#داداش احمد مظلوم بود
#بیشتر شنونده بود
#یعنی عمل می کرد تا حرف
#همیشه پایین ترین جای ممکن می نشست
#اهل سکوت بود به معنای اینکه گوش شنوا بود برای عمل نه زبان برای شعار
#نمیشه از داداش احمد گفت و اشک نریخت
#در پوشش ساده زیست ترین فرد بود
💠الان که دارم از فضائلش میگم تصویرش مجسم شده برام
#گوش می داد سکوت می کرد و بلند می شد می آمد سراغ کسی که حرفش دغدغه ی انقلاب بود
#نگاهش کنترل شده بود
#نمی دونم چطوری بگم... من شخصا
نمی تونستم در صورتش نگاه کنم
#یک نور یک ابهت معنوی در جمالش مستور بود که همون اجازه نمی داد منه نامحرم نگاهش کنم
با شهادت داداش احمد فهمیدم که دیدن شهدا قبل از شهادت مسولیت سنگینی داره
#اینکه تمام قد بلند می شد می آمد خیلی جدی میگفت هر کاری دارید بخودم بگید... #یعنی مَردِ عَمَل بود
______________________
#سلام خدمت همراهان بزرگوار کانال شهید
#متن بالا از بیانات مکتوب یکی از #خواهران جهادی است؛ نامبرده در جلساتی که شهید شرکت داشتند #حضور داشت و امروز پس از تماس تلفنی بنا بر درخواستم در بیان #خصوصیات شهید و بازگو کردن آن برای دیگران قبول زحمت کردند و فهرست وار گوشه های از سجایای اخلاقی شهید را مرقوم فرمودند.
سپاسگزارم از این خواهر گرامی
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
#باور کردنی نیست ولی حقیقت دارد
#خاطرهای از ۱۸ سال اسارت #سیدالاسراء، شهید سرلشگر خلبان #حسین_لشگری، اولین اسیر ایرانی در جنگ تحمیلی بود و #آخرین اسیری که آزاد شد و #مدتی بعد به فیض عظیم #شهادت رسید!!!
#وقتی بازگشت از او پرسیدند: این همه سال انفرادی را چگونه گذراندی؟ او گفت: #برنامه ریزی کرده بودم و هرروز یکی از #خاطرات گذشتهام را مرور میکردم.
#سالها در سلولهای انفرادی بود و با کسی ارتباط نداشت؛ #قرآن کریم را کامل حفظ کرده بود، #زبان انگلیسی میدانست و برای ۲۶ سال #نماز قضا خوانده بود.
#حسین میگفت: از هیجده سال اسارتم #ده سالی که تو انفرادی بودم #سالها با یک "مارمولک" #همصحبت میشدم!
#بهترین عیدی که این ۱۸ سال اسارت گرفتم، #یک نصفه لیوان آب یخ بود! عید سال ۷۴ بود. سرباز عراقی نگهبان یک لیوان آب یخ میخورد میخواست #باقی مانده آن را دور بریزد، #نگاهش به من افتاد. #دلش سوخت و آن را به من داد، #من تا ساعتها از این مسئله خوشحال بودم.
#این را هم بگویم که من #مدت ۱۲ سال (#نه ۱۲ روز یا ۱۲ ماه) در #حسرت دیدن یک #برگ سبز و #یک منظره بودم.
#حسرت ۵ دقیقه آفتاب را داشتم...
شهید #حسین_لشگری🕊🌹
#شادی روحش صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌹ڪانٰالشَھٖیداَحمَدصٰالِحےٖمَلِہ🌹
https://eitaa.com/shahidsalehi72
━━⊰⊰⊰❀🇮🇷❀⊱⊱⊱━━