💢 #بهشتیان_مازندرانی
▫️سلام نمیدونم چطور بنویسم،
فقط اینو بگم من دیدار خانواده شهدا زیاد رفتم و پای درد و دل هاشون نشستم، ولی ۶ دیدار دیروز ( چهارشنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۴) برایم عجیب دردآور و سخت بود .نه من ، همهی اهالی حاضر در خانه های شهدا اشک هایشان بند نمی آمد.این بغض بود که خفه مان میکرد ،اصلا اینطور بگویم انگار جنس شهادت و جنس غم و جنس مظلومیت این شهدای اخیر عجیب فرق میکند.
🩸از کجا بگویم ، از خانه ی ساده و بی زرق و برق والدین شهید دانشمند هسته ای علی باکویی در روستای کتریم یا از مفقود ماندن پیکر دخترش یاسمین باکویی .🩸از سکوت مادر محمد نشومی که درد دل ها داشت یا
🩸از غم مادر سید مهدی موسوی بگویم یا از ابهت همسرش که به ما میگفت : دعا کنید من دوتا دختر شهید و بتونم مثل آقا سید مهدی تربیت کنم.🩸از پدر پارسا شکوهی عزیز بگویم که میگفت: خداروشکر میکنم که پسرم شهید شد ، اگر تصادف میکرد و می مرد من خودم و از ساختمون پرت میکردم پایین!
🩸از خانوادهی ۷ شهید بهشهری که دیگر نگویم، کربلایی ست منزلشان ، آن هم از این جهت که جز صبر زینبی از در و دیوار آن خانه و نگاه اقوام چیزی به چشم نمی آید و ذکر لب هایشان ( امان از دل زینب) است و بس...🩸از سردار رستمیان عزیز بگویم که پدر بزرگوارش دچار آلزایمر بود مادر ذره ذره اشک میریخت ...میگفت از اولین روز شروع جنگ سهیل هر روز غسل شهادت میکرد.میگفت پسرم نماز اول وقتش ترک نمیشد.بعد ۴ روز که پیکرش پیدا نشد ، گفتم برین قسمت نمازخونه اون ساختمون و بگردین...دقیقا همونجا پیداش کردند.
شادی روح شهدای مازندران صلوات
📝 احمدی اتویی
#مرگ_بر_اسرائیل