💠 میانداری ایران در قرن جدید آسیایی
#قسمت_پایانی
7⃣ ویلیام برنز در همان نشست سنا، درباره چالشهای پیشرو گفته بود: «وضعیت دنیا، بسیار پیچیده و رقابت محور شده. تهدیدهای آشنا کماکان حضور دارند؛ از تروریسم تا اشاعه هستهای، روسیه، کره شمالی و ایران. چین هم یکی از بزرگترین چالشهای ما محسوب میشود». بر این مبنا، تعاملات راهبردی در جهان فراغرب، حکم مرگ و زندگی را برای آمریکا دارد. اخبار مربوط به تضعیف آمریکا و انتقال قدرت از غرب به شرق، واقعیتی انکارناپذیر است و پیاپی بر زبان سیاستمداران غربی جاری میشود، ولو محافل غربگرا را دچار حملات عصبی کند: «فدریکا موگرینی: قدرت رهبری آمریکا در حال زوال، و قدرتش در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست».
🌀 «نیکولا سارکوزی: محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ که باور کردنی نبود، نشانه وخامت شرایط غرب بود، نه علت آن». «جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: تحلیلگران از مدتها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفتهاند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است. شیوع بیماری کرونا، نقطه عطفی برای تغییر موازنه قدرت، از غرب به شرق است». «ولفگانگ ایشینگر رئیس کنفرانس امنیتی مونیخ: جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا، زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جدیدی را شکل دهند. بازیگران غیرغربی، امور بین المللی را شکل میدهند. برخی از اساسی ترین ارکان غرب و نظم جهانی، تضعیف شده. ناکامی در پاسخ به درگیری سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار، و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط ایران و روسیه فراهم کرد».
8⃣ کشورهای قدرتمندی که منافع شان مورد تهدید آمریکا و غرب بوده، طبیعی است که به تعاملات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی روی آورند. و از آن طبیعیتر، خشم فزاینده آمریکا و غرب در قالب حملات رسانهای نیابتی به روابط «جهان فرا غرب» است. آنها میدانند که اگر این همکاریها عمق پیدا کند، مقاومت منطقهایِ بر پا شده از سوی ایران، ابعاد فرا منطقهای پیدا خواهد کرد و دیگر دولتها نیز تشویق به صیانت از منافع خود در برابر قلدری آمریکا خواهند شد. علت آتش بار سنگین رسانهای علیه همکاریهای راهبردی ایران با روسیه و چین، بر این مبنا قابل تحلیل است.
9⃣ صاحب نظران بسیاری در دنیا اذعان دارند که اگر مقاومت موفق ایران در غرب آسیا نبود، آمریکا میتوانست چین و روسیه (و حتی متحدانی مثل فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و هند) را تحت فشار موثر قرار دهد. کاخ سفید با تسلط بر ۶۰ درصد منابع انرژی جهان، میتوانست انتظارات خود را دیکته کند. فقط یک قدرت نوظهور بود که ترمز آمریکای یاغی را کشید و بدین معنا، بسیاری در شرق و غرب عالم، مدیون ایستادگی ایران هستند.
🌀 ایران، ضمنا در حالی که جادههای ترانزیتی تهران- بغداد- دمشق- بیروت را تا کنار دریای مدیترانه امتداد میدهد، یا خطوط ترانزیت ریلی را فعالتر میکند، میتواند شمال و شرق آسیا را به غرب و جنوب متصل کند و امکان کم نظیری از مبادلات اقتصادی را فراهم سازد. دیپلماسی فعال و همهجانبه نظام، بسی فراتر از مهار تحریمهاست و میتواند ضمن شتاب بخشیدن به تحولات نظم جهانی، ایران را به میاندار اقتصاد منطقه تبدیل کند. به همین علت هم با بمباران تبلیغاتی کم سابقه مواجه است. این حجم از تقلّای دشمن و پادوهای آن-تفالههای آمریکا به تعبیر حضرت امام (ره)- از درستی مسیر حکایت دارد و خبر از پیروزیهای بزرگ در آینده میدهد.
🔰 فراتحلیل رزمایش ملت در محرم ١۴٠٢
⭕️ طرح شکست خورده دشمن علیه محرم و تغییر انفعالی در مواجهه با رزمایش تاریخی ملت ایران
🔹🔸#قسمت_پایانی
5⃣ در همین حال و هوا، مجری شبکه «اینترنشنال» (بازوی رسانهای موساد) از دو کارشناس خود میپرسد: «آیا ممکن است بشود مناسک محرم را از دست آخوندها در آورد؟». در پاسخ، مهدی خلجی میگوید:
❌ «اتفاقی که باید بیفتد، همین سکولاریزاسیون است. حتی فرد شیعه میتواند خودش تعیین کند که مذهب چیست و چگونه عمل کند. الان در پاریس، مسجدی داریم که امام جماعتش یک همجنسگراست»؛
🔻و نفر دوم، (مهدی مهدوی آزاد) ادامه میدهد:
❌ «شما ممکن است دین جدیدی بسازید و روایت خود را داشته باشید. دنیای مدرن به شما این اجازه را میدهد. اصلا هرجور دوست دارید. ممکن است شما بروید بالای بام پشتک بزنید، به اسم نماز خواندن».
🔺خود این افراد کمترین اهمیتی ندارند. نکته مهم این است که اینترنشنال، به سردبیری معاون متواری وزیر ارشاد در دولت خاتمی اداره میشود.
همچنین، مهدی خلجی، قبل از فرار از ایران و همکاری با موسسه واشنگتن، در نشریاتی مانند اطلاعات، کیان و انتخاب، مطلب منتشر میکرده و همسر مرجان شیخ الاسلامی (متهم فراری پرونده فساد ۷ میلیارد یورویی در پتروشیمی) بوده است. مهدوی نیز، با حیات نو، آقتاب یزد، صدای عدالت و ایران و همشهری همکاری داشته و سردبیر سایت آفتابنیوز و مسئول مرکز مطالعات رسانه بوده است. او قبل از فرار از کشور، عضو ستاد انتخاباتی موسوی بود.
6⃣ نگونبختهای سیاسی، وقتی که عایدیشان از معارضه مستقیم، دریافت تودهنی از مردم میشود، مرتکب نفاق و تحریف میشوند. این، نسخهای است که ارگان حلقه لندن در فتنه سبز پیچید. «جرس» (با مدیریت کدیور)، ۵ خرداد ۱۳۹۲، در مقاله «آیت الله خمینی در برابر آیتالله خمینی»، خواستار انتقام از امام و رهبری، به واسطه تحریف مکتب امام (ره)توسط امثال خاتمی و موسوی و برخی منسوبان به امام شد:
❌ «ما محتاج نظریهای مناسب با فضای سیاسی برای گذار هستیم که باید بر گسل شکاف میان اطرافیان آیت الله خمینی رخ دهد. در این دید، نباید با آیت الله خمینی همان معاملهای را کرد که با آقای خامنهای میکنیم.آقای خمینی، همچون متنی است که دو قرائت هرمنوتیکی کاملا متضاد از آن میشود کرد. البته که یحتمل، دموکراسی دینی بیمعناست. با این حال آقای خمینی و سخنان او در وضعیت کنونی سیاست ایران، حکم متن مقدس قرآن یا انجیل را دارد و باید آن را به نفع خود تأویل کرد.
❌ چرا از لاک تا مارتین لوتر و سروش و مجتهد شبستری، کوشیدهاند بگویند دین با دموکراسی یا حقوق بشر سازگار است، به جای اینکه بر تضاد این دو به نحو ذات گرایانه انگشت نهند؟ دین از منظر هویتی برای بسیاری از انسانها مهم است، و بر این اساس بهتر است به جای آنکه خود را در برابر قرار دهیم، از نیروی آن استفاده کنیم. هکذا است داستان آقای خمینی در وضعیت بغرنج کنونی ما».
7⃣ مشابه همین اعتراف به نفوذ اجتماعی اسلام را «مجید محمدی» از اعضای حلقه کیان (یکی از چند حلقه سازمان آشوب در سال ۷۸ و ۸۸، با حضور برخی سران حزب مشارکت و گروهک ملی-مذهبی) عنوان کرد. او اواخر مهر ماه ۱۳۸۸در وبسایت رادیو فردا نوشت:
❌ «اعضای جنبش سبز میخواهند با شورت کوتاه و تاپ بیرون بیایند، سینه بزنند و اگر هوس کردند، لیوان شرابی بنوشند... آنها روزه خواری میکنند و نصرمن الله و فتح قریب سر میدهند. در نماز جمعه با کفش و به صورتی مختلط پشت سر هاشمی نماز میخوانند و جای صلوات، سوت و کف می زنند»،
🔻اما ۴ آبان ۱۳۸۸ اعتراف کرد:
♨️ «اسلامگرایی، جدیترین مانع و مخاطرهبرانگیزترین مشکل در برابر جنبش سبز است.
♨️ ریشههای فرهنگی و اجتماعی که به تأسیس و تداوم جمهوری اسلامی منجر شدند هنوز در جامعه ایران زندهاند. آنچه خطر جدی است، نام جمهوری اسلامی نیست بلکه اسلامگرایی است که در ایران قوی است. در ضرورت جدی گرفتن و اهمیت آن همین بس که بیش از سه دهه، حکومت را سر پا نگه داشته است. این ایدئولوژی از نفس نیفتاده و بر زمین زدن و ضربه فنی کردن آن، کاری است بس دشوار. نقطه حساس و بنیادین جمهوری اسلامی نه مقام ولی فقیه یا شخص خامنهای، بلکه #اسلامگرایی است».
✍ محمد ایمانی