یادداشت شاعر گرامی برادر #محسن_عرب_خالقی درباره نماهنگ #سلام_فرمانده
🔸سلام فرمانده…
وقتی اراده خدا دفاع از کعبه باشد سنگهای کوچک در دهان پرنده هایی کوچک لشگر خدا می شوند و سپاه ابرهه را در هم میکوبند و قرنها داستان این پرندگان و سنگهایشان سینه به سینه و دهان به دهان نقل میشود بی آنکه کوچکی پرندگان و اندازه سنگها برای کسی مهم باشد
همه قبول داریم که جبهه حق و باطل همیشه هست و قطعا عِده و عُده لشگر شیطان در طول تاریخ بیشتر از سپاه حق بوده و اساساً خدا به اهل ایمان با وجود سپاه کمتر وعده پیروزی داده است
احساس شخصی من اینست(کاملاً شخصی)که این روزها خدا اراده کرده ابابیل های کوچکش که فرزندان این دیارند با سجیل هایی از جنس کلمات به جنگ ابرهه هایی بروند که قصدشان له کردن اعتقاد کودکان این سرزمین در زیر پای مضامین مستهجن آهنگ هایشان است
قطعا جایی که صحبت از استخدام کلمات و صنایع لفظی و معنایی یک اثر می شود من جزء سختگیرترین افراد هستم ولی با اینکه این اثر از لحاظ ادبی ایرادهای زیاد و از لحاظ مضمونی در بعضی فرازها جای تأمل دارد
اما ترجیح میدهم در لشگر خدا همراه با این ابابیل های کوچک زمزمه کنم:
سلام فرمانده…🔸