eitaa logo
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
8.3هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
29 فایل
•| السلام علیک یا فاطمه الزهرا |• • • #اللهم_عجل_لولیک_الفرج • • •|اسفند هزار سیصد نود نه|• • • #سلامتی_تعجیل_در_فرج_امام_زمان_عج_صلوات • • مجنون عمه سادات زینب (س) • • • • #ادمین_گنبدآبی_دعا_کنید🙏
مشاهده در ایتا
دانلود
-
-ڴنبد آبے شݪمچہ🍃💚
-
شیری زِ پا افتاد و همگی شیر شدند .
أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ سـلام بر آن بدن هاى لاغر و نحیف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من فقط وابسته‌ی بند سلاحمم‌! دیگه به هیچی تو این دنیا تعلقی ندارم!‌
https://harfeto.timefriend.net/16905784917240 سلام شبتون بخیر حالتون چطوره دلم تنگ شده بود برای حرفا درد دل هاتون... میخونم...🌱
یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود! بهش گفتند: «با یه دست که نمی‌تونی بجنگی، برو عقب!» می‌گفت: «مگه ‎حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟! مگه نفرمود: «والله إن قطعتموا یمیني، إنی احامي أبدا عن دینی»... @shahidshalamche_8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ــ ‏هروقت دیدی داری درگیر دنیا میشی ، به [مرگ] فکر کن .
سلام بر آنانی که اول از ســیم خاردار نـفس گذشتن و بـعد از سیم خار دار دشمن ... @shahidshalamche_8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشق نام حسینم آرزویم کربلاست (:
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجادعلیه السلام ◾️از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: ‌ سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▪️در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! ◾️در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ▪️2.سرهای شهداء را در میان هودج‌های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگه‌داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند، و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ▪️3.زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند . امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... ▪️صلی الله علیک یا سیدالساجدین ، الامام العارفین،زین العابدین.. 📚برگرفته از:‌‌ تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی اللهم عجل لولیک الفرج 🤲🖤 ▪️چه بد امتی هستید ♦️هنگام سخنرانی امام سجاد علیه السلام در شام ، یکی از دانشمندان یهودی که در آن مجلس حضور داشت از یزید پرسید: ♦️"این جوان که سخنرانی می کند کیست؟" یزید پاسخ داد: "علی بن الحسین" ♦️یهودی گفت: "حسین کیست؟" یزید در جواب گفت: "پسر علی بن ابی طالب است." ♦️عالم یهودی گفت: "مادر حسین کیست؟" یزید گفت: "فاطمه ، دختر محمّد." ♦️یهودی گفت: "این حسین ، پسر دختر پیامبر شما است و شما او را به همین زودی کشتید؟ به خدا سوگند كه اگر پیامبر ما حضرت موسی ، در میان ما فرزندى مى‌‏گذاشت، ما گمان مى‏‌كردیم كه او را تا سر حد پرستش باید احترام كنیم. ولی شما دیروز پیامبرتان از دنیا رفت و امروز بر فرزند او شوریده و او را از دم شمشیر گذراندید؟! واى بر شما! چه بد امتی هستید!" 📚بحارالانوار، جلد 45، صفحه 139 📚حياة الامام الحسين ، جلد 3 ، صفحه 395 اللهم عجل لولیک الفرج
چند روز دیگه اهل بيت وارد شهر شام میشن... دیگه چیزی نمونده ب شهادت نازدانه اباعبدالله💔
پنج صفر نزدیک است دلم بی تاب تو...💔
الهی ب رقیه (س)...
همین ک امسال اجازه دادی بیام هیت شکر.
همین ک امسال رزق دادی برات سینه بزنم شکر.
همین ک امسال غذای هیت خوردم شکر.
همین ک امسال اجازه دادی تو ماه محرم نفس بکشم شکر.
همین ک محبت حسین(ع) و اهل بیت حسین(ع) تو دلم انداختی شکر.
همین ک اجازه دادی سیاه پوش باشم شکر.
برای همچی شکر.
اخه میدونی چیه خیلی ها محرم امسال ندیدن...
خیلی ها یک روز مونده بود محرم از دنیا رفتن...
شما اجاره دادین ک باشم...