#خاطره_شهید 🎙♥️
یک روز به مصطفے گفتم: "دوری از تو و نگرانی از یک طرف و بعضی زخم زبان ها از طرف دیگر، خیلی عذابم می دهد!
حتی به بابا میگویند فکر نکنم کمتر از ماهی هفت میلیون به آنها بدهند.🚶🏻♂💔"
مصطفی لبخند شیرینی زد و گفت: "مامان! مهم نیست که چه کسی ، چه میگوید! مهم این است که ما بتوانیم از این موقعیتی که پیش آمده نهایت استفاده را کنیم و نگذاریم بدون بهره از روی این سفره که برای ساختن
آخرتمان پهن شده بلند شویم.🖐🏻:)✨"
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🤍
#پروفایل_شهید
🌐 کـانـال شهید مصطفـے صدرزاده👇
🆔 @shahidsadrzadeh1394
❍°•أللَّھُمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَـــرَج❍°•
#خاطره_شهید ♥️🎙
هر چه میگذشت وابستگے ام به او زیادتر میشد...
باورم نمیشد جوانے با این سن کم این قدر خودساخته و اهل مراقبه باشد!🍃
اوایل ورودم به بسیج بود ، ما را به اردو برده بود...
آب آشامیدنے نداشتیم!
یک لیوان از رودخانه پر کرد و گفت :"سه تا بسم الله بگو و بخور!"😁
این قدر حرفش را قبول داشتم ، بسم الله گفتم و آب را خوردم.
خندید و گفت : "چرا انقدر ساده ای و حرف من رو باور میکنے؟!"
گفتم : "شما هر چی بگے من قبول میکنم!😃♥️"
نه تنها من بلکه تمام بچه های بسیج اینطور بودند...🕊
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🤍
راوی دوست و شاگرد شهید
#توصیه_شهید
#پروفایل_شهید
🌐 کـانـال شهید مصطفـے صدرزاده👇
🆔 @shahidsadrzadeh1394
🤲 أللَّھُمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَـــرَج 🤲
#خاطره_شهید♥️🎙
تویِ این جهاد عملت بااخلاص میشه و لحظه به لحظه به یاد خدا هستی✨
تویِ سنگر نشستی و تیر دشمن رو میبینی که از کنارت رد میشه...
وقتی این تیرها از کنارم رد میشدن میگفتم: من هنوز لیاقت شهادت ندارم!
بعد میفهمیدم که مصطفیصدرزاده داره اینجا ساخته میشه!
خدا میخواد یه چیزهایی رو به من بفهمونه...
جهاد نقطه عطفیه که انسان اگه توش قرار بگیره روحش متعالی میشه...!
#شهید_مصطفے_صدرزاده 🤍
#توصیه_شهید 📝
#پروفایل_شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌐 کـانـال شهید مصطفـے صدرزاده👇
🆔 @shahidsadrzadeh1394
🤲 أللَّھُمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَـــرَج 🤲