📗🇮🇷یازهراس♡شهیدتورجی زاده🇵🇸📗
آمدم یادِ تو از دل به برونی فڪنم ✨دل برون گشت ولی یادِ #تــو با ماست هنوز.... #شھید_س
#زندگینامه_شھید
در زادگاه امام عزیزمان در سال 1363 به دنیا امدتازه ازدواج کرده بود .
یک ماه نمی شد که با همسرش زندگی میکرد که شوق وصال جدبزرگوارش در دلش شعله میکشید دنیا با همه ی بزرگیش برای او کوچک بود، بهتر است بگویم دنیا برایش مثل زندان بود.
اولین کسی بود که از بین رفقایش در سنگ های اذرین شمال غرب پر کشید با دیدن پیکر مطهرش روضه های علقمه در یاد می آمدکم سن و سال بود که پدرش در نزدیکی همان روستا با موتور تصادف کرد و به دیار باقی شتافت از کودکی علاوه بر تحصیل به کار کشاورزی نیز مشغول بود تا اینکه دانشگاه قبول شد و برای ادامه تحصیل به تهران رفت .
دانشجوی منضبط :در دوره یكم افسری پذیرفته شده بود. دانشجویی سخت كوش از لحاظ تحصیلی ، انظباطی و نظامی و تهذیبی بو د و به جراَُت می توان گفت همان دانشجویی بود كه حضرت آقا از ما می خوان .
مرخصی های پایان هفته :سید دانشجوی دانشگاه امام حسین(ع) بود و از طرفی در روستا كشاورزی می كرد هر هفته از دانشگاه مرخصی می گرفت پایان هفته از تهران تا خمین این مسیر خسته كننده رو می رفت و میومد به خاطر همین پشتكارش هم بود كه تو كشاورزی زبون زد اهالی روستا بود.
📎قرآن تو جیبی :
می گفتند سید همیشه یه قرآن تو جیبی كوچیك داشت و هر وقت كه فرصت می كرد سریع قرآنشو باز می كرد و قرآن می خون امام جماعت :دوستاش می گفتن هر وقت آماده نماز جماعت می شدیم سید همیشه صف اول نماز بود و وقتی روحانی نداشتیم این آقا سید بزرگوار جلو وای می ستاد و سید امام جماعت ما می شد .
📎مهربون و دلسوز :
سید مادری مهربون داره كه یه ارتباط عاطفی عجیب با سید داشتن و اگه از مادرش بپرسی صد در صد بهت میگه مصداق آیه شریفه : {وبالوالدین احسانا} عمل میكرد.
📎تكه كلام شهید :
من دوست ندارم بمیرم دوست دارم شهید شوم این متن كه تكه كلام این شهید بزرگوارمون هست روی سنگ قبر مطهرشون نقش بسته است .
📎محل دفن :
ایشان را در كنار عموی شهیدش آسید اسدالله که از شهدای دفاع مقدس بودن در گلزار شهدای اراک به خاك سپردن.
🌷شهیدسیدمحسن قریشی🌷
#سالـــــروز_ولادتـــــ
❣کانال شهید تورجی زاده👇
╔══. ⚘ ✨🕊.═══╗
@shahidtoraji213
╚══. ⚘ ✨🕊.═══╝