✅ به مناسبت سالگرد شهادت #سید_میلاد_مصطفوی
✅ #گلی_از_شهر_بهار
🌷 شده امروز شکوفا گلی از شهر بهار
🌷 پسر حضرت زهرا(س) گلی از شهر بهار
🌹 روز سوم محرم به هوای سوریه
🌹 زده پشت پا به دنیا گلی از شهر بهار
🌷 معنی بندگی و عشق اگرچه سخت است
🌷 ترجمه کرده همین را گلی از شهر بهار
🌹 آنقدَر عاشق ارباب شده ، در راهش
🌹 هدیه داده ست سر و پا گلی از شهر بهار
🌷 جای میلاد اگر بین رفیقان خالیست
🌷 رفته در محضر آقا(ع) گلی از شهر بهار
🌹 گفته که زندگی ما بشود مثل حسین(ع)
🌹 داده الگو به جوانها گلی از شهر بهار
🌷 تک گلی است که از لحظه ی پرپر شدنش
🌷 شده باغی زِ تماشا گلی از شهر بهار
🌹بو بکش بوی خدا ، بوی غزل ، بوی بهشت
🌹 میدهد این گل زیبا گلی از شهر بهار
✅ #یادش_صلوات
مداحی آنلاین - من شب بیدارم دولت دربارم - محمود کریمی.mp3
8.8M
🔳 #زمینه #شب_چهارم #محرم
🌷 من شب بیدارم دولت دربارم
🌷 از حسین سرشارم من خودم دلدارم
حاج محمودکریمی
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
🏴 فهمیده ام گذشت شما فوق العاده است.
#چهارم_محرم
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
Clip-Panahian-HoseinRaTamanaKon-64k.mp3
1.85M
🎵حسین (ع) را تمنا کن ..
#استاد_پناهیان
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
b867da254f06702f1d8e0af9af016e0224704525-240p.mp3
15.45M
⚫️ #روضه شب چهارم محرم
🔘میثم مطیعی
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
مداحی_آنلاین_چرا_برای_خدا_قیافه.mp3
4.36M
⭕️ چرا برای خدا قیافه میگیریم؟
🎤حجت الاسلام #دارستانی
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
انهدام تیم تروریستی در منطقه عمومی ماکو و هلاکت ۳ تروریست
🔹قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع) نیروی زمینی سپاه: در درگیری رزمندگان این قرارگاه با یک تیم تروریستی ضدانقلاب در منطقه عمومی ماکو، ۳ عضو این تیم به هلاکت رسیدند و مقادیری سلاح، مهمات و سیستمهای ارتباطی کشف شد.
🔴 تصویر دردناک از دختر بچه #یمنی که در راه آب آوری به خانه توسط تک تیر انداز #سعودی مورد هدف قرار گرفته است 😭😭😭
برادرش پیکرش رو بسمت خانه میکشاند
#یمن_عاشورا
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
یااباعبدالله📿
تمام شبکـههای دنیا مجـازیست
و من در این هیاهـوی مجازی
دلـم را تنها به حـقیقت
شبکـههای ضـریح تو گـرہ زدهام♥️
اَللهُم ارزُقنى شفاعۃ الحسينﷺ
#محرم
#ما_ملت_امام_حسینیم
🏴
@shahid_a_seydmilade_mostafavi
🔴 تلخترین حادثهای برای رهبرانقلاب تا آن روز
🔻 #زمـانـه| روایت خواندنی حضرت آیتالله خامنهای از روز انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت آقایان رجایی و باهنر:
🔹در شب قبل از حادثه، من در جلسهای با حضور شهید رجائی شرکت کردم و در آن جلسه راجع به مسائل مهم مملکتی صحبتهایی شد.
🔹بنابراین، از محل حادثه دور بودم، بعدازظهر بود و من هم بیمار بودم و خوابیده بودم. از خواب که بیدار شدم، از بچه های پاسدار و برادرانی که پهلوی من بودند، یک زمزمههائی را شنیدم. گفتم چه شده است.
🔹گفتند یک بمب در نخستوزیری منفجر شده. من فوقالعاده نگران شدم. پرسیدم چه کسی در آنجا بوده، گفتند آقایان رجائی و باهنر هم بودند.
🔹خودم را با آن حال به پای تلفن رساندم. به چند جا تلفن کردم. اما خبرها همه متناقض و نگرانکننده بود.
🔹یکی میگفت حالشان خوب است و دیگری میگفت هنگام انفجار از جلسه بیرون آمده بودند. یکی میگفت جسدشان پیدا نشده یا در بیمارستان هستند و من تا اوایل شب که خبر درستی به من نرسیده بود، در حالت فوقالعاده بد و نگرانی به سر بردم؛ تا بالاخره، مطلب برای من روشن شد.
🔹فکر میکنم با آقای هاشمی یا با حاج احمد آقای خمینی صحبت کردم. آنها جریان را تعریف کردند. احساسات من در آن موقع طبیعی است که چگونه بود.
🔹دو دوست عزیز و قدیمی، دو انقلابی، دو عنصر تراز اول جمهوری اسلامی را از دست داده بودیم و من شدیداً احساس ضایعه میکردم، احساس غم میکردم، و از طرفی، احساس خشم داشتم نسبت به آن کسانی که عاملین این حادثه بودند؛ و لذا روز بعد، صبح زود با اینکه خیلی بیحال بودم، سوار اتومبیل شدم، آمدم برای تشییع جنازه. با اینکه اطباء همه من را منع میکردند که من شرکت و دخالت نکنم، دیدم طاقت نمیآورم که شرکت در مراسم نکنم.
🔹آمدم روی ایوان جلوی مجلس و یک سخنرانی هم با کمال هیجان کردم که دور و بر من را دوستان گرفته بودند که مبادا از شدت هیجان بیفتم. به هر حال، بسیار حادثه تلخی بود. شاید بتوانم بگویم سختترین حادثهای که تا آن روز من دیده بودم، زیرا حادثه هفتم تیر که میتوانست از این تلختر باشد، هنگامی اتفاق افتاده بود که من بیهوش بودم و نمیفهمیدم.
🔹بعد از آن حادثه به تدریج آشنا شدم و اطلاع پیدا کردم، اما این حادثه ناگهانی، بعد از حادثه هفت تیر، شاید تلخترین حادثهای بود که تا آن روز برای من پیش آمد.
🔹گفتگو با روزنامه کیهان در سال ۱۳۶۱