eitaa logo
شهید محمـــود رادمهر❤️‍🩹
1.1هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
712 ویدیو
37 فایل
‌❞شهیـــد محمــود رادمهـــر عــارف و مجاهــدی که هم در میـدان رزم و هم میـدان مبــارزه با نفــس شیطان را به زانـو در آورده بـود . . .❝ ▽ارتباط با ادمین؛ @didban_25
مشاهده در ایتا
دانلود
😘 یه صلوات بفرستین ... ‌‌ •توی ماشین نشسته بودیم و در راه مأموریت بــه جنوب کشور مـــعمولا از هر دری صحبت به میـان می آمد. به محض این که بوی غیبت از حرف کــسی می آمد، مـــحمود به صــورت ناگهانی مــی پرید وسط حــرف ها و طوری که انگار اتفاق خـــطرناکی در حال وقوع باشد میگفت: ‌‌ •آقایان ساکت ؛ یک لـــحظه ساکت ! بعد همــه ساکت می شدند تا ببینند موضوع چیست و چه اتفاقی قـــرار است بیفتد. می خندید و با آن لهجه شیـــرین ساروی اش می گفت: ‌ • یِه تا صَلِوات بَرِسِنین !! همه صلوات می فرستادند و غیبتی صورت نمیگرفت... ‌‌ 📒منبع : کتاب شهیـــد عزیـــز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" به روایت هـــمرزم شهیـــد. ‌ ♥️ ‌ Ⓜ رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر تلگرام،سروش،ایتا و روبیکا : ‌‌ ‌▷ @shahidradmehr_ir‌‌ Ⓜ️ صفحه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر در اینستاگرام : ▷ [12k] https://b2n.ir/080861
😘 یه صلوات بفرستین ... ‌‌ •توی ماشین نشسته بودیم و در راه مأموریت بــه جنوب کشور مـــعمولا از هر دری صحبت به میـان می آمد. به محض این که بوی غیبت از حرف کــسی می آمد، مـــحمود به صــورت ناگهانی مــی پرید وسط حــرف ها و طوری که انگار اتفاق خـــطرناکی در حال وقوع باشد میگفت: ‌‌ •آقایان ساکت ؛ یک لـــحظه ساکت ! بعد همــه ساکت می شدند تا ببینند موضوع چیست و چه اتفاقی قـــرار است بیفتد. می خندید و با آن لهجه شیـــرین ساروی اش می گفت: ‌ • یِه تا صَلِوات بَرِسِنین !! همه صلوات می فرستادند و غیبتی صورت نمیگرفت... ‌‌ 📒منبع : کتاب شهیـــد عزیـــز "مجموعه خاطرات شهید رادمهر" به روایت هـــمرزم شهیـــد. ‌ ♥️ ‌ ✓تعجیل‌درفرج‌صلوات؛ الّلهمّ‌صلّ‌علی‌محمّدوآل‌محمّدوعجّل‌فرجَهم 💌 رسانه رسمی شھیـد محمـود رادمھـر ; Join╰➤ @SHAHIDRADMEHR_IR insta, telegram, soroush, eitaa, rubika