✅ قیام حسین علیه السلام، برای رسواسازی طاغوت
💮 حسین(ع) انقلاب کرد تا برای امت پنهان شدن حاکمان پشت اسم دین را آشکار سازد و حقیقت طاغوتهایی را رسوا کند که به اسم خلافت حضرت رسول (ص) بر مردم حکم میراندند.
امامان اهلبیت علیهم السلام | صفحه ۴۸۱
🆔 @shahidsadr
✅ قیام حسین علیهالسلام، برای رسواسازی طاغوت
💮 جاهلیت یک مرحلۀ تاریخی نیست که دورهاش بهسر رسیده باشد؛ بلکه حالتی اجتماعی است که هرگاه شرایطش فراهم شود میتواند تجدید شود؛ زیرا جاهلیت همان انحراف از شریعت خداوند و هدایت پیامبران، و حکومت بر پایۀ هوس است.
💮 … موضع عملی امام حسین(ع) موضعی بنیانگرفته در سایۀ نگاه اسلامی به حکومت است؛ زیرا نظریۀ اسلامی در حکومت بر پایۀ برنامهای بنیان گرفته که در واقعیت اجرا میشود و در گامهای عملی حکومت پیکره مییابد. اگر آن برنامه اسلامی باشد که هیچ، وگرنه اسلامی بودن حاکم و نماز خواندن و تعبد وی ارزشی ندارد؛ زیرا مفهوم عبادیِ حقیقی باید در کردار فرد و احساسات و اعمالش بازتاب یابد.
💮 ازاینرو اسلامی بودن یزید یا دیگر حاکمان ستمگر از هیچ ارزشی برخوردار نیست و شعائری که آنان بهجا میآورند، هیچ معنایی ندارد.
💮 اگر امر چنین است و حاکمان اموی شریعت آسمان را اجرا نمیکنند، پس بر شخص حسین(ع)، بهعنوان برترین انسانی که در آن برهه به اسلام پیکر میبخشیده، و نیز بر همۀ مسلمانان است تا در برابر آن گردنکشان بایستند و راه را بر آنان ببندند؛ زیرا آنان حکومت جاهلیت را میخواهند و با شریعت آسمان میجنگند؛ اما این بار این جاهلیت جامهای جدید پوشیده که حقیقتش را از دیدگان پنهان میکند.
💮 حسین(ع) انقلاب کرد تا برای امت پنهان شدن حاکمان پشت اسم دین را آشکار سازد و حقیقت طاغوتهایی را رسوا کند که به اسم خلافت حضرت رسول (ص) بر مردم حکم میراندند.
امامان اهلبیت علیهم السلام | صفحه ۴۸۱
🆔 @shahidsadr
شهید سید محمدباقر صدر
🔰 پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی ۶ 💢 فرجام جوامع با الگوهای پست 🔺 گفتیم که گاهی امتی به شبح تبدیل
🔰 پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی ۷
💢 انواع الگوهای آرمانی (بخش دوم)
💢 الگوهای محدود
🔺 نوع دوم عبارت است از الگوهایی که از آرزوهای امت و چشمانداز آن برای آینده اقتباس میشوند؛ اینها تعبیر دیگری از همین وضعیت تکراری موجود نیستند، بلکه چشماندازی به آیندهاند و گامی بهسوى نو شدن، ابداع و تحول بهشمار میروند؛ ولی این الگوها تنها از یک گامِ روبهجلو و بخشی از راه طولانی پیشرو برگرفته شدهاند؛ یعنی آرزوها و آرمانهایی که امت الگوی خود را از آن برگرفته، آرزوهایی محدود و مقیدند که مسافت زیادی را طی نمیکنند و فقط توانستهاند نگاه آیندهنگر محدودی را به انسان ببخشند؛ نگاه محدودی که انسان الگوی خود را از آن انتزاع میکند.
🔺 در این نوع الگوی آرمانی، جنبهای عینی و صحیح هست، ولی احتمال خطری بزرگ را هم به همراه دارد.
🔺 جنبۀ عینی و صحیح آن این است که انسان در مسیر طولانی خویش نمیتواند تمامی این راه بسیار دراز را یکجا ببیند و نمیتواند مطلق را تصور کند؛ زیرا ذهن او محدود است و ذهن محدود بشری نمیتواند وجود مطلق را بهطور کامل درک کند.
🔺 ذهن محدود بشری تنها میتواند بخش و مقداری از مطلق را فرابگیرد؛ او تنها شعلهای از مطلق را بهدست میگیرد که راهش را روشن میکند. پس محدود بودن دایرۀ درک بشری، امری صحیح، طبیعی و عینی است.
🔺ولی خطر آنجاست که [ذهن محدود بشری] این شعله و حجم محدود و بارقۀ نوری را که از مطلق برمیگیرد، به نور آسمانها و زمین و به الگو و مطلق تبدیل کند.
🔺خطر در همینجا نهفته است؛ زیرا وقتی انسان الگویش را از تصوری محدود به آینده انتزاع میکند و آن تصور ذهنی محدود را مطلق میپندارد، در این حالت این الگو فقط در زمان حال به او خدمت میکند؛ این الگو بهاندازۀ تواناییها و ظرفیتهای آتی خود و بهاندازهای که آینده را به تصویر میکشد، امکان رشد انسان را فراهم میآورد و او را فعال میکند و به جلو حرکت میدهد؛ ولی این انسان خیلی زود به آخر خط میرسد و خیلی زود به مرزهای این الگو دست مییابد و اینجاست که خود این الگو به مانع تبدیل میشود و انسان را از تکامل بازمیدارد و حرکت او را به رکود میکشد؛ زیرا این تصور محدود که الگو و خدا و دینِ انسان شده، اکنون به واقعیت موجود تبدیل شده است و در این هنگام خودِ همین الگو مانعی بزرگ در برابر حرکت انسان بهسوى کمال حقیقی را شکل میدهد.
📚 کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم، صفحه ۱۵۵
🔰 برای مطالعه پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی اینجا کلیک کنید.
🆔 @shahidsadr
شهید سید محمدباقر صدر
🔰 پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی ۷ 💢 انواع الگوهای آرمانی (بخش دوم) 💢 الگوهای محدود 🔺 نوع دوم عبا
🔰 پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی ۸
💢 مراحل دگرگونی جامعه با الگوهای محدود (یکم)
🔺 [در شرایطی که الگوهای محدود در یک جامعه، هدف و مقصود قرار بگیرند، آن جامعه چهار مرحله را پشت سر میگذارد؛ ]
📍 مرحلۀ اول: مرحلهای است که این الگوها، هنوز کارکرد و اثرگذاری دارند؛ زیرا از آرمانها و نگاههایی روبهآینده برگرفته شدهاند. این الگوها در مرحلۀ نخست بهاندازۀ ارتباطشان با آینده دارای تأثیر، دهش و نوآوری هستند.
🔺بهطور طبیعی این تأثیر و دهش و نوآوری عطایی است که قرآن آن را «عاجل» (زودگذر) مینامد. اینها دستاوردهایی زودگذرند، نه درازمدت و در امتدادی طولانی؛ زیرا عمر این الگوها کوتاه و عطای آنها محدود است؛ زیرا بههرحال در لحظهای به نیرویی ویرانگر برای همه دستاوردها مبدل میشوند؛ به همین دلیل، عاجل و زودگذر نام گرفتهاند. به این فرمودۀ خداوند سبحان توجه کنید:
«مَنْ كانَ يُريدُ الْعاجِلَةَ عَجَّلْنا لَهُ فيها ما نَشاءُ لِمَنْ نُريدُ ثُمَّ جَعَلْنا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلاها مَذْمُوماً مَدْحُوراً ۞ وَ مَنْ أَرادَ الْآخِرَةَ وَ سَعى لَها سَعْيَها وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ كانَ سَعْيُهُمْ مَشْكُوراً ۞ كُلًّا نُمِدُّ هؤُلاءِ وَ هَؤُلاءِ مِنْ عَطاءِ رَبِّكَ وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُوراً» (هرکس خواهان دنیای زودگذر است، بهزودی به هرکه خواهیم نصیبی از آن میدهیم، سپس جهنم را برای او قرار میدهیم که خوار و راندهشده وارد آن خواهد شد. و هرکس آخرت را بخواهد و برای آن بهسختی تلاش کند، درحالیکه مؤمن است، از تلاش آنها حقشناسی خواهد شد. هر دو دسته را از عطای پروردگارت مدد میبخشیم و عطای پروردگارت منعشدنی نیست). [سوره اسراء، آیه ۱۸_۲۰]
🔺 خداوند متعال خیر و عطا و بخشش محض است، اما الگوی برگزیدۀ امت، به هر اندازه که شایستگی تحریک و انگیزش داشته باشد، خداوند سبحان عطا میفرماید؛ بهاندازۀ شایستگی و ظرفیت الگو[ی زودگذر]، عطایی زودگذر میدهد، نه بیشتر.
🔺 در چنین حالتی [حکومت و] قدرتی که این الگو را میسازد، به قدرتی دارای الگویی آرمانی تبدیل میشود که عطا و نوآوری دارد؛ قدرتی که در جایگاه رهبر و در چهارچوب این الگو امت را جهتدهی میکند.
🔺 امت نیز بهنوبهخود، هم در خلق این الگو و هم در پیاده کردن و تحقق بخشیدن به آن نقش میآفریند. این مرحله دستاوردهایی دارد، ولی این دستاوردها در نظرِ عمیق و درازمدت قرآنی، زودگذر هستند و به جهنم منتهی خواهند شد: جهنمی در دنیا و جهنمی در آخرت. این مرحلۀ اول است؛ مرحلۀ ابداع و نوآوری.
📍 مرحلۀ دوم: هنگامی که این الگوی آرمانی راکد شد و نیرو و توان خود را برای دهش از دست داد، به پیکرهای بیجان تبدیل میشود؛ این الگو دیگر الگو باقی نمیماند، بلکه به مجسمه بدل میشود.
🔺رهبرانی هم که بر پایۀ این الگو دهش داشتند و مردم را هدایت میکردند، به سران و بزرگان تبدیل میشوند. تودۀ مردم هم جایگاهی جز عدهای افرادِ تابع و مطیع نخواهند داشت و دیگر هیچ سهمی در ابداع، نوآوری و تکامل ندارند.
🔺این مرحلهای است که قرآن کریم اینگونه از آن تعبیر میکند:
«وَ قالُوا رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ كُبَراءَنا فَأَضَلُّونَا السَّبيلاَ» (و گفتند: پروردگارا ما از سران و بزرگان خود پیروی کردیم، پس آنها ما را گمراه کردند). [سورۀ احزاب، آیۀ ۶۷]
📚 کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم، صفحه ۱۶۱
🔰 برای مطالعه پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی اینجا کلیک کنید.
🆔 @shahidsadr
شهید سید محمدباقر صدر
🔰 پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی ۸ 💢 مراحل دگرگونی جامعه با الگوهای محدود (یکم) 🔺 [در شرایطی که ا
🔰 پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی ۹
💢 مراحل دگرگونی الگوهای محدود (دوم)
📍مرحلۀ سوم: سپس مرحلۀ سوم میرسد. مرحلۀ سوم، مرحلۀ امتداد تاریخی این افراد است. در این مرحله، سردمداران به طبقه تبدیل میشوند و سپس کرسی قدرت را به یکی از اشکال وراثت به ارث میگذارند؛ مانند انتقال خاندانی یا طبقاتی یا نسلی. در این هنگام، این طبقه، همان طبقه مُتْرَفان را تشکیل میدهند؛ طبقهای نازپرورده و برخوردار و فارغ از هرگونه هدف متعالی و مشغول به اهداف کوچک.
🔺 این چیزی است که قرآن کریم از آن اینچنین تعبیر میکند:
«وَ كَذلِكَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ في قَرْيَةٍ مِنْ نَذيرٍ إِلَّا قالَ مُتْرَفُوها إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُقْتَدُونَ» (و اینچنین است که ما پیش از تو در هیچ جامعهای بیمدهنده نفرستادیم، جز آنکه مرفهان آن گفتند: ما پدرانمان را بر آیینی یافتهایم و به آثار آنان اقتدا میکنیم). [سورۀ زخرف، آیۀ ۲۳]
🔺 اینها محصول و امتداد تاریخی پدرانشان هستند؛ پدرانی که تاریخی داشتهاند و خودشان هم امتداد تاریخی دیگران بودهاند. این امتداد تاریخی [در این مرحله] از آرمان و دهش، به طبقهای مرفه تبدیل شده که بهشکلی موروثی این جایگاه را به ارث برده است.
📍مرحلۀ چهارم: سپس وقتی که امت پراکنده و ازهمگسیخته شد و چنانکه گفتیم وفاداری خود را به الگوی تکراری از دست داد، به مرحلۀ چهارم وارد میشود که خطرناکترین مرحله است. در این مرحله جنایتکاران امت بر آنها مسلط میشوند؛ کسانی که به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیستند.
🔺قرآن مجید دراینباره میفرماید:
«وَ كَذلِكَ جَعَلْنا في كُلِّ قَرْيَةٍ أَكابِرَ مُجْرِميها لِيَمْكُرُوا فيها وَ ما يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنْفُسِهِمْ وَ ما يَشْعُرُونَ» (و اینگونه در هر آبادی جنایتکاران بزرگش را قرار دادیم تا به حیلهگری بپردازند و آنان جز خودشان را فریب نمیدهند و درک نمیکنند). [سوره انعام، آیه ۱۲۳]
🔺در این زمان مجموعهای از این جنایتکاران بر مردم سیطره پیدا میکنند؛ مثلاً هیتلر و نازیها بر بخشی از اروپا سلطه پیدا میکنند تا تمام خیرات و پیشرفتهای اروپا را نابود سازند و تمام دستاوردهای انسان اروپاییِ جدید برای برافراشتن آن الگوی آرمانی را از بین ببرند؛ الگویی که بهتدریج تکراری شد و سپس از میان رفت، ولی دستاوردهای آن هنوز در جامعۀ اروپایی باقی مانده بود. هیتلر آمد و همۀ این نتایج را متلاشی و نابود کرد.
📚 کتاب سنتهای تاریخی در قرآن کریم، صفحه ۱۶۳
🔰 برای مطالعه پرونده #بازخوانی_الگوهای_آرمانی اینجا کلیک کنید.
🆔 @shahidsadr
شهید سید محمدباقر صدر
📎حجتالاسلام والمسلمین بهمنی در چهارمین نشست از سلسله درسگفتارهای تفسیر موضوعی شهید صدر: 🔺تفسیر مو
📎حجتالاسلام والمسلمین بهمنی در پنجمین نشست از سلسله درسگفتارهای تفسیر موضوعی شهید صدر:
🔺تبیین کامل نمونهای از نظریهپردازی قرآنی شهید صدر
✔️شهید صدر قوانین حاکم بر قوانین مورد ادعای مارکس را با قرآن نقد و بررسی میکند؛ شهید صدر قوانین رویدادهای اجتماعی و قوانین خاص از سنتهای تاریخی را مورد ارزیابی قرار میدهد؛ البته میدانیم که هر سنت تاریخی سنت اجتماعی است ولی هر سنت اجتماعی سنت تاریخی نیست.
✔️ شهید صدر در ابتدا با مد نظر قرار دادن آیه «قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ بَدَأَ الْخَلْقَ ۚ ثُمَّ اللَّهُ يُنْشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» که اشاره میکند خودتان میتوانید این قوانین را ببینید، دستیابی به این سنتها را قطعی میداند؛ این را «الفتح الجلیل» میخواند که قرآن با این پیشتازی در بیان سنتهای الهی یک گشایش گرانقدر در زندگی بشر ایجاد کرده است.
✔️هدف شهید صدر دستیابی به نظریه قرآنی درباره این مسأله و دستیابی به رسالتها، رسیدن به حقایق و رسیدن به بایدها است؛ یعنی قصد دارد از هستها به بایدها منتقل شود؛ اول معرفت توصیفی و بعد معرفت دستوری است؛ مرحله بعدی طرح سئوال است.
✔️ استنباط شخصی من در بازسازی انجام شده در این نظریهپردازی این است که شهید صدر دو فرضیه میسازد؛ نخست این فرضیه اثباتی که تاریخ سنتمند است؛ فرضیه دوم اینکه رسالت قرآنی برآمده از سنتهای تاریخی جهاد اکبر و جهاد اصغر برای اقامه دین است.
✔️ در اولین گام، تبیین اجتهادی منهج را طلب میکند؛ وقتی میگوید ظاهر قرآنی مقدم است یا خبر واحد؟ مشخص میشود مرادش از منهج همین قواعد هستند.
دومین گام استنتاج در دادهها یا معطیات قرآن است؛ ابتدا باید دادهها را استخراج کرد؛ در کتاب نظریهپردازی الگوهایی را برای استخراج داده از قرآن و مدل آن تقدیم کردهام؛ هر کسی بخواهد این کار را انجام دهد نیازمند مدل سازی است.
✔️ هر چند همه این کارها اجتهادی است، اما وقتی مدالیل را دارید اجتهادی نوآورانه پیش میآید؛ شهید صدر به مقایسه افکار، نظریهها، انتاجات، تجربه بشری، مقوله فکری میپردازد و در دو جا هم مواقف الاسلام، مواضع التی عالجت التجارب البشریه، اشاره میکند به طور خاص در یک تقسیم بندی قرآن، آثار دانشمندان اسلامی، تفکر اروپایی و همه مسلمانان را میآورد.
✔️ شهید صدر زیاد به رسالت نپرداخته است؛ سنتهایی که شهید صدر صورتبندی میکند، سنت دین و سنت استخلاف است که وجه اعطایی خلافت است، سنت استیمان نیز وجه قبول خلافت است؛ نظریه الگوی چهار بعدی در برابر ابعاد سهگانه ارتباط انسان است؛ سنت استیمان، سنت تغییر و سنت اصالت تأثیر آرمانها بر حرکت انسان است.
✔️ شهید صدر دو رسالت جهاد اصغر و جهاد اکبر برای اقامه دین را رسالت برآمده از سنتهای تاریخی میداند و از تغییر و تحول به وسیله دین سخن میگوید؛ هر کس عامل به دین شود، میتواند تحول مورد انتظار خلیفه الهی را در درون خود ایجاد کند. جهاد اصغر همین درگیریهای سخت است و جهاد اکبر تهذیب نفس و رویارویی نرم است.
🔍برای خواندن متن کامل اینجا را کلیک نمایید.
🔰 #مرور_نشست
🆔 @shahidsadr
💠 سلسله نشستهای تخصصی تفسیر موضوعی شهید صدر
📍نشست ششم « مناسبات متن و عینیت در روش تفسیر موضوعی از دیدگاه شهید صدر»
✅ حجتالاسلام و المسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه
🔺 زمان: چهارشنبه، ۱۰ اسفند، ساعت ۱۶
🔺 مکان: تهران، اتوبان حقانی (غرب به شرق)، خروجی كتابخانه ملی، اندیشگاه فرهنگی سازمان اسناد و كتابخانه ملی
📌 حضور مجازی از طریق:
https://www.skyroom.online/ch/saman2/460-5042-heyat.school/
🆔 @shahidsadr
🆔 @dorehtafsirshahidsadr
پای سؤال جوانها
در این روزها [در کاظمین] در مسجد هاشمی نماز میخواند و به منبر میرفت. بسیاری از اوقات منبرش مجال پاسخ به سؤالات جوانانی بود که پای حرفهایش مینشستند. انگار کلاس درسی بود که اغلب با پرسشوپاسخ میگذشت.
در یکی از شبها درباره شراب میگفت. جوانی اجازه خواست. خودش را دانشجوی سال دوم داروسازی معرفی کرد و درباره تفاوت اتانول و متانول گفت و ارتباط آنها را با شراب توضیح داد. محمدباقر از او، که چنین اطلاعاتی را در اختیارشان قرار داد، با عنوان استادِ فاضل تشکر کرد.
رفتارهای او روزبهروز جوانان و طلبههای بیشتری را به این مسجد میکشاند. هرکدامشان قصهای داشتند؛ جوانانی که سؤالهاشان از دغدغهای خبر میداد که محمدباقر عمرش را برای آن میگذاشت: «چه کنیم امت اسلام آگاه شوند؟» این سؤالها حتی در زمان خستگی او را به وجد میآوردند و زمان را از کفش میربودند.
#روز_جوان_مبارک
کتاب نا، ص۱۱۱