eitaa logo
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
3هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
9.7هزار ویدیو
224 فایل
#یازهــرا «س»💚 شهـــــ⚘ــــــیدزهرایی محمدرضا تورجی زاده🌷 📖ولادت:۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت:۱۳۶۶/۲/۵ 🕯مزار:گلستان شهدای اصفهان 🆔️خادم شهید⚘ @s_hadi40 ♻️خادم تبادل🗨 ↙ @AA_FB_1357 #ثواب_کانال_تقدیم_حضرت_زهرا_س♡✅
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای زاده ی زهرا مددی کن به جوانی با هر نفسم در صف یاران تو باشم دل می کنم از اهل جهان یکسره آقا تا اینکه هوادار پریشان تو باشم ⚘اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج ⚘ 🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ♥️ঈ═*─╯
نماز یکشنبه های ماه ذیقعده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توهم مالک علی بودی دیدی درفراقت آقامومون چه کرد😭😭😭روحت شاد ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
تا ابد این نکته را انشا کنید         پای این طومار را امضا کنید هر کجا ماندید در کل امور        رو به سوی حضرت زهرا(س) کنید   نقل از: حمید مراد زاده از پایان سربازی من چند ماه گذشت. به دنبال کار بودم، اما هرجا می رفتم بی فایده بود. می گفتند: فرم را تکمیل کن و برو! بعدا خبر میدهیم. دیگر خسته شده بودم. هرچه بیشتر تلاش می کردم کمتر نتیجه می گرفتم. البته خودم مذهبی و بسیجی و... نبودم، فقط به نمازم اهمیت می دادم. ولی خیلی شهید تورجی را دوست داشته و دارم. من از طریق یکی از بستگان که در جبهه همرزم شهید تورجی بود با او آشنا شدم. نمی دانم چرا ولی علاقه قلبی شدیدی به او دارم. بعد از آشنایی با او در همه مشکلات، خدا را به آبروی او قسم میدادم. رفاقت با او باعث شد به اعمالم دقت بیشتری داشته باشم. هرهفته حتما به سراغ او می رفتم. مواظب بودم گناهی از من سر نزند. من به واسطه این شهید بزرگوار عشق و علاقه خاصی به حضرت زهرا(س) پیدا کردم. یکبار به سر مزار شهید تورجی رفتم. وضو گرفتم. شنیده بودم شهید تورجی به نماز شب اهمیت می داد. من هم نماز شب خواندم، بعد هم نماز صبح وخوابیدم. در خواب چند نفر را دیدم که به صف ایستاده اند. شخصی هم در کنار صف بود. بلافاصله شهید تورجی از پشت سر آمد و به من گفت: برو انتهای صف! شخصی که در کنار صف ایستاده بود به من نگاهی کرد، اما به احترام تورجی چیزی نگفت. از خواب پریدم. همان روز از گزینش شرکت آب اصفهان تماس گرفتند. یکی از دوستانم آنجا شاغل بود. گفت: سریع بیا اتاق مسئول گزینش! وقتی رفتم دوستم گفت: چرا اینطوری اومدی؟ چرا کت و شلوار سفید پوشیدی؟! وارد دفتر مسئول گزینش شدم. یکدفعه رنگم پرید! این همان آقایی بود که ساعاتی قبل در خواب دیده بودم، کنار صف استاده بود. فرم را از من گرفت، نگاهی کرد و پرسید: مجردی؟! کمی نگاهش کردم. گفتم: اگر اینجا مشغول به کار شوم حتما متاهل می شوم. نگاهی به من کرد و گفت: واقعا اگر مشکل کار تو برطرف شد زن میگیری؟ من هم که خیالم از استخدام راحت شده بود شوخی کردم و گفتم: نه، دختر می گیرم! خندید و پایین فرم مرا امضا کرد. فرم را به مسئول مربوطه تحویل دادم. باورش نمی شد، گفت: صد تا لیسانس تو نوبت هستند، چطور برگه شما رو امضا کردند؟! * مشکل کار برطرف شد. با عنایت خدا مشکل ازدواج هم برطرف گردید. با دختر یکی از بستگان ازدواج کردم. وقتی مراسم عقد تمام شد با همسرم رفتیم بیرون. گفتم: خانم می خوام شما رو ببرم پیش بهترین دوستم! خیلی تعجب کرد. ما همان شب رفتیم گلستان شهدا کنار مزار شهید تورجی. عروسی ما شب ولادت حضرت زهرا(س) بود. رفتم سر مزار محمد. گفتم: تا اینجای کار همه اش عنایت خدا و لطف شما بوده. شما مرا با حضرت زهرا(س) آشنا کردی. از این به بعد هم ما را یاری کن. بعد هم کارت عروسی را سفارش دادم. علی رغم مخالفت برخی از بستگان روی کارت نوشتم: سرمایه محبت زهراست(س) دین من     من دین خویش را به دو دنیا نمی دهم گر مهر و ماه را به دو دستم نهد فلک     یک ذره از محبت زهرا(س) نمی دهم * آخرین روزهای سال 88 فرزند ما به دنیا آمد. قرار شد اگر پسر بود نامش را من انتخاب کنم. اگر هم دختر بود همسرم. فرزند ما دختر بود. همسرم پس از جستجو در کتابهای اسم و... نام عجیبی را انتخاب کرد. اسم دختر ما را گذاشت: دیانا خیلی ناراحت شدم ولی چیزی نگفتم. وقتی همه رفتند شروع به صحبت کردیم. خیلی حرف زدم. از هر روشی استفاده کردم اما بی فایده بود، به هیچ وجه کوتاه نمی آمد. گفتم: آخه اسم قحطی بود. تو که خودت مذهبی هستی! لااقل یه اسم ایرانی انتخاب کن. دیانا که انتخاب کردی یعنی الهه عشق رُم! وقتی هیچ راه چاره ای نداشتم سراغ دوست عزیزم رفتم. به تصویر محمد خیره شدم و گفتم: محمد جان اینطور نگاه نکن! این مشکل رو هم باید خودت حل کنی! صبح روز بعد محل کار بودم. همسرم تماس گرفت. با صدایی بغض آلود گفت: حمید، بچه ام! رنگم پریده بود. گفتم: چی شده؟ خودت سالمی؟! اتفاقی افتاده؟! همسرم گفت: چی می گی؟! بچه حالش خوبه. اگه تونستی سریع بیا! * فرمودند: شما ما را دوست دارید؟ گفتم: خانم جان، این حرف را نزنید. همه زندگی ما با محبت شما خانواده بنا شده. بعد گفتند: این دختر شماست؟ برگشتم و نگاه کردم: شوهرم و شهید تورجی در کنار دخترم نشسته بودند. با هم صحبت می کردند. آن خانم مجلله پرسید: اسم فرزندت چیست؟ من یکدفعه مکثی کردم و گفتم: فاطمه بعد هم از خواب پریدم! حالا این شناسنامه را بگیر و برو! اسم فرزندم را درست کن. * زاده ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
✳️یا زهرا " سلام الله علیها " ❤️نام‌ و نام خانوادگی : 📖ولادت : ۱۳۴۳/۴/۲۳ 📕شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ 🏔مکان شهادت : بانه ، منطقه عملیاتی کربلای ۱۰ ⛩مزار شهید : گلستان شهدای اصفهان 💚سلام بزرگواران و اعضای خوب کانال تورجی زاده فردا سالروز ولادت🎊🎉 رفیق شهیدمون هست🎈 .. دست ما رو هم بگیری ای شهید ❤️ 👌اگه درد دل یا نذر یا دلنوشته یا ایده وبقولی هرچه دلتنگت هست بگو با ما در میان بگذارید ...ان شالله سعی میکنیم فردا از خادمین کانال که اصفهان هستن به نیابت شما دعاگو و نایب الزیاره در کنار مزار این شهید بزرگوار باشن حاجت روا باشیم💐💐 🆔آیدی برای درد دل و شرکت در زیارت نیابتی قبر شهید تورجی زاده 👇💌 کسانی که قصد شرکت دارن بنویسن یا زهرا سلام الله علیها ♡شهید تورجی زاده👇👇👇💌👇👇👇 @Yaazahra511 ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
با سلام خدمت بزرگواران کانال شهید محمدرضا تورجی زاده اعضای محترمی که در چله یس شرکت کردند لطفا به ایدی@Zahraaaa313 پیام دهند❤️ تادرقرعه کشی روز تولداین شهید عزیزبه سه نفراز شرکت کنندگان به قید قرعه جایزه اهدا شود😍🙏🌸
با سلام و احترام. به مناسبت تولد شهید والامقام،🌷محمدرضا تورجی زاده🌷 تصمیم داریم به يارى خداوند متعال، هدايايي تقدیم روح پاك و مطهر ايشان نمائيم. 🔹ختم ٤٠ سوره مباركه يس 🔹ختم ٤٠ زيارت عاشورا 🔹ختم ٤٠ حديث شريف كساء 🔹 صلوات (به هر تعداد كه مقدور است) تقدیم به روح ملکوتی برادر و دوست شهيدمان، ♥️ ⌚️تا روز دوشنبه ۲۳ تیرماه (مصادف با تولد آن شهيد بزرگوار) 📬 لطفاً مواردى كه سهيم ميشويد را از طريق آيدى زير اعلام فرمائيد. 👇👇👇 @Tasnim5755 ❤️❤️هرکسى با هر شهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت❤️❤️ 🔶🔸اجرتان با شهید 🔸🔶 🌷دعاى فرج (الهي عظم البلاء) فراموش نشود.🌷 👇👇👇👇 ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه دقیقه اول این کلیپ یه شبهه خطرناکه مثل بمب😳 ولی خیلی آسون این بمب خنثی میشه.😅 طرفو آسفالت کرد😁 ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
حاج احمد متوسلیانِ مدافعانِ حرم کیه؟ عکسو باز کن ببین کیه... :) ❤️ :) ❤️ :) ❤️ ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
✳️یا زهرا " سلام الله علیها " ❤️نام‌ و نام خانوادگی : #محمد_رضا_تورجی_زاده 📖ولادت : ۱۳۴
بسم رب الشهداء والصدیقین ⚘ به مناسبت تولد ، قصد داریم تا در حد توان هدایایی فرهنگی به کودکان و نوجوانان حاضر در گلستان شهدا هدیه بدیم... 🇮🇷🇮🇷 شما می توانید با واریز کمک های مردمی خود به شماره کارت 💳 زیر، در بهتر شدن این برنامه ما را یاری بفرمائید... ✅ 6037991942179304 👇🏻 اطلاعات بیشتر: 🌷 @modafe_haram_96 ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
🌿سلام 🖇دوستانی که مایلند زیارت نیابتی و مجازی ❤️ با مزار شهید تورجی زاده رو داشته باشند راس ساعت ۱۸ عصر فردا به مناسبت سالروز ولادت شهید در کانال حضور داشته باشن بفرمایند... ممنون و خرسند میشیم از همراهیتون حاجت روا وعاقبت بخیر باشید🌹 برای ثبت نام هم میتونید با خادم شهید در ارتباط باشید👇💌 @Yaazahra511 💌یازهرا (س)♡شهیدتورجی زاده♥️ ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
باسلام امشب مراسم مجازی تولد شهید محمدرضا زاده ساعت ۲۱:۴۵ منتطرتان هستیم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از رواق تو جلال و عظمت می‌ریزد با تو حتی عظمت نیز، تفاوت دارد 📸نمایی متفاوت و زیبا از رواق دارالذکر 🚩 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
پروفایل ❤️ شهید دوستت دارم ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
لایق وصل تو که من نیستم اذن به یک لحظه نگاهم بده😭 صــــــــــلوات خاصه امام هشتم به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات👇 به نیابت از 🌹 ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ 🕗 ╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀♥️❀⊱━━╯
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
😭 شهادت خودش رو از امام رضا (ع) گرفتن 💚 💌راوی مادر شهید تورجی زاده :👇 دفعه آخری که مرخصی گرفت و آمد، آخرین روزهای اسفند سال ۶۵ بود. سر و صورتش پانسمان پیچ و دستش هم در گچ بود. این بار شدیدتر از قبل مجروح شده بود و حالت‌های عجیب‌تری داشت. بیشتر از همیشه سر مزار دوستان شهیدش می‌رفت. خسته بود و دل شکسته و در دعاهایش با لحن متفاوت‌تری، آرزوی شهادت می‌کرد. تصمیم گرفت با برخی دوستانش به مشهد برود. من اول به خاطر اوضاع نامناسب جسمی و جراحات دستش مخالفت کردم و گفتم: تو نمی‌تونی با این دست، ساک به دست بگیری و من هم نمیخام بارت را روی دوش دوستانت بگذاری. پس به شرطی اجازه رفتن می‌دهم که برادرت را هم با خودت ببری تا کمک حالت باشد. که خداروشکر قبول کرد. برادرش علی که همسفر مشهدش شده بود، برایم تعریف کرد: «محمد رضا این مدت که مشهد بود حس و حال عجیب و قابل توجه‌ای داشت. روز اول اصلا داخل حرم نرفت و دورا دور به آقا سلام ‌داد. تا این‌که روز دوم زودتر از بقیه دوستان اذن دخول را خواند و وارد حرم شد. اشک می‌ریخت و با آقا صحبت می‌کرد». به او گفته بودند: «چرا روزهای اول داخل حرم نمی‌رفتی؟» گفته بود: «من تا حاجتم را از امام رضا(ع) نگیرم، داخل نمی‌آیم». البته من این ها را بعد از شهادتش فهمیدم. اینکه همان شب اول در مشهد، خواب امام رضا(ع) را دیده بود که به اوگفته بودند: «تو بیا داخل حرم، ما حاجت تو را داده‌ایم» پس محمدرضا، در این سفر آنچه‌ را می‌خواست، از آقا گرفت…! بله با این خوابی که در مشهد دیده بود می‌توان همین را گفت که محمدرضا حاجت شهادتش را از امام رضا(ع) گرفت. محمدرضا حتی بعد از دیدن آن خواب، برای خودش کفنی در مشهد خریده و به حرم امام رضا (ع) تبرکش کرده بود. بعد از سفر مشهد چه اتفاقاتی افتاد؟ وقتی از مشهد برگشت نشاط عجیبی داشت. از بیشتر دوستان و آشنایان خداحافظی کرده و از همه حلالیت طلبیده بود. تغییر در چهره‌اش مشخص بود. یک روز هم پیش من آمد و گفت: «مادر من برای خودم چیزی از مشهد خریده‌ام که می‌دانم اگر به شما بگویم دعوام می‌کنید». گفتم: «نه برای چی باید دعوات کنم». نمی دانستم چه می‌خواهد بگوید. گفت: «چرا مطمئنم که دعوام می کنید» و بعد کفن را نشانم داد. یکدفعه بدنم شروع به لرزیدن کرد و برای این که خودم را از تنگ و تا نیندازم، گفتم: «این را برای من خریدی و انشالله شما خودت میری مکه و کفنت را از آنجا میخری و با آب زمزم می شوری و بعد از صد سال اون رو به خودت می گیرن.» یکدفعه کفن را بین دو زانویش گذاشت و گفت: « نخیر مال خودمه!!!» بعد هم رفته بود به خواهرش گفته بود که کفن را فلان جا گذاشته‌ام. اگر خبری شد هول نکنید و دنبالش نگردید. البته همه ما می‌دانستیم که شهید غسل و کفن ندارد و او این‌ کار را برای آماده کردن ما انجام داده است... یاامام رضا علیه السلام دست ما رو هم بگیر بحق شهید تورجی زاده😭 ╭━━⊰❀🌹❀⊱━━╮ @shahidtoraji213 ╰━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای کاش الا مشهد بودیم و از اونجا به آقا امام رضا علیه السلام سلام میدادیم .
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
با سلام و احترام. به مناسبت تولد شهید والامقام،🌷محمدرضا تورجی زاده🌷 تصمیم داریم به يارى خداوند متعا
سلام دوستان خوب کانال ختم به پایان رسید . ان شاء الله ازهمه شماعزیزان قبول باشه ومهمان سفره سیدالشهداء باشید. ازهمکاری شما متشکرم . التماس دعا🌹🌹🌹 سوره یاسین :57عدد حدیث کساء :46 زیارت عاشورا :65 صلوات :16000 حاجت روابشید ان شاء الله 💚🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام بزرگوار از کنار تربت پاک شهید سرباز ولایت حاج قاسم سلیمانی نائب الزیارة شماهستم 🚩 ╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮  @shahidtoraji213 ╰─*═ঈ♥️ঈ═*─╯