🌎🌎🌎
🔘 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، بهزعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدفگذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را میدهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه میشویم اسناد و مقامات دستگاههای مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول آنها خاورمیانه ـ میدانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر میدهد. در همین ماههای اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلالطلبانهای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دستکم پنجکشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربیها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قویتر از ظرفیت آفریقا میباشد.
🔸بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دستکم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگهای افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدفگذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن مینماید.
🔸بمباران همزمان تواناییهای سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا میباشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکستخورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود میکرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمبهای قوی به رژیم متجاوز را بیوقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود میکرد در تدارک آتشبس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتشبس بست و نیز در حالی که وانمود میکرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریستهای تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروههای تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولتها کفایت نمیکند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونهای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاستهای توسعهطلبانه خود را پیش ببرد.
🔸در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از داراییهای خود شد به گونهای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریمهای شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوهبر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاحها و بمبها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار سادهلوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاستهای تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاستهای همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمیماند.
🔸اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریستها و دولتهایی که سادهلوحانه در این روند ایفای نقش کردهاند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولتهایی در اطراف خود و گروههای تروریستی قرار داشتهاند. زمین سوریه در همه این دهها سال، زمین مقاومت بوده است.
🔻ادامه دارد...👇👇👇
🔹🔹🔹
🌎🌎🌎
🔘 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸مردم سوریه رشیدتر از آن هستند که عمق توطئهای که این روزها علیه سرزمینشان جریان دارد را متوجه نشوند و قدرتمندتر از آن هستند که از پس خنثیسازی این توطئه برنیایند. مقاومت در منطقه یک «طرح سیاسی» نیست که با توافق دو یا چند دولت و یا چند حزب سیاسی پدید آمده باشد. مقاومت مقتدرانه، حاجت عمومی مردم این منطقه در برابر طمعورزیهای آمریکا و رژیم غاصب است و این چیزی نیست که با سقوط یک دولت دچار دگردیسی و کاستی شود. در سوریه، اگر بار مقاومت تا امروز عمدتاً بر دوش یک دولت یا یک حزب بوده، امروز بر دوش کل ملت سوریه و همه اجزاء آن قرار گرفته و این چیزی نیست که قابل اسقاط باشد.
🔸نکته مهم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در یک سال اخیر علیه سه کشور عربی و اسلامی ـ فلسطین، لبنان و سوریه ـ به اجرا گذاشته و «نقض حاکمیت» کردند، بیش از گذشته خود را در برابر جهان اسلام قرار دادهاند. آنان در حالی که سودای تسلط بر این منطقه دارند و میخواهند قدرت سابق خود را احیا کنند، در همان حال علیه سه کشور و سه ملت دست به جنگ، کشتار و تجاوز زدهاند! این یک تناقض آشکار است. خود این تجاوزات و کشتارها و نقض حاکمیتها، آنان را از بازیابی قدرت نامشروع خود بازمیدارد. هیچ دولت عربی هر چند خائن باشد، به دلیل عصبانیت عمومی ملتها از این تجاوزات، جرأت همکاری علنی از قبیل عادیسازی با اسرائیل را نخواهد داشت. در واقع آنچه این روزها در غزه، لبنان و سوریه مشاهده میکنیم، خود برهان قاطعی بر حقانیت مقاومت و روایی آن است. به همین دلیل است که جامعه سنی، جامعه دروز و جامعه مسیحی لبنان هم در کنار جامعه شیعه، در مقابل تضعیف حزبالله ایستادند و هیچ تحمیل جدیدی بر حزبالله را نپذیرفتند. کما اینکه جوامع اسلامی و عربی منطقه به طور یکپارچه در مقابل طرح تغییر وضعیت سیاسی ـ امنیتی غزه ایستادهاند.
🔸اکثر ملتها و دولتهای منطقه به خوبی میدانند، مقاومت سرمایه آنان در برابر نقض حاکمیت ملیشان در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل است. اگر آمریکاییها و صهیونیستها براساس تعلیمات ضداسلامیشان گمان میکنند مانور قدرت آنان علیه سوریه، لبنان و فلسطین سبب تسلیم ملتها و دولتها در منطقه میشود، حتماً دچار خطا هستند. نگاهی به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی ماههای اخیر ملتها و دولتهای عربی، علیرغم آن که با حماس، حزبالله و دولت اسد اختلاف داشتهاند، به خوبی وضع منطقه را نشان میدهد. مقاومت نه تنها بخشی از هویتجداییناپذیر منطقه است بلکه در رأس نیازهایی است که ملتها و دولتها به آن توجه دارند. تحرکات دشمنان اسلام و دشمنان اعراب، مقاومت را به حاشیه نمیبرد، خودشان را بیش از پیش منزوی و منفور میگرداند.
#باعضویت_درکانال.
#دوکلمه_حرف_حساب
#همیشه_بروز_باشید.
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸
🌎🌎🌎
🚨 بنیامین اردوغان علیه سوریه(۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸حملاتی که از شامگاه پنجشنبه علیه استان حلب در سوریه صورت گرفت و تا دیوارهای غربی شهر حلب امتداد پیدا کرد، سؤالات زیادی را پدید آورد. حملات با تابلو گروه تروریستی و شناخته شده «تحریرالشام» ـ که ترکیبیافته از چهار گروه تروریستی کوچک میباشد ـ صورت گرفته اما حتی مخالفان حکومت سوریه هم تأکید کردهاند این حملات با حمایت یک یا چند طرف خارجی انجام شده است. استفاده تروریستهای مهاجم به حلب از انواعی از هواپیماهای بدون سرنشین، پهپادها و خودروهای زرهی هم بر نقش یک یا چند دولت خارجی تأکید میکند.
🔸وجود دستهای خارجی در تحولات سه روز اخیر شمال سوریه موضوع پیچیدهای نیست؛ نقش ارتش ترکیه در این درگیری بسیار واضح است. اساساً ترکیه بهطور خیلی رسمی طی مذاکرات چندساله آستانه، نمایندگی و در واقع مسئولیت گروه تروریستی تحریرالشام را پذیرفته و طی چند سال گذشته به نمایندگی از آن در مذاکرات شرکت کرده است. پیوستگی کامل منطقه ادلب به مرزها و خاک ترکیه هم بر مسئولیت آن در این حمله دلالت دارد.
🔻از سوی دیگر در این میان نقش رژیم صهیونیستی هم آشکار است. روزنامه «تایمز اسرائیل» به نقل از یک منبع نظامی ارشد این رژیم نوشت «ارتش اسرائیل تنها به حمله به انبارها و محمولههای تسلیحاتی به لبنان اکتفا نمیکند و سوریه تاوان کمک خود به حزبالله را پرداخت خواهد کرد». بنابراین حمله به حلب میتواند با برنامهریزی، کارگردانی و هزینه دو دولت آنکارا و تلآویو و با استفاده از گروههای تروریستی شناختهشده صورت گرفته و دارای مقصد خاصی باشد. این مقصد در یک کلمه تسلیم دولت بشار اسد و به تعبیر دقیقتر تسلیم سوریه و کنار گذاشتن مقاومت در برابر طرحهای توسعهطلبانه غربی ـ صهیونیستی علیه سوریه است. اما وقتی مغز و خروجی این طرح را میشکافیم احتمال بیشتر میدهیم که این یک طرح اصالتاً صهیونیستی است که به دیگری در مقام نیابت سپرده شده و او با استفاده از امکانات ارتش خود و عملگی تکفیریهای تروریست، آن را به اجرا گذاشته است. در خصوص این تحولات نکاتی وجود دارد:
🔸۱- روز پنجشنبه، یک روز پس از آنکه آتشبس در جنگ رژیم غاصب علیه لبنان تحت تأثیر قدرت نظامی حزبالله ـ که در روز یکشنبه هفته پیش، حدفاصل مرز جنوبی لبنان تا تلآویو را به یک جهنم واقعی تبدیل نمود ـ پذیرفت، حمله تروریستی به سوریه در نقطهای که امکانش با حمایت شدید خارجی وجود داشت، شروع شد. گروه تروریستی «هیئت تحریرالشام» با استفاده از سختی آمادهباش ممتد ارتش سوریه در فاصله شهریور 1395 تا همین روزها و هشت سال حفاظت پیوسته از حلب و بهخصوص از حدفاصل غرب شهر حلب تا شرق شهر ادلب، به این منطقه حمله کرد و بدون آنکه بر کل منطقه ـ حدفاصل حلب تا ادلب ـ مسلط شود، با تصرف حدود 20 روستا، باریکراههای را به سمت حلب گشود و به سه کیلومتری غرب این شهر رسید و در عین حال با استناد به تحرک بعضی از عوامل پیشین و مرتبطین خود در حلب، وانمود کرد که به داخل شهر رسوخ یافته و محلاتی از آن را در غرب حلب به تصرف درآورده است.
🔻اما واقعیت این است که تحرک دوباره تحریرالشام که در طول 7 ـ 6 سال اخیر جایگزین «جبهه النصره» شده، ضمن آنکه خلقالساعه نبود، در عین حال آنچنان هم نبود که اوضاع را از کنترل ارتش سوریه خارج گرداند. در عین حال نباید این احتمال را از نظر دور داشت که طی روزهای آینده درگیریها تشدید شود و تروریستها با همراهی دولت ترکیه، نیروهای بیشتری به این منطقه گسیل و کار را برای ارتش سوریه دشوار نمایند. البته تکلیف ورود گروه تروریستی تحریرالشام به درگیری روشن است. ارتش سوریه قدرت مهار دارد در عین اینکه در صورت ضرورت، همه یگانهایی که در فاصله 1391 تا 1395 در این منطقه جنگیدهاند و وجب به وجب آن را میشناسند، دوباره وارد میدان میشوند و با سرعت زیاد این منطقه را تحت کنترل خود درمیآورند. از این حیث نگرانی چندانی وجود ندارد. اما از جهت دیگر خالی از پارهای از نگرانیهای غیرنظامی هم نیست.
🔻ادامه دارد...👇👇👇
#بادعوت_دوستان_خود
#به_کانال_حرف_حساب_
#درآگاهی_آنها_سهیم_باشید
https://eitaa.com/harffe_hesab
🍃🌸🌿🌸🍃🌸🌿🌸