🗓2⃣
🌷خداوندا تو را شکر گزارم که مرا در مسیر عبد صالحت، خامنه ای عزیز قرار دادی...
#وصیت_نامه📜
#حاج_قاسم💔
#انتقام_سخت🚩
♥️⃟🔗@shahidtoraji213
•┈┈••🇮🇷••┈┈•
#فاطمیه
پایانِ حیاتِ من و تو
ختم به خیر است
این خاصیتِ دوستیِ
حضرت زهراست ...
#یافاطمة_الزهرا 💔
#عاشقان بی بی روی لینک کلیک کنید👇
https://digipostal.ir/hfateme
♥️⃟🔗@shahidtoraji213
•┈┈••🇮🇷••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بدون تعارف با برادر سردار دلها !
🔸روایتی شنیدنی از آرزوی شهید حاج قاسم #سلیمانی برای نحوه شهادتش
🔸آخرین لحظات به خاکسپاری و وداع با پیکر سردار سلیمانی از زبان رفیق و برادر ۳۵ساله اش
🔸ماجرای امضای کفن سردارسلیمانی توسط علما و وصیت ایشان از زبان رفیق سردار
#مرد_میدان
#حاج_قاسم
♥️⃟🔗@shahidtoraji213
•┈┈••🇮🇷••┈┈•
#زندگینامه شهیدمحمدرضا تورجی زاده
قسمت ۹🌸اعزام
راوی🌸مادر شهید
✍محمدچندین بار به محل ثبت نام و اعزام سپاه رفت. خیلی پیگیری کرد. اما
بی فایده بود.
میگفتند: باید اجازه کتبی از پدرت داشته باشی. پدر هم میگفت: سن تو کم
است. صبرکن دیپلم را بگیری بعد برو جبهه.
سال 1360 ،چند بار جداگانه با پدر صحبت کرد. پدر میگفت: تو امسال سال
آخر هستی چند ماه دیگر صبرکن دیپلم که گرفتی برو.
سوم خرداد شصت ویک خرمشهر آزاد شد. همه خوشحال بودند. محمد همراه
بچه های مسجد مشغول پخش شیرینی و شربت بود.
چند روز گذشت. قبل از ظهر بود که آمد خانه. شروع کرد به جمع آوری
وسایل. جلو رفتم. باتعجب گفتم: جایی میخوای بری!؟
کمی مکث کرد وگفت: حضرت امام پیام دادند. ایشان گفتند: برای جبهه رفتن
کسب اجازه از پدر شرط نیست. من اگر تا حالا صبر کردم به احترام شما بوده. اما
دیگر جای صبر نیست.
ظهر با پدرش هم خداحافظی کرد. آنقدر برای ما حرف زد و دلیل آورد تا
رضایت خاطر ما را هم کسب کند.
محمد آن روز اعزام شد. در حالی که فقط چند امتحان سال آخر دبیرستان او
مانده بود. او احساس تکلیف میکرد. محمد معطل امتحان دنیایی نشد. امتحان
بزرگتری در راه بود.
میگویند ❤️جهاد امتحان بزرگ خداست.❤️ فقط برگزیدگان درگاه حق از این
آزمایش سربلند بیرون میآیند
٭٭٭
برای آموزش به پادگان غدیر اصفهان رفت. چند تن از دوستان مدرسه
همراهش بودند.
دوره آموزشی آنها دو ماه بعد به پایان رسید. بعد از پایان دوره آموزشی به
منطقه جنوب اعزام شد.
عملیات رمضان تازه به پایان رسیده بود. بچه های بسیجی استان اصفهان بیشتر به
لشكر 14 امام حسین7 میرفتند.
فرمانده این لشكر حاج حسین خرازی بود. دلاورمردی که عراقی ها از اسم او و
بسیجیان لشكرش وحشت داشتند.
لشكر 8 نجف نیز برای بسیجیان استان بود. فرمانده دلاور این لشكر حاج احمد
کاظمی بود.
بعد از عملیات بیشتر گردانها احتیاج به نیرو داشتند. محمد و دوستانش به
لشكر 8 نجف رفتند.
ادامه دارد✍✍✍
مظلوم، مهربان، اهل نماز شب و کم حرف بود.🤐🤗
به مادرش میگفت میخواهم بقیع را آزاد کنم.😭
دوست داشت اگر میکشد⚔ صهیونیست بکشد و اگر کشته میشود به دست صهیونیست ها🛡 کشته شود. که همین طور هم شد.❤️
''شهیدمحمدمهدیلطفینیاسر''
#استوری
#پس_زمینه_گوشی
#شهیدمحمدمهدیلطفینیاسر