eitaa logo
🌷 شهیدسیدمیلادمصطفوی🌷
1.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.4هزار ویدیو
86 فایل
شما با دعوت #شهید به این کانال اومدید #اولین_کانال_رسمی #خادم_الشهدا #مهندس_عمران #پهلوان #مربی_اخلاق #شهیدسیدمیلادمصطفوی نشر و کپی مطالب کانال فقط با ذکر #صلوات مجاز میباشد
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 اهدای طلا به جبهۀ مقاومت در هیئت رایة‌العباس چیذر تهران ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانال خوش اومدید 🇮🇷🕊🕊🇵🇸 @shahidseyyedmiladmostafavi
میدان کربلای همدان در هوای مه آلود دیشب ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانال خوش اومدید 🇮🇷🕊🕊🇵🇸 @shahidseyyedmiladmostafavi
Mehdi Rasouli - Yekami Harf Bezan.mp3
3.67M
یه کمی حرف بزن حرف رفتن نزن حرف رفتن نزن پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی بین این همه سلام بی جواب کلمینی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانال خوش اومدید 🇮🇷🕊🕊🇵🇸 @shahidseyyedmiladmostafavi
بسیجی طرح امنیت در راسک 🔹رضا برزگر از مجروحان درگیر‌های روز گذشته در منطقه عمومی شهرستان راسک ، علی‌رغم تلاش کادر درمان بر اثر شدت جراحات وارده به فیض عظیم شهادت نائل گردید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانال خوش اومدید 🇮🇷🕊🕊🇵🇸 @shahidseyyedmiladmostafavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خاطره ای از شهید سید میلاد مصطفوی 🔆سیدمیلاد تازه شروع کرده بود داشت سیب زمینی و سیر و تخمه و... خرید و فروش می کرد ، روزهای اول به من هم می گفت بیا شراکتی کار کنیم که من نرفتم توی آموزشهایی که به تیپ می رفتیم باید ساعت هفت و نیم صبح اونجا حضور می زدیم سیدمیلاد نمی دونم ساعت چند می رفت از سر زمین بارهاشو میخرید و برمی گشت آماده می شد که بریم بهش می گفتم میلاد جان تو که نمی رسی مگه مجبوری بری بار بخری می گفت اگه توی هر بار دویست سیصد هزار تومان هم کاسب بشم مگه بده بعدش هم از خوابم میزنم صبح زود میرم یه چیزی در بیارم اومد و به دیگران هم کمک کردم😊 میگفت چه عیبی داره از دست کسی بگیری یا به کسی قرض بدی☺️ یه روز که توی تیپ نشسته بودیم تازه کلاسهامون شروع شده بود من رو از سیدمیلاد و بچه ها جدا انداخته بودن سید میلاد گروهان یک بود من گروهان دیگه بودم ما داشتیم توی کلاس به استاد گوش می دادیم که میلاد در زد و گفت فلانی بیاد اشتباهی اومده اینجا هی به من می گفت بلند شو بیا تو توی گروهان ما هستی ولی نزاشتن برم سیدمیلاد حدود پنج شش بار هی رفت و اومد آخرش گفتند هر دو تا تون رو حذف میکنیم تا دیگه آروم شد 😂.کلاس که تموم شد اومدم بیرون یه چند تا پس گردنی نثار هم کردیم که چرا من نرفتم بیرون توی این حال و هوا بودیم که گوشیش زنگ زد از شهرستان بود از میدان بار شهر کرج طرف بار فروش بود میگفت این باری که فرستادی خیلی خرابه و بعیده فروش بره پیش ما نگفت بار رو از کی خریده ، که نکنه اون شخص بره طرف جای خوب سیب زمینی رو به سیدمیلاد نشون داده بود و چون سید میلاد دیگه نمی تونست بره بار رو ببینه از جاهای بد بار هم براش بار زده بودند. خلاصه خیلی من خندیدم بهش چون اون روز نوبت سید میلاد هم بود ناهار بهمون بده آخه ما چهار نفر بودیم که با هم می رفتیم و می اومدیم هر روز نوبت یکی بود برگشتنی ناهار بده اون روز هم نوبت سیدمیلاد بود کلی که سر به سرش گذاشتیم اصلا انگار ناراحت یک میلیون وخورده نبود که ضرر کرده بهش میگفتم بریم سراغ صاحب زمین گفت نه خودم میرم نمیخوام کسی بدونه طرف کیه سید میلاد آبروی خیلیها رو خرید ، خدا هم سیدمیلاد رو خرید😭 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به کانال خوش اومدید 🇮🇷🕊🕊🇵🇸 @shahidseyyedmiladmostafavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا