#توضیح_شاخصها:
#انقلابی=شناخت عمیق از انقلاب و اصول بنیادی آن ازجمله مبارزه با ظالم به خصوص صهیونیسم بین الملل به عنوان ریشه و قوه اصلی آن در دو قرن اخیر.
#ولایی= تبعیت از ولایت و پیشمرگ شدن برای آن؛پذیرفتن اینکه تبعات تصمیمات بزرگ،بر منِ رئیس جمهور،آوار شود،و مردم،همه را از چشم من ببینند نه ولایت.حتی جانش را مدام با پذیرفتن مسؤولیت دارای خطرِبیشترِترور وشهادت،پیشمرگ ولایت کرده باشد(نه اینکه تمام کاستی و کم کاری ها و نپذیرفتن مسؤولیت را با گفتن مدام کلمات "ولی"و"ولایت"،در عمل،به گردن ولایت افکَند و شانه از زیر بار مسؤولیت خود خالی کند و خلاصه"دوستی خاله خرسه").همچنین تعامل و ارتباط قدیمی ترِ زمانی با داشتن مسؤوایت های حساس و خطیر و کلان با امام و رهبری لذا شناخت عمیق از ارزشها و استثناءها(در زمان امام،بخاطر نزدیکتر بودن مسؤولین و مردم به آغاز انقلاب،غلبه و شناخت تفکرات امام،شهیدان بهشتی،مطهری و...،چیزهایی مثل کهریزک نداشتیم که قلب رهبر را شکست.زیرا کسی جرأت نداشت با ولایت، ولایت گفتن، رأی بیاورد ولی بخواهد از واسطه هایی غیر از ولایت فقیه،خود را به امام عصر عج متصل نشان دهد و شأن ولی فقیه را بالاتر از خود نداند ولذا اطرافیانش "هدف" را با "هر وسیله غیرشرعی" توجیه کنند.همچنین نظارت قوی و ازخودگذشتگیِ نظارتی ها بیشتر و چندجناحی بودنِ حاکمیت بیشتر بود و مسؤولین، باندی قطاری جایگزین نمی شدند تا همه جا را با خیال راحتِ "دور از نظارت و نظر مخالف"قبضه کنند).
#کارآمدی و #عدم_مسؤولیتگریزی=اولا تمایل نداشته باشد مثل لپ لپ دربسته و همه پسند بماند.اگر کاری و مسؤولیتی را جایی از انقلاب به ایشان پیشنهاد داده باشد،پذیرفته باشد و شانه زیر بار مسؤولیت های کلان مانند وزارت داده باشد.نترسیده باشد از اینکه مسؤولیت بپذیرد لذا صفحه دیکته او،زمینه نمایش ناتوانی و اشتباه داشته باشد؛زمینه های پارتی و باندبازی و تعارض منافع،برایش ایجاد شده باشد،اطرافیان و جمعی از مردم بخاطر اقداماتش که منافعشان را تأمین نمی کند از او بریده باشند تا سلامتش آشکار شده باشد.شعر:
"مرد آن است که در کشاکش دهر،سنگ زیرین آسیاب شود*
نی که در غار گریخته تا آبکشش،در مدیریتش، آبریز نشود*"
ثانیا:توانمندی ها وخلاقیتهای ویژه بسیار ومتنوع در زمان مدیریت نشان داده باشد.
ثالثا:نشان داده باشد کارآمدی برای او اصل است نه باندبازی،نشانه اش این است که از افراد کارآمد حتی اگر از جناح مقابل وی بوده اند استفاده کرده باشد.نترسیده باشد فردی را بیاورد که بعدا رقیب یا جایگزینش شود.شاخصهای پوپولیستی و عوامفریبانه برایش مهمتر از کارآمدی نباشد لذا توانمندترها را از لیستهای خودش خط نزده باشد بخاطر هوس رأی آینده و ریاست جمهوری،بنا بر ارزشهای عوامفریبانه مثل جوانگرایی یا بانوگرایی افراطی و درواقع زمینه سازی و دغدغه دائم رئیس جمهورشدن.
مهم این است که توانمندان(هر که باشند)را توانسته باشد دور خود جمع کند و از ایشان برای تقویت انقلاب استفاده کند نه اینکه فقط "بادمجان دور قاب چین های"دارای طمعِ پست و مقام و باند خود را به سرعت چیده باشد.
#کم_حاشیه_بودن #پایبندی_ارزشهای_انقلاب= کسی که دنبال ریاست جمهوری بوده،باید مثل بسیاری از بدنه انقلابی در کوچکترین اقدامات خود و خانواده اش دقت می کرده.انقلابی ها با سختی به خود و خانواده خود را به جاهای دوردست می رسانند،از زمان خود ایثار می کنند تا حتی لوازم التحریر بچه هایشان را سعی کنند ایرانی بخرند؛مرتب از فروشنده می پرسند جنس ایرانی کدام است؟!در حدی که فروشنده ها این طیف افراد را می شناسند و وقتی یک انقلابی از آنها می پرسد این جنس کجایی است؟ جواب می دهند:"ایرانی!یا مونتاژ ایران!"آیا انقلابی ها و آنانکه درد مستضعفین عالم را دارند،روا و پسندیده است تفریح عادی شان(حتی در بارداری نزدیکان آن هم خانوادگی)سفر خارجی باشد؟و بعد از این خطا معذرت هم نخواهند؟و بدتر اینکه ازطرفش بیاید در مدرسه رسانه و نُرمال سازی کند؟و حتی "سؤال کننده"ها را با سوء استفاده از احساسات،تخطئه کند و گناهکار جلوه دهد و آنها را در نزد جامعه،بی رحم جلوه دهد؟عذر بدتر از خطا نیست؟(ارزشهای انقلاب را تبدیل به ضدارزش نمی کند و برعکس؟)(یاد ملکه فرانسه می افتم که گفت:انقلابی ها نان ندارند،بیسکوییت بخورند!).لااقل به کشوری می روند که در همان زمان با پول ما،همه جانبه حمایت از دشمنان ما نمی کند(سازماندهی و تقویت و حمایت زمینی و هوایی از داعش و پناه دادن به آن)؟نماینده کدام طبقه و گروه خواهند بود؟حزب اللهی؟بسیجی مظلوم؟انقلابی؟مستضعف؟!پایبند به کدام اصول؟اصول مقلوبه؟!
#حقدارتر بودن و #نه_رأی_آور_تصورشده"= برداشت من شیعه از غدیر وسقیفه است که پای حق بایستیم گرچه تصور شود رأی نخواهد آورد.تا نامزد غالب،غرور نگیردش که این همه رأی برای خودش است لذا برای مخالفت با ولی فریفته شود.ضمنا نامزد مغلوب،برای دفعه بعد جرأت کند