🔰شعری از جواد مختاری از هنرمندان استان مرکزی
🔻زخم هایی نوشته بر تاریخ
🔻قصه از انتفاضه تا اربیل
🔻خط مرزی که می رود با درد
🔻از عراق و نجف به اسرائیل
🔹استخوان های سرد غاصب ها
🔹زیر پاهای مردمی گیر است
🔹این صدایی که گاه میشنوی
🔹لرزش این زمین دلگیر است
🔸آیه ی صلح و سبز هر مظلوم
🔸در مفاتیح مردمش جاری ست
🔸دست های دعای کشورها
🔸خود سر آغاز فصل بیداری ست
🔺قبله ی پاک حضرت باران
🔺هر وجب خاک پای ابراهیم
🔺خانه ی اول همه دنیا ...
🔺می شنیدم صدای ابراهیم
🔹طعم زیتون سرخ می آمد
🔹در هجوم شب پر از تردید
🔹سنگ هایی به مقصد صهیون
🔹روز و شب تا همیشه می بارید
🔸پرچم ما کنار این خاک است
🔸بغض هایم همیشه سنگین است
🔸خون من در خودش نمی گنجد
🔸مرز ما تا خود فلسطین است ...
🔻سنگ ها قصه را عوض کردند
🔻حرف ما بی سوال و بی شک بود
🔻از نواری که غزه اش خون است
🔻ضربه ها با جواب موشک بود
🔹چکمه های سیاه صهیونیست
🔹سهم این سرزمین تنها نیست
🔹گنبد آهنین پوشالی .... !
🔹روی سقف بلند آنجا نیست
🔸جزر و مدی دوباره می خواهد
🔸موج هایی اگر که برخیزند
🔸در شب بیقرار طوفان بار
🔸صخره ها را شبی بهم ریزند
🔻خاک پای مدافعان حرم
🔻در عراق و حلب معطر بود
🔻مقصد ما مقاومت در قدس
🔻آخرین برگ سبز دفتر بود
🔹در هیاهوی نقشه ی تاریخ
🔹مرز غزه اگرچه باریک است
🔹سیصد و سیزده نفر سرباز
🔹وعده ی آفتاب نزدیک است ....
#افقهای_روشن
@Shahidrezaabasi🌷🕊🏴