز رژی) در کشورمان اجرا می شد و نهال کمپانی رژی (و در حقیقت استعمار بریتانیا) در این سرزمین ریشه می دوانید، با دسایس بسیاری که دیپلماسی لندن به بهانه اجرای قرارداد مزبور چیده بود، بزودی از ایران یک هند یا مصر ثانی می ساختند.
آگاهان به تاریخ قرن اخیر ایران می دانند که تنها، یک قرارداد دارسی و کمپانی نفت ایران و انگلیس، در نیمه اول قرن بیستم، چه مشکلات عظیم و پیچیده ای را در کشورمان به وجود آورد و چه کابینه هایی را سرنگون کرد. و انگلیسیها، با چه تمهیداتی، سردار اسعد بختیاری (سهامدار نفت جنوب) را از لندن به خوزستان شیخ خزعل و از آنجا به تهران فرستادند تا دولت مرکزی را سرنگون سازد. نیز چگونه برخورد تند آنها در شهریور ١٣٢٠ با رضاخانی که خود آورده بودند ریشه در کشاکش وی در نیمه دوم عصر حکومت خویش با انگلیسها بر سر نفت داشت؟
و بالاخره می دانند که ملی کردن صنعت نفت چه هزینه سنگینی برای ملت ما (که یکی از آنها، کشتار ٢٨ مرداد ١٣٣٢ و تجدید موج اختناق و سرکوب پس از آن بود) دربرداشت.
بنابراین، اگر قرارداد امتیازات رویتر یا رژی، که قلمرو اجرای آن تمام ایران بود، در بخشی از خوزستان، پیاده می شد، چه فجایعی را به وجود می آورد و کار ایران واسلام را به کجا می کشانید؟!
✅ و شگفتا که، نه تنها قرارداد اجرا نشد، بلکه دولت مقتدر لردسالیسبوری (نخست وزیر وقت انگلیس) نیز که حامی قرارداد بود سرنگون گشت!
🔻ادامه دارد
⭕️ القاء ناکارآمدی انقلاب، تصویرسازی غلط دشمن
3⃣ #بخش_سوم (پایانی)
💬 علامه مصباح یزدی (ره)
#گزیده مصاحبه با نشریه ٩ دی
🔹پس باید سعی کنیم بفهمیم و یاد بگیریم وظیفه ما چیست؟ من صبح که بیدار میشوم باید ببینم اول خدا از من چه میخواهد. اگر هم دنبال عملکرد بقیه میروم و میخواهم ببینم چه عیبی دارند برای این باشد که من بتوانم جبرانش کنم، نه اینکه بیشتر به او فحش بدهم و رقیب را از صحنه بیرون کنم؛ وگرنه این کاری است که همه دنیاپرستها هم میکنند.
🔸خداوند میگوید اگر برای من کار میکنید من کمکتان میکنم؛ بنابراین ما باید سعی کنیم این فکر را توسعه بدهیم در نسلهای مختلف، از بچهها گرفته تا پیرمرد ٨٠ ساله. این نکات همان چیزهایی است که شیطان دائماً کار میکند که از آن غافل شویم.
🔹#کارآمدی مراتب دارد. اگر بگوییم کارآمدی یا صفر است یا صد؛ یا هست یا نیست، خب در جواب یا باید بگوییم بله یا نه؛ ولی اینطور نیست؛ کارآمدی نسبی است. بین صفر تا صد، صد درجه هست، و ممکن است در جایی کارآمدی صد نباشد، اما ٩٩ باشد یا ٨٠ باشد یا ۵٠ باشد؛ همین که از نصف بیشتر باشد این یک موفقیتی است. اگر ما در جایی انتقاد میکنیم باید ببینیم آیا میشد از این چیزی که محقق شده بهتر کار بکنند یا نه. اگر کسانی غفلت کردند یا از روی هوای نفس، کار نکردند؛ انتقاد کنیم که شما چرا از این فرصت استفاده نکردید؛ بعد هم توجهشان دهیم به این نکته و خودمان تلاش کنیم جبران کنیم.
🔸بنابراین کارآمدی یک چیزی نیست که مضبوطاً معین باشد و درجهاش مشخص باشد که اگر بود، بگوییم کارآمد هست و اگر نبود، بگوییم کارآمد نیست. باید بگوییم بله، نسبت به بعضی از نظامها کارآمد بوده؛ نسبت به آن چیزی که ما انتظار داریم، مثلاً ٧٠ درصد کارآمدی داشته؛ ضمن اینکه در بخشهای مختلف هم تفاوت وجود دارد؛ در یک بخشی ما موفق بودیم، در یک بخشی نبودیم؛ اما سرجمع کارآمدی میشود آن ٧٠ یا ٧۵ یا ٨٠ درصدی که گفتیم. اما به نظر من صحیح نیست به صورت یکجا بگوییم کارآمد است یا ناکارآمد.
🔹[در مسئله دینداری جامعه] آیا امیرالمؤمنین(ع) وقتی به شهادت رسید مردم دیندارتر شده بودند از روز اولی که با او بیعت کرده بودند یا بیدینتر شده بودند؟ اگر بگوییم بیدینتر شده بودند، پس باید بگوییم حکومت علی بیدینی آورد! بنابراین این حرفها دلیل نمیشود برای ناکارآمد نشان دادن حکومت؛ اینها حرفهایی بچهگانه است. یک حکومت، مخصوصاً حکومت اسلامی، ساحتهای مختلفی دارد. انگیزههای مختلفی در مردم وجود دارد، شرایط مختلف داخلی جامعه و جامعه جهانی تفاوت میکند. اینکه گفتیم نسبی است یعنی باید مجموع اینها را با هم سنجید.
🔸باید بگوییم در این #شرایط، با این #موانع، و با این دشمنیها، ما چقدر به اهدافمان رسیدهایم؟ فرض کنید اگر بتوانیم کیفیت را تبدیل به کمیت کنیم، یک درصدی را مثلا نشان بدهیم، و بگوییم در این سطح ما موفق هستیم. ولی اگر جواب حقیقی بخواهیم، باید بخشها را از هم تفکیک کنیم؛ بگوییم در این بخش مثلاً صددرصد موفق بودیم؛ در یک بخشی هم ضعیف بودیم زیر ۵٠ درصد، در یک بخشی هم نسبی بوده، زیرا اشکال از یک شخص بوده، اشکال از یک طرز تفکر بوده، یا اشکال از یک حزب یا جناح بوده است.
🔹اما اگر بگوییم ملت اینجور بودند و شما حکومت تشکیل دادید، و این جامعه الان خراب شده است؛ اینها حرفهایی بچهگانه است. عین همین مسئله را اگر درباره حکومت علی (ع) یا خود پیغمبر اکرم (ص) مطرح کنیم، باید بگوییم آیا مردم در پایان حکومت آن حضرات، دیندارتر شدند یا بیدینتر؟ بنی اسرائیل وقتی آمدند و به حضرت موسی گفتند: «اجعل لنا الها کما لهم آلهه»؛ یا وقتی رفتند گوساله پرست شدند، دین دارتر شدند یا بیدینتر؟ پس حضرت موسی چه کاره بود؟
🔸این حرفها به خاطر این است که ما #انسان را نشناختهایم. انسان تحولات گوناگونی دارد؛ دائماً زندگی انسان در حال نوسان است؛ خود افراد و ارتباط افراد با همدیگر دائم در حال نوسان است. یک مجموعهای که در کل ملت واحد را تشکیل میدهند و از مجموع کارها و فعالیتهایشان برایندی به آنها نسبت داده میشود باید با هدف تشکیل حکومت سنجیده شود تا معلوم شود نسبت به آن هدف چقدر موفق شدهاند.