eitaa logo
شهید تورجی زاده🥰
397 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
2.5هزار ویدیو
28 فایل
«بسم الله الرحمن الرحیم» آقا محمد رضا خیلی فاطمه زهرا (ع) را دوست داشت گونه ای که پهلو و بازویش به عشق مادر کبود شد 😓و ترکش خورد آخرین باری که داشت می رفت جبهه سپرده بود برایش همسر پیدا کنن ولی شهید شد😓 برای همین خیلی از بخت های جوانان را باز کرده
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علی ساکن سامرا.mp3
27.77M
◾️ ( علیه السلام ) 🌴 السلام علی ساکن سامرا 🎤 حاج امیر کرمانشاهی شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر تویی مادر شهید ، منم میشم خاک پای تو بکش به موی سرم یه بار ، دستای مهربونتو با اینکه من خیلی فرق دارم ، با جوون رشید تو برام دعا کن منم برم ، پیش جوون تو..😔 حرکت زیبای دلیر مردان سپاه سردار و سرهنگ و... هم که باشیم خاک پای پدران و مادران شهداییم💔 شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
8.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش مهدی هست🥰✋ *پایانِ فراقِ 5 ساله*🕊️ *شهید مهدی نظری*🌹 تاریخ تولد: ۱۳۶۴ تاریخ شهادت: ۲۰ / ۳ / ۱۳۹۵ محل تولد: خوزستان محل شهادت: حلب *🌹همسرش← دو فرزند از او به یادگار مانده است🍃سه روز قبل از شهادتش گفت دو گروه شدیم که به ایران بر میگردیم💫 به آقا مهدی گفتم: مادرت از روزی که رفتی بیمار است اگر برایت امکان دارد با گروه اول برگرد🥀گفت: نگران نباش دو روز دیگر برمیگردم🍃شب دوم ماه رمضان ساعت ۱۲ شب زنگ زد و گفت برای من دعا کنید📿 کاری پیش آمده است ولی آماده باشید تا به امید خدا رسیدم برویم اندیمشک🍃طبق عادت همیشگی که هر روز به من زنگ میزد، سوم ماه رمضان تماسی نگرفت🥀با پرس و جو از فرمانده شان که همسایه مان می شد، مطلع شدم که به عملیات رفتند و اتفاقی نیفتاده است.🍂اما زمانی نگذشته بود که خبر دادند آقای نظری مجروح شده است🥀 دو هفته ای گذشت که قطعی گفتند: مهدی به شهادت رسیده است🕊️ آقا مهدی همیشه میگفت شهید شدن سعادت میخواهد اما خوشا به سعادت شهدایی که گمنام می مانند و دیگر برنمیگردند🥀او به هدفش رسید و پیکرش گمنام ماند🥀فقط آرزویم این بود همسرم برگردد🍃نزدیک به 5 سال انتظار کشیدم تا به آرامش برسیم🥀 بعد از 5 سال پیکرش تفحص و شناسایی شد💫و مهرماه 1399 سالروز شهادت امام رضا(ع)✨به وطن بازگشت*🕊️🕋 *شهید مهدی نظری (ابوفاضل)* *شادی روحش صلوات*💙🌹 شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
در حال حرکت به سمت سوریه موقع اذان مغرب و عشا به همرزمانش گفته بود به راننده بگویند که بایستد، راننده اتوبوس گفت: الان جایی برای نماز خواندن پیدا نمیشه و نیم ساعت بعد به مقصد میرسیم، شهید در جواب به آنها گفت: من یکسال مراقبت کردم نماز اول وقتم را از دست ندهم شما باعث شدید که من نماز اول وقتم را از‌ دست دادم، خیلی ناراحت و نگران بود و سرش را به شیشه اتوبوس خم کرد و اشک از چشم‌هایش جاری شد، از اینکه نماز اول وقت را بعد یکسال از دست داده بود. ▫️فرازی از وصیتنامه به همه عزیزانم سفارش میکنم: به نماز اول وقت توجه کنند که نماز دربردارنده همه چیز است، وقتی در نماز بندهی عاشق در مقابل معشوق که همان پروردگار است می‌ایستد چقدر لذت بخش و زیبا می‌باشد که عاشق صحبت و معشوق گوش می‌نماید و به درخواست‌هایش پاسخ میدهد. 🌷شهید محمد شالیکار🌷 وقت✨✨ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
🦋 🌹خاطرات_شهدا قبل ازدواج...🌸 هر خواستگاری که میومد... به دلم نمی‌نشست...! اعتقاد و ایمان همسر آیندم خیلی واسم مهم بود...🤗 دلم میخواست ایمانش واقعی باشه نه به ظاهر و حرف.... میدونستم مؤمن واقعی واسه زن و زندگیش ارزش قائله... شنیده بودم چله زیارت عاشورا خیلی حاجت میده...👌 این چله رو "آیت‌الله حق‌شناس" توصیه کرده بودن... با چهل لعن و چهل سلام...!✋ کار سختی بود اما ‌به نظرم ازدواج موضوع بسیار مهمی بود...🤔 ارزششو داشت واسه رسیدن به بهترینا سختی بکشم... ۴۰ روز به نیت همسر معتقد و با ایمان...👌 . ۴،۳روز بعد اتمام چله… خواب شهیدی رو دیدم... چهره‌ ش یادم نیست ولی یادمه... لباس سبز تنش بود و رو سنگ مزارش نشسته بود...🍃 دیدم مردم میرن سر مزارش و حاجت میخوان... ولی جز من کسی اونو نمی دید انگار... یه تسبیح سبز رنگ داد دستم و گفت: "حاجت روا شدی..."😍 به فاصله چند روز بعد اون خواب... امین اومد خواستگاریم... . از اولین سفر سوریه که برگشت گفت: "زهرا جان…❤ واست یه هدیه مخصوص آوردم..." یه تسبیح سبز رنگ بهم داد و گفت: "زهرا…❤...این یه تسبیح مخصوصه..📿 به همه جا تبرک شده و... با حس خاصی واست آوردمش...💕 این تسبیحو به هیچ‌کس نده..." تسبیحو بوسیدم و گفتم: "خدا میدونه این مخصوص بودنش چه حکمتی داره..." بعد شهادتش…💔 خوابم برام مرور شد... تسبیحم سبز بود که یه شهید بهم داده بود...😭 . (همسر شهید امین کریمی چنبلو) ...💚 ❣ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
🌷🌷🌷 گفت: مادر جان بيا ناهار بخوريم. پرسيد: ناهار چی داريم مادر؟ گفت: باقالی پلو با ماهی. با خنده رو به مادر کرد و گفت: ما امروز اين ماهی ها را می خوريم. و يه روزی اين ماهی ها ما را می خورند. 🌷🌷🌷 چند سال بعد ... عملیات والفجر 8 ... درون اروند گم شد ... مادر تا آخر عمرش ماهی نخورد 😭😭.. .🕊 شمادعوت شدید شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
. ✍ غذایِ روحِ یک مهندسِ شهید وقتی صدای اذان رو می‌شنید ، دست از غذا خوردن می‌کشید و می‌رفت نماز بخونه. بهش اصرار می‌کردیم و می‌گفتیم: غذات سرد میشه ، تمومش کن ، بعد برو نمازت رو بخون.اما محمود می‌گفت: اگه نروم نماز بخونم، غذای روحم سرد میشه... 🌷خاطره ای از زندگی سردار شهید محمود شهبازی 📚منبع: کتاب محراب عشق ، صفحه 35 وقت✨✨ 🕊 شمادعوت شدید شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
6.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ چرا فکر میکنی اونی که تو گوشی پیدا کردی بدردت میخوره؟! 👌هیچکس از دستش نده ‌❗️بفرست‌برا اونی‌که‌میدونی‌بهش‌نیاز داره شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
{✨🌻} یه راه ساده براے در امان موندن از بلایا☺️ شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji
🚨حضور قلب رهبر انقلاب در نماز 💠 حجت‌الاسلام راشد یزدی نقل می‌کند: موقعی که در ایرانشهر در محضر آیت‌الله خامنه‌ای در تبعید بودم، روزی عده‌ای از علما از قم برای ملاقات ایشان آمده بودند، وقت نماز همه برای اقامه‌ی نماز جماعت به امامت معظم له آماده شدند. همینطور که نماز جماعت بر پا بود، ناگهان بزغاله‌ای وارد اتاق شد و شروع کرد به این طرف و آن طرف پریدن و در آخر، سجاده‌ی یکی از نمازگزاران را برداشت و با خود برد. چند نفر از نمازگزاران به کلی آرامش‌شان به هم خورد و خندیدند که یکی از آنها من بودم و از خنده‌ی ما دیگران نیز به غیر از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خندیدند. ولی آقا نمازشان را بدون هیچگونه حرکت اضافی به پایان رساندند. بعد از نماز از آقا پرسیدم که شما چطور توانستید نمازتان را ادامه دهید؟ آقا فرمودند: در مورد چی صحبت می‌کنید؟ عرض کردم: به خاطر بزغاله‌ای که وارد اتاق شده بود. آقا فرمودند: ذره‌ای از این جریان را متوجه نشدم. 🌐خبر گزاری رسمی حوزه شهید تورجی زاده🥰 @shahidtorji