eitaa logo
«شهید رسول خلیلی»❤️🕊️
332 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.3هزار ویدیو
21 فایل
「بِسمِ‌رَ‌بِ‌القاصِمِ‌الجَبارین♥️🕊」 #شهید_رسول_خلیلی🌿 🔸️تولد:1365/9/20 🔹️پرکشیدن:1392/8/27 🔸️محل شهادت:سوریه 🔹️مزار:گلزارشهدای بهشت زهرا 🔸️دانشجوی:رشته مدیریت حالاکه دعوتت کرده بمون♥️🌿
مشاهده در ایتا
دانلود
«شهید رسول خلیلی»❤️🕊️
«🌸🤍»
همین است دیگر بہ ناگہ پنجره ای باز مےشود بہ‌سمتِ‌بهشتـ‌ ... مهم تویے!!!ڪہ‌چقدر ازدلبستگےهایِ‌این‌طرفِ‌پنجره دل‌ڪَنـده‌ای.. 🌹
شهـادت! همیـن‌اسـت‌دیگـر بـه‌نـاگـه‌پنجـره‌ای‌بـازمیشـود تصمیـم‌بـاتـوست‌ کـه‌دل‌بـه‌عشق‌بدهۍیـاهـوس! 🥺🌸
شھادٺ‌...! شوخی‌نیسٺ‌؛ به‌حرف‌‌نیسٺ‌،قلبٺ‌رابومیکنند بوی‌دنیابدهی‌رَدے...!🌻
میگفت: توی محیطی که پر از نامحرمه خیلی هم خوبه... ❤️
میگفـت: مَشتـۍاگـه‌فِڪرمیڪُنۍ بَسیجـۍواقعـۍهَستـۍ «اللھـم‌َالرزقنـٰاشَھـٰادَت» روسـعۍڪن بھ‌قَلبـت‌بچسبـونۍ؛ نھ‌پشـتِ‌قـٰابِ‌مـوبـٰایلـت
پاره های جگرم به کنار آدم از هم خانه ی خود درد ببیند می سوزد! آه مادر کجایی که ببینی جگرم می سوزد!
مردان خدا چه با صفا می میرند دلباخته در راه خدا می میرند گویی که رسیده حکم آزادیشان خندان لب و با میل و رضا می میرند
🌷 خاطره ای از و مسجدی کردن یک جوان🌷 🔷🔷🔷🔷🔷🔷 🌸مغرب بود برای اقامه به سمت مسجد راهی شدم ، تو مسیر سید میلاد رو دیدم که با یکی از محل که خیلی اهل مسجد نبود صحبت می کرد سلام دادم گفتم سیدجان مگه صدای اذان رو نمی شنوی ؟؟؟! مسجد نمیای؟؟؟! 🍃گفت شما برو من میام الان کار دارم ، ذهن من خطا رفت گفتم سید رو ببین نماز اول وقت رو به تعریف و خوش و بش کردن با این جوان ترجیح داد!!!!! وارد مسجد شدم و تو افکار غرق بودم بدون توجه تکبیره الاحرام نمازم رو گفتم ، نماز اول وقت که تموم شد سید رو دیدم که با عجله وارد مسجد شد اما نماز اول وقت تموم شده بود افسوس رو تو چشمهای سید که به نماز اول وقت نرسیده بود رو دیدم 🌺اومد نشست کنارم ، گفت فلانی این همه مسجد و نماز میایم نباید کارمون خروجی داشته باشه ؟؟! گفتم چرا؟! گفت پس کو؟؟! چرا دست جوانها رو نمی گیری بیاری مسجد، هر کدوممون دست یک نفر رو بگیریم اهل مسجدش کنیم برامون بسه😭 گفت فلانی اون جوانی که من باهاش صحبت می کردم سالهاست با شما همسایه است چرا تا حالا مسجدیش نکردی من از خجالت دیگه حرفی برای گفتن نداشتم 🌸گذشت تا بعد از آقا سیدمیلاد مادر اون جوان اومد سراغ من و گفت سیدمیلاد با پسر من چیکار کرده من تا حالا گریه و پسرم رو ندیده بودم اما الان پسرم اهل نماز و توسل و دعا شده و همه اینها از برکات دوستی با سید میلاد بوده. راوی : دوست شهید( از خادمین شهدا) نشر خاطرات با ذکر ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مادرش می‌گفت: یک هفته قبل، شب از لای در دیدم سر سجاده گریه می‌کنه و با حرف می‌زنه..🥲❤️‍🩹 +رفیق چه گفتی که دل امام‌زمانﷻ رابردی؟! سفارش ما را هم می‌کنی:)!💔
همه‌ی ما... روزی غـروب خواهیم کرد! و کاش اون غروب رو بنویسن: ..💔
همیشه‌باوضوبود؛ -موقع‌شھادت‌هم‌باوضوبود🚶🏻‍♂! دقایقی‌قبل‌ازشھادتش‌وضوگرفت‌و، روبه‌من‌گفت‌:ان‌شاءالله‌آخریش‌باشه...! وآخریش‌هم‌بود💔(؛! - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -