🔺حکایت دو عاشق
🇮🇷 شهیدان حسین نوروزی
اطلاعات عملیات لشگر ده سیدالشهدا علیه السلام
حسین نوروزی اهل شمرون و بازار تجریش در ۱۱ شهریورماه ۶۵ و در عملیات کربلای ۲ ، از قله های حاج عمران پر کشید و چند ماه بعد هم حسین نوروزی بچه شاه عبدالعظیم در روز ۳۰ دی ماه ۶۵ و در عملیات کربلای ۵ ، از شلمچه راهی بهشت شد.
پیکر حسین نوروزی اهل شمرون در گلزار شهدای چیذر در خاک آرام گرفت و حسین نوروزی بچه شاه عبدالعظیم هم در گلزار شهدای بهشت زهرا سلام الله علیها به خاک رفت...
╭━⊰🍃💔🍃⊱━╮
@shahidtoraji213
╰━⊰🍃💔🍃⊱━╯
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
🔺حکایت دو عاشق 🇮🇷 شهیدان حسین نوروزی اطلاعات عملیات لشگر ده سیدالشهدا علیه السلام حسین نوروزی اهل
🔺عجب حکایتی است عاشقی
دو عاشق
شهید حسین نوروزی بچه ی شمرون
و
حسین نوروزی بچه ی شاه عبدالعظیم
🎤راوی : سردار محسن سوهانی
فرمانده اطلاعات عملیات لشگر ده سیدالشهدا علیه السلام
☑️ نام هر دو حسين و فاميلی هر دو نوروزی بود. يكی بچه بازار تجريش و ديگری بچه شاه عبدالعظيم.
اولين روزی كه حسين بچه شميران اومد توی واحد اطلاعات عملیات با حسين بچه شهر ری درگير شد. حسين اهل شمرون مادر زادی نوک زبانی صحبت ميكرد و حسين اهل شاه عبدالعظیم هم به علت اینکه در جبهه تير دو زمانه تو دهانش خورده بود و كامش را از بين برده بود با لکنت و توی دماغی حرف میزد.
توی سلام وعليک اول هر دو خيال كردند ديگری داره مسخره اش ميكنه . يكی اين بگو يكی آن بگو باهم درگير شدند.
تا من رسيدم به مقر اطلاعات و عملیات لشگر ده كه همسنگر تازه وارد یعنی حسين شميرانی را به بچه ها معرفی كنم ديدم كول پشتيش را برداشته داره ميره...
گفتم كجا داری ميری. گفت اينجا نيامده منو مسخره ميكنن.
گفتم كی مسخره میکنه؟؟؟؟
گفت : همين آقا
تازه فهميدم چه اتفاقی افتاده. هر دوشون رو بغل گرفتم و صورتشون رو بوسیدم و سوء تفاهم برطرف شد و اون دوتا هم همدیگر رو در آغوش گرفته و بوسیدند و از اينجا رفاقتشون شروع شد.
هر وقت نامه ها ميرسيد اشتباهی نامه های هم ديگر را باز می كردند. خيلی زود با هم رفيق شدند. مثل دو تا گم شده كه تازه هم ديگر را پيدا كَردند. هر دو مشتاق شهادت بودند و برای رفتن به منطقه درگیری دعوا داشتند.
هر دو از نماز شب غافل نبودند.
هر دو زيارت عاشورای صبحشون ترک نميشد.
اكثر اوقات محل خوابشان هم نزديک هم بود.
يه روز متوجه شدم علی رغم برنامه ی که نوشته بودند برای خادمی چادرها اين دوتا زودتر از دیگران بلند ميشدند و ظرفهای غذا را جمع می كنند و مشغول شستن ميشن. توی عمليات كربلای يک که شهر مهران آزاد شد فهميدم دوتايی نذر كردند تا زمان شهادت در خدمت كردن به رفقای رزمنده خود در واحد اطلاعات عملیات از هم ديگه سبقت بگيرند.
حسين اهل شاه عبدالعظيم خيلی چابک بود.
برای کنترل رفت و آمد دشمن در جزیره ام الرصاص در گمرک خرمشهر دکل دیده بانی داشتیم. حسین داوطلب شد که یک روز كامل بالای دكل بمونه تا اين كار جا بيفته. چون ديدگاه مخفی بود و توی ديد و تير دشمن بايد از صبح تاريكی بچه ها ميرفتن و تا غروب چشم از دشمن بر نمیداشتن. حسين اينجا خط شكنی كرد.
هر دو تا دوست داشتن جزو تيم غواصی باشند. توی دوره آموزشی غواصی در سد دز و كارون از هم سبقت مي گرفتند. يه روز بچه های قرارگاه نجف برای مهار پل خرمشهر آبادان درخواست كمک كردند. من به همراه شهيد سعيد مرادی و حسين نوروزی رفتيم كنار پل شكسته خرمشهر و قرار شد سعيد مردای قلاب بكسل را زير آب به پل وصل كنه ، چندين بار زير آب رفت اما موفق نشد. يکدفعه حسين نوروزی اهل شمرون گفت : من ميرم توی آب و کار رو انجام میدهم. حسين تازه از مجروحيت درامده بود. هوا هم به شدت سرد بود و لباس غواصی هم نداشت. لباسهاشو درآورد و فقط فین غواصی رو به پا کرد و داخل آب شیرجه رفت و توی یک فرو رفتن سیم بكسل را مهار كرد و از آب بيرون اومد و با خوشحالی گفت: ديدی من ميتونم غواص خوبی هم باشم.
توی عمليات والفجر هشت و در برگشت از جزيره ام الرصاص توی قايق بشدت مجروح شد.
توی اون ايام حال و هوای حسين اهل شهر ری در فراق رفيقش ديدنی بود.
╭━⊰🍃💔🍃⊱━╮
@shahidtoraji213
╰━⊰🍃💔🍃⊱━╯
شادی روح شهدای اسلام صلوات 🌹
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
╭━⊰🍃💔🍃⊱━╮
@shahidtoraji213
╰━⊰🍃💔🍃⊱━╯
لیله القدری بنام فاطمه_2.mp3
زمان:
حجم:
10.34M
#لیله_القدری_بنام_فاطمه ۲
سینهی فاطمه"س" مخزن رحمتی است که
با آن برای تمام بندگان خدا مادری میکند!
ماجرای این رحمت و این مادری چیست؟
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
🔸 واکنش کاربران به تهدید ترور سردار قاآنی توسط آمریکا را می توانی با زدن روی این لینک مطالعه نمائید
👇👇👇👇👇👇
👉 yjc.ir/00UIG3
@shahidtoraji213
🔻روایت خبرنگار شبکه العالم از مصاحبه با شهید سلیمانی در سیل خوزستان
🖊فاطمه بویرده، خبرنگار العالم روایت دیدار خود با سردار سلیمانی نوشت:
🔹️ چند روز قبلتر از این در ایام عید نوروز، روزها و شبهای خیس و غرق شده در سیل را در خوزستان سپری می کردیم. خبری از عید نبود. شهر پیراهن ژنده گلآلود بر تن کرده بود؛ نمیدانستم حواسم به خوزستان همیشه سرافراز باشد، که اکنون سیل بیرحمانه به جنگ نخلهای سوخته در جنگ اش آمده بود یا حواسم به ارتباط های زندهای باشد که دقیقه به دقیقه با شبکه داشتیم.
🔹در همین حال و هوا باخبر شدیم سردار سلیمانی به منطقه آمده است؛ من باید با سردار سرافراز اسلام، مردی که نامش دشمن را به لرزه در میآورد مصاحبه می کردم.
شبها و روزها گذشت، کار آسانی نبود، ولی اصرار داشتم که مصاحبه انجامشود.
🔹از صبح سر آفیش حاضر می شدم و برای مصاحبه با سردار سلیمانی تلاش می کردم اما متاسفانه موفق نمی شدم؛ نا امید شدم ازبس تلفن زدم و پیگیری کردم. برای سردار هرجا میرفتیم، سردار آنجا را ترک کرده بود.
🔹مهمان یکی از مردم شریف شادگان به نام حاج عوفی شدیم، حاج عوفی در خانه اش را در این روزهای بحرانی برای همه باز کرده بود؛ «موکب امام حسن عسکری سپیدان» آنجا به مدت ده روز مستقر شده بود و به مردم سیل زده شادگان و خوزستان کمک رسانی میکردند، ۵ ساعت کنارشان بودیم، مردمی که خودشان را خادم الحسین معرفی کردند به من گفتند ما از سردار دعوت کردیم و سردار به نوکرای حسین نه نمیگوید همینجا منتظرشان بمانید.
غروب شد؛ دلهره داشتم، سرانجام خبر رسید سردار به موکب می آید؛ راه افتادیم، من از بس که به بنبست خورده بودم، گریه کردم.
وسط جاده بودیم که تماس گرفتند و گفتند: سردار به موکب رسیده است.
🔹با سرعت خودمان را به موکب رساندیم لحظه ورودم، سردار را که دیدم با روی باز از گروه ما استقبال کرد، از او درخواست مصاحبه کردم، عذرخواهی کرد و به من گفت «دلخور نشو دخترم و رفت»
🔹️ با ابومهدی المهندس از مجاهدین برجسته عراقی مصاحبه گرفتم، اما از شدت گریه حالم بد شد راه افتادم سمت ماشین و از آنها فاصله گرفتم که یکی از خادمان موکب به من گفت: «گریه نکن سردار انگشترش را به تو هدیه داده است». از خوشحالی سر از پا نمی شناختم ولی من طمع به مصاحبه دوخته بودم، گفتم نمی خواهم، با اخلاقی که از سردار انتظار داشتم به هدف می رسیدم، هدیه را رد کردم و گفتم من قول دادم به شبکه مصاحبه بگیرم.
🔹این را گفتم و به راه خودم ادامه دادم، که خودرو سردار توقف کرد و سردار سلیمانی با لحنی پدرانه گفت «دخترم میشود گریه نکنی، حالا بگو چه بگویم» و من گفتم هرچی درحق این مردم باید گفته شود.
@shahidtoraji213
1_31606920.mp3
زمان:
حجم:
3.67M
☑️ دعای علقمه 🕊
●•••••••••••••••••••●
╭━⊰🍃💔🍃⊱━╮
@shahidtoraji213
╰━⊰🍃💔🍃⊱━╯
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی همرزم شهدای
#دیروز و #امروز
●•••••••••🏴••••••••••●
╭━⊰🍃💔🍃⊱━╮
@shahidtoraji213
╰━⊰🍃💔🍃⊱━╯
21.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کلیپ : #فرمانده_دلها ❤️
💫در وصف : #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🎤مداح : عباس کهزادی نسب
#پیشنهاد_دانلود
#فوق_العاده_زیبا 🌹
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃
@shahidtoraji213