#نهضت_صحیفه_خوانی
※ دعای استغاثه به امام زمان علیهالسلام
• با صدای محمود معماری
※ هم متن و هم صوت دعا در لینک زیر:
blog.montazer.ir/دعا-استغاثه-به-حضرت-مهدی-علیهالسلام/
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
🔴🔵 فضیلت عجیب سه بار خواندن سوره یس در شب نیمه شعبان
🌕 آیت الله شیخ جعفر ناصری:
🔻در روايت دارد كه شب نيمه شعبان هر كسی سه سوره يس بخواند خدای متعال تا سال آينده او را در حفظ و حراست و نگهداری خودش بيمه میكند.
گويا برای سه حاجت مهم هم میتوان خواند؛ چه خود انسان و چه خانواده انسان هر كدام میتوانند بخوانند.
🔸اين عمل شب نيمه شعبان است.
براي گشايش كار، امنيت خود انسان و برای جهات كاری و جهات روحی، همچنین برای خانواده انسان، مفید است.
🔹مرحوم آیت الله کشمیری قدس سره خيلی به خواندن سه سوره يس در شب نيمه شعبان سفارش می کردند.
#امام_زمان
___
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
43.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ☝️
#حسینیه_معلی😃
این اثر ماندگار حسینیه معلی رو هم بذاریم اینجا بمونه به یادگار؛ که هر وقت خواستیم از ته دل بخندیم؛ اینجا پیداش کنیم😂
شما هم ببینید و لذت ببرید🎉🤣
آخرین نفسهای حسینیه معلی در فصل شعبانیه است؛ میره تا سال بعد...:)))
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎆مراسم احیاء شب نیمه شعبان🎆
🗓 یکشنبه ۶ اسفند ماه ۱۴۰۲(نیمه شعبان)
⏰ ساعت: ۱:۰۰ بامداد
📍 رواق امام خمینی(رحمة الله علیه)
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 زنان عنکبوتے 🕷 قسمت46 جز این که از جسمش استفاده کنن و ولش کنن! حالا از این زن و مردی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زنان عنکبوتے 🕷🕸
قسمت48
امیر با احتساب رفت وآمد سینا باید دو دقیقه دیگر صبر می کرد.
ظرف میوه را گذاشت مقابل سید و سیب بشقاب خودش را برداشت و فکر کرد که از صبح تا
حالا چند جلسه رفته و هر بار خواسته حداقل یک سیب بخورد و نشده .
چاقورا که فرو کرد سینا با تیم همراهش آمد!
آرش ایستاد پای تخته و دوباره از اول خلاصه روند را گفت؛ بسته شدن و زوم عملیات در خارج از کشور،
همراهی و برنامه نویسی مخالفان ایران با تیم خارجی، شناسایی نیروی نفوذی و جلسات منظم، بستن مبنای اصلی بر روی زنان، شناسایی نیروهای داخلی از طریق فضای مجازی و شبکه های دعوت به همکاری و آموزش های فرآیند مالی، پیگیری و ادامه دستورالعمل ها توسط سفارت خانه های اروپایی، تأمین منابع مالی از طریق آن ها و آقازاده ها، راه اندزی موسسات ، شناسایی و تعلیم نیروی میدانی... حالا نوبت امیر بود که تمام عملیات را بازخوانی کند.
قبل از آنکه تیم نه نفره زنان تبهکار به همراه دنباله هایشان فرصت کنند
با چینشی جدید و عملیاتی، چالش سنگینی روی فرهنگ وارد کنند باید مقابل شان دیواری کشیده می شد.
با تمام تحلیل های داده شده مسیر کار مشخص شد: عملیاتی هماهنگ برای دستگیری اعضای اصلی شبکه.
دستگیری ها باید هم زمان انجام می شد تا فرصت فرار و سوخت شدن اطلاعات برای هیچ کدام فراهم نشود.
تعداد نیروی عملیاتی، توجیه نیرو، حکم قضایی برای هر دستگیری، بیسیم ها، کدهای اختصاصی، ماشین ها، آماده بودن بازداشتگاه و هماهنگی های لازم، همراه بودن یک خانم در هر تیم عملیاتی و...
تمام گام ها که چیده شد امیر نفس عمیقی کشید و به ساعت نگاه کرد؛ عقربه ها یازده شب را رد کرده بودند
- تا سه روز آینده تمام نامه های قضایی رو سید تهیه می کنه، شهاب تمام نیروها رو نسبت به موردها توجیه کنه، آرش هم با تیمش سنگین روی موردها باقی بمونن کمترین تغییری در مکان و زمان و اعمال و افعالشون رو زیر نظر بگیرید.
مخصوصا از روز بعد از دستگیری که موبایل و لب تاب سوژه ها به دستمون می رسه باید ظرف بیست و چهار ساعت تخلیه و رمزگشایی بشه!
در ضمن سروسامون بدید خانواده تون رو که بعدش معلوم نیست تا ده پونزده روز بشه مکان رو ترک کنید.
باید همراه با دستگیری ها بازجویی و نتیجه گیری رو انجام بدیم.
فضای رسانه ای رو هم باید مد نظر داشته باشیم که توی این اوضاع ناعادلانه و نابسامان حتما یه سری از سلبریتیا و مفت خورا و آمدنیوزیا و کانالا و شبکه ها می خوان داد و قال و ننه من غریبم بازی در بیارن.
صدرا و تیمش روی همه سوژه ها متمرکز باشند.
سینا تا برسد خانه ، ساعت از یک شب رد شده بود.
برخلاف همیشه همه بیدار بودند و صدای خوش حالی بچه ها بلند شد:
- آخ جون بابایی اومد.
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
نیم ساعت او را کشتی گرفت و اسب شد و سواری داد و ناز دخترش را کشید.
نیم ساعت بعد هم همراهشان بستنی خورد و نقاشی کشید، بچه ها که روی پا و کنارش خوابشان برد رو به همسرش گفت:
- سورپرایز کردی بانو!
- دیلم چهار روزه نمی شه شما رو ببینند، طرح و برنامه ریختم که ظهر رو تا غروب خوابیدند به عشق روی شما؟
صدای خنده سینا چشمان خمار بچه ها را برای لحظاتی باز کرد و دوباره پست ! حالا باید پروژه بعد را می رفت
- این کارت بی نظیر بود چون من فردا رو میتونم بیام خونه که هیچ تا سه روز بعدشم میتونم بیام.
محبوبه ذوق زده پرسید:
- مرخصی گرفتی؟
- اونم میگیرم.
اما الآن آقا امیر فرستاده که خانه داری کنیم
لبخند روی لب های همسرش خشک شد: - پس یه ده بیست روزی مفقودیت داریم؟
سینا برای این حال و روز او دلش
می سوخت
- أخم نداریم
! برنامه این سه روز رو بنویس. هرچی تو بگی، فقط قطعا من با حدش مخالفم! چه معنی میده زن این قدر رییس باشه ! برنامه بی برنامه !
محبوبه سری به تأسف تکان داد:
- حالت خوب بود وقتی با من ازدواج کردی!
سینا مظلومانه نگاهش کرد؛
- اقتدارم کم شده بود.
نگرفت نه ؟ حیف کلام دیگه پشم نداره ! خودم فردا نون تازه می گیرم ، سبزی پاک می کنم، غذا می پزم، اصلا به مامانت اینا هم بگو بیان من برم خونشون رو هم تمیز کنم.
فقط نگوأشغالا رو برم !
همسرش خنده کنان سری تکان داد و بلند شد، همین که سینا بود، خوب بود.
مردش را می پرستید با هم نبودن هایی که کارش به زندگی بار کرده بود و او به این کار افتخار می کرد.
همین که می دید مردم کوچه و بازار با خیال آسوده زندگی می کنند، همین که میدید حتی آنها با آن همه پوشش باد، امنیت دارند.
همین که از چشم ها آرامش خاطر امنیتی می بارید؛ خدا را شکر می کرد که خانواده او سهمی در این حس های خوب مردم دارد.
آرش هم رفت تا فاطمه اش را ببیند و اهل و عیال را در شهرستان پیش خانواده باقی بگذارد.
شهاب هم فرصت کرد تا کدی برای خانه خرید کند و البته سری به مادرها بزنند و امیر که باید به بچه های دشهاد سرکشی می کرد...
قرارشان دعای ندبه صبح جمعه جمکران بود. یک نهادی داشتند. با امام زمان شان که تجدیدش را برای خودشان واجب
می دانستند و شروعی که امید بسیار به عاقبتش داشتند!
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
زنان عنکبوتے 🕷
49
قسمت
امیر از چند نفر از نیروهای بخش های دیگر هم کمک گرفت.
روی میز، آدرس زنانی که سوژه اصلی بودند به همراه مشخصات ظاهری و اخلاقی و رفتاری، مکان زندگی، ساعت های دقیق رفت و آمد و مکان های ترددشان، خانواده ها، رفقا، ارتباطها...
همه آماده بود و تک تک افراد روی سوژه هایشان توجیه شدند!
گرفتن نامه ها و حکم های متعدد، توجيه سرتیم ها، تیم ها، بازپرس ها... آماده سازی فضای بازداشگاه و تیم همراه،... چند روزی زمان برد تا شروع کار.
مه سیما مجرد بود، فتانه همراه همسرش زندگی می کرد، فرناز، صدف، ساره ، سیما، صبا و رویا هم که مطلقه بودند و در خانه هایی مجردی زندگی می کردند.
غالبا تا نیمه شب از خانه بیرون و در رستوران و کافه و باغ و پارتی بودند. وسيله دفاعی مثل شوکرو... هم داشتند.
بهترین زمان شروع عملیات رصد شده بود که آرش سراسیمه آمد:
- آقا امیرا سرهمه برگشت سمت در و آرش،
سینا لب زد:
- یا خدا! بسم الله !
امیر پا کشید سمت در و روبه روی آرش ایستاد. حرف آرش را که شنید، سکوت کرد و با مکث برگشت رو به بچه ها!
نگاهی روی صورت همه گرداند
- تا نگفتم کسی از اتاق بیرون نره! خانم ها هم!
و رفت. آرش در را بست و همراه امیر تا اتاق سیستم در سکوت قدم زد. امیر نشست پشت سیستم و به آرش گفت:
- توتمام این سه روز رو اینجا بودی؟
- بله آقا! من و سید کامل بودیم. سید اصلا از پای سیستم ها تکون نخورده .
امیر چشم انداخت در صورت سید که مات صفحه لبش را جمع کرده بود.
پرسید:
- نظرت؟
- من میگم از حضور ما مطلع نشده چون هیچ ردپایی جا نذاشتیم. اما آرش میگه چون خونشو عوض کرده و داره میره ترکیه پس نمیشه اعتماد کرد.
آرش گفت:
- باید عملیات رو جلوبندازیم. نمیشه ریسک کرد.
سید مصرانه چانه بالا داد و در چشمان آرش خیره شد:
- هیچکدوم از حالات این زنه شبیه آدمی نیست که فهمیده لو رفته پس نباید خودمون کار رو خراب کنیم.
من باهاش میرم تا ترکیه، به نظرم یه خبری شده که حتی برای ما هم خوبه !
امیر بعد از سکوتی طولانی رو به سید گفت:
- برو صبر می کنیم تا برگردی.
سید گفت:
با اجازتون به صورتی عوض کنم. نمی خوام تیم امنیت پرواز هم بدونه.
بلیط رو هم کنار فتانه می خوام.
امیر سری به موافقت تکان داد و رفت. سید با تیپ اسپورت و صورت شش تیغه شبیه یک جوان اروپایی بود تا ایرانی!
این توجه فتانه را وقتی کنار سید نشست جلب کرد. وقتی هم که مکالمه سید با زبان انگلیسی برای پروژ اقتصادی را شنید بیشتر جذب شد.
همین هم باعث شد تا تلاش کند کمی توجه سید را جلب کند. از روز قبل فتانه حتی موبایل و خطش را هم عوض کرده بود. سید محلی به پالس های او نداد و سرش را گرم کارش نشان داد.
رمز موبایل فتانه را در همین اثنا یاد گرفت و او که خوابید توانست به موبایلش ورود کند و سیستم عامل خودشان را فعال سازی کند.
فتانه در خواب کمی هم خروپف داشت که باعث شد سید با خیال راحت از عمق خواب او کارش را پیش ببرد.
وقتی فتانه بیدار شد موبایلش زیرپا افتاده بود و خاموش بود.
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
امیر به بچه ها خبر داد فتانه برای سفری سه روزه بلیط رفت و برگشت ترکیه گرفته است.
یک توقف بی جا و دلهره آور برای جمع ایجاد شد.باید صبر می کردند. مهمترین مهره فتانه بود.سه روز عملیات عقب افتادن یعنی امکان هر تغییری در کار و محل زندگی سوژه ها! با وسواس تمام موردها زیر چتر اطلاعاتی گرفته شدند.
گزارش های سید کارگشایی در پرونده موسیقی و خبرنگارها را داشت.
مارمولکی بود این فتانه و... در تمام جاهایی که می شد از جسم او کار بکشند، به میان آورده بودند تا بر علیه مملکتش خیانت کند...
مکالمه ها نشان می داد که سه روزه است مسافرتش اما روز دوم سید پیام داد قطعا تا آخر هفته نمی آید، میزان باری که دارند بارش میکنند اندازه یک هفته فقط آموزش می خواست و البته میزان رفت و آمدش به سفارت آمریکا از همه بیشتر بود.
امیر هم نگران پرونده بود، هم سید که نگذاشته بود حتی تیم ترکیه از حضورش مطلع شوند و تنها آرش روی سیستم نقاط رفت وآمد سید را رصد می کرد.
یکی دو باری هم که سید را گم کردند امیر سر آرش داد زده بود.
معلوم نبود سید داشت چه کار می کرد. روز هفتم فقط یک پیام داد:
ساعت سه بیدارم!
امیربلافاصله قرار شروع عملیات برای ساعت هفت صبح فردا را گذاشت.
فتانه چهار صبح در حالی وارد فرودگاه امام خمینی شد که دو پسر و دو دختر با دسته گل آمده بودند استقبالش.
اول سری به کله پزی زدند و دلی از عزا درآوردند، بعد هم راهی خانه جدید فتانه شدند که ظرف این شش روز بچه ها تمام زوایایش را بررسی کرده بودند.
خانه ای سه طبقه با سکونت فقط یک پیرمرد . پیرمرد طرف هیچکس نبود و برای آنکه خانه اش را به بچه هایش ندهد خودش سفت و سخت زنده مانده بود و سر همین رفتارش همیشه هم تنها بود.
اندازه قیمت یک واحد از فتانه پول گرفته بود برای اجاره شش ماهه!
چراغ خانه تا ساعت شش صبح روشن بود.
همه تیم ها مستقر شده بودند جزیک تیم که نیروی خانمش نرسیده بود. قرار بر سکوت رادیویی بود.
امیر با تمام اینها دستور شروع عملیات را داد. خودش پای سیستم مانده بود و تمام گروه ها را زیر نظر داشت.
سید برای دستگیری فتانه زنگ خانه پیرمرد را زد. پیرمرد خواب آلود و خمار در را باز کرد.
نگاه آرام سید باعث شد که پیرمرد تمام حرف هایش را گوش کند و البته راحت هم توجیه شود. طبقه سوم مهم بود و پنج نفری که حالا حتما خواب بودند.
مقابل در خانه فتانه که ایستادند از سکوتش مطمئن شدند که با همه خوابند یا...
امیر خبر داد که فتانه بیدار و در صفحه اش فعال است. سید از پیرمرد خواست تا در بزند و خودش و نیروهایش کنار ایستادند.
فتانه در را برای پیرمرد باز کرد و نیروی خانم مقابلش قرار گرفت.
تا بخواهد بفهمد چه شده، دستش را گرفت. سکوت خانه نشان می داد چهار نفر دیگر خواب هستند.
فتانه اول بهت زده نگاه کرد. حرکت عصبیش وقتی شروع شد که دید نیروها قبل از آنکه بخواهد به موبایل و لب تابش دسترسی داشته باشد، آنها را ضبط کردند. کم کم سرو صدای اعتراضش بلند شد و چهار نفر دیگر هم بیدار شدند.
فتانه را از خانه بیرون بردند و یک نیرو هم چهار نفر دیگر را کنترل کرد.
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧡 روز تولدت، در و دیوار دلم را رنگ تو میزنم، حتم دارم خدا هم به تماشا میآید.
🌸 ولادت باسعادت منجی عالم بشریت، قطب عالم امکان، حضرت صاحبالزمان بر همه منتظران و عاشقان آن حضرت مبارک باد.
ـ#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
@shahidtoraji213
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕗 قرار شبانه (هرشب ساعت ۸ )
زمزمه عاشقی ❤️
🌸صلوات خاصه امام رضا(ع)
💚اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ.
🌸ان شاء الله سلامت و حاجت روا بشوید..
#ساعت_عاشقی
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
💖بر مهدی دین
✨مُنجی دنیا صلوات
🌸بر چهره آن ماه دل آرا صلوات
💖در دامن نرجس
✨گل زهرا بِشِکفت
🌸براین گل وبر نرگس و زهرا صلوات
🌸الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ
وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم🌸
✨⭐️✨⭐️✨🌟✨⭐️🌟
✨🌙💫🌙💫🌙💫🌙💫
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀❤️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍تصاویری جدید و زیبا از کربلای معلی بمناسبت #میلاد_امام_زمان(عج)
گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀❤️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
سلام آقا شهر را برايت
آذين بندى كرديم🌟
تا قدوم مباركت را بر روى
چشمانمان بگزارى
چشم انتظـارروى ماهت هستيم🌟
آقا تا روشن
كنى عالم هستى را ...🌸🌿🌸
تولدت هزاران بار مبارک 🌸🌿🌸
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀❤️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️#دعای فرج
🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ 🍃اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
🔴اگرهمگی یڪدل و یڪصدا
برای ظهوردعاڪنیم قطعاً امرشریف ظهوربه زودی محقق خواهدشد🤲
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
#کانال_شهید_تورجی_زاده🚩
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀♥️❀⊱━━
48.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آموزش تبیینی تبلیغی مشارکت در انتخابات
این فیلم را برای هر کدام از دوستانتان که نمی دانند برای دعوت مردم به شرکت در انتخابات از کجا شروع کنند و به کجا برسند بفرستید.
ترکیبی از "جهاد تببیین"، "مشارکت حداکثری" و "شاخص های انتخاب"
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🇮🇷
@shahidtoraji213
سلام علیکم 🌸🌟
پیشاپیش عیدتون مبارک 🌟🌟
یه هدیه ی خاص براتون داریم
ابتدا نیت کنید
و از بین عدد ۱ تا ۱۰ یک عدد انتخاب کنید و روی پاکت اون شماره بزنید و هدیه تون رو دریافت کنید🌸
🌸 پاکت 1️⃣
🌸 پاکت 2️⃣
🌸 پاکت 3️⃣
🌸 پاکت 4️⃣
🌸 پاکت 5️⃣
🌸 پاکت 6️⃣
🌸 پاکت 7️⃣
🌸 پاکت 8️⃣
🌸 پاکت 9️⃣
🌸 پاکت 0️⃣1️⃣
دوستان این نامهها برگرفته از توقیعات امام زمان برای شیعیانشون هست.
این پیام رو برای دوستانتون هم ارسال کنید و این هدیه ی زیبا رو بهشون عیدی بدین🌸
🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
╭━━⊰❀🇮🇷❀⊱━━╮
@shahidtoraji213
╰━━⊰❀❤️❀⊱━━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الســلامُ علیکَ حیــنَ تقـــرأ و تُبیِّن...✨
بــه بـــه چــــــــه سلامـــــــی😍
🎊عیــــــــــــدتــــــــــون مبارک 🎊
🎊🌻🎊🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊 میلاد منجـی عالم بشریت ،
ولی الله الاعظــم ،
قطب عالم امکان ،
حضرت صاحـب الامر ،
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ،
بر همگان مبارک باد.🎊
🎊🌻🎊🌻🎊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊 بیا عزیز زهـــــــرا
🎊 بیا آروم دلهـــــــــا
🎊 بیا روشن بکن تمــوم دنیــا
🔵 فرا رسیدن میلاد با سعادت منجی عالم بشریت حضرت بقیه الله ارواحنا فداه بر همه منتظران مبارک باد.
🎊🌻🎊🌻🎊
📚زیارتنامه📜♥️
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها به نیابت از #شهید_تورجی_زاده🌹برای امر فرج و حاجت روایی همه بزرگواران✅...
🌻======✨=======🌻
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
بسم الله الرحمن الرحیم
🌸يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَزَعَمْنا أَنَّا لَكِ أَوْلِياءٌ وَ مُصَدِّقُونَ وَصابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتىٰ بِهِ وَصِيُّهُ، فَإِنّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُما لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِك🌸....🤲
🍃🌼🌸🌸🌼🌸🌸🌼🍃
🌻======✨=======🌻
🌼التماس دعای فرج🌼
#شهیدمحمدرضا_تورجی زاده🚩
╭─*═ঈ🇮🇷ঈ═*─╮
@shahidtoraji213
╰─*═ঈ❤️ঈ═*─╯