فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینقدر این کلیپ قشنگه که حد نداره✅👍
@shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕗 قرار شبانه (هرشب ساعت ۸ )
زمزمه عاشقی ❤️
🌸صلوات خاصه امام رضا(ع)
💚اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.
🌸ان شاء الله سلامت و حاجت روا بشوید..
#ساعت_عاشقی
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
#خاطرات_شـهید
سر قبر #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...
#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
#شهید_مسلم_خیزاب🌷
راوی : #همسر_شهید
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀❤️❀⊱━━╯
♥️#دعای فرج
🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ 🍃اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
🔴اگرهمگی یڪدل و یڪصدا
برای ظهوردعاڪنیم قطعاً امرشریف ظهوربه زودی محقق خواهدشد🤲
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
📚زیارتنامه📜♥️
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها به نیابت از #شهید_تورجی_زاده🌹برای امر فرج و حاجت روایی همه بزرگواران✅...
🌻======✨=======🌻
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِك🌸....🤲
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
🌻======✨=======🌻
🌼التماس دعای فرج🌼
#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
•📓🔗•
بہجزحسینمراملجأوپناهینیست؛
دراینعقیده یقیندارماشتباهینیست!
#أَلسَّلامُعَلىخامِسِأَصْحابِالْکِسْآءِ!✋🏻
•ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ•
📓|↫ #صباحڪم_حسینے
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
•💛🌼•
سلام بر آفتـ🌸ــابۍڪه
با طلــوعـش،..✨
روشن خواهدڪرد؛
تاریڪۍهایـمانرآ>🌑^💥
#السلامعلیڪَیابقیةاللهفیارضه •°🌱
#اللهم_عجل_لولیک_فرج
•ــــــــــــــــــــ••ــــــــــــــــــــ•
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
🌷🇮🇷
🇮🇷🌷
بسم ربِّ زهــــرا سلام الله
قسمت پانزدهم
#خاطرات_شهیدتورجی_زاده
محرم
راوی:نوار مصاحبه شهید تورجی و خاطرات دوستان
اواخر تابستان 61 بود. به محض ورود به منطقه لشگر 8 نجف رفتیم. کارت جنگی و پلاک را گرفتیم. همه گردانها مشغول آموزش و کسب آمادگی بودند. ما هم مشغول بودیم.
هنوز مدتی از حضور ما نگذشته بود. از طرف فرماندهی لشگر اعلام شد که یک گردان به نام ضربت در حال شکل گیری است. بیشتر نیروهای این گردان آرپی جی زن بودند. قرار بود پس از یک دوره آموزش کوتاه، از این گردان در مواقع بحرانی استفاده شود.
من و یکی از دوستان برای گردان ضربت انتخاب شدیم. یک ماه به صورت شبانه روزی مشغول آموزشهای سخت بودیم. زمان امتحان فرا رسید. تمام نیروها به منطقه ای در جاده دهلران منتقل شدند. هدف عملیات رسیدن به مرز و تامین امنیت جاده ها و آزادی منطقه شرهانی بود.
عملیات در روزهای اول دهه محرم آغاز شد. برای همین نام عملیات را محرم گذاشتند.
بچه ها با عبور از رودخانه فصلی بیشتر سنگرهای دشمن را پاکسازی کردند. دشمن با دادن تلفات زیاد تا نزدیک خطوط مرزی عقب نشینی کرد.
گردان ضربت هنوز وارد منطقه درگیری نشده بود. روز سوم عملیات، رودخانه طغیان کرد. کار گره خورده بود. پشتیبانی خوب انجام نمی گرفت. دشمن از این فرصت استفاده کرد!
تانکهای دشمن بچه ها را دور زدند. چهار گردان از بچه های ما در حلقه محاصره قرار داشتند. شب بود که کامیونهای نظامی به مقر ما آمدند. فرمانده گردان بچه ها را توجیه کرد.
ما باید با پشتیبانی دو گردان دیگر حمله می کردیم. باید با شکار تانکها حلقه محاصره دشمن را می شکستیم.حرکت نیروها به خوبی آغاز شد.هر دسته از آر پی جی زنها به یک سمت رفتند.
آن شب را فراموش نمی کنم. بچه ها به خوبی جلو رفتند. همه زیر لب ذکر می گفتند.
به نیروهای دشمن بسیار نزدیک شدیم. حمله آغاز شد. تانکهای دشمن مثل هدفهای متحرک بودند.
تاریکی شب به ما خیلی کمک کرد. با یاری خدا بیشتر تانکهای دشمن منهدم شد. بچه هایی که در محاصره بودند خیلی روحیه گرفتند. آنها هم حمله کردند. تا قبل از روشن شدن هوا کل منطقه پاکسازی شد.
تعداد زیادی از نیروهای دشمن به اسارت درآمدند. طرح گردان ضربت بسیار مفید بود. بچه های گردان صبح فردا به مقر خود بازگشتند.
کار این گردان برای مواقع حساس بود. چند روز بعد با پایان عملیات به اصفهان برگشتیم. این اولین باری بود که من در یک عملیات شرکت می کردم.
#ادامه_دارد......
📚 کتاب یازهرا
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯
#داستان_کوتاه_آموزنده
روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید .
حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند .
روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد.
به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند.
حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب به او بدهید.
حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی ، ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت .
همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا ، منتظر توضیح حاکم بودند.
حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟
کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید.
حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود.
حاکم گفت:بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم در یک شب بارانی که در رحمت خدا باز بود من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حق این باران و رحمتت مرا حاکم نیشابور کن و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم هنوز اجابت نشده آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟
یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد.
حاکم گفت: این قاطر و پالانی که می خواستی ، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی.
فقط می خواستم بدانی که برای خدا حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد.
فقط #ایمان و #اعتقاد من و توست که فرق دارد....
از #خدا بخواه فقط بخواه و زیاد هم بخواه خدا بی نهایت #بخشنده و #مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست ولی به خواسته ات #ایمان داشته باش
@shahidtoraji213
⭕️دو خبری که هفته گذشته آمریکا رو در شوک فرو برد:
🔹جاشوا مک لمور 29 ساله ساکن ایندیانا بعد از 20 روز بدون آب و غذا موندن در سلولی انفرادی فوت کرد و لاشاون تامپسون 35 ساله ساکن جورجیا زنده زنده توسط شپشهای زندان خورده شد
🔹هر دو این افراد هنوز متهم بودند نه مجرم
#خودتحقیرنباشیم
@shahidtoraji213
چراخانمهاشھیدنمیشن؟!
-چونبهشھادتاحتیاجندارند،آنآقایون
هستندکهبایدشھیدبشنتابهسعادتبرسند!
خانمهایکتحملبکننددرخانه،
اجریکشھیدرابهآنهامۍدهند . .
دیگهنمۍخوادکارزیادۍکنند
خانمهاواقعاامکاناتمعنوۍشانبالاست،
"فقطبایدبدانندکهکجابایدچهکارکنند..!"💛🌱
استادپناهیان
@shahidtoraji213